1403/09/24
سرنخ وقایع سوریه در دست کیست؛ مهاجمین مسلح یا آنسوی مرزهای شام؟
وقایع سوریه و یک ردپا
رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم که روز چهارشنبه ۱۴۰۳/۹/۲۱ برگزار شد، درباره وضعیت سوریه فرمودند؛ «نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتّفاق افتاد، محصول یک نقشهی مشترک آمریکایی و صهیونیستی است؛ بله، یک دولت همسایهی سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا کرده، الان هم ایفا میکند ــ این را همه میبینند ــ ولی عامل اصلی آنها هستند؛ عامل اصلی، توطئهگر اصلی، نقشهکش اصلی، اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است. قرائنی داریم؛ این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمیگذارد.»
در یادداشت زیر که به قلم آقای محمدمهدی عباسی، پژوهشگر مسائل آمریکا، است، برخی از اعترافات منابع و رسانههای غربی درباره چگونگی مداخله عمیق آمریکا در بحران سوریه است.
آتش جنگ داخلی سوریه که در سال ۲۰۱۱ شعلهور شد، به سرعت به میدان مداخله قدرتهای جهانی تبدیل شد. مهمترین قدرت جهانی که در این بحران نقش کلیدی و مهمی داشت، ایالات متحده آمریکا بود. ایالات متحدهای که در این سالها با شعار حمایت از دموکراسیخواهان سوری وارد میدان شد، اما در عمل دست به حمایت و پشتیبانی از گروههایی زد که ماهیتی کاملاً تروریستی داشتند. چه در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ که با ایجاد یا دستکم حمایت پشتپرده از گروه تروریستی داعش، سوریه را به ورطه آشوب و ناامنی کشاند، چه این روزها که با طراحی یک جنگ داخلی جدید و تقویت مخفیانه تروریستهای وابسته به گروه القاعده، به دنبال تجزیه سوریه است.
شاید سالها قبل سخن گفتن از حمایتهای آمریکا از گروههای تروریستی مسلح برای بسیاری یک «تئوری توطئه» به نظر میآمد، اما طی سالیان اخیر بسیاری از سیاستمدارن غربی به این موضوع اذعان کردهاند و حال ارتباط دولت آمریکا با تروریستها در منطقه، یک واقعیت عیان است.
به طور مثال رابرت اف کندی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و وزیر بهداشت احتمالی دولت دوم ترامپ چند ماه قبل در مصاحبه با رسانه العربیه گفت: «ما داعش را ایجاد کردیم. ما با راه انداختن جنگ در سوریه ۲ میلیون پناهنده را راهی اروپا کردیم»(۱) یا مت گیتس، نماینده کنگره آمریکا چند سال قبل در صحن کنگره به حمایت ایالات متحده از شورشیان سوری اعتراف کرد و گفت: «گاهی اوقات شورشیهایی که ما برای جنگ با اسد در سوریه حمایت و تأمین مالی میکردیم، برمیگشتند و پرچم داعش را بلند میکردند. بنابراین احمقانه است که بگوییم برای متوقف کردن داعش باید در سوریه باشیم، در حالی که حضور ما در سوریه در برخی موارد بهترین هدیه برای داعش بوده است!»(۲) علاوه بر این؛ برخی از سفرای سابق بریتانیا همچون کریگ موری، در موضعگیری جدیدی تحولات اخیر سوریه را نه یک «انقلاب» بلکه یک «دخالت خارجی» توسط آمریکا برای برهم زدن ثبات منطقه نامید.(۳)
تحلیلگران و کارشناسان بینالمللی نیز در تبیین این موضوع اظهارنظرهای متعددی داشتهاند. به طور مثال جفری ساکس، استاد مشهور دانشگاه کلمبیا چند روز قبل در مصاحبهای صریحاً به نقش آمریکا در اتفاقات این روزهای سوریه اشاره کرد و گفت: «این وضعیت امروز سوریه نتیجه سیاستهای ایالات متحده و اسرائیل است که به طور عمدی حکومتهای مختلف را یکی پس از دیگری سرنگون کردهاند و نه تنها ویرانی، بلکه یک منطقه وسیع از بیثباتی را به جا گذاشتهاند... جهادگران سنّی از سال ۱۹۷۹ تاکنون توسط ایالات متحده حمایت شدهاند. در موارد متعددی از جمله در بالکان، بوسنی، خاورمیانه و افغانستان ... بسیار مهم است که همه بفهمند ایالات متحده عملاً از سال ۲۰۰۱ به خواست اسرائیل در حال جنگ دائمی در خاورمیانه بوده است.»(۴)
همچنین مجری و کارشناس اسکاینیوز عربی در گفتگوی جدیدی سرکردههای گروههای تروریستی حاضر در سوریه را وابسته به آمریکا و غرب معرفی کرد و گفت: «اخباری وجود دارد مبنی بر این که مستشاران نظامی از شرق اروپا مشغول آموزش اعضای تحریرالشام بودهاند. الجولانی از قدیم بین اعضای القاعده به جاسوس آمریکا مشهور بوده است.» لری جانسون، تحلیلگر پیشین سازمان سیا نیز به تازگی در مصاحبهای وقایع اخیر منطقه را برنامه غرب برای گسترش جنگ اوکراین عنوان کرد و گفت: «میدانید که نظامیان اوکراینی در سوریه در کنار نیروهای تحریرالشام حضور دارند. فکر میکنید چگونه به آنجا رسیدهاند؟ آمریکا و انگلیس به این امر کمک میکنند و این کار را انجام میدهند!»(۵)
مواضعی که همگی بیانگر طراحی پیچیده یک اتاق فکر مشترک آمریکایی – اسرائیلی برای آینده سوریه و منطقه غرب آسیاست. بمباران ۷۵ نقطه زیرساختی و حیاتی سوریه توسط آمریکا(۶)، بمباران صدها نقطه نظامی و حساس سوریه توسط رژیم صهیونیستی و اخبار شتابزدگی دولت آمریکا برای برداشتن جایزه ۱۰ میلیون دلاری دستگیری سکرده گروه تحریرالشام(۷)، شواهد مهمی از این طراحی خطرناک است.
عجیبتر اینجاست که رسانههای آمریکا نیز این روزها همسو با دولت این کشور مشغول سفیدشویی و مخفی نگه داشتن جنایات گروههای تروریستی داخل سوریه هستند. رسانههایی که عامدانه بدون توجه به تجزیه سوریه و ماهیت تروریستی شورشیان، از یک انقلاب تماماً مردمی در این کشور سخن میگویند!
اما فارغ از منافع امنیتی و سیاسی جنگ داخلی سوریه برای ایالات متحده و متحد اصلیاش یعنی رژیم صهیونیستی، نباید از کنار منافع اقتصادی این وضعیت برای آمریکا نیز گذشت. منافعی که موجب شده آمریکا همواره در تلاش برای محکمتر کردن جای پای خود در منطقه غرب آسیا باشد. دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا چند سال قبل در مصاحبه با فاکس نیوز به این موضوع اعتراف کرد و گفت: «من نیروهایی را در سوریه گذاشتم تا نفت را تصاحب کنند. من نفت (سوریه) را تصاحب کردم. نیروهایی که در سوریه داریم، تنها در حال تصاحب نفت آنجا هستند. آنها از نفت (سوریه) محافظت میکنند.»(۸)
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با آحاد مردم، به نقش آشکار ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی در اتفاقات اخیر سوریه اشاره کردند و فرمودند: «آنچه در سوریه اتفاق افتاد، در اتاق فرمان آمریکا و اسرائیل طراحی شده است، برای این قرائنی داریم. این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمیگذارد.» طراحی که بدون شک با خطای محاسباتی دولت آمریکا از توان محور مقاومت همراه است و همچون تمامی نقشههای آمریکا در این چند دهه، با شکستی قطعی مواجه خواهد شد.
در یادداشت زیر که به قلم آقای محمدمهدی عباسی، پژوهشگر مسائل آمریکا، است، برخی از اعترافات منابع و رسانههای غربی درباره چگونگی مداخله عمیق آمریکا در بحران سوریه است.
آتش جنگ داخلی سوریه که در سال ۲۰۱۱ شعلهور شد، به سرعت به میدان مداخله قدرتهای جهانی تبدیل شد. مهمترین قدرت جهانی که در این بحران نقش کلیدی و مهمی داشت، ایالات متحده آمریکا بود. ایالات متحدهای که در این سالها با شعار حمایت از دموکراسیخواهان سوری وارد میدان شد، اما در عمل دست به حمایت و پشتیبانی از گروههایی زد که ماهیتی کاملاً تروریستی داشتند. چه در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ که با ایجاد یا دستکم حمایت پشتپرده از گروه تروریستی داعش، سوریه را به ورطه آشوب و ناامنی کشاند، چه این روزها که با طراحی یک جنگ داخلی جدید و تقویت مخفیانه تروریستهای وابسته به گروه القاعده، به دنبال تجزیه سوریه است.
شاید سالها قبل سخن گفتن از حمایتهای آمریکا از گروههای تروریستی مسلح برای بسیاری یک «تئوری توطئه» به نظر میآمد، اما طی سالیان اخیر بسیاری از سیاستمدارن غربی به این موضوع اذعان کردهاند و حال ارتباط دولت آمریکا با تروریستها در منطقه، یک واقعیت عیان است.
به طور مثال رابرت اف کندی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و وزیر بهداشت احتمالی دولت دوم ترامپ چند ماه قبل در مصاحبه با رسانه العربیه گفت: «ما داعش را ایجاد کردیم. ما با راه انداختن جنگ در سوریه ۲ میلیون پناهنده را راهی اروپا کردیم»(۱) یا مت گیتس، نماینده کنگره آمریکا چند سال قبل در صحن کنگره به حمایت ایالات متحده از شورشیان سوری اعتراف کرد و گفت: «گاهی اوقات شورشیهایی که ما برای جنگ با اسد در سوریه حمایت و تأمین مالی میکردیم، برمیگشتند و پرچم داعش را بلند میکردند. بنابراین احمقانه است که بگوییم برای متوقف کردن داعش باید در سوریه باشیم، در حالی که حضور ما در سوریه در برخی موارد بهترین هدیه برای داعش بوده است!»(۲) علاوه بر این؛ برخی از سفرای سابق بریتانیا همچون کریگ موری، در موضعگیری جدیدی تحولات اخیر سوریه را نه یک «انقلاب» بلکه یک «دخالت خارجی» توسط آمریکا برای برهم زدن ثبات منطقه نامید.(۳)
تحلیلگران و کارشناسان بینالمللی نیز در تبیین این موضوع اظهارنظرهای متعددی داشتهاند. به طور مثال جفری ساکس، استاد مشهور دانشگاه کلمبیا چند روز قبل در مصاحبهای صریحاً به نقش آمریکا در اتفاقات این روزهای سوریه اشاره کرد و گفت: «این وضعیت امروز سوریه نتیجه سیاستهای ایالات متحده و اسرائیل است که به طور عمدی حکومتهای مختلف را یکی پس از دیگری سرنگون کردهاند و نه تنها ویرانی، بلکه یک منطقه وسیع از بیثباتی را به جا گذاشتهاند... جهادگران سنّی از سال ۱۹۷۹ تاکنون توسط ایالات متحده حمایت شدهاند. در موارد متعددی از جمله در بالکان، بوسنی، خاورمیانه و افغانستان ... بسیار مهم است که همه بفهمند ایالات متحده عملاً از سال ۲۰۰۱ به خواست اسرائیل در حال جنگ دائمی در خاورمیانه بوده است.»(۴)
همچنین مجری و کارشناس اسکاینیوز عربی در گفتگوی جدیدی سرکردههای گروههای تروریستی حاضر در سوریه را وابسته به آمریکا و غرب معرفی کرد و گفت: «اخباری وجود دارد مبنی بر این که مستشاران نظامی از شرق اروپا مشغول آموزش اعضای تحریرالشام بودهاند. الجولانی از قدیم بین اعضای القاعده به جاسوس آمریکا مشهور بوده است.» لری جانسون، تحلیلگر پیشین سازمان سیا نیز به تازگی در مصاحبهای وقایع اخیر منطقه را برنامه غرب برای گسترش جنگ اوکراین عنوان کرد و گفت: «میدانید که نظامیان اوکراینی در سوریه در کنار نیروهای تحریرالشام حضور دارند. فکر میکنید چگونه به آنجا رسیدهاند؟ آمریکا و انگلیس به این امر کمک میکنند و این کار را انجام میدهند!»(۵)
مواضعی که همگی بیانگر طراحی پیچیده یک اتاق فکر مشترک آمریکایی – اسرائیلی برای آینده سوریه و منطقه غرب آسیاست. بمباران ۷۵ نقطه زیرساختی و حیاتی سوریه توسط آمریکا(۶)، بمباران صدها نقطه نظامی و حساس سوریه توسط رژیم صهیونیستی و اخبار شتابزدگی دولت آمریکا برای برداشتن جایزه ۱۰ میلیون دلاری دستگیری سکرده گروه تحریرالشام(۷)، شواهد مهمی از این طراحی خطرناک است.
عجیبتر اینجاست که رسانههای آمریکا نیز این روزها همسو با دولت این کشور مشغول سفیدشویی و مخفی نگه داشتن جنایات گروههای تروریستی داخل سوریه هستند. رسانههایی که عامدانه بدون توجه به تجزیه سوریه و ماهیت تروریستی شورشیان، از یک انقلاب تماماً مردمی در این کشور سخن میگویند!
اما فارغ از منافع امنیتی و سیاسی جنگ داخلی سوریه برای ایالات متحده و متحد اصلیاش یعنی رژیم صهیونیستی، نباید از کنار منافع اقتصادی این وضعیت برای آمریکا نیز گذشت. منافعی که موجب شده آمریکا همواره در تلاش برای محکمتر کردن جای پای خود در منطقه غرب آسیا باشد. دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا چند سال قبل در مصاحبه با فاکس نیوز به این موضوع اعتراف کرد و گفت: «من نیروهایی را در سوریه گذاشتم تا نفت را تصاحب کنند. من نفت (سوریه) را تصاحب کردم. نیروهایی که در سوریه داریم، تنها در حال تصاحب نفت آنجا هستند. آنها از نفت (سوریه) محافظت میکنند.»(۸)
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با آحاد مردم، به نقش آشکار ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی در اتفاقات اخیر سوریه اشاره کردند و فرمودند: «آنچه در سوریه اتفاق افتاد، در اتاق فرمان آمریکا و اسرائیل طراحی شده است، برای این قرائنی داریم. این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمیگذارد.» طراحی که بدون شک با خطای محاسباتی دولت آمریکا از توان محور مقاومت همراه است و همچون تمامی نقشههای آمریکا در این چند دهه، با شکستی قطعی مواجه خواهد شد.