1403/09/10
چرا دشمن از روحیه بسیجی زخمخورده و هراسان است؟
بنبستشکنان بیادعا
رهبر معظّم انقلاب اسلامی، در دیدار بسیجیان که به سنّت همهساله در روز تشکیل «بسیج مستضعفین» انجام میشود، دو پایه و ویژگی اصلی بسیج را «خداباوری» و «خودباوری» عنوان کردند: «اگر من بخواهم آن منطق و پایهای را که بسیج بر روی آن قرار گرفته در دو کلمه توضیح بدهم و عرض بکنم، باید بگویم آن دو کلمه عبارت است از «ایمان» و «اعتماد به نفْس»؛ یا میتوانید تعبیر کنید: «خداباوری» و «خودباوری»؛ این دو پایهی بسیج است. بسیج بر روی خداباوری و خودباوری بنا شده. هر چه هم این درخت، امروز و فردا و آینده ثمره بدهد، ناشی از همین دو چیز است: خودباوری و خداباوری. بسیج خصوصیّات زیادی دارد که همه از این دو پایهی اصلی نشأت میگیرد. بسیج، شهامت دارد، ابتکار دارد، سرعت عمل در کارها دارد، دید وسیع دارد، دشمنشناسی دارد، در برابر تحرّکات گوناگون حساسیّت دارد ــ اینها مال بسیج است ــ امّا همهی اینها و سایر خصوصیّات ممتاز بسیج، ناشی از همان دو خصوصیّت است که اگر فکر کنیم، بشکافیم، بحث کنیم، کاملاً روشن میشود.» ۱۴۰۳/۹/۵
انقلاب؛ دستاورد روحیّهی بسیجی
ایشان، در ادامهی بیانات خود، به نتیجهی این دو ویژگی در بسیج و خروجی آن در ادوار مختلف و از منظرهای گوناگون پرداختند. همانطور که ایشان با ظرافت و دقّت اشاره کردند، روحیّه و تفکّر بسیجی چیزی فراتر از یک نهاد و سازمان رسمی است. از این جهت، میتوان گفت آن جوانانی که در اوایل دههی ۴۰ شمسی به ندای انقلابی امام راحل پاسخ گفتند و به میدان مبارزه آمدند، دارای روحیّه و تفکّر بسیجی بودند؛ «خداباوری» آنان را واداشت که در برابر ظلم و جُور رژیم پهلوی به وظیفهی مبارزاتی و انقلابی خود عمل کنند و از چیزی نترسند و «خودباوری» آنها نیز باعث میشد باور داشته باشند که حتّی با د ست خالی نیز میتوان در برابر یک رژیم سفّاک و تا دندان مسلّح که از حمایت همهی قدرتها و مستکبران شرق و غرب عالم برخوردار است، ایستاد.با این مقدّمه، میتوان گفت که بسیج به معنای جمعیّتی مردمی، با دو ویژگی اصلی «خداباوری» و «خودباوری»، پیش از پنجم آذر ۱۳۵۸ نیز وجود داشت و پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ محصول و دستاورد همین جمعیّت و جماعت بود. اغلب انقلابها، پس از پیروزی، به دلایل مختلف رو به افول یا انحراف میروند.
امام خمینی(رحمة الله علیه) با کیاست و هوشمندی دریافتند که رمز تداوم انقلاب و حفظ دستاوردهای آن، استمرار حضور مردم در صحنه است؛ ابتکار تشکیل «بسیج مستضعفین» گامی بزرگ در این زمینه بود که دستاوردهای تاریخی و درخشان خود را بهزودی به نمایش گذاشت و گرههایی به دست بسیج باز شد و بنبستهایی شکسته شد که در ظاهر غیرممکن و ناشدنی مینمود.
برگ برندهی ایران در دفاع مقدّس
اوّلین آزمون جدّی بسیج کمتر از یک سال پس از تشکیل آن رخ داد. با تهاجم رژیم بعث صدّام به ایران، جنگی همهجانبه و تمامعیار آغاز شد که موجودیّت انقلاب و جمهوری اسلامی و حتّی تمامیّت ارضی ایران را نشانه رفته بود. محاسبات دشمن و حامیان ابرقدرتش، روی کاغذ، چندان هم غلط به نظر نمیرسید. با پیروزی انقلاب اسلامی، ایران زیروزِبَر شده بود و تقریباً همه چیز نوپا بود. کشور از سویی درگیر ناآرامیها و قائلههای مختلف قومی بود که به تحریک بیگانگان، امنیّت را به طور جدّی تضعیف کرده بودند و از سوی دیگر قوای نظامی نیز در شرایطی خاص به سر میبردند. سپاه پاسداران در حال شکلگیری بود و سازمان و انسجام خود را پیدا نکرده بود؛ ارتش نیز پس از تکانهی انقلاب، با چالشهای جدّی و خاصّ خود روبهرو بود. از سویی برخی فرماندهان اصلی و سرسپردهی طاغوت تصفیه شده بودند و از سوی دیگر برخی عناصر سیاسی، با دلایل مختلف و ناموجّه، حتّی به دنبال انحلال ارتش بودند. جنگ تحمیلی در چنین شرایطی آغاز شد و برآورد دشمن پیروزی سریع بود.آنچه دشمن محاسبه نکرده بود توان و حضور نیروهای مردمی و، در واقع، روحیّهی بسیجی بود. بار اصلی جنگ، در هشت سالی که به طول انجامید، بر دوش این گروه بود؛ گروهی که جنگیدن و نظامیگری حرفهی او نبود، همه کشاورز و کارگر و دانشجو و دانشآموز و بازاری و فرهنگی و کارمند و طلبه و مانند اینها بودند امّا وقتی دیدند به حضورشان نیاز است، اسلحه به دست گرفتند و داوطلبانه و شجاعانه وارد میدان شدند. این حضور آگاهانهی مردمی و از جنس بسیج بود که علیرغم برتری تسلیحاتی و نظامی دشمن، سرنوشت جنگ تحمیلی را با سربلندی و پیروزی برای ایران رقم زد.
پای کار مردم و کشور
پس از جنگ تحمیلی نیز بسیج در عرصههای مختلف خوش درخشید. ریشهکنی فلج اطفال در اوایل دههی هفتاد که با مشارکت صدها هزار بسیجی انجام شد، یک نمونهی دیگر از بنبستشکنیهای بسیج است که در تاریخ ایران ثبت شد و حتّی ناظران جهانی را به شگفتی و تحسین واداشت. دکتر مرندی، وزیر بهداشت وقت، میگوید با اجازهی رهبر انقلاب از بسیج کمک گرفتیم و ششصد هزار بسیجی داوطلب شدند و در مدّت دوازده ساعت، در یک طرح ملّی، نُه میلیون کودک زیر پنج سال واکسن دریافت کردند. بعد از واکسیناسیون همگانی فلج اطفال در ایران، کارول بلامی، مدیر اجرایی صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف)، در نامهای به آقای هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت، اجرای یکروزهی برنامهی واکسن ضدّ فلج کودکان را موفّقیّتی بزرگ و طرحی بینظیر خواند.
شرکت گسترده در سرشماری نفوس و مسکن در دههی ۸۰ با حضور در مناطق سختگذر کشور، مبارزه با کرونا در اواخر دههی ۹۰ و رسیدگی به بیماران و خانوادههای آنها، مبارزه با شرارتها و ناامنیهای مختلف در سالهای گوناگون، مشارکت در تأمین امنیّت مناطق مرزی بهخصوص در جنوب شرق و شمال غرب کشور، فعّالیّتهای گستردهی محرومیّتزدایی در قالبهایی همچون اردوهای بسیج سازندگی، و حضور در صحنهی بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله و کمک به آسیبدیدگان، تنها چند نمونه و سرفصلهایی از اقدامات و کارنامهی بنبستشکن بسیج است.
تکثیر یک الگو
موفّقیّت چشمگیر بسیج در آزمونهای دشوار و متنوّع در ایران باعث شد تا برخی کشورهای دیگر نیز برای پُر کردن بعضی خلأهای خود از آن الگو بگیرند و بهنوعی مدل بومی آن را ایجاد کنند. حشدالشّعبی که در مقابله با داعش نام خود را در تاریخ عراق ماندگار و درخشان کرد، یکی از این نمونهها است. مردم و مسئولان عراقی معترفند که اگر این حضور بموقع، شجاعانه و خودجوش مردمی برای مقابله با خطر بزرگ داعش نبود، مشخّص نبود که سرنوشت این کشور به چه سمتی میرفت. در سوریه نیز وقتی که کار به بنبست رسیده بود و تقریباً همه از دوست و دشمن معتقد بودند که باید سوریه را ازدسترفته دانست، با آوردن مردم به صحنه و کمک گرفتن از آنها برای دفاع از کشورشان در برابر تکفیریهای مورد حمایت غرب و رژیم صهیونیستی، ورق برگشت و «شکست» جای خود را به «پیروزی» داد. انصارالله یمن نمونهی دیگری از این حضور مردمی و بسیجیوار در صحنه است؛ یمنی که در جریان جنگ اخیر در منطقه، با تکیه بر «خداباوری» و «خودباوری»، راه دریایی را به روی رژیم صهیونیستی بست و آمریکا و دیگر حامیان این رژیم با همهی توان و ادّعای خود نتوانستند مانع آنها شوند و به اعتراف اغلب تحلیلگران غربی، در این نبرد نابرابر شکست خوردند. این روزها لبنان نیز صحنهی تبلور روحیّهی بسیجی است. حزبالله که از دل مردم برخاسته و در دل مردم جای دارد، در این جنگ، متحمّل هزینههای بسیاری شد امّا دشمن نتوانست روحیّهی مقاومت را در مردم بشکند و این همان رمز پیروزی است: «بدون شک این روحیهی بسیجی، این توانایی بسیجی، این حالت بسیجی که در کشور ما هست و خوشبختانه در تعدادی از کشورهای دیگر، در اعضای جبههی مقاومت این روحیه وجود دارد، قطعاً بر همهی سیاستهای آمریکا و غرب و استکبار و رژیم صهیونیستی غلبه پیدا خواهد کرد.» ۱۴۰۳/۹/۵
بنابراین، بیدلیل نیست که دشمن بهشدّت از روحیّهی بسیجی هراس دارد و با هزارویک ترفند و توطئهی سخت و نرم در پی تضعیف و حذف آن است.
انقلاب؛ دستاورد روحیّهی بسیجی
ایشان، در ادامهی بیانات خود، به نتیجهی این دو ویژگی در بسیج و خروجی آن در ادوار مختلف و از منظرهای گوناگون پرداختند. همانطور که ایشان با ظرافت و دقّت اشاره کردند، روحیّه و تفکّر بسیجی چیزی فراتر از یک نهاد و سازمان رسمی است. از این جهت، میتوان گفت آن جوانانی که در اوایل دههی ۴۰ شمسی به ندای انقلابی امام راحل پاسخ گفتند و به میدان مبارزه آمدند، دارای روحیّه و تفکّر بسیجی بودند؛ «خداباوری» آنان را واداشت که در برابر ظلم و جُور رژیم پهلوی به وظیفهی مبارزاتی و انقلابی خود عمل کنند و از چیزی نترسند و «خودباوری» آنها نیز باعث میشد باور داشته باشند که حتّی با د ست خالی نیز میتوان در برابر یک رژیم سفّاک و تا دندان مسلّح که از حمایت همهی قدرتها و مستکبران شرق و غرب عالم برخوردار است، ایستاد.با این مقدّمه، میتوان گفت که بسیج به معنای جمعیّتی مردمی، با دو ویژگی اصلی «خداباوری» و «خودباوری»، پیش از پنجم آذر ۱۳۵۸ نیز وجود داشت و پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ محصول و دستاورد همین جمعیّت و جماعت بود. اغلب انقلابها، پس از پیروزی، به دلایل مختلف رو به افول یا انحراف میروند.
امام خمینی(رحمة الله علیه) با کیاست و هوشمندی دریافتند که رمز تداوم انقلاب و حفظ دستاوردهای آن، استمرار حضور مردم در صحنه است؛ ابتکار تشکیل «بسیج مستضعفین» گامی بزرگ در این زمینه بود که دستاوردهای تاریخی و درخشان خود را بهزودی به نمایش گذاشت و گرههایی به دست بسیج باز شد و بنبستهایی شکسته شد که در ظاهر غیرممکن و ناشدنی مینمود.
برگ برندهی ایران در دفاع مقدّس
اوّلین آزمون جدّی بسیج کمتر از یک سال پس از تشکیل آن رخ داد. با تهاجم رژیم بعث صدّام به ایران، جنگی همهجانبه و تمامعیار آغاز شد که موجودیّت انقلاب و جمهوری اسلامی و حتّی تمامیّت ارضی ایران را نشانه رفته بود. محاسبات دشمن و حامیان ابرقدرتش، روی کاغذ، چندان هم غلط به نظر نمیرسید. با پیروزی انقلاب اسلامی، ایران زیروزِبَر شده بود و تقریباً همه چیز نوپا بود. کشور از سویی درگیر ناآرامیها و قائلههای مختلف قومی بود که به تحریک بیگانگان، امنیّت را به طور جدّی تضعیف کرده بودند و از سوی دیگر قوای نظامی نیز در شرایطی خاص به سر میبردند. سپاه پاسداران در حال شکلگیری بود و سازمان و انسجام خود را پیدا نکرده بود؛ ارتش نیز پس از تکانهی انقلاب، با چالشهای جدّی و خاصّ خود روبهرو بود. از سویی برخی فرماندهان اصلی و سرسپردهی طاغوت تصفیه شده بودند و از سوی دیگر برخی عناصر سیاسی، با دلایل مختلف و ناموجّه، حتّی به دنبال انحلال ارتش بودند. جنگ تحمیلی در چنین شرایطی آغاز شد و برآورد دشمن پیروزی سریع بود.آنچه دشمن محاسبه نکرده بود توان و حضور نیروهای مردمی و، در واقع، روحیّهی بسیجی بود. بار اصلی جنگ، در هشت سالی که به طول انجامید، بر دوش این گروه بود؛ گروهی که جنگیدن و نظامیگری حرفهی او نبود، همه کشاورز و کارگر و دانشجو و دانشآموز و بازاری و فرهنگی و کارمند و طلبه و مانند اینها بودند امّا وقتی دیدند به حضورشان نیاز است، اسلحه به دست گرفتند و داوطلبانه و شجاعانه وارد میدان شدند. این حضور آگاهانهی مردمی و از جنس بسیج بود که علیرغم برتری تسلیحاتی و نظامی دشمن، سرنوشت جنگ تحمیلی را با سربلندی و پیروزی برای ایران رقم زد.
پای کار مردم و کشور
پس از جنگ تحمیلی نیز بسیج در عرصههای مختلف خوش درخشید. ریشهکنی فلج اطفال در اوایل دههی هفتاد که با مشارکت صدها هزار بسیجی انجام شد، یک نمونهی دیگر از بنبستشکنیهای بسیج است که در تاریخ ایران ثبت شد و حتّی ناظران جهانی را به شگفتی و تحسین واداشت. دکتر مرندی، وزیر بهداشت وقت، میگوید با اجازهی رهبر انقلاب از بسیج کمک گرفتیم و ششصد هزار بسیجی داوطلب شدند و در مدّت دوازده ساعت، در یک طرح ملّی، نُه میلیون کودک زیر پنج سال واکسن دریافت کردند. بعد از واکسیناسیون همگانی فلج اطفال در ایران، کارول بلامی، مدیر اجرایی صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف)، در نامهای به آقای هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت، اجرای یکروزهی برنامهی واکسن ضدّ فلج کودکان را موفّقیّتی بزرگ و طرحی بینظیر خواند.
شرکت گسترده در سرشماری نفوس و مسکن در دههی ۸۰ با حضور در مناطق سختگذر کشور، مبارزه با کرونا در اواخر دههی ۹۰ و رسیدگی به بیماران و خانوادههای آنها، مبارزه با شرارتها و ناامنیهای مختلف در سالهای گوناگون، مشارکت در تأمین امنیّت مناطق مرزی بهخصوص در جنوب شرق و شمال غرب کشور، فعّالیّتهای گستردهی محرومیّتزدایی در قالبهایی همچون اردوهای بسیج سازندگی، و حضور در صحنهی بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله و کمک به آسیبدیدگان، تنها چند نمونه و سرفصلهایی از اقدامات و کارنامهی بنبستشکن بسیج است.
تکثیر یک الگو
موفّقیّت چشمگیر بسیج در آزمونهای دشوار و متنوّع در ایران باعث شد تا برخی کشورهای دیگر نیز برای پُر کردن بعضی خلأهای خود از آن الگو بگیرند و بهنوعی مدل بومی آن را ایجاد کنند. حشدالشّعبی که در مقابله با داعش نام خود را در تاریخ عراق ماندگار و درخشان کرد، یکی از این نمونهها است. مردم و مسئولان عراقی معترفند که اگر این حضور بموقع، شجاعانه و خودجوش مردمی برای مقابله با خطر بزرگ داعش نبود، مشخّص نبود که سرنوشت این کشور به چه سمتی میرفت. در سوریه نیز وقتی که کار به بنبست رسیده بود و تقریباً همه از دوست و دشمن معتقد بودند که باید سوریه را ازدسترفته دانست، با آوردن مردم به صحنه و کمک گرفتن از آنها برای دفاع از کشورشان در برابر تکفیریهای مورد حمایت غرب و رژیم صهیونیستی، ورق برگشت و «شکست» جای خود را به «پیروزی» داد. انصارالله یمن نمونهی دیگری از این حضور مردمی و بسیجیوار در صحنه است؛ یمنی که در جریان جنگ اخیر در منطقه، با تکیه بر «خداباوری» و «خودباوری»، راه دریایی را به روی رژیم صهیونیستی بست و آمریکا و دیگر حامیان این رژیم با همهی توان و ادّعای خود نتوانستند مانع آنها شوند و به اعتراف اغلب تحلیلگران غربی، در این نبرد نابرابر شکست خوردند. این روزها لبنان نیز صحنهی تبلور روحیّهی بسیجی است. حزبالله که از دل مردم برخاسته و در دل مردم جای دارد، در این جنگ، متحمّل هزینههای بسیاری شد امّا دشمن نتوانست روحیّهی مقاومت را در مردم بشکند و این همان رمز پیروزی است: «بدون شک این روحیهی بسیجی، این توانایی بسیجی، این حالت بسیجی که در کشور ما هست و خوشبختانه در تعدادی از کشورهای دیگر، در اعضای جبههی مقاومت این روحیه وجود دارد، قطعاً بر همهی سیاستهای آمریکا و غرب و استکبار و رژیم صهیونیستی غلبه پیدا خواهد کرد.» ۱۴۰۳/۹/۵
بنابراین، بیدلیل نیست که دشمن بهشدّت از روحیّهی بسیجی هراس دارد و با هزارویک ترفند و توطئهی سخت و نرم در پی تضعیف و حذف آن است.