1403/09/03
شرحی بر دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیّه بر اساس سورهی مبارکهی فتح و آیات قرآن کریم
سلاحی اختصاصی در دست جبهه حق
دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیّه، دعای امام سجّاد(علیهالسلام) هنگام مواجهه با ظلم ستمگران و درخواست نصرت الهی در برابر ظالمان است. حضرت آیتالله خامنهای در توصیه اخیر خود به مردم ستمدیده لبنان و غزه، بر خواندن دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیّه، سورهی مبارکهی فتح و دعای توسل تأکید فرمودند.
بخش فقه و معارف رسانهی KHAMENEI.IR در این یادداشت، به قلم حجّتالاسلام محمد هدایتی، استاد حوزه و دانشگاه، معارف عمیق دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیّه را بر اساس آیات سورهی مبارکهی فتح و دیگر آیات قرآن کریم شرح داده است.
(۱ در این یادداشت از ترجمههای استاد صفوی، آیتالله مشکینی، استاد گرمارودی و از تفسیر المیزان در شرح آیات قرآن کریم و از ترجمههای خانم احمدی، استاد انصاریان، آقای رضایی و ریاض السالکین در شرح دعا استفاده شده است.
بخش فقه و معارف رسانهی KHAMENEI.IR در این یادداشت، به قلم حجّتالاسلام محمد هدایتی، استاد حوزه و دانشگاه، معارف عمیق دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیّه را بر اساس آیات سورهی مبارکهی فتح و دیگر آیات قرآن کریم شرح داده است.
خدا؛ شاهد ظلم ظالمان
امیدبخشترین گزارهی این دعا این است که «خدا از همه اخبار ستمگران و ستمدیدگان آگاه است.»(۱) امام میفرماید: «یَا مَنْ لَا یَخْفَى عَلَیْهِ أَنْبَاءُ الْمُتَظَلِّمِینَ» خبرهای دادخواهان و آهِ سوزان آنها بر خدا پوشیده نمیمانَد. نیز، برای آگاهی از سرگذشت آنان، به گواهی و شهادت کسی نیاز ندارد، زیرا خود همهی حوادث را میبیند. قرآن کریم شهادت خداوند را برای پاداش مؤمنان و عذاب کافران، کافی میداند: «وَ کَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا»؛(۲) در جای دیگر نیز برخلاف یهودیان که با تعبیر «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ»(۳) خداوند را دستبسته میدانند، قرآن کریم به صراحت میفرماید به همهی رفتارهای کافران و ستمگران احاطه دارد ــ «وَ اللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ»(۴) ــ و همهی کارهای انسانها را میبیند: «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَىٰ».(۵) همچنین در آیهی دیگری به پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) و تمام افراد جامعه میفرماید: «وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً»،(۶) ای پیامبر! تو و دیگران، هیچ کارى را انجام نمىدهید مگر اینکه ما شما را مىبینیم و بر کارها و رفتارتان گواهیم. باور این سخن، تمام سختیها را برای ستمدیدگان آسان میکند. همانگونه که امام حسین (علیهالسّلام) در مصیبت حضرت علیاصغر فرمودند: این مصیبت بر من آسان است؛ چرا که خدا میبیند؛ هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللّهِ.(۷)
خدا، یاور ستمدیدگان
امام سجّاد (علیهالسّلام) در فراز دیگر این دعا میفرمایند: «وَ یَا مَنْ قَرُبَتْ نُصْرَتُهُ مِنَ الْمَظْلُومِینَ»؛ ای کسی که یاریاش به ستمدیدگان نزدیک است. این باور امام برگرفته از وعدهی صادق الهی به تمام مظلومان جهان است، آنگاه که پیامبر و یاران ایشان، چنان به محنتها و سختیها گرفتار شده بودند که میگویند: «مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ» و خداوند در یک پاسخ قطعی میفرماید: «أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»؛(۸) هان! به یقین یارى خدا نزدیک است. امام در ادامهی دعا میفرماید: «ای آنکه امدادش از ستمگران دور است»؛ این بیان حضرت همان تعبیر خداوند در قرآن کریم است که فرمود: «وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»؛(۹) خدا ستمکاران را هدایت نمیکند. در مقابل، در سورهی مبارکهی فتح، میفرماید که هدف از پیروزی بزرگ فتح مکه این است که پیامبر را به راهی راست هدایت کند، راهى راست که به گسترش دین و حاکمیّت اسلام مىانجامد: «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا... وَ یَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا»(۱۰) اساساً، قانون الهی این است که «یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ»؛(۱۱) دشمنان را خوار میسازد و مؤمنان را پیروز میگرداند.
نقشههای نقشبرآب
امام در فراز دیگری به خدا عرض میکند: «خُذْ ظَالِمِی وَ عَدُوِّی عَنْ ظُلْمِی بِقُوَّتِکَ»؛ معبودا! با قدرت و نیروی خودت، ستمکار و دشمنم را از ستم به من بازدار، تیغ ستمش را کُند گردان، او را به چیزهای دیگری مشغول کن و از هر دشمنیای که در سر دارد ناتوانش گردان. این درخواست امام از خداوند متعال بر اساس وعدهای راستین است که خداوند در قرآن میفرماید: «لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَ سَیُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ»؛(۱۲) دشمنان هرگز اندکزیانى به خدا نمىرسانند و بهزودى خدا کارهایشان را که براى از بین بردن اساس دین سامان دادهاند، تباه و بىاثر خواهد کرد. «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا فَتَعْسًا لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ»؛(۱۳)خداوند، «دشمنان را نگونسار میکند. نقشههایشان را نقش برآب و ترفندهایشان را بىاثر میکند و به مقصد نمیرساند. قرآن کریم در سورهی مبارکهی فتح، در یک عبارت محکم، دلیل این شکستها را بیان میفرماید: «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»؛(۱۴)دست قدرت خدا، بالای همه دستهاست.
خداوند؛ درهمکوبنده دشمنان
امام سجّاد(علیهالسّلام) در ادامهی دعا از خداوند میخواهد که فرصت ظلم کردن را از ستمگران بگیرد و مسیر ظلم را ناهموار سازد. در مقابل، مؤمنان را به نیکی علیه ظالمان یاری کند، «وَ لَا تُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمِی، وَ أَحْسِنْ عَلَیْهِ عَوْنِی». سپس از خداوند میخواهد مؤمنان را از انجام کارهایی همانند دشمن، حفظ کند. قرآن کریم نیز حمایت قطعی خداوند از مؤمنان را یکی از مسلمات میداند. خداوند میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا»؛(۱۵) قطعاً خداوند شرّ مشرکان را از کسانى که ایمان آوردهاند دور مىکند. در جای دیگر به صراحت میفرماید: «إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا»؛(۱۶) قطعاً پیامبرانش و مؤمنان را در همین دنیا یاری میکند. در مقابل، جبههی کافران را در هم میکوبد و همه چیز را روی سرشان خراب میکند، «دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ».(۱۷)
انتقام، تا فرونشستن خشم
یکی دیگر از خواستههای امام در این دعا انتقام از دشمنان است: «أَعْدِنِی عَلَیْهِ عَدْوَى حَاضِرَةً». بر اساس بیان امام، اثر انتقام باید به گونهای باشد که شدّت خشم و کینه از دشمنان را بهبود داده و دادِ دلِ مظلومان بهتمامی گرفته شود. اساساً خداوند انتقامگیرنده است: «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ».(۱۸) خداوند دلیل انتقام دشمنان را این میداند که یاری مؤمنان را بر خود واجب کرده است: «کَانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ».(۱۹) در جای دیگر میفرماید دشمنان را به دست مؤمنان مجاهد خوار و ذلیل مىسازد. مؤمنان را یاری میکند تا بر دشمنان پیروز شوند و سینهی داغدار مؤمنان را شفا مىبخشد، «یُخْزِهِمْ وَ یَنصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ».(۲۰) این سخن امام برگرفته از اصل مهم سورهی مبارکهی فتح است: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ».(۲۱)
مصیبتهای ناچیز و آسان
امام سجّاد(علیهالسّلام)، در برابر ستمهای دیگران، از خداوند درخواست پاداش میکند. ایشان دو پاداش «بخشش» و «رحمت الهی» را به عنوان عوض ستمهای ظالمان، از خداوند طلب میکند؛ چرا که برخورداری از این دو پاداش، ناخوشایندیها را ناچیز و مصیبتها را آسان میسازد: «فَکُلُّ مَکْرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِکَ، وَ کُلُّ مَرْزِئَةٍ سَوَاءٌ مَعَ مَوْجِدَتِکَ». امّا کسانی که مبتلای به خشم و غضب الهی هستند، مشکلات بر آنها گران و مصیبتها سخت میگردد. رمز آسان شدن مصیبتها و سختیها، همراه بودن خدا با مؤمنان است. اگر موسیٰ در برابر بزرگترین ستمگر دورانش ــ فرعون ــ تاب مبارزه دارد، به خاطر این است که خداوند به او و برادرش فرمود: «قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَ أَرَىٰ»؛(۲۲) من همراه شما هستم و همه چیز را میشنوم و میبینم. ایوب که تمام کسانش را از دست داده بود، با صبر خود و دعا و طلب مغفرت از خداوند، مورد رحمت الهی واقع شد و خداوند همانند آنچه را از همسر و فرزندان و اموال از دست داده بود، به او برگرداند.
نه ستمپذیری، نه ستمگری
امام در فراز دیگری از این دعا به یکی از مهمترین اصول دین اسلام تصریح میفرماید: «اللَّهُمَّ فَکَمَا کَرَّهْتَ إِلَیَّ أَنْ أُظْلَمَ، فَقِنِی مِنْ أَنْ أَظْلِمَ» خدایا! همانگونه که پذیرش ظلم را زشت میدانی، من را از ستمگری نیز نگاه دار. این اصل مهم به صراحت در قرآن کریم نیز ذکر شده است: «لَا تَظْلِمُونَ وَ لَا تُظْلَمُونَ»(۲۳) نه ستم مىورزید و نه بر شما ستم مىرود. این اصل بنیادین از مبنای مهم دیگری سرچشمه میگیرد. «عدالت» و «احسان»، دو رکن مهم زندگی است که خداوند به آن فرمان داده است: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ».(۲۴) ستم نپذیرفتن و ستم نکردن، یکی از مصادیق مهم عدل و احسان است.
یاری نخواستن از حاکمان طاغوت
امام در ادامهی دعا هشدار میدهد که مؤمنان نباید برای تغییر شرایط به غیر خدا شکایت کنند، نباید از هیچ حاکمی جز خدا یاری بخواهند: «اللَّهُمَّ لَا أَشْکُو إِلَى أَحَدٍ سِوَاکَ، وَ لَا أَسْتَعِینُ بِحَاکِمٍ غَیْرِکَ». قرآن کریم نیز بهصراحت مؤمنان را از مراجعه به حاکمان طاغوت نهی میکند و دستور میدهد مؤمنان به حاکمان طاغوتی کفر بورزند: «یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحَاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ».(۲۵) به طور کلّی، اصل اساسی در قرآن کریم «کفر به طاغوت و ایمان به خدا» است: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ».(۲۶) امام سجّاد (علیهالسّلام) میفرماید: خدایا! حاشا که با وجود تو چنین کنیم! خدایا خودت دعایمان را اجابت کن و شرایط سختی را که ستمگران به وجود آوردهاند تغییر ده.
مقاومت در برابر ستمگران
امام سجّاد (علیهالسّلام) در ادامهی این دعای پرمغز به اصل مقاومت و امیدواری اشاره میکنند. ایشان میفرمایند: «اللَّهُمَّ لَا تَفْتِنِّی بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِکَ، وَ لَا تَفْتِنْهُ بِالْأَمْنِ مِنْ إِنْکَارِکَ»؛ خدایا! مرا به ناامیدی از داد ستاندن از تو و دشمنم را به ایمنی از کیفرت آزمایش مکن. یکی از موانع مهم پیروزی جبههی حق، ناامیدی از عدالت خدا در حق ستمگران است. این گزاره که «خدا چه زمانی داد مظلومان را از ظالمان میگیرد؟»، اگر از سر ناامیدی باشد، قطعاً ناپسند است؛ زیرا روشن است که خداوند داد مظلومان را میگیرد: «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ».(۲۷) نیز، خداوند تأکید کرده است از رحمت الهی ناامید نشوید: «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ».(۲۸) از طرفی دیگر یکی از خطاهای محاسباتی دشمن، ایمن دانستن خود از کیفر و عذاب خداوند در همین دنیا است. این در حالی است که قرآن کریم میفرماید: «أَ فَأَمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ فَلَا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ»؛(۲۹) مگر دشمنان از مجازات غافلگیرانه خدا ایمن هستند؟ تنها انسانهای زیانکار هستند که از مجازات و مکر الهی احساس امنیت میکنند. این احساس ایمنی کاذب، در حقیقت خود یک مجازات از طرف خداوند است.
امام سجّاد (علیهالسّلام) در پایان این فراز میفرماید نتیجه ناامیدی از عدالت خداوند علیه ظالمان، شدت عمل ظالمان علیه مظلومان است؛ لذا از خداوند درخواست میکند آنچه را به ستمگران وعید دادی، به زودی به آنان نشان ده و آنچه از اجابت درماندگان وعده فرمودی، به ما بنمایان. همانطور که قرآن کریم میفرماید: «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ».(۳۰)
تسلیم در برابر مقدرات الهی
در فرازهای پایانی دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیّه، امام به مقام «رضا» و «تسلیم» میپردازند: «وَفِّقْنِی لِقَبُولِ مَا قَضَیْتَ لِی وَ عَلَیَّ، وَ رَضِّنِی بِمَا أَخَذْتَ لِی وَ مِنِّی»؛ خدایا مرا به پذیرش آنچه در مبارزه با ستمگران، به سود و زیانم مقدّر فرمودهای توفیق ده، و به آنچه برای من از دیگری گرفتهای و پیروزم ساختی و نیز از من برای دیگری گرفتهای و او پیروز شده است، خشنودم ساز. مقام «رضا» بالاترین مقام سالکان الیالله است و ایمان به مقدّرات الهی و تسلیم در برابر خواستههای خداوند نیز قدرت مظلوم را در مبارزه با ستمگران دوچندان میکند، چرا که به پیروزیها مغرور نمیشود و از شکستهای ظاهری سرخورده و ناامید نمیگردد.
بر اساس آیات قرآن کریم، مؤمنان واقعی کسانی هستند که باور دارند: «قُلْ لَنْ یُصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا»؛(۳۱) جز آنچه خدا براى ما از پیروزیها و شکستها مقرّر کرده است، چیزى به ما نخواهد رسید. او سرپرست و یاور ماست و چیزى در اختیار ما نیست و در هر حال به فرمان او عمل مىکنیم و بر او توکّل داریم که مؤمنان باید فقط بر او توکّل کنند و امور خود را به او وانهند و به فرمان و تقدیر او گردن نهند.
همچنین خداوند در سورهی مبارکهی فتح از گروهی از مؤمنان یاد میکند که خدا از آنان راضی است، لذا در آنان آرامش و اطمینان قلب پدید آورد و دیرى نمىگذرد که فتح خیبر را به آنان پاداش خواهد داد: «لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ... فَأَنزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ وَ أَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا».(۳۲) باید توجه داشت که رضایت به مقدّرات الهی، منافاتی با دعا کردن برای تغییر مقدّرات ندارد.
انتقام از دشمنان در آخرت
امام سجّاد (علیهالسّلام) در ادامهی سخن پیشین، ایمان به آخرت را شرط مهمّی در مواجههی با دشمنان بیان میکند، حضرت می فرماید: «أَیِّدْنِی مِنْکَ بِنِیَّةٍ صَادِقَةٍ، وَ صَبْرٍ دَائِمٍ»؛ خدایا! اگر نزد تو، تأخیر در گرفتن حقّم و واگذاری انتقام از ستمگران، تا روز قیامت، برای من بهتر است، مرا با نیتی صادق و صبری پایدار یاری بفرما. همانطور که از این فرازها روشن میشود، برخی ستمگریها، این قابلیت را ندارند که در ظرف محدود این دنیا مجازات شوند، لذا انتقام به روز قیامت موکول میشود. امام، این بینش عمیق را در مؤمنان ایجاد میکند تا آنها از انتقام الهی ناامید نشوند. این اصل مهم را خداوند در قرآن کریم اینگونه بیان فرموده است: «إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ»؛(۳۳) اى انسان مپندار که خدا از آنچه ستمکاران غرق در ناز و نعمت انجام مىدهند بىخبر است؛ بلکه تنها به این دلیل است که مجازات آنان را تا روز قیامت – روزی که چشمها از ترس خیره مىشود - به تأخیر مىافکند. در جای دیگر به صراحت میفرماید: «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لَا یَسْتَقْدِمُونَ»؛(۳۴) خداوند در کیفر ستمگران شتاب نمىکند؛ بلکه انتقام از آنان را تا مهلتی معیّن به تأخیر مىافکند و هنگامى که مهلتشان فرارسید، نه لحظهاى از آن بازمىمانند و نه لحظهاى از آن پیش مىافتند. هدف امام سجّاد (علیهالسّلام) از بیان این اصل مهم، پایداری و استقامت در مسیر مبارزه با دشمنان و ستمگران است، لذا میفرماید به مؤمنان قدرت مقاومت در برابر دشمنان را عطا بفرما.
به تصویر کشیدن شکست دشمنان
امام سجّاد(علیهالسّلام) در آخرین فراز دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیه، از خدا درخواست میکند تا پاداش وعدهدادهشده به مظلومان و مجازات دشمنان و ستمگران را در دل مؤمنان به تصویر بکشد و مجسّم کند: «وَ صَوِّرْ فِی قَلْبِی مِثَالَ مَا ادَّخَرْتَ لِی مِنْ ثَوَابِکَ، وَ أَعْدَدْتَ لِخَصْمِی مِنْ جَزَائِکَ وَ عِقَابِکَ». این درخواست حضرت به هدف اطمینان قلب مؤمنان در تحقّق وعدههای الهی برای پیروزی نهایی مؤمنان و شکست خفّتبار دشمنان است؛ همانگونه که حضرت ابراهیم، به هدف اطمینان قلب، از خداوند درخواستِ به تصویر کشیدن و تجسّم زنده شدن مردگان را کرد: «وَ لٰکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی».(۳۵) همانطور که خداوند فرشتگان را برای جهاد با دشمنان میفرستد و پیروزی را به مؤمنان نشان میدهد تا دلهای آنان به امداد الهی آرامش بگیرد: «وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ».(۳۶)
در نهایت امام سجّاد(علیهالسّلام) با درخواست استجابت ــ «آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ وَ أَنْتَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» ــ دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیّه را به پایان میرسانند.
امیدبخشترین گزارهی این دعا این است که «خدا از همه اخبار ستمگران و ستمدیدگان آگاه است.»(۱) امام میفرماید: «یَا مَنْ لَا یَخْفَى عَلَیْهِ أَنْبَاءُ الْمُتَظَلِّمِینَ» خبرهای دادخواهان و آهِ سوزان آنها بر خدا پوشیده نمیمانَد. نیز، برای آگاهی از سرگذشت آنان، به گواهی و شهادت کسی نیاز ندارد، زیرا خود همهی حوادث را میبیند. قرآن کریم شهادت خداوند را برای پاداش مؤمنان و عذاب کافران، کافی میداند: «وَ کَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا»؛(۲) در جای دیگر نیز برخلاف یهودیان که با تعبیر «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ»(۳) خداوند را دستبسته میدانند، قرآن کریم به صراحت میفرماید به همهی رفتارهای کافران و ستمگران احاطه دارد ــ «وَ اللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ»(۴) ــ و همهی کارهای انسانها را میبیند: «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَىٰ».(۵) همچنین در آیهی دیگری به پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) و تمام افراد جامعه میفرماید: «وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً»،(۶) ای پیامبر! تو و دیگران، هیچ کارى را انجام نمىدهید مگر اینکه ما شما را مىبینیم و بر کارها و رفتارتان گواهیم. باور این سخن، تمام سختیها را برای ستمدیدگان آسان میکند. همانگونه که امام حسین (علیهالسّلام) در مصیبت حضرت علیاصغر فرمودند: این مصیبت بر من آسان است؛ چرا که خدا میبیند؛ هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللّهِ.(۷)
خدا، یاور ستمدیدگان
امام سجّاد (علیهالسّلام) در فراز دیگر این دعا میفرمایند: «وَ یَا مَنْ قَرُبَتْ نُصْرَتُهُ مِنَ الْمَظْلُومِینَ»؛ ای کسی که یاریاش به ستمدیدگان نزدیک است. این باور امام برگرفته از وعدهی صادق الهی به تمام مظلومان جهان است، آنگاه که پیامبر و یاران ایشان، چنان به محنتها و سختیها گرفتار شده بودند که میگویند: «مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ» و خداوند در یک پاسخ قطعی میفرماید: «أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»؛(۸) هان! به یقین یارى خدا نزدیک است. امام در ادامهی دعا میفرماید: «ای آنکه امدادش از ستمگران دور است»؛ این بیان حضرت همان تعبیر خداوند در قرآن کریم است که فرمود: «وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»؛(۹) خدا ستمکاران را هدایت نمیکند. در مقابل، در سورهی مبارکهی فتح، میفرماید که هدف از پیروزی بزرگ فتح مکه این است که پیامبر را به راهی راست هدایت کند، راهى راست که به گسترش دین و حاکمیّت اسلام مىانجامد: «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا... وَ یَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا»(۱۰) اساساً، قانون الهی این است که «یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ»؛(۱۱) دشمنان را خوار میسازد و مؤمنان را پیروز میگرداند.
نقشههای نقشبرآب
امام در فراز دیگری به خدا عرض میکند: «خُذْ ظَالِمِی وَ عَدُوِّی عَنْ ظُلْمِی بِقُوَّتِکَ»؛ معبودا! با قدرت و نیروی خودت، ستمکار و دشمنم را از ستم به من بازدار، تیغ ستمش را کُند گردان، او را به چیزهای دیگری مشغول کن و از هر دشمنیای که در سر دارد ناتوانش گردان. این درخواست امام از خداوند متعال بر اساس وعدهای راستین است که خداوند در قرآن میفرماید: «لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَ سَیُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ»؛(۱۲) دشمنان هرگز اندکزیانى به خدا نمىرسانند و بهزودى خدا کارهایشان را که براى از بین بردن اساس دین سامان دادهاند، تباه و بىاثر خواهد کرد. «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا فَتَعْسًا لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ»؛(۱۳)خداوند، «دشمنان را نگونسار میکند. نقشههایشان را نقش برآب و ترفندهایشان را بىاثر میکند و به مقصد نمیرساند. قرآن کریم در سورهی مبارکهی فتح، در یک عبارت محکم، دلیل این شکستها را بیان میفرماید: «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»؛(۱۴)دست قدرت خدا، بالای همه دستهاست.
خداوند؛ درهمکوبنده دشمنان
امام سجّاد(علیهالسّلام) در ادامهی دعا از خداوند میخواهد که فرصت ظلم کردن را از ستمگران بگیرد و مسیر ظلم را ناهموار سازد. در مقابل، مؤمنان را به نیکی علیه ظالمان یاری کند، «وَ لَا تُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمِی، وَ أَحْسِنْ عَلَیْهِ عَوْنِی». سپس از خداوند میخواهد مؤمنان را از انجام کارهایی همانند دشمن، حفظ کند. قرآن کریم نیز حمایت قطعی خداوند از مؤمنان را یکی از مسلمات میداند. خداوند میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا»؛(۱۵) قطعاً خداوند شرّ مشرکان را از کسانى که ایمان آوردهاند دور مىکند. در جای دیگر به صراحت میفرماید: «إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا»؛(۱۶) قطعاً پیامبرانش و مؤمنان را در همین دنیا یاری میکند. در مقابل، جبههی کافران را در هم میکوبد و همه چیز را روی سرشان خراب میکند، «دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ».(۱۷)
انتقام، تا فرونشستن خشم
یکی دیگر از خواستههای امام در این دعا انتقام از دشمنان است: «أَعْدِنِی عَلَیْهِ عَدْوَى حَاضِرَةً». بر اساس بیان امام، اثر انتقام باید به گونهای باشد که شدّت خشم و کینه از دشمنان را بهبود داده و دادِ دلِ مظلومان بهتمامی گرفته شود. اساساً خداوند انتقامگیرنده است: «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ».(۱۸) خداوند دلیل انتقام دشمنان را این میداند که یاری مؤمنان را بر خود واجب کرده است: «کَانَ حَقًّا عَلَیْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ».(۱۹) در جای دیگر میفرماید دشمنان را به دست مؤمنان مجاهد خوار و ذلیل مىسازد. مؤمنان را یاری میکند تا بر دشمنان پیروز شوند و سینهی داغدار مؤمنان را شفا مىبخشد، «یُخْزِهِمْ وَ یَنصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ».(۲۰) این سخن امام برگرفته از اصل مهم سورهی مبارکهی فتح است: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ».(۲۱)
مصیبتهای ناچیز و آسان
امام سجّاد(علیهالسّلام)، در برابر ستمهای دیگران، از خداوند درخواست پاداش میکند. ایشان دو پاداش «بخشش» و «رحمت الهی» را به عنوان عوض ستمهای ظالمان، از خداوند طلب میکند؛ چرا که برخورداری از این دو پاداش، ناخوشایندیها را ناچیز و مصیبتها را آسان میسازد: «فَکُلُّ مَکْرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِکَ، وَ کُلُّ مَرْزِئَةٍ سَوَاءٌ مَعَ مَوْجِدَتِکَ». امّا کسانی که مبتلای به خشم و غضب الهی هستند، مشکلات بر آنها گران و مصیبتها سخت میگردد. رمز آسان شدن مصیبتها و سختیها، همراه بودن خدا با مؤمنان است. اگر موسیٰ در برابر بزرگترین ستمگر دورانش ــ فرعون ــ تاب مبارزه دارد، به خاطر این است که خداوند به او و برادرش فرمود: «قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَ أَرَىٰ»؛(۲۲) من همراه شما هستم و همه چیز را میشنوم و میبینم. ایوب که تمام کسانش را از دست داده بود، با صبر خود و دعا و طلب مغفرت از خداوند، مورد رحمت الهی واقع شد و خداوند همانند آنچه را از همسر و فرزندان و اموال از دست داده بود، به او برگرداند.
نه ستمپذیری، نه ستمگری
امام در فراز دیگری از این دعا به یکی از مهمترین اصول دین اسلام تصریح میفرماید: «اللَّهُمَّ فَکَمَا کَرَّهْتَ إِلَیَّ أَنْ أُظْلَمَ، فَقِنِی مِنْ أَنْ أَظْلِمَ» خدایا! همانگونه که پذیرش ظلم را زشت میدانی، من را از ستمگری نیز نگاه دار. این اصل مهم به صراحت در قرآن کریم نیز ذکر شده است: «لَا تَظْلِمُونَ وَ لَا تُظْلَمُونَ»(۲۳) نه ستم مىورزید و نه بر شما ستم مىرود. این اصل بنیادین از مبنای مهم دیگری سرچشمه میگیرد. «عدالت» و «احسان»، دو رکن مهم زندگی است که خداوند به آن فرمان داده است: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ».(۲۴) ستم نپذیرفتن و ستم نکردن، یکی از مصادیق مهم عدل و احسان است.
یاری نخواستن از حاکمان طاغوت
امام در ادامهی دعا هشدار میدهد که مؤمنان نباید برای تغییر شرایط به غیر خدا شکایت کنند، نباید از هیچ حاکمی جز خدا یاری بخواهند: «اللَّهُمَّ لَا أَشْکُو إِلَى أَحَدٍ سِوَاکَ، وَ لَا أَسْتَعِینُ بِحَاکِمٍ غَیْرِکَ». قرآن کریم نیز بهصراحت مؤمنان را از مراجعه به حاکمان طاغوت نهی میکند و دستور میدهد مؤمنان به حاکمان طاغوتی کفر بورزند: «یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحَاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ».(۲۵) به طور کلّی، اصل اساسی در قرآن کریم «کفر به طاغوت و ایمان به خدا» است: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ».(۲۶) امام سجّاد (علیهالسّلام) میفرماید: خدایا! حاشا که با وجود تو چنین کنیم! خدایا خودت دعایمان را اجابت کن و شرایط سختی را که ستمگران به وجود آوردهاند تغییر ده.
مقاومت در برابر ستمگران
امام سجّاد (علیهالسّلام) در ادامهی این دعای پرمغز به اصل مقاومت و امیدواری اشاره میکنند. ایشان میفرمایند: «اللَّهُمَّ لَا تَفْتِنِّی بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِکَ، وَ لَا تَفْتِنْهُ بِالْأَمْنِ مِنْ إِنْکَارِکَ»؛ خدایا! مرا به ناامیدی از داد ستاندن از تو و دشمنم را به ایمنی از کیفرت آزمایش مکن. یکی از موانع مهم پیروزی جبههی حق، ناامیدی از عدالت خدا در حق ستمگران است. این گزاره که «خدا چه زمانی داد مظلومان را از ظالمان میگیرد؟»، اگر از سر ناامیدی باشد، قطعاً ناپسند است؛ زیرا روشن است که خداوند داد مظلومان را میگیرد: «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ».(۲۷) نیز، خداوند تأکید کرده است از رحمت الهی ناامید نشوید: «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ».(۲۸) از طرفی دیگر یکی از خطاهای محاسباتی دشمن، ایمن دانستن خود از کیفر و عذاب خداوند در همین دنیا است. این در حالی است که قرآن کریم میفرماید: «أَ فَأَمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ فَلَا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ»؛(۲۹) مگر دشمنان از مجازات غافلگیرانه خدا ایمن هستند؟ تنها انسانهای زیانکار هستند که از مجازات و مکر الهی احساس امنیت میکنند. این احساس ایمنی کاذب، در حقیقت خود یک مجازات از طرف خداوند است.
امام سجّاد (علیهالسّلام) در پایان این فراز میفرماید نتیجه ناامیدی از عدالت خداوند علیه ظالمان، شدت عمل ظالمان علیه مظلومان است؛ لذا از خداوند درخواست میکند آنچه را به ستمگران وعید دادی، به زودی به آنان نشان ده و آنچه از اجابت درماندگان وعده فرمودی، به ما بنمایان. همانطور که قرآن کریم میفرماید: «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ».(۳۰)
تسلیم در برابر مقدرات الهی
در فرازهای پایانی دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیّه، امام به مقام «رضا» و «تسلیم» میپردازند: «وَفِّقْنِی لِقَبُولِ مَا قَضَیْتَ لِی وَ عَلَیَّ، وَ رَضِّنِی بِمَا أَخَذْتَ لِی وَ مِنِّی»؛ خدایا مرا به پذیرش آنچه در مبارزه با ستمگران، به سود و زیانم مقدّر فرمودهای توفیق ده، و به آنچه برای من از دیگری گرفتهای و پیروزم ساختی و نیز از من برای دیگری گرفتهای و او پیروز شده است، خشنودم ساز. مقام «رضا» بالاترین مقام سالکان الیالله است و ایمان به مقدّرات الهی و تسلیم در برابر خواستههای خداوند نیز قدرت مظلوم را در مبارزه با ستمگران دوچندان میکند، چرا که به پیروزیها مغرور نمیشود و از شکستهای ظاهری سرخورده و ناامید نمیگردد.
بر اساس آیات قرآن کریم، مؤمنان واقعی کسانی هستند که باور دارند: «قُلْ لَنْ یُصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا»؛(۳۱) جز آنچه خدا براى ما از پیروزیها و شکستها مقرّر کرده است، چیزى به ما نخواهد رسید. او سرپرست و یاور ماست و چیزى در اختیار ما نیست و در هر حال به فرمان او عمل مىکنیم و بر او توکّل داریم که مؤمنان باید فقط بر او توکّل کنند و امور خود را به او وانهند و به فرمان و تقدیر او گردن نهند.
همچنین خداوند در سورهی مبارکهی فتح از گروهی از مؤمنان یاد میکند که خدا از آنان راضی است، لذا در آنان آرامش و اطمینان قلب پدید آورد و دیرى نمىگذرد که فتح خیبر را به آنان پاداش خواهد داد: «لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ... فَأَنزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ وَ أَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا».(۳۲) باید توجه داشت که رضایت به مقدّرات الهی، منافاتی با دعا کردن برای تغییر مقدّرات ندارد.
انتقام از دشمنان در آخرت
امام سجّاد (علیهالسّلام) در ادامهی سخن پیشین، ایمان به آخرت را شرط مهمّی در مواجههی با دشمنان بیان میکند، حضرت می فرماید: «أَیِّدْنِی مِنْکَ بِنِیَّةٍ صَادِقَةٍ، وَ صَبْرٍ دَائِمٍ»؛ خدایا! اگر نزد تو، تأخیر در گرفتن حقّم و واگذاری انتقام از ستمگران، تا روز قیامت، برای من بهتر است، مرا با نیتی صادق و صبری پایدار یاری بفرما. همانطور که از این فرازها روشن میشود، برخی ستمگریها، این قابلیت را ندارند که در ظرف محدود این دنیا مجازات شوند، لذا انتقام به روز قیامت موکول میشود. امام، این بینش عمیق را در مؤمنان ایجاد میکند تا آنها از انتقام الهی ناامید نشوند. این اصل مهم را خداوند در قرآن کریم اینگونه بیان فرموده است: «إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ»؛(۳۳) اى انسان مپندار که خدا از آنچه ستمکاران غرق در ناز و نعمت انجام مىدهند بىخبر است؛ بلکه تنها به این دلیل است که مجازات آنان را تا روز قیامت – روزی که چشمها از ترس خیره مىشود - به تأخیر مىافکند. در جای دیگر به صراحت میفرماید: «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لَا یَسْتَقْدِمُونَ»؛(۳۴) خداوند در کیفر ستمگران شتاب نمىکند؛ بلکه انتقام از آنان را تا مهلتی معیّن به تأخیر مىافکند و هنگامى که مهلتشان فرارسید، نه لحظهاى از آن بازمىمانند و نه لحظهاى از آن پیش مىافتند. هدف امام سجّاد (علیهالسّلام) از بیان این اصل مهم، پایداری و استقامت در مسیر مبارزه با دشمنان و ستمگران است، لذا میفرماید به مؤمنان قدرت مقاومت در برابر دشمنان را عطا بفرما.
به تصویر کشیدن شکست دشمنان
امام سجّاد(علیهالسّلام) در آخرین فراز دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیه، از خدا درخواست میکند تا پاداش وعدهدادهشده به مظلومان و مجازات دشمنان و ستمگران را در دل مؤمنان به تصویر بکشد و مجسّم کند: «وَ صَوِّرْ فِی قَلْبِی مِثَالَ مَا ادَّخَرْتَ لِی مِنْ ثَوَابِکَ، وَ أَعْدَدْتَ لِخَصْمِی مِنْ جَزَائِکَ وَ عِقَابِکَ». این درخواست حضرت به هدف اطمینان قلب مؤمنان در تحقّق وعدههای الهی برای پیروزی نهایی مؤمنان و شکست خفّتبار دشمنان است؛ همانگونه که حضرت ابراهیم، به هدف اطمینان قلب، از خداوند درخواستِ به تصویر کشیدن و تجسّم زنده شدن مردگان را کرد: «وَ لٰکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی».(۳۵) همانطور که خداوند فرشتگان را برای جهاد با دشمنان میفرستد و پیروزی را به مؤمنان نشان میدهد تا دلهای آنان به امداد الهی آرامش بگیرد: «وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ».(۳۶)
در نهایت امام سجّاد(علیهالسّلام) با درخواست استجابت ــ «آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ وَ أَنْتَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» ــ دعای چهاردهم صحیفهی سجّادیّه را به پایان میرسانند.
(۲ سورهی فتح، آیهی ۲۸
(۳ سورهی مائده، آیهی ۶۴
(۴ سورهی أنفال، آیهی ۴۷
(۵ سورهی علق، آیهی ۱۴
(۶ سورهی یونس، آیهی ۶۱
(۷ لهوف، ص۱۱۷
(۸ سورهی بقره، آیهی ۲۱۴
(۹ سورهی بقره، آیهی ۲۵۸
(۱۰ سورهی فتح، آیهی ۱و۲
(۱۱ سورهی توبه، آیهی ۲
(۱۲ سورهی محمد، آیهی ۳۲
(۱۳ سورهی محمد، آیهی ۸
(۱۴ سورهی فتح، آیهی ۱۰
(۱۵ سورهی حج، آیهی ۳۸
(۱۶ سورهی غافر، آیهی ۵۱
(۱۷ سورهی محمد، آیهی ۱۰
(۱۸ سورهی سجده، آیهی ۲۲
(۱۹ سورهی روم، آیهی ۴۷
(۲۰ سورهی توبه، آیهی ۱۴
(۲۱ سورهی فتح، آیهی ۲۹
(۲۲ سورهی طه، آیهی ۴۶
(۲۳ سورهی بقره، آیهی ۲۷۹
(۲۴ سورهی نحل، آیهی ۹۰
(۲۵ سورهی نساء، آیهی ۶۰
(۲۶ سورهی بقره، آیهی ۲۵۶
(۲۷ سورهی شعراء، آیهی ۲۲۷
(۲۸ سورهی زمر، آیهی ۵۳
(۲۹ سورهی أعراف، آیهی ۹۹
(۳۰ سورهی نمل، آیهی ۶۲
(۳۱ سورهی توبه، آیهی ۵۱
(۳۲ سورهی فتح، آیهی ۱۸
(۳۳ سورهی إبراهیم، آیهی ۴۲
(۳۴ سورهی نحل، آیهی ۶۱
(۳۵ سورهی بقره، آیهی ۲۶۰
(۳۶ سورهی آلعمران، آیهی ۱۲۶