1403/06/13
مروری بر استناد حضرت آیتالله خامنهای به نهجالبلاغه در نخستین دیدار هیئت دولت چهاردهم
درسهای نهجالبلاغه | درس گرفتن از تجربهها
حضرت آیتالله خامنهای در نخستین دیدار هیئت دولت چهاردهم (۱۴۰۳/۰۶/۰۶)، پیرامون اداره کشور به عباراتی از نهجالبلاغه اشاره کردند که رسانه KHAMENEI.IR، این عبارات و بیانات رهبر انقلاب درباره آنها را در این جدول مرور میکند.
عنوان | بیانات | ترجمه |
درس گرفتن از تجربهها | باید قدر... تجربهها را بدانیم. اَلعَقلُ حِفظُ التَّجارِب؛ این فرمایش امیرالمؤمنین است. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) استفادهی از تجربهها و حفظ کردن تجربهها را نشانهی خردمندی میدانند. وَ خَیرُ ما جَرَّبتَ ما وَعَظَک؛(۱) تجربهای که بتواند به شما درس بدهد و راه را جلوی پای شما بگذارد. ما تجربههای خوبی داریم؛ دولتهای گوناگون آمدند و کارهایی کردند که برای ما تجربه شده: یک کارهایی بوده که نباید میکردند، کردند، ضرر کردیم؛ یک کارهایی بوده که باید میکردند، نکردند، ضرر کردیم؛ یک کارهایی بوده که باید میکردند و کردند، سود بردیم؛ اینها همه تجربه است، از اینها میشود استفاده کرد. | ۱) نهجالبلاغه، نامهی ۳۱؛ « عقل حفظ تجربههاست، و بهترین چیزى که تجربه کردهاى آن است که تو را پند دهد...» |
توجّه به انتخاب مشاوران | بنده تأیید میکنم و بر کار کارشناسی تأکید میکنم، منتها یک نکتهای اینجا وجود دارد در انتخاب کارشناس: گاهی اوقات، در مواردی، تهنشینهای ذهنیِ غلطِ یک کارشناس، با ادبیّات کارشناسی به میدان میآید، با لباس کارشناسی به میدان میآید، آنوقت مشکل درست میکند و آن نظرات غلط حاکم بر ذهن آن کارشناس را یا خصوصیّات اخلاقی او را به شما تحمیل میکند. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در این زمینه هم توصیه دارند: لا تُدخِلَنَّ فی مَشوِرَتِکَ بَخیلاً ... وَ لا جَباناً؛ با بخیل مشورت نکن. یعنی چه؟ یعنی کارشناست بخیل نباشد؛ چرا؟ برای خاطر اینکه اگر خواستی کمکی به کسی بکنی، این بخیل جلویت را میگیرد میگوید که جیبت خالی میشود. با آدم ترسو مشورت نکن، از آدم بزدل نظر کارشناسی نگیر؛ برای خاطر اینکه هر کار بزرگی بخواهی انجام بدهی، هر اقدام خوبی و قدم بلندی بخواهی برداری، تو را میترساند که اگر این کار را بکنی، چنین میشود، چنان میشود. وَ لا حَریصاً؛(۲) با آدم حریص مشورت نکن ــ یعنی از او کارشناسی نخواه ــ چون آدم حریص، آن حرص خودش را به تو منتقل میکند. | ۲) نهجالبلاغه، نامهی ۵۳ |