1403/05/02
پرونده «تنفیذ چهاردهم»
در کدام کشورها حکمی مثل تنفیذ داریم؟


رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت اجرای مراسم تنفیذ نهمین رئیسجمهور نظام جمهوری اسلامی ایران در گفتوگو با دکتر سید محمدرضا مرندی، عضو هیئتعلمی گروه فقه سیاسی دانشگاه شهید بهشتی به جایگاه و مفهوم «تنفیذ» پرداخته است.


تنفیذ در لغت چندین معنی دارد؛ ازجمله اجرا کردن، نفوذ دادن، اعتبار دادن و مشروعیت بخشیدن. قوه مجریه به زبان عربی السلطه التنفیذیه است که سلطه یعنی قوه و تنفیذیه یعنی اجرایی. وقتی گفته میشود مقامی یک مقام دیگر را تنفیذ میکند، یعنی به او مشروعیت، اعتبار و اجازه انجام کار را میدهد و نزدیک ترین معنی، اجازه انجام کار است. طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی از جمله اختیارات مقام رهبری، تنفیذ حکم ریاست جمهوری است؛ یعنی به او اجازه اجرای مسئولیتش را میدهد. عمدتاً در نظامهای تفکیکی و نه تجمیعی این تنفیذ وجود دارد؛ یعنی نظامهایی که بین ریاست کشور و ریاست قوه مجریه تفکیک قائل شدهاند، در نظامهای پارلمانی و جمهوری اسلامی ایران، رئیس کشور، رئیس قوه مجریه را تنفیذ میکند. این تنفیذ از جانب رئیس کشور نسبت به رئیس قوه مجریه انجام میشود؛ مانند امپراتور در ژاپن که نخستوزیر منتخب مجلس نمایندگان را تنفیذ میکند یا ملکه و پادشاه در انگلستان نخستوزیر را که منتخب مجلس عوام است، تنفیذ میکند یا در ایران، رهبر رئیسجمهور منتخب مردم را تنفیذ میکند؛ یعنی به این افراد برای شروع مسؤولیت، اعتبار و مشروعیت میدهند.
در نظام مردمسالاری دینی، دو پایه برای مشروعیت نظام سیاسی پیشبینی شده یکی پایه مردمی و دیگری پایه الهی؛ که پایه مردمی از طریق انتخاب مردم و رأی آنان به رئیسجمهوری تأمین میشود؛ اما پایه الهیاش از طریق تنفیذ رهبری نسبت به انتخاب مردم، احراز میشود؛ یعنی پایه مشروعیت الهی در اینجا تنفیذ است و رئیسجمهوری با تنفیذ، دارای مشروعیت الهی- مردمی میشود.



