1403/04/16
دیدار شاعران ۱۳۹۷
شعرخوانی آقای مرتضی امیری اسفندقه
در شب ولادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، جمعی از اهالی شعر و فرهنگ و اساتید ادبیات فارسی میهمان رهبر انقلاب بودند. مرتضی امیری اسفندقه از شعرای کشورمان، شعری را در این جلسه خواند که رسانه KHAMENEI.IR متن، فیلم و صوت آن را در ادامه منتشر میکند.
این چفیهی پاره بود پنهان در خاک یا ابر بهاره بود پنهان در خاک
باور کن استخوان پوسیده نبود یک مشت ستاره بود پنهان در خاک
با دوست در دل شب راز و نیاز دارم
شمعم که شادمانه سوز و گداز دارم
آیینهی نگاه هم همواره میدرخشد
من خواب هم که باشم چشمان باز دارم
آیینهی نگاهم همواره میدرخشد
من خواب هم که باشم چشمان باز دارم
حرفی نمانده باقی تا بشنوم بگویم
از بس که بینیازم حال نماز دارم
قفلی نمانده باقی در سایهی عنایت
در دست خود کلید درهای باز دارم
قفلی نمانده بازی در سایهی عنایت
در دست خود کلید درهای باز دارم
نزدیک میشود مرگ اما هنوز زود است
من تا به خود رسیدن راهی دراز دارم
این چفیهی پاره بود پنهان در خاک یا ابر بهاره بود پنهان در خاک
باور کن استخوان پوسیده نبود یک مشت ستاره بود پنهان در خاک
با دوست در دل شب راز و نیاز دارم
شمعم که شادمانه سوز و گداز دارم
آیینهی نگاه هم همواره میدرخشد
من خواب هم که باشم چشمان باز دارم
آیینهی نگاهم همواره میدرخشد
من خواب هم که باشم چشمان باز دارم
حرفی نمانده باقی تا بشنوم بگویم
از بس که بینیازم حال نماز دارم
قفلی نمانده باقی در سایهی عنایت
در دست خود کلید درهای باز دارم
قفلی نمانده بازی در سایهی عنایت
در دست خود کلید درهای باز دارم
نزدیک میشود مرگ اما هنوز زود است
من تا به خود رسیدن راهی دراز دارم