1403/03/02
گزیدهای از بیانات در منزل رئیسجمهور شهید حجتالاسلام والمسلمین رئیسی
در جمع خانواده و نزدیکان شهید حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی(۱)
خداوند انشاءالله درجات آقای رئیسی را عالی کند. بنده هر چه فکر میکنم، هم برای خودم، هم برای کشور، هم بخصوص برای خانواده، احساس میکنم که این [حادثه] هیچ جبرانی ندارد؛ یعنی خسارت سنگینی است که واقعاً جبران ندارد؛ خیلی سخت است، داغ بزرگی است. امیدواریم انشاءالله خدای متعال درجات ایشان را عالی کند و به شماها هم صبر بدهد؛ هر چه مصیبت سختتر و بزرگتر باشد، اجر الهی هم به همین نسبت بزرگتر و شیرینتر است انشاءالله.
[ایشان]، هم در دوران حیاتش خالصانه خدمت کرد و خدمتهای بزرگی کرد، هم بعد از درگذشتش یک چنین خدمت بزرگی به کشور کرد با این اجتماع مردم. اینکه مردم به مجرّد شنیدن حادثه، در شهرهای مختلف، در تهران، در مشهد و در جاهای دیگر بیایند در مساجد یا میدانها اجتماع کنند، خیلی معنا دارد؛ این علاقهای که مردم به ایشان نشان دادند، این وفاداریای که به ایشان نشان دادند، خیلی معنا دارد. ایشان مظهر شعارهای انقلاب بود؛ یعنی همان حرفهای اصلی انقلاب از دهان ایشان خارج میشد و این شعارها را ایشان شعارهای خودش قرار داده بود و مردم اینها را از ایشان شنیده بودند. همین مردم دارند این احساسات را برای این مرد نشان میدهند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که مردم به این انقلاب و به این شعارها دلبستهاند.
این سران کشورها که آمدند با ما ملاقات کردند، دیدم بعضی از آنها هم متوجّه این نکته هستند که این تشییعی که از ایشان شد، در واقع، قوّت جمهوری اسلامی را برای همهی دنیا پیام میدهد؛ میفهمند که این فکر، این منطق، این مکتب، اینقدر بین این مردم ریشهدار است. همه چیز هم مردمند؛ یعنی وقتی که مردم با یک نظامی باشند، قوّت اصلی نظام از ناحیهی علاقهی مردم است. سرمایهی اجتماعی از این بالاتر؟ این اجتماع، این گریه، این اندوه عمومی، نه فقط در تهران، [بلکه] در کلّ کشور؛ سرمایهی اجتماعی از این بالاتر؟ چه کسی این [کار] را کرد؟ چه کسی این را در چشم دنیا آورد؟ آقای رئیسی؛ ایشان کرد این کار را. اینها خیلی مهم است.
خدای متعال دوست داشت این مرد را و درگذشتِ او را اینجور بابرکت قرار داد، مبارک قرار داد. بعضی از آن کسانی هم که با ایشان در این حادثه بودند، واقعاً کسانی بودند که موقعیّت مردمی داشتند، مثل آقای آلهاشم؛ آنها هم اوج گرفتند. آقای [امیر]عبداللهیان، آن پاسدار ایشان، استاندار و آن گروه پروازی هم به برکت این مرد پرواز کردند، اینها هم اوج گرفتند، اینها هم در چشم مردم عزیز شدند، شیرین شدند؛ اینها لطف خدا است.
[این داغ] برای خانوادهاش، برای کسانش، برای همهی دوستانش، برای همهی ماها داغ بزرگی است، سنگین است، گریه دارد، غصّه دارد؛ اینها به جای خود محفوظ، امّا آن جنبهی قضیّه، آن روی دیگر قضیّه را هم باید دید که خدای متعال در این حادثهی تلخ چه برکتی قرار داد؛ در این تهدید، خدای متعال چه فرصتی را برای کشور و برای نظام و برای اسلام قرار داد.
خداوند انشاءالله درجات آقای رئیسی را عالی کند. بنده هر چه فکر میکنم، هم برای خودم، هم برای کشور، هم بخصوص برای خانواده، احساس میکنم که این [حادثه] هیچ جبرانی ندارد؛ یعنی خسارت سنگینی است که واقعاً جبران ندارد؛ خیلی سخت است، داغ بزرگی است. امیدواریم انشاءالله خدای متعال درجات ایشان را عالی کند و به شماها هم صبر بدهد؛ هر چه مصیبت سختتر و بزرگتر باشد، اجر الهی هم به همین نسبت بزرگتر و شیرینتر است انشاءالله.
[ایشان]، هم در دوران حیاتش خالصانه خدمت کرد و خدمتهای بزرگی کرد، هم بعد از درگذشتش یک چنین خدمت بزرگی به کشور کرد با این اجتماع مردم. اینکه مردم به مجرّد شنیدن حادثه، در شهرهای مختلف، در تهران، در مشهد و در جاهای دیگر بیایند در مساجد یا میدانها اجتماع کنند، خیلی معنا دارد؛ این علاقهای که مردم به ایشان نشان دادند، این وفاداریای که به ایشان نشان دادند، خیلی معنا دارد. ایشان مظهر شعارهای انقلاب بود؛ یعنی همان حرفهای اصلی انقلاب از دهان ایشان خارج میشد و این شعارها را ایشان شعارهای خودش قرار داده بود و مردم اینها را از ایشان شنیده بودند. همین مردم دارند این احساسات را برای این مرد نشان میدهند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که مردم به این انقلاب و به این شعارها دلبستهاند.
این سران کشورها که آمدند با ما ملاقات کردند، دیدم بعضی از آنها هم متوجّه این نکته هستند که این تشییعی که از ایشان شد، در واقع، قوّت جمهوری اسلامی را برای همهی دنیا پیام میدهد؛ میفهمند که این فکر، این منطق، این مکتب، اینقدر بین این مردم ریشهدار است. همه چیز هم مردمند؛ یعنی وقتی که مردم با یک نظامی باشند، قوّت اصلی نظام از ناحیهی علاقهی مردم است. سرمایهی اجتماعی از این بالاتر؟ این اجتماع، این گریه، این اندوه عمومی، نه فقط در تهران، [بلکه] در کلّ کشور؛ سرمایهی اجتماعی از این بالاتر؟ چه کسی این [کار] را کرد؟ چه کسی این را در چشم دنیا آورد؟ آقای رئیسی؛ ایشان کرد این کار را. اینها خیلی مهم است.
خدای متعال دوست داشت این مرد را و درگذشتِ او را اینجور بابرکت قرار داد، مبارک قرار داد. بعضی از آن کسانی هم که با ایشان در این حادثه بودند، واقعاً کسانی بودند که موقعیّت مردمی داشتند، مثل آقای آلهاشم؛ آنها هم اوج گرفتند. آقای [امیر]عبداللهیان، آن پاسدار ایشان، استاندار و آن گروه پروازی هم به برکت این مرد پرواز کردند، اینها هم اوج گرفتند، اینها هم در چشم مردم عزیز شدند، شیرین شدند؛ اینها لطف خدا است.
[این داغ] برای خانوادهاش، برای کسانش، برای همهی دوستانش، برای همهی ماها داغ بزرگی است، سنگین است، گریه دارد، غصّه دارد؛ اینها به جای خود محفوظ، امّا آن جنبهی قضیّه، آن روی دیگر قضیّه را هم باید دید که خدای متعال در این حادثهی تلخ چه برکتی قرار داد؛ در این تهدید، خدای متعال چه فرصتی را برای کشور و برای نظام و برای اسلام قرار داد.
(۱ در حادثهی سقوط بالگرد که در تاریخ ۱۴۰۳/۲/۳۰ در نزدیکی ورزقان استان آذربایجان شرقی رخ داد، حجّتالاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی (رئیسجمهور)، به همراه آقای حسین امیرعبداللهیان (وزیر امور خارجه)، حجّتالاسلام والمسلمین محمّدعلی آلهاشم (امامجمعهی تبریز و نمایندهی ولیّفقیه در استان آذربایجان شرقی)، آقای مالک رحمتی (استاندار آذربایجان شرقی)، سردار سیّدمهدی موسوی (فرمانده یگان حفاظت ریاست جمهوری)، امیر سرتیپدوّم خلبان سیّدطاهر مصطفوی، امیر سرتیپدوّم خلبان محسن دریانوش و سرهنگدوّم فنّی بهروز قدیمی به شهادت رسیدند.