• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1403/02/22
معلمان چه نقشی در ساخت آینده کشور بر دوش دارند؟

معلم پیش‌ران به سمت جامعه پیشرو

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر معلمان ضمن بیان انتظارات و تأکید بر این نکته که معلم صرفاً آموزنده علم نیست، بلکه پرورنده‌ی هویّت دانش‌آموز است، فرمودند: «بدانید این کلاس شما یک نقطه‌ی جداافتاده‌ی از مجموعه نیست؛ این، یکی از اجزای مجموعه است که دارد با حرکت خود، این ماشین عظیم را، که اسمش کشور است، اسمش جامعه است، اسمش نظام است، حرکت میدهد و پیش میبرد؛ با این نگاه به شغل خودتان نگاه کنید، و این نگاه را به دانش‌آموز منتقل کنید. این همان هویّت دادن به دانش‌آموز است؛ یعنی احساس کند که جزو مجموعه‌ای است که دارد همه‌ی کشور را حرکت میدهد.» ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif به همین مناسبت رسانه‌ KHAMENEI.IR در یادداشتی به قلم حجت‌الاسلام رضا لک‌زایی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه امام صادق علیه‌السلام، به تبیین جایگاه معلم در تربیت نسل آینده و حرکت به سوی پیشرفت و عدالت پرداخته است.

* مقدمه
مهم‌ترین عنصر قدرت ساز، انسان است و مهم‌ترین ابزار قدرت، علم‌. اما می‌دانیم که نه هر علمی قدرت آفرین است و نه هر انسانی، منبع قدرت. علم سودمند و نافع، ابزار قدرت و انسان با هویت و با شخصیت و با ایمان و متعهد، منبع قدرت است. معلم آن گوهر ارزشمندی است که هم علم به کف دارد و هم از عهده ساختن انسان‌های قدرت‌ساز برمی‌آید. از این رو معلمان «درکنار آموزش، پرورش و تربیت و تهذیب اخلاقی و تزکیه»(۱۳۷۱/۲/۹) دو بال پرواز جامعه به سوی پیشرفت و عدالت را شکل می‌دهند. در ارزشمندی جایگاه معلم، سخنی نیست. «معلّم محور حرکت جامعه است»(۱۳۷۱/۲/۹) و از آنجا که حرکت به لحاظ عقلی و منطقی، دارای شش رکن است، برای تبیین جایگاه معلم می‌توانیم از چارچوب حرکت استفاده کنیم. بر اساس این چارچوب، حرکت دارای شش رکن است؛ ۱. مبدأ ۲. مقصد ۳. زمان ۴. مکان ۵. متحرک ۶. محرک.

بعد از مفهوم شناسی بحث را به اختصار بر اساس این شش محور، البته با چینش و ترتیبی متفاوت، ادامه می‌دهیم.

معلم در کاربرد اول، به معنای آموزنده، آموزشگر و تعلیم دهنده است؛ یعنی کسی که چیزی را به مخاطبی تعلیم می‌دهد. در این کاربرد خداوند متعال جزو معلّمین است: «وَاتَّقُوا اللهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ الله»(بقره: ۲۸۲) «عَلَّمَ الاِنسانَ ما لَم یَعلَم»(علق:۵). پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و همه انبیای الهی و اهل بیت علیهم السلام هم معلم هستند: «وَیُعَلِّمُکُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة»(بقره: ۱۵۱). در مرتبه بعد همه‌ی حکما و علما و فقها و دانشمندان بزرگ و شخصیّت‌های برجسته و نیز شهید مطهّری عزیز به این معنا معلّم هستند و این ارزش بسیار بزرگی است.(۱۴۰۱/۲/۲۱)

کاربرد دوم معلم که در عرف، جاری است، کسی است که در آموزش و پرورش مشغول کار است و مجموعه‌ای  مخاطب تعلیم او هستند. «بار ارزشی این کاربرد دوّم، دو برابرِ بار ارزشی آن کاربرد اوّل است؛ چرا؟ برای خاطر مخاطب این تعلیم؛ مخاطب این تعلیم یک مجموعه‌ای از انسانهایی هستند که احتمال تأثیرگذاری این تعلیم بر روی آنها بمراتب بیشتر است از تأثیرگذاری بر روی همه‌ی قشرهای دیگر.»(۱۴۰۱/۲/۲۱) بنابراین معلم و کار بی بدیل او ارزشمند است.

* ۱. متحرک
متحرک، همان مخاطب است. کار معلم، از این منظر که مخاطب او اشخاص هستند و نه اشیا، بی بدیل، مهم و ارزشمند است. «کاری که معلّم متعهد بر عهده گرفته مهمترین کار در کشور است؛ یعنی تربیت و تعلیم نونهالان کشور.»(۱۴۰۲/۰۲/۱۲) معلّم امانت داری است که انسان امانت اوست. این امانت بسیار عزیز و با ارزش است. خردسالان، نوجوانان و جوانان، ‌دُردانه‌های کشور هستند. باید با ارزش افزوده‌ از مدرسه بیرون بروند؛ هم از لحاظ اخلاقی و رفتاری و هم از لحاظ علمی و آگاهی‌. معلم می‌تواند روح دانایی و نیکویی را در امانت خویش زنده ‌کند.(۱۴۰۱/۲/۲۱)

پس یک ویژگی منحصر به فرد معلم این است که در سطحی وسیع، دلهایی برای کاشتن بذر دارد. از این گذشته، مخاطبین، در بهترین سنّ تأثیرپذیری و تربیت‌پذیری به سراغ معلم می‌آیند و آنچه را از معلم خویش می‌آموزند تا آخر عمر فراموش نمی‌کنند. مَثَل معروفی در زبان عربی است که «اَلعِلمِ فِی الصِّغَر کَالنَّقشِ فِی الحَجَر» یادگرفتن در کودکی مثل این است که شما روی سنگ یک چیزی را نقش کنید. به قول میرزا حبیب خراسانی «من که لوح ساده‌ام هر نقش را آماده‌ام.»(دیوان اشعار، غزل ۱۲۶) این لوح ساده و نانوشته، آماده‌ی پذیرش همه‌ی نقش‌ها و نقشه‌هاست و آن دستی که نقش و نقشه را بر صفحه این لوح، ترسیم می‌کند، معلم است. (۱۴۰۱/۲/۲۱). بر این اساس، چون مخاطب معلم در کودکستان و دبستان و دبیرستان، انسان است، کار او ارزشمند است و چون مخاطب، زمینی است آماده رویش و لوحی است آماده پذیرش، کار معلم ارزش مهمتری می‌یابد. ناگفته پیداست که این افزایش ارزشمندی، مسئولیت معلم را هم سنگین‌تر می‌کند. معلم باید از این فرصت استفاده کند تا احساس هویت ایرانی و اسلامی و شخصیت ملی را در کودکان کشور زنده کند، تا کودک به زبان، ایرانی بودن و پرچم خود افتخار کند.

* ۲. مکان
انجام چنین رسالتی و تربیت چنان نسلی، راه بنیادین می‌طلبد و نه راه عادی و معمولی. حرکت برای جاری شدن، به راه نیاز دارد و هرچه حرکت، عظیم‌تر راه وسیع‌تر. تعلیم و تربیت در کلاس رقم می‌خورد. کلاس، جزء مدرسه و مدرسه جزئی از نهاد مهم آموزش و پرورش است که تا دورترین نقاط کشور و اعماق شهرها و روستاها گسترده است و همه جا حضور دارد. از این رو «نگاه به آموزش و پرورش، نگاه به یک دستگاه مصرفی نباید باشد؛ نگاه به یک دستگاه زیربنائی باید باشد. شما اگر چنانچه مبالغ میلیاردها خرج کنید برای اینکه مثلاً یک سد بسازید یا مثلاً یک بزرگراه بسازید، هرگز فکر نمی‌کنید که پولتان را مصرف کردید و مثلاً هدر دادید. آموزش و پرورش بمراتب، بمراتب، مهمتر از دستگاههای سازندگی دیگری است که در کشور وجود دارد. اینجا جای سرمایه گذاری است؛ شما در واقع هرچه اینجا پول خرج می‌کنید، دارید سرمایه‌گذاری می‌کنید، دارید زیربنا می‌سازید؛ این را بایستی همه [توجّه کنند]؛ هم مجلس توجّه کند، هم دولت توجّه کند، هم سازمان برنامه توجّه کند و هم خود آموزش و پرورش هم که توجّه به این معنا دارد.»(۱۳۹۹/۶/۱۱) به این ترتیب، اهتمام دولت به آموزش و پرورش و مدرسه و دانش آموز و مخصوصاً به معلم برای هموار ساختن مسیر رشد همه جانبه او بسیار مهم است و باید به چشم سرمایه گذاری به آن نگریسته شود چرا که «هزینه کردن برای معلم سرمایه گذاری است.» (۱۳۹۶/۰۲/۱۷) بنابراین جایگاه ویژه آموزش و پرورش می‌طلبد که دولت به آن نگاه ویژه‌ای داشته باشد و مخصوصاً ضمن حفظ کرامت معلمان، مشکلات معیشتی‌شان را حل کند تا خانه مدرسه با طروات و با نشاط به زندگی خود ادامه دهد.

* ۳. زمان
نهالی را نشاندن و به شکوفه رساندن، زمان می‌طلبد، برای ساختن انسان تمدن ساز هم به زمان نیاز داریم. جمهوری اسلامی دوازده سال فرصت دارد تا از نونهالان باغ زندگی، درختان تناور و سودمند بسازد. این دوازده سال بزرگ‌ترین و بهترین فرصت برای جمهوری اسلامی است تا بتواند ارزشها و آرمانهای انقلاب را به درستی به این نسل منتقل کند و هویّت اسلامی و ایرانی را در وجود دانش آموز نهادینه کند(بیانات رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۱/۲/۲۱). بر این مبنا باید قدر این زمان دوازده ساله را دانست و از آن به صورت بهینه استفاده کرد.

* ۴. مقصد
حرکت، مقصد و مقصود و مطلوب می‌طلبد. «ما دانشجو، دانش‌آموز، محصّل، تربیت می‌کنیم با یک هدفی، به سمت یک آرمانی؛ این هدف عبارت است از همان هدفی که نظام اسلامی برای آن به‌ وجود آمد. نظام اسلامی، جهان و جامعه‌ای را می‌خواهد بسازد پیشرو، با ارزش‌های متعالی، متدیّن، پایبند به شرایع الهی، با گستره‌ی بی‌انتهای افق دید. نگاه انسانی که در جامعه‌ی اسلامی و نظام اسلامی زندگی می‌کند، برای آینده هیچ محدودیّتی ندارد، در هیچ جهتی؛ نه‌فقط در جهات معنوی، [بلکه] در جهات مادّی و در جهات علمی، هیچ محدودیّتی وجود ندارد؛ افق دید، بسیار جلوتر و پیشتر و فراتر از آن چیزی است که بلندهمّتان عالم، مثلاً فرض کنید که برای مسائل علمی قائلند؛ در جامعه‌ی اسلامی، افقِ دید خیلی گستره‌ی بیشتری دارد.» (بیانات رهبر معظم انقلاب؛ ۱۳۹۷/۲/۱۹). «اگر کسی تصوّر بکند که این بلندپروازی است و رفتن به سوی یک افقهایی است که دستمان به آن نمی‌رسد، قطعاً اشتباه کرده.»( بیانات رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۲/۲/۱۲)

آن انسان و آن نسلی که آن جهان آرمانی را با نیروی خرد و با اتکا به خداوند متعال، ممکن و محقّق سازد، توسط معلم متخصص و متعهد و نهاد آموزش و پرورش متعالی اسلامی ساخته می‌شود. نسلی خودساخته‌، دانا، دانشمند، کارآمد، ماهر، آشنا با سبک زندگی اسلامی و سنّت‌های ایرانی، دارای هویّت ایرانی‌اسلامی محکم و عمیق که دلباخته و فریفته‌ی تمدّن منسوخ‌شده‌ی شرق و غرب نیست(بیانات رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۱/۲/۲۱). نسلی که سر بر زمین و دل در آسمان دارد. می‌بینیم که باز نقش معلم متعهد و متخصص در رساندن و بلکه ساختن و معماری آینده جامعه، نقشی بی بدیل و منحصر به فرد است.

* ۵. مبدأ
مبدأ، نقطه آغاز است. آغاز همان قدر مهم است که پایان. نمی‌شود با شروع غلط به مقصد صحیح رسید. آنچه در سیاست‌گذاری مورد توجه آموزش و پرورش است، در سیاست‌گذاری هم باید توسط معلم اجرا شود. جنس این شروع، از سنخ تصمیم و اراده و نیت است. با این تصمیم، معلم یا رنگ و بوی تعهد می‌گیرد یا از تعهد فاصله می‌گیرد. اگر معلم تصمیم گرفت و کاری کرد که دانش‌آموز دارای هویّت ملّی شود و هدف از آمدن دانش‌آموز به مدرسه، به دبستان یا دبیرستان را این قرار نداد که صرفاً درس یاد بگیرد، ما با معلم متعهد سروکار داریم. زیرا مهم‌تر از علم‌آموزی یا حداقل در حدّ علم‌آموزی این است که دانش آموز احساس هویّت ملّی و احساس اعتماد به نفْس ملّی پیدا کند، از عمق جان، با افتخارات کشور آشنا شود و ملتزم به سبک زندگی اسلامی و ایرانی گردد. این تصمیم را در دل گره زدن و در اقدام به کاربستن، نقطه آغاز معلمی است(ر.ک: بیانات رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۱/۲/۲۱).

* ۶. محرک
محرک یعنی موتور، یعنی نیرویی که دیگران را به تلاش و تکوپا و حرکت وامی‌دارد. معلم، موتور حرکت و پیش‌ران جامعه است. تندی و کندی او، میزان پیشرفت یا پسرفت جامعه را تعیین می‌کند. تا اینجا هرچه گفتیم از این عنصر محرک و پویا بود. معلمین در کشور ما در دو مقطع تاریخی به نقش حرکت بخش خود به خوبی عمل کرده‌اند. همان معلّمینی که با دانش‌آموزان به گونه‌ای رفتار کردند که حرکت عظیم دانش‌آموزی را در مسائل انقلاب را رقم زدند. شاهد آن هم شهدای دانش آموز در سیزدهم آبان ماه است. مقطع دوم هم دفاع مقدس بود. در دفاع مقدس هشت ساله علاوه بر آنکه جوانهای دست‌پرورده‌ی معلمان متعهد، جبهه‌ها را پُر کردند، تعداد زیادی از دانش آموزان و نیز از خود معلّمین به شهادت رسیدند. (بیانات رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۱/۲/۲۱). از این منظر معلم پیش‌ران جامعه است و چنانکه این نقش را تاکنون ایفا کرده از این پس و در ساختن دولت و کشور و تمدن اسلامی هم ایفا خواهد نمود.

* خاتمه
اگر بپذیریم که مهم‌ترین منبع قدرت، انسان مؤمن و برترین ابزار قدرت، علم سودمند است، معلم متعهد کسی است که هم آموزش علم و هم ساختن انسان را انجام می‌دهد تا معمار آینده کشور باشد. بر اساس چارچوب بومی ارکان حرکت، گفتیم که معلم موتور محرک و پیش‌ران کشور است. همو که تربیت انسان‌ها را در بهترین برهه زمانی و به مدت دوازده سال بر عهده دارد. مخاطبانی که احساس هویت ملی و اسلامی دارند و میان دانش و ارزش و دیانت و سیاست، پیوندی استوار می‌بینند و از همین رو لازم است که دولت اسلامی توجهی ویژه به مدرسه و معلم و دانش آموز داشته باشد و بداند که هزینه برای معلم و مدرسه و دانش آموز سرمایه‌گذاری است، نه مصرف. آن هم برای معلمان و دانش آموزانی که هم در پیروزی انقلاب و تأسیس نظام اسلامی و هم در دوران هشت سال دفاع مقدس و تثبت نظام اسلامی امتحان خود را پس داده‌اند. امید که از این پس و در ساختن دولت و کشور و تمدن اسلامی هم همین نقش منحصر به فرد و بی بدیل را دوباره ایفا کند.