1403/02/19
مرور آیات استفاده شده در بیانات حضرت آیتالله خامنهای در دیدار کارگزاران حج
به رسم آیهها | حجِ برائت
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار کارگزاران حج (۱۴۰۳/۰۲/۱۷)، پیرامون مسائل مربوط به حج به آیاتی از قرآن اشاره کردند که رسانه KHAMENEI.IR، این آیات و بیانات رهبر انقلاب درباره آنها را در این جدول مرور میکند.
عنوان | بیانات | ترجمه آیات |
ذکر، عنصر مهم در حج | در حج، ذکر یک عنصر بسیار مهمّی است. شما نگاه کنید از اوّل تا آخر حج، از احرام و مقدّمات احرام تا انجام عمره، بعد احرام حج، بعد وقوف و بقیّهی اعمال حج، سر تا پا متضمّن ذکر و یاد خدا است. لذا در قرآن کریم در موارد متعدّدی در همین زمینهی حج، امر به ذکر شده است... از جملهی این آیات: «فَاِذا اَفَضتُم مِن عَرَفاتٍ فَاذکُرُوا اللَّهَ عِندَ المَشعَرِ الحَرام»،(۱) «وَ اذکُرُوا اللَّهَ فی اَیّامٍ مَعدودات»،(۲) «فَاذکُرُوا اللَّهَ کَذِکرِکُم آباءَکُم»،(۳) «فَاذکُرُوا اسمَ اللَّهِ عَلَیها صَوَافّ»؛(۴) همهاش ذکر؛ سر تا پا؛ چه در طواف، چه در سعی، چه در نماز طواف، چه در وقوف عرفات، چه در مشعر، چه در اعمال منیٰ. سر تا پای حج ذکر است، توجّه به خدا است. |
۱) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۹۸؛ «... پس چون از عرفات کوچ نمودید، خدا را در مشعرالحرام یاد کنید ...» ۲) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۰۳؛ «و خدا را در روزهایی معیّن یاد کنید ...» ۳) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۰۰؛ «... همان گونه که پدران خود را به یاد میآورید، با یادکردنی بیشتر، خدا را به یاد آورید ...» ۴) سورهی حج، بخشی از آیهی ۳۶؛ «... پس نام خدا را بر آنها در حالی که بر پای ایستادهاند ببرید ...» |
رستگاری، ثمره ذکر | ما گاهی سفارش میکنیم به حجّاج محترم و عزیزمان که در مکّه و مدینه به فکر آن چیزی باشید که جز در آن سرزمین گیر آدم نمیآید، نه به فکر آن چیزهایی که در همهجا هست؛ بازار همهجا هست، جنس و چیزهای چشمنواز و چشمگیر همهجا هست؛ آن [چیزی] که همهجا نیست کعبه است، مسجدالحرام است، طواف است، زیارت قبر مطهّر پیغمبر است؛ این است که فقط آنجا است؛ این چند روزی که آنجا هستید، این را دریابید؛ قدر این را بدانید. این تأکید ما به خاطر همین است که اگر ما متذکّر باشیم، یاد خدا باشیم، «فَاذکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُم تُفلِحون»،(۵) دنبالِ ذکر، «فلاح» است. فلاح فقط رستگاری معنوی و روحی نیست؛ فلاح یعنی موفّقیّت، یعنی نجاح، یعنی در همهی کارها به هدف و مقصد دست یافتن؛ اینها ناشی از ذکر است. | ۵) سورهی انفال، بخشی از آیهی ۴۵؛ «... خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید.» |
دعوت آحاد مردم به حج | امّا آنچه مربوط به محیط اجتماعی است، مسئلهی «وحدت» است، مسئلهی یکپارچگی است، مسئلهی یکی دیدن است، مسئلهی ارتباط با آحاد مسلمان است؛ این مسئلهی خیلی مهمّی است در حج. مکرّر ما عرض کردهایم که خدای متعال به وسیلهی حضرت ابراهیم (علیه السّلام) نهفقط یک عدّهی خاصّی را، آحاد مردم را [به حج دعوت کرد]: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ؛(۶) [میفرماید] ناس را، همهی مردم را، همهی آحاد بشر را دعوت کن برای حج. | ۶) سورهی حج، بخشی از آیهی ۲۷؛ «و در میان مردم براى [اداء] حج بانگ برآور ...» |
اتّحاد و وحدت اسلامی در حج | ارادهی الهی ـ ارادهی تشریعی الهی ـ بر این قرار گرفته است که آحاد مسلمانها به هم نزدیک بشوند، همدیگر را بشناسند، با هم همفکری کنند، با هم تصمیم بگیرند؛ خلأ بزرگِ امروزِ ما این است: «با هم تصمیم بگیرند». یک جا جمع بشوند که این جمع شدن یک خروجیِ مطلوبی برای عالم اسلام داشته باشد، بلکه برای بشریّت داشته باشد؛ ما دنبال این هستیم... این دو نکته در حج وجود دارد: هم نکتهی «ذکر»، هم نکتهی «اتّحاد و وحدت اسلامی». حالا البتّه در قرآن، در کلمات رسول مکرّم اسلام و بزرگان اسلام مسئلهی عدم تفرّق، مخصوص حج نیست؛ «وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوا»(۷) و آیات متعدّد قرآن، از تفرّق و دشمنی با یکدیگر و مانند اینها نهی میکند مسلمانها را. | ۷) سورهی آل عمران، بخشی از آیهی ۱۰۳؛ «و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید ...» |
درس گرفتن از حضرت ابراهیم در حج | در صحبت از حج باید نام مبارک جناب ابراهیم (علیه الصّلاة و السّلام) حتماً فراموش نشود. در قرآن درسهای زیادی از ناحیهی حضرت ابراهیم به ما داده شده که قرآن اینها را نقل میکند... دستور به مردم که «وَ اتَّخِذوا مِن مَقامِ اِبراهیمَ مُصَلًّى»؛(۸) جایی که او ایستاده، آنجا نماز بخوانید، آنجا را محلّ نماز قرار بدهید. یا «عَهِدنا اِلىٰ اِبراهیمَ وَ اِسماعیلَ اَن طَهِّرا بَیتِیَ لِلطّائِفینَ وَ العاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجود».(۹) از این تطهیری که [به آن] مأمور شدند، انسان احساس میکند که قبل از حضرت ابراهیم یک مشکلاتی در این محل وجود داشته است که این بزرگوار علاوه بر اینکه قواعد بیت و پایههای خانه را بالا میبردند، تطهیر هم میکردند از آن خبائثی که حالا خیلی در تاریخ و در روایات ما روشن و دقیق نیست که چه بوده. بر همین اساس بنده عرض میکنم امسال حجّ ما، «حجّ برائت» است. |
۸) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۲۵؛ «...در مقام ابراهیم، نمازگاهى براى خود اختیار کنید...» ۹) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۲۵؛ «...و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که: «خانه مرا براى طوافکنندگان و معتکفان و رکوع و سجودکنندگان پاکیزه کنید.» |
رفتار عادلانه با کافران غیر معاند | شما ملاحظه کنید، حضرت ابراهیم (علیه السّلام) جزو پیغمبرهای دلرحم است... مثلاً وقتی ملائکه میخواهند بروند دیار لوط را عذاب کنند، حضرت ابراهیم با اینها بحث میکند که اگر میشود مثلاً به آنها رحم کنید. یُجادِلُنا فی قَومِ لوط؛(۱۰) یعنی پیش ملائکهی الهی میخواهد وساطت کند، شفاعت کند که به آنها رحم کنید... یا در این آیهی شریفهی سورهی ابراهیم [میفرماید]: فَمَن تَبِعَنی فَاِنَّهُ مِنّی وَ مَن عَصانی فَاِنَّکَ غَفورٌ رَحیم؛(۱۱) آنهایی که از من پیروی میکنند که خیلی خب پیروی میکنند، پیروان من هستند؛ [امّا] نمیگوید پروردگارا! آنهایی را هم که حرف من را گوش نمیکنند، اصلاحشان کن یا هدایتشان کن یا عذابشان کن؛ میگوید: فَاِنَّکَ غَفورٌ رَحیم؛ از آنها هم بگذر، به آنها هم بخشش کن؛ یک چنین دل رحیم و رئوفی دارد. در مورد غیرمسلمانهایی که با اسلام سرِ ستیزهگری ندارند، در سورهی ممتحنه، بعد از آنچه از حضرت ابراهیم نقل میشود، این آیات است که آن هم معلوم میشود مربوط به حضرت ابراهیم است: لا یَنهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین.(۱۲) یعنی اگر همدین شما هم نیست امّا با شما ستیزهگری ندارد، نسبت به او با عدالت برخورد کنید، با انصاف برخورد کنید، به او نیکی کنید؛ یعنی با غیرمسلمانی که با شما ستیزهگری ندارد، کاری به کار شما ندارد، شما را اذیّت نمیکند. |
۱۰) سورهی هود، بخشی از آیهی ۷۴؛ «...[ابراهیم] با ما دربارۀ قوم لوط [به قصد دفع عذاب از آنان] به گفتگو پرداخت.» ۱۱) سورهی ابراهیم، بخشی از آیهی ۳۶ ؛ «... پس هر کسى از من [که یکتاپرست و حقگرایم] پیروى کند، یقیناً از من است، و هر کس از من نافرمانى کند [شایسته شدنش براى آمرزش و رحمت بسته به عنایت توست] زیرا تو بسیار آمرزنده و مهربانى.» ۱۲) سورهی ممتحنه، آیهی ۸؛ « خدا شما را از نیکى کردن و عدالت نسبت به کسانى که درکار دین با شما نجنگیدند و شما را از دیارتان بیرون نکردند باز نمىدارد؛ زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد.» |
برخورد حضرت ابراهیم با دشمنان ستیزهگر | ابراهیم یک چنین شخصیّتی است؛ با عاصی آنجور، با غیرمسلمان اینجور. [امّا] ببینید همین ابراهیم نسبت به یک جماعت دیگری چه جوری برخورد میکند: قَد کانَت لَکُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَآؤُا مِنکُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاءُ اَبَداً حَتّىٰ تُؤمِنوا بِاللَّهِ وَحدَه؛(۱۳) ببینید، با یک جماعتی ــ جماعت دشمن ستیزهگر ــ اینجوری برخورد میکند! همان ابراهیمِ رحیم و رئوف و ودود که برای قوم لوط شفاعت میکند، برای عاصیها طلب مغفرت میکند و معتقد است به کفّاری که ستیزهگری ندارند باید نیکی کرد، همین ابراهیم در یک جا هم اینجور محکم میایستد و اظهار برائت میکند: اِنّا بُرَآءُ مِنکُم؛ ما برائت داریم از شما، وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاء؛ بین ما و شما دشمنیِ آشکاری است، ما صریحاً با شما دشمنیم و دشمنی میکنیم. اینها چه کسانی هستند؟ آن کسانیاند که ستیزهگری میکنند. آنوقت، در همین آیهی سورهی ممتحنه، دنبالهی آن آیهای که قبلاً خواندم ــ که این هم باز مربوط میشود به فضای ذهنی حضرت ابراهیم ــ میفرماید: اِنَّما یَنهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِی الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیارِکُم وَ ظاهَروا عَلىٰ اِخراجِکُم اَن تَوَلَّوهُم؛(۱۴) با آن کسانی که شما را به قتل میرسانند، با شما میجنگند، شما را از خانه و دیارتان بیرون میکنند یا کمک میکنند به کسانی که شما را از خانه و دیار بیرون کردند، حق ندارید ارتباط برقرار کنید و دست دوستی به اینها بدهید. |
۱۳) سورهی ممتحنه، بخشی از آیهی ۴؛ «قطعاً براى شما در [پیروى از] ابراهیم و کسانى که با او هستند سرمشقى نیکو است؛ آنگاه که به قوم خود گفتند: "ما از شما و از آنچه به جاى خدا میپرستید بیزاریم؛ به شما کفر مىورزیم و میان ما و شما دشمنى و کینهی همیشگى پدیدار شده، تا وقتى که فقط به خدا ایمان آورید." ...» ۱۴) سورهی ممتحنه، بخشی از آیهی ۹؛ «خدا فقط شما را از دوستى با کسانى نهى مىکند که در کار دین با شما جنگیدند، و از دیارتان بیرون راندند، و در بیرون راندنتان به یکدیگر کمک کردند. » |
دوستی ظالمین با رژیم صهیونیستی | امروز در دنیا کیست که با مسلمانها دشمنی میکند، ستیزهگری میکند، آنها را میکشد... و آنها را از خانه و دیارشان بیرون میکند؟ چه کسی است؟ دشمن صهیونیست روشنتر از این در قرآن توصیف بشود؟ فقط هم دشمن صهیونیست نیست... کسانی که کمک میکنند به او. چه کسی کمک میکند؟ اگر کمک آمریکا نبود، رژیم صهیونیستی قدرت داشت و جرئت داشت که اینجور وحشیانه با مردم مسلمان، با زن و مرد، با کودک، در آن محیطِ محدود اینجور رفتار بکند؟ نمیشود با این دشمن با روی خوش برخورد کرد... وَمَن یَتَوَلَّهُم فَاُولٰئِکَ هُمُ الظّالِمون؛(۱۵) اگر کسی با اینها دست دوستی داد، ستمگر است، ظالم است؛ اَلا لَعنَةُ اللهِ عَلَى الظّالِمین.(۱۶) نصّ قرآن، آیات قرآن اینها است. |
۱۵) سورهی ممتحنه، بخشی از آیهی ۹؛ «... و هر کس آنان را به دوستى گیرد، آنان همان ستمگرانند.» ۱۶) سورهی هود، بخشی از آیهی ۱۸؛ «... هان! لعنت خدا بر ستمگران باد.» |