1403/01/15
|تحلیل|
راز آشفتگی غرب از روشنگریهای رهبر انقلاب
اقدام شرکت متا برای بستن حسابهای اینستاگرام و فیسبوک رهبر معظم انقلاب نقطه آشکارساز وحشت دشمنان از ترویج موثر گفتمان آزادی خواهی و مقاومت در جهان است.
گویا حمایت از کودکان و زنان مظلوم فلسطینی و روشنگری عالمانه، فراگیر و غیرتمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در قبال جنایات تمام عیاری که در غزه، خان یونس و رفح رخ می دهد، منجر به آشفتگی مخالفان واقعی آزادی و عقلانیت شده است.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت: نخست اینکه شرکت متا را نمیتوان یک بازیگر و متغیر مستقل در مناسبات هزارتوی غرب در نظر گرفت. رویکرد بسترهای مجازی و برخی پیام رسانهای اجتماعی در بزنگاههای حساس، نشان میدهد که راهبرد آنها نه بر مبنای گردش آزادانه اطلاعات، بلکه بر پایه تزریق اطلاعات هدفمند به مخاطبان عام و خاص بنا نهاده شده است.
به عبارت بهتر، در زیر پوستهای که با اسم رمز «آزادی بیان» و با چاشنی گردش آزادانه اطلاعات از سوی شبکههای مجازی غرب تأسیس و راهاندازی شده، مناسبات پیچیده و وقیحانهای حاکم است. در چنین بستری، شاهد سوء تفسیر نمادهای حق و باطل هستیم: جایی که رژیم اشغالگر قدس و حامیان آن به عنوان مظلوم و مردم بی دفاع فلسطین و حامیان بازگشت این سرزمین مقدس به صاحبان اصلی آن، به مثابه تروریستهای زیاده خواه مورد تحلیل و تفسیر قرار میگیرند. آنچه اشاره شد، فراتر از استانداردهای دوگانه بوده و مصداق نوعی "دروغ سیستماتیک"محسوب میشود.
نکته دوم، معطوف به همپوشانی نظم مجازی و نظم حقیقی جهانی در غرب است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا و متحدانش نظم جهانی را نه بر اساس منافع ملتهای بازمانده جنگ، بلکه بر اساس منافع بازیگران پیروز در جنگ بنا نهادند.
اساساً یکی از دلایل فقدان کارکرد مؤثر نهادها و سازمانهای بینالمللی در استیفای حقوق حقه ملت فلسطین و دیگر ملتهای مظلوم جهان، همین ترکیب نامتعادل و نامتوازن «ساختار-بازیگر» است که خالق آن طرفداران جریان سلطه و زور در حوزه روابط بین الملل بودهاند.
با گذار بشریت به قرن جدید، نظم نوین جهانی تبدیل به کلید واژهای ظاهراً زیبا اما تهی و پوچی شد که غرب بتواند در سایه آن دست به بازتعریف قواعد و قوانین سلطهگری پیدا و پنهان خود بر ملتهای جهان بزند. این قواعد بازتعریف شده، تبدیل به یک مقیاس در سنجش پدیدهها از سوی غرب محسوب میشود. حتی نظم مجازی جهان (با روایتگری غرب) نیز در طول همین نظم حقیقی شکل گرفته است.
به عبارت بهتر، زمانی که مناسبات جاری در فضای مجازی منتج به تقویت سلطه آشکار و پنهان ادعایی غرب بر ملتها و اذهان شود، حکم یک امر مطلوب و زمانی که مانع از الینهسازی و القای گزارههای دروغین و انحرافی در میان افکار عمومی دنیا شود، حکم امر نامطلوب را پیدا میکند.
نکته سوم و پایانی، معطوف به چرایی وحشت و آشفتگی بازیگران غربی نسبت به حسابهای کاربری رهبر معظم انقلاب در فضای مجازی است.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در مواضع صریح و عالمانهای که در قبال توطئههای استکبار برای آسیب زدن به ملت بزرگ ایران و یا مسئله جنگ غزه و دیگر مسائل جاری در نظام بینالملل دارند، تصویر جامعی از فلسفه رفتار دولتهای غربی، زد و بندهای پشت پرده جریانات سلطه، تبیین ساختارهای ناکارآمد ساخته و پرداخته دست غرب و ماهیت پوچ نظم ادعایی آمریکا و متحدانش، ارائه میدهند.
بازتاب این روشنگری مستمر و مؤثر را امروز در تبلور بیسابقه آگاهی ملتهای دنیا در قبال مسئله فلسطین و قدس شریف مشاهده میکنیم. اتفاقاً یکی از کارویژههای مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی، اضمحلال تصاویر مجازی و خودساختهایست که غرب تلاش میکند در برههها و پیچهای خاص تاریخی از خود ارائه دهد. هزینه این آگاهی عمومی و جهانی برای صاحبان جریان زور و سلطه بسیار سنگین و جبران ناپذیر است. با این حال بستن حسابهای کاربری رهبر معظم انقلاب اسلامی از سوی متا، نمیتواند مانع از این روشنگری و جهاد مقدس تبیین در سطح جهانی شود.
مدعیان دروغین آزادی بیان به زودی درخواهند یافت که در مقابل فهم و درک عمیق ملتهای دنیا از حقایق فطری و الهی چارهای جز تسلیم نخواهند داشت. اولین و بارزترین خروجی این سرنوشت محتوم، شکلگیری نظم نوین جهانی بر اساس تعالیم ناب الهی خواهد بود. انشاءالله.
گویا حمایت از کودکان و زنان مظلوم فلسطینی و روشنگری عالمانه، فراگیر و غیرتمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در قبال جنایات تمام عیاری که در غزه، خان یونس و رفح رخ می دهد، منجر به آشفتگی مخالفان واقعی آزادی و عقلانیت شده است.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت: نخست اینکه شرکت متا را نمیتوان یک بازیگر و متغیر مستقل در مناسبات هزارتوی غرب در نظر گرفت. رویکرد بسترهای مجازی و برخی پیام رسانهای اجتماعی در بزنگاههای حساس، نشان میدهد که راهبرد آنها نه بر مبنای گردش آزادانه اطلاعات، بلکه بر پایه تزریق اطلاعات هدفمند به مخاطبان عام و خاص بنا نهاده شده است.
به عبارت بهتر، در زیر پوستهای که با اسم رمز «آزادی بیان» و با چاشنی گردش آزادانه اطلاعات از سوی شبکههای مجازی غرب تأسیس و راهاندازی شده، مناسبات پیچیده و وقیحانهای حاکم است. در چنین بستری، شاهد سوء تفسیر نمادهای حق و باطل هستیم: جایی که رژیم اشغالگر قدس و حامیان آن به عنوان مظلوم و مردم بی دفاع فلسطین و حامیان بازگشت این سرزمین مقدس به صاحبان اصلی آن، به مثابه تروریستهای زیاده خواه مورد تحلیل و تفسیر قرار میگیرند. آنچه اشاره شد، فراتر از استانداردهای دوگانه بوده و مصداق نوعی "دروغ سیستماتیک"محسوب میشود.
نکته دوم، معطوف به همپوشانی نظم مجازی و نظم حقیقی جهانی در غرب است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا و متحدانش نظم جهانی را نه بر اساس منافع ملتهای بازمانده جنگ، بلکه بر اساس منافع بازیگران پیروز در جنگ بنا نهادند.
اساساً یکی از دلایل فقدان کارکرد مؤثر نهادها و سازمانهای بینالمللی در استیفای حقوق حقه ملت فلسطین و دیگر ملتهای مظلوم جهان، همین ترکیب نامتعادل و نامتوازن «ساختار-بازیگر» است که خالق آن طرفداران جریان سلطه و زور در حوزه روابط بین الملل بودهاند.
با گذار بشریت به قرن جدید، نظم نوین جهانی تبدیل به کلید واژهای ظاهراً زیبا اما تهی و پوچی شد که غرب بتواند در سایه آن دست به بازتعریف قواعد و قوانین سلطهگری پیدا و پنهان خود بر ملتهای جهان بزند. این قواعد بازتعریف شده، تبدیل به یک مقیاس در سنجش پدیدهها از سوی غرب محسوب میشود. حتی نظم مجازی جهان (با روایتگری غرب) نیز در طول همین نظم حقیقی شکل گرفته است.
به عبارت بهتر، زمانی که مناسبات جاری در فضای مجازی منتج به تقویت سلطه آشکار و پنهان ادعایی غرب بر ملتها و اذهان شود، حکم یک امر مطلوب و زمانی که مانع از الینهسازی و القای گزارههای دروغین و انحرافی در میان افکار عمومی دنیا شود، حکم امر نامطلوب را پیدا میکند.
نکته سوم و پایانی، معطوف به چرایی وحشت و آشفتگی بازیگران غربی نسبت به حسابهای کاربری رهبر معظم انقلاب در فضای مجازی است.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در مواضع صریح و عالمانهای که در قبال توطئههای استکبار برای آسیب زدن به ملت بزرگ ایران و یا مسئله جنگ غزه و دیگر مسائل جاری در نظام بینالملل دارند، تصویر جامعی از فلسفه رفتار دولتهای غربی، زد و بندهای پشت پرده جریانات سلطه، تبیین ساختارهای ناکارآمد ساخته و پرداخته دست غرب و ماهیت پوچ نظم ادعایی آمریکا و متحدانش، ارائه میدهند.
بازتاب این روشنگری مستمر و مؤثر را امروز در تبلور بیسابقه آگاهی ملتهای دنیا در قبال مسئله فلسطین و قدس شریف مشاهده میکنیم. اتفاقاً یکی از کارویژههای مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی، اضمحلال تصاویر مجازی و خودساختهایست که غرب تلاش میکند در برههها و پیچهای خاص تاریخی از خود ارائه دهد. هزینه این آگاهی عمومی و جهانی برای صاحبان جریان زور و سلطه بسیار سنگین و جبران ناپذیر است. با این حال بستن حسابهای کاربری رهبر معظم انقلاب اسلامی از سوی متا، نمیتواند مانع از این روشنگری و جهاد مقدس تبیین در سطح جهانی شود.
مدعیان دروغین آزادی بیان به زودی درخواهند یافت که در مقابل فهم و درک عمیق ملتهای دنیا از حقایق فطری و الهی چارهای جز تسلیم نخواهند داشت. اولین و بارزترین خروجی این سرنوشت محتوم، شکلگیری نظم نوین جهانی بر اساس تعالیم ناب الهی خواهد بود. انشاءالله.