1403/01/06
پس از چهل سال
گزارشی مستند از زمینه های اجتماعی و سیاسی صلح امام حسن(ع)
رهبر فرزانه انقلاب آیتالله خامنهای از صلح امام حسن علیهالسلام با عنوان «پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ» یاد کردند و سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با ترجمه کتاب «صلح الحسن(ع)» نوشته شیخ راضی آل یاسین به ابعاد مختلف این ماجرای مهم و مبهم تاریخ اهلبیت علیهمالسلام پرداختهاند. تحلیل زمینهها و پیامدهای صلح امام حسن علیهمالسلام همواره از نکات مورد توجه حضرت آیتالله خامنهای بوده است و از اینرو، به معرفی کتابی در این باب میپردازیم.
کتاب «پس از چهل سال» نوشته حمید سبحانی صدر، چنانکه از نامش پیداست، اشارتی است به رویدادی مهم در چهل سالگی حکومت اسلامی پیامبر(ص) که بسیار پژوهشگرانی در تحلیل آن قلم زدهاند، تا غباری که فتنههای اموی بر آن نشاندهاند، بزدایند.
«پس از چهل سال» بیش از آنکه به تحلیل آثار صلح امام حسن علیهمالسلام بپردازد، با تغییر زاویه دید، نقشآفرینی مردم و خواص جامعه را پررنگ ساخته و به تحلیل زمینههای پذیرش صلح میپردازد.
توضیح آنکه: تردیدی نیست که پذیرش صلح از سوی امام حسن علیهمالسلام اقدامی هوشمندانه و برخاسته از خِرد سیاسی آن ولی الله بوده است. اما سخن اینجاست که چه اتفاقی افتاد تا حجت خدا که وظیفه دارد جامعه را از ولایت طاغوت دور سازد، با طغیانگری چون معاویه از درِ صلح درآمد و حکومت را به او واگذار کرد؟
آن حضرت بارها به اطرافیان خود فرمودند که دلیل پذیرش صلح آن بود که جان شیعیان و یاران راستین خویش را حفظ نمایند:«وما اردتُ فیما فعلتُ الا حقنَ الدِّماء، فصالحتُ بُقیاً علی شیعتِنا خاصةً مِنَ القتل»؛ در این اقدام، هدفی جز جلوگیری از ریخته شدن خونها نداشتم؛ پس جهت حفظ شیعیانمان از کشتهشدن، صلح کردم. اما سوال اینجاست که چه عواملی دست به دست هم داد تا ولی جامعه اسلامی مجبور شد چنین نرمش قهرمانانهای را رقم زند؟ مگر نه آن است که آنگاه که امام حسن مجتبی علیهمالسلام معاویه را به تبعیت و اطاعت از خویش یعنی خلیفه مسلمین فراخواندند و او از پذیرش خلافت ایشان سر باز زد و به تجهیز سپاه شام پرداخت؛ آن حضرت نیز با عزمی راسخ یارانشان را برای جهاد با معاویه آماده ساختند و لشکری دوازده هزار نفری را پیشاپیش به سوی مرزهای شام فرستادند و خود با تلاش بسیار به آمادهسازی سایر مردم در کوفه و مدائن مشغول شدند؟ با این وجود چه شد که در نهایت از این رویارویی مسلحانه صرف نظر کرده و با پذیرش صلح از حکومتی که تنها ایشان شایسته آن بودند کنارهگیری نمودند؟
در این کتاب، پس از ارائه مستنداتی از مقبولیت چشمگیر امام حسن علیهمالسلام نزد مردم به هنگام بیعت عمومی، تصویری از عدم همراهی مردم با فرمان جهاد امام ترسیم شده است. آنگاه عملیات روانی و فعالیت دستگاه تبلیغاتی اموی به عنوان یکی از مهمترین عوامل در ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی مردم مورد توجه قرار میگیرد که به تبع آن ریزشی سهمگین در جبهه یاران و همراهان امام رخ میدهد و سرپیچی از فرمان جهاد، به مهمترین چالش آن روز تبدیل شده و تا سقوط حکومت اهلبیت علیهمالسلام پیش میرود.
در این کتاب، مردم جامعه، به ویژه اهل عراق، طیفبندی میشوند تا مخاطب بداند وقتی از تأثیر فتنه بر مردم در ماجرای صلح و عدم همراهی با امام سخن گفته میشود، منظور چه کسانی هستند.
آنچه در پس از چهل سال پر رنگ است، ارائه تصویری روشن از طیف یاران انقلابی امام و وقوع «فتنه» در میان آنها است که چون تحلیل درستی از آرایش دشمن، فضای جامعه و چرایی تصمیم امام ندارند، انگشت اتهام خویش را به سوی امام گرفته و با «مُذلّ المؤمنین» خواندن آن حضرت، به توبیخ امامشان پرداخته و بار روانی پذیرش صلح را سنگینتر میکنند.
تصور کنید جمعی از بزرگان شیعه که سابقه انقلابیگری و چندین سال جهاد در رکاب امیرالمومنین علیهمالسلام را داشتند و تنها به این میاندیشیدند که در رکاب امام حسن علیهمالسلام با استمرار حکومت عادلانه علوی به ریشهکنی سلطنت طاغیانه اموی دست زنند، اکنون باید با پذیرش صلح از آرمان بلند خویش دست برداشته و بیآنکه خونی بریزد از صحنه سیاسی خارج شده و زین پس شاهد حکمرانی طاغوت بر سرتاسر عالم اسلام گردند. این ابهام چنان شکننده و جانکاه بود که حتی پس از گذشت چند سال از وقوع صلح نیز همچنان به قوت خویش باقی ماند و عدهای از یاران انقلابی امام همچون سلیمان بن صرد خزاعی و همفکرانش همچنان به چشم تردید به اقدام امام در پذیرش صلح مینگریستند.
از دیگر ویژگیهای کتاب پس از چهل سال، ارائه شخصیتشناسی از چهرههای مثبت و منفی در ماجرای صلح امام حسن علیهمالسلام است تا مخاطب در آئینه این چهرهها، تکرار تاریخ را بنگرد.
نثر پژوهشی و در عین حال روان و گاه کوبنده کتاب، با بهره از واژگان رایج در ادبیات سیاسی و اجتماعی امروز، خواننده را با ماجرای صلح امام حسن علیهمالسلام پیوند داده و مطالعه سطوری از تاریخ اسلام را تسهیل میسازد.
کتاب «پس از چهل سال» نوشته حمید سبحانی صدر، چنانکه از نامش پیداست، اشارتی است به رویدادی مهم در چهل سالگی حکومت اسلامی پیامبر(ص) که بسیار پژوهشگرانی در تحلیل آن قلم زدهاند، تا غباری که فتنههای اموی بر آن نشاندهاند، بزدایند.
«پس از چهل سال» بیش از آنکه به تحلیل آثار صلح امام حسن علیهمالسلام بپردازد، با تغییر زاویه دید، نقشآفرینی مردم و خواص جامعه را پررنگ ساخته و به تحلیل زمینههای پذیرش صلح میپردازد.
توضیح آنکه: تردیدی نیست که پذیرش صلح از سوی امام حسن علیهمالسلام اقدامی هوشمندانه و برخاسته از خِرد سیاسی آن ولی الله بوده است. اما سخن اینجاست که چه اتفاقی افتاد تا حجت خدا که وظیفه دارد جامعه را از ولایت طاغوت دور سازد، با طغیانگری چون معاویه از درِ صلح درآمد و حکومت را به او واگذار کرد؟
آن حضرت بارها به اطرافیان خود فرمودند که دلیل پذیرش صلح آن بود که جان شیعیان و یاران راستین خویش را حفظ نمایند:«وما اردتُ فیما فعلتُ الا حقنَ الدِّماء، فصالحتُ بُقیاً علی شیعتِنا خاصةً مِنَ القتل»؛ در این اقدام، هدفی جز جلوگیری از ریخته شدن خونها نداشتم؛ پس جهت حفظ شیعیانمان از کشتهشدن، صلح کردم. اما سوال اینجاست که چه عواملی دست به دست هم داد تا ولی جامعه اسلامی مجبور شد چنین نرمش قهرمانانهای را رقم زند؟ مگر نه آن است که آنگاه که امام حسن مجتبی علیهمالسلام معاویه را به تبعیت و اطاعت از خویش یعنی خلیفه مسلمین فراخواندند و او از پذیرش خلافت ایشان سر باز زد و به تجهیز سپاه شام پرداخت؛ آن حضرت نیز با عزمی راسخ یارانشان را برای جهاد با معاویه آماده ساختند و لشکری دوازده هزار نفری را پیشاپیش به سوی مرزهای شام فرستادند و خود با تلاش بسیار به آمادهسازی سایر مردم در کوفه و مدائن مشغول شدند؟ با این وجود چه شد که در نهایت از این رویارویی مسلحانه صرف نظر کرده و با پذیرش صلح از حکومتی که تنها ایشان شایسته آن بودند کنارهگیری نمودند؟
در این کتاب، پس از ارائه مستنداتی از مقبولیت چشمگیر امام حسن علیهمالسلام نزد مردم به هنگام بیعت عمومی، تصویری از عدم همراهی مردم با فرمان جهاد امام ترسیم شده است. آنگاه عملیات روانی و فعالیت دستگاه تبلیغاتی اموی به عنوان یکی از مهمترین عوامل در ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی مردم مورد توجه قرار میگیرد که به تبع آن ریزشی سهمگین در جبهه یاران و همراهان امام رخ میدهد و سرپیچی از فرمان جهاد، به مهمترین چالش آن روز تبدیل شده و تا سقوط حکومت اهلبیت علیهمالسلام پیش میرود.
در این کتاب، مردم جامعه، به ویژه اهل عراق، طیفبندی میشوند تا مخاطب بداند وقتی از تأثیر فتنه بر مردم در ماجرای صلح و عدم همراهی با امام سخن گفته میشود، منظور چه کسانی هستند.
آنچه در پس از چهل سال پر رنگ است، ارائه تصویری روشن از طیف یاران انقلابی امام و وقوع «فتنه» در میان آنها است که چون تحلیل درستی از آرایش دشمن، فضای جامعه و چرایی تصمیم امام ندارند، انگشت اتهام خویش را به سوی امام گرفته و با «مُذلّ المؤمنین» خواندن آن حضرت، به توبیخ امامشان پرداخته و بار روانی پذیرش صلح را سنگینتر میکنند.
تصور کنید جمعی از بزرگان شیعه که سابقه انقلابیگری و چندین سال جهاد در رکاب امیرالمومنین علیهمالسلام را داشتند و تنها به این میاندیشیدند که در رکاب امام حسن علیهمالسلام با استمرار حکومت عادلانه علوی به ریشهکنی سلطنت طاغیانه اموی دست زنند، اکنون باید با پذیرش صلح از آرمان بلند خویش دست برداشته و بیآنکه خونی بریزد از صحنه سیاسی خارج شده و زین پس شاهد حکمرانی طاغوت بر سرتاسر عالم اسلام گردند. این ابهام چنان شکننده و جانکاه بود که حتی پس از گذشت چند سال از وقوع صلح نیز همچنان به قوت خویش باقی ماند و عدهای از یاران انقلابی امام همچون سلیمان بن صرد خزاعی و همفکرانش همچنان به چشم تردید به اقدام امام در پذیرش صلح مینگریستند.
از دیگر ویژگیهای کتاب پس از چهل سال، ارائه شخصیتشناسی از چهرههای مثبت و منفی در ماجرای صلح امام حسن علیهمالسلام است تا مخاطب در آئینه این چهرهها، تکرار تاریخ را بنگرد.
نثر پژوهشی و در عین حال روان و گاه کوبنده کتاب، با بهره از واژگان رایج در ادبیات سیاسی و اجتماعی امروز، خواننده را با ماجرای صلح امام حسن علیهمالسلام پیوند داده و مطالعه سطوری از تاریخ اسلام را تسهیل میسازد.