• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1402/12/16
گزارشی درباره نماد مقاومت فلسطین

جنگ زیتون

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پس از کاشت نهال در روز درختکاری فرمودند: «اینکه امسال ما سه درخت غرس کردیم؛ برخلاف بعضی سالهای قبل که دو درخت غرس میکردیم، امسال تعداد درختهایی را که غرس شده افزایش دادیم، به معنای اهتمام بیشتر به درخت‌کاری. و یکی از این سه درخت هم درخت زیتون است؛ این به معنای اظهار همبستگی و همدلی با مردم فلسطین است ــ که مرکز زیتون آنجا است ــ و میخواهیم به این مردم مظلوم و عزیز و بسیار مقاوم، از دور سلام بدهیم و بگوییم ما همه جور به یاد شما هستیم، از جمله اینکه درخت زیتون را به یاد شما غرس میکنیم.» ۱۴۰۲/۱۲/۱۵
* به همین مناسبت رسانه KHAMENEI.IR بخشی از کتاب «متاستاز اسرائیل» به قلم آقای کورش علیانی را در این مطلب آورده است که در آن موضوع تبدیل شدن درخت زیتون به نماد مقاومت مردم فلسطین بررسی شده است.
 
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif گزارشی از وقایع سال ۲۰۰۰ که در موسسه‌ی حقوق بشری بْصْلِم تهیه شده، می‌گوید شهرکنشینان در ماه‌های آخر سال، بارها به روستاییان شلیک کرده‌اند؛ مانع رسیدن آنها به باغ‌های زیتونشان و برداشت محصولشان شده‌اند و درختانی را ریشه‌کن کرده‌اند.

در این گزارش به نقل از مطلبی در روز سه‌شنبه ٢ ژانویه ٢٠٠١ (١٣ دی ١٣٧٩ه‌.ش) روزنامه‌ی مَعَریب و از قول یکی از سرکردگان شهرک‌نشینان آمده «اگر باید درختها را ریشه‌کن کرد (چون سنگ‌ها ازهمان جا پرانده می‌شوند)، یا مانعی چیزی باید جابه‌جا شود، خب جوان‌ها این کار را می‌کنند. ارتش خیلی طولش می‌دهد که یک کاری بکند. آخرش هم کارهایش را یک‌جور پیچواپیچی انجام میدهد.» گزارش بصلم در ادامه می‌گوید چون فصل برداشت زیتون ماه‌های اکتبر و نوامبر است و فلسطینی‌ها را در این ماه‌ها به زور از دسترسی به باغ‌ها منع کردهاند و این محصول منبع معاش بسیاری از فلسطینیان است، در سال ٢٠٠٠ بسیاری از فلسطینیان ضربه‌ی اقتصادی سنگینی خورده‌اند. البته که این ماجرا، نه در ۲۰۰۰ آغاز شده بود و نه در ۲۰۰۰ پایان یافت.

گزارش بصلم شامل ثبت نسبتاً دقیق و دردآور شهادت‌های فلسطینیان است. جزئیات حمله‌ها، کتک‌زدن‌ها، تیراندازی‌ها، جراحت‌ها، بی‌هوشی‌ها، شکستگی‌ها، عمل‌های جراحی و چیزهایی از این دست. جزئیاتی که انگار از سیارهای دیگر خبر می‌دهند.

مرکز مطالعات فلسطین در مرور اخبار ٢٨ نوامبر ٢٠٠١ نشریات، در نشریه‌ی مطالعات فلسطین خود خبرداد یکی از شهرک‌نشینان قِدّومیم ۱۵۰ درخت زیتون فلسطینیان روستای جیت در قلقیلیا را ریشهکن کرد. در همین روز شهرکنشینان در عُفرَه نیز زمینهای زراعی فلسطینیان را در اطراف شهرک، با بلدوزر زیرورو کردند. این فقط دو خبر از یک روز است. به دوماه اکتبر و نوامبر و حوادث مشابه فکر کنید. نیز در نظر داشته باشید که احتمالاً بسیاری از این حوادث ثبت نمی‌شوند.

در سال ٢٠٠٧ یک پژوهش دانشگاهی که بعدها در کتابی منتشر شده می‌گوید اسرائیل در طول چهار دهه یک میلیون اصله درخت زیتون و چند صد هزار اصله درخت میوه‌ی دیگر فلسطینیان را قطع کرده است. در غزه و کرانه باختری ٨٠ درصد زمینهای زراعی زیر کشت زیتون است. فقط در کرانه‌ی باختری معاش صد هزار خانواده به کشت و تولید محصولات زیتون بسته است. ٢۵ تا ۵٠ درصد درآمد سالانه‌ی کشاورزان فلسطینی از محل کشت زیتون است.

علاوه بر درختانی که شهرک‌نشینان ریشهکن کرده‌اند و می‌کنند، بلاهای دیگری هم بر سر کشت و زرع فلسطینیان می‌آید. یکی از این بلاها، استناد به قانون عثمانی زمین بایر چهارساله است. یک قانون از زمان عثمانی است که می‌گوید اگر زمین کشاورزی چهار سال بایر بماند و کشاورز به زمینش نرسد، زمین از مالکیت کشاورز خارج شده و به مالکیت دولت درمی‌آید.

اسرائیل به همین قانون استناد می‌کند و زمینهای فلسطینیان را می‌رباید و معمولاً به شهرک‌نشینان می‌دهد. اما چرا فلسطینیان تنبلی می‌کنند و به زمینهای کشاورزی خودشان نمی‌رسند؟ در واقع موانع بسیاری از بلوکهای سیمانی و راه‌بندان نظامی موقت گرفته، تا قرار دادن خانه و زمین کشاورز در دو سوی تأسیسات عظیمی که نام ساده و بی‌آزار «دیوار»، بر آن گذاشته‌اند، همه راه‌هایی است برای بازداشتن کشاورز از اینکه به صورت فیزیکی پا به زمینش بگذارد.

استدلال رایج و مضحکی هم در مورد ریشهکن کردن و آتش زدن درختان زیتون هست که ارتش و شهرک‌نشینان یکسان به‌کار می‌برند و آن این است که جوانان فلسطینی پشت درختان زیتون پنهان می‌شوند و سنگ پرتاب می‌کنند. این استدلال مضحک است، چون درختان در عمق سرزمینهایی هستند که حتی از نظر سازمان ملل نیز فلسطینی محسوب می‌شوند و دلیلی ندارد که اسرائیلی‌ها آنجا باشند که هدف سنگ قرار بگیرند یا نه. بگذریم از این که مدعی این حرف باید دست کم یک بار نشان بدهد در فضای نسبتاً انبوه باغ زیتون چطور می‌توان سنگ را از میان درختان هدایت کرد.

ارتش اسرائیل خیلی راحت و به هر بهانه‌ای مثل ساخت دیوار، ساخت جاده یا ساخت هر چیز ساختنی دیگر، بلدوزرهای خود را راه می‌اندازد و درختان زیتون را که گاه ٧٠٠ تا ١٠٠٠ سال عمر دارند و هنوز به ثمر می‌نشینند ریشهکن می‌کند.

نویسنده در ادامه می‌گوید طنز گزنده‌ی داستان مخالفت صریح این رفتار با آیه‌ی ١٩ از فصل ٢٠ سفر تثنیه است. آیه می‌گوید «اگر به شهری حمله کردی و مدتی طولانی محاصره‌اش کردی، به درختان آن شهر تبر نزن. میوه‌شان را بخور اما قطعشان نکن. مگر درخت آدم است که با او معامله‌ای کنی که با آدم می‌کنی؟»

یک گزارش نسبتاً مفصل که بصلم درسال ٢٠١٨ منتشر کرده است، هم شرح روشنی از جنگ زیتون است و هم نشان می‌دهد که داستان هنوز هم ادامه دارد. یکی از نکاتی که این گزارش به آن اشاره کرده، خسارت‌های پنهان در برابر خسارت‌های آشکار است. وقتی در طول سال فلسطینیان را به بهانه‌های امنیتی و نظامی از ورود به باغهای زیتون بازمی‌دارند و فلسطینیان نمی‌توانند درختان را آبیاری، هرس، کوددهی و سمپاشی کنند، حتی وقتی آخرسال مجوز برداشت محصول به آنان می‌دهند، محصول بسیار بی‌کیفیت است و درصد اندکی از ارزش محصول رسیدگی شده را دارد.

بصلم در این گزارش می‌گوید در طول سالیان صدها مورد از حمله‌های شهرکنشینان به فلسطینیان و اموال آنان، از جمله باغ‌های زیتون را ثبت کرده و موارد بسیار دیگری نیز رخ داده‌اند که آسیب‌دیدگان حاضر نشده‌اند واقعه را برای ثبت گزارش کنند.

در سال ٢٠١٨ اولین برداشت محصول در روز جمعه ١٢ اکتبر (٢٠ مهر ١٣٩٧ ش) آغاز شده است. در عین حال و مانند سال‌های گذشته حمله‌های شهرکنشینان از چند هفته پیش از آغاز نخستین برداشت، شروع شده است. در همین مدت تنها در دو منطقه‌ی رام‌الله و نابلس ۵٠٠ درخت را ریشه‌کن کردند و محصول ٣١٠ درخت را دزدیدند.

گاه و از جمله در سال ٢٠١٨ حمله‌ی مکرر رخ می‌دهد. در سال ٢٠١٢ شهرکنشینان تمام درختان زیتون یک منطقه را قطع کرده بودند. فلسطینیها از نو همه‌ی منطقه را نهال زیتون کاشتند و پنج سال صبر کردند تا درختان به ثمر بنشینند.

در سال ٢٠١٨ یک روز صبح دیدند شهرک‌نشینان تمام نهال‌های جوان را که دیگر به بار نشسته بودند، دوباره قطع کرده‌اند.

باقی گزارش نیز به همین منوال است؛ تک‌تک روستاها و باغ‌ها و تک‌تک توحشهایی که ثبت شده‌اند و پلیس و ارتش اسرائیل که هیج عکس‌العملی به این رفتار نشان نداده‌اند و نمی‌دهند. متن گزارش، گفته‌های مردان و زنان ساده‌ی روستایی است. اما درد چنان عمیق است که گفته‌ها در عین سادگی عمیقاً روستایی‌شان با غم‌انگیزترین آثار ادبیات تراژیک پهلو می‌زند.

می‌رسیم به یکی دو گزارش از گزارش‌های بسیار سال ۲۰۲۰. دراولی، بعدازظهر چهارشنبه ٧ اکتبر(١۶ مهر ۱۳۹۹ ه‌.ش) گروهی ازمردم  حواره در منطقه‌ی نابلس به کمک یکی از روستاییان برای برداشت محصول زیتونش به باغش می‌روند. از ۵٠٠ درخت باغ تنها ۱۵۰ تا به سلامت به محصول رسیده بودند. بقیه را شهرک‌نشینان سوزانده یا شکسته بودند. مدتی نگذشته پنج شهرک‌نشین و هفت سرباز از راه رسیدند. شهرکنشینان به مردم فلسطینی گفتند محل را ترک کنند. سربازان سکوت کردند.

چند دقیقه بعد ده‌ها شهرک‌نشین که نقاب داشتند یا پیراهنشان را روی صورتشان کشیده بودند همراه با ده‌ها سرباز از راه رسیدند. شهرک‌نشینان با سنگ و سربازان اسرائیلی با نارنجک‌های اشک‌آور و بی‌حس‌کننده به مردم روستا حمله کردند. چند نفر از فلسطینی‌ها زخمی شدند و مردم آنان را به بیمارستان بردند. شهادت یکی از مجروحان موجود است.

در همان روز در عینیبرود، روستایی در رام‌الله، کشاورزی متوجه می‌شود شهرکنشینان دارند زیتونهای یک باغ را می‌دزدند. تا کشاورزان جمع شدند و به محل رسیدند متوجه شدند شهرک‌نشینان زیتون ٧٠ درخت تناور صدساله را دزدیده‌اند. این مقدار میوه حدود ٩٠٠ لیتر روغن زیتون می‌دهد. شهرک‌نشینان علاوه بر سرقت، شاخه‌های درختان را نیز شکسته بودند. یکی از مالکان به اداره‌ی پلیس اسرائیلی رفت که شکایت کند. به او گفتند به جای این کارها برود بقیه زیتونش را جمع کند و شکایتش را ثبت نکردند.

سیاهه‌ی شهادت‌های این روز و روزهای دیگر ادامه دارد. جنگ زیتون یک جنگ واقعی است. زیتون ارزش اقتصادی، ارزش فرهنگی، ارزش نمادین و نیز ارزشی به عنوان گواهی تاریخی دارد. چنین است که نه فلسطینیان دست از حفظ و بازسازی و بازنشانی درختان برمی‌دارند نه اسرائیلی‌ها قطع کردن، ریشه‌کن کردن، شکستن و سوزاندن درختان را رها می‌کنند.

منبع:
کتاب متاستاز اسرائیل، نویسنده کورش علیانی، صفحه‌های ۲۰۹ تا ۲۱۳.