1402/12/09
پرونده «انتخاب قوی، مجلس قوی، ایران قوی»
راه حل مشکلات، صندوق رأی است
رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از رای اولیها و جمعی از خانوادههای مکرّم شهدا، حضور پرشور و قوی ملت را در انتخابات، تجلی قدرت ملّی، تضمینکننده امنیت ملّی و مایوسکننده دشمنانِ چشمدوخته به ایران خواندند و با برشمردن ویژگیهای نامزد اصلح تاکید کردند انتخابات پرشور، زمینهساز رفع مشکلات، پیشرفت ایران و از ارکان اداره صحیح کشور است.
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با دکتر محمد شفیعی فر، استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به بررسی نسبت مشارکت پرشور مردم و تشکیل مجلس قوی پرداخته است.
رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان با نفی و رد دیدگاهی که معتقد به شرکت قوی مردم در انتخابات نیست، تاکید کردند انتخابات باید پرشور باشد. مشارکت بالا چگونه به ظهور یک مجلس قوی میانجامد؟
وقتی میزان مشارکت بالا باشد، افراد بیشتری در مظان انتخاب قرار میگیرند و اگر مشارکت کننده کم باشد، معمولاً ممکن است تعداد خاصی از افراد انتخاب شوند؛ اما زمانی که مشارکت بیشتر میشود، افراد زیادتری در چرخه گزینش قرار میگیرند و احتمال اینکه افراد قویتری هم وارد مجلس شوند، بیشتر میشود؛ بنابراین اولین کارکرد مشارکت بالا این است که منتخبان بیشتری برگزیده میشوند، احتمالاً افراد قویتری وارد مجلس میشوند.
نکته دوم هم این است که آن مجلس، پشتوانه مردمی بیشتری دارد. قطعاً مجلسی که به جای ۲۰ میلیون، ۴۰ میلیون پشتوانه داشته باشد، جایگاه خود را بهتر و قویتر میبیند و به همین دلیل معمولاً در پیگیری مشکلات مردم و ارائه راهحلها و ظرفیتهایی که میتواند ایجاد کند، با اعتماد بهنفستر و موفقتر خواهد بود؛ بنابراین از این دو جنبه مشارکت بالا میتواند بسیار مؤثر باشد تا مجلسی قوی شکل بگیرد و نمایندگی بهتر و تأثیرگذارتری ازسوی مردم داشته باشد.
رهبر انقلاب دستاورد مهم انتخابات قوی و پر شور را انتخاب افراد قوی، تشکیل مجلس قوی و در نتیجه رفع مشکلات و پیشرفت کشور خواندند. مجلس قویتر چگونه میتواند مشکلات میانمدت و جاری را حل کند؟ جایگاه یک مجلس قوی در حل مشکلات چگونه است و در کجای این چرخه قرار میگیرد؟
معمولاً مجلس در نظام سیاسی، کار قانونگذاری، ریلگذاری و سیاستگذاری کشور را انجام میدهد. هرچه مجلس قویتر باشد، احتمال اینکه ایدههای بهتر و خلاقانهتر و راههای ابتکاریتری به مطرح شود و به تصویب برسد، خیلی بیشتر است. به همین دلیل، برای حل مشکلات کشور احتیاج به مجلسی با پشتوانه قوی و با ظرفیتهای کارشناسی و تخصصی بهتر داریم؛ بنابر این مجلس قوی حتماً میتواند در سیاستگذاری، ریلگذاری و قانونگذاری کشور عملکرد بهتری داشته باشد و از طرف دیگر هم نظارت چنین مجلسی بر دولت قویتر و جدیتر میشود. هم بهخاطر پشتوانه مردمی میتواند بر قوه مجریه تأثیرگذارتر باشد و هم از این جهت که خودش دارای سطح کارشناسی قویتر و اِشراف و آگاهی به مسائل اجرایی است، بهتر میتواند نقش نظارتی خود بر قوه مجریه را ایفا کند.
مجلس قوی، هم میتواند قانونگذاری خوب و درستی انجام دهد و هم در نظارت و پیگیری مشکلات مردم از طریق دولت، موفقتر و جدیتر عمل کند. از این جهت، مجلس جایگاه مهمی در حل مشکلات کشور پیدا میکند؛ چون در بسیاری موارد، وقتی قوه مجریه میخواهد کاری انجام دهد، به قانونگذاری نیاز دارد و بدون تصویب مجلس، انجام آن ممکن نیست. البته حوزه اجرا و تقنین جدا شده؛ اما در اجرا بسیاری از حوزهها به قانونگذاری نیاز دارد که یا دولت مجبور است مستقیماً برای قانونگذاری به مجلس مراجعه کند یا خود مجلس تشخیص میدهد و با ابتکاراتی، راههایی برای هدایت قوه مجریه به سمت حل مشکلات باز میکند؛ بنابراین از این جهت هم هرچه مجلس قویتر باشد، میتواند در حل مشکلات کشور بهتر عمل کند.
چند مورد از مشکلات و رفع بحرانهایی را که در سالهای گذشته توسط ادوار مختلف مجلس صورت گرفته است بیان کنید؟
این مسئله به تأمل بیشتری نیاز دارد؛ اما مثلاً درمورد برنامه هستهای، ما برجام را در مجلس قبلی تصویب کرده بودیم و دولت یک قانون مصوب را پیگیری میکرد؛ اما وقتی این طرح با خروج امریکا به بنبست رسید، مجلس جدید با اقدام راهبردی که تصویب کرد، دولت را قدری به تحرک واداشت و به آن اختیارات و مجوز و مشروعیت بیشتری داد که بتواند اقدامات خود را در مقابل اروپاییها و امریکا تشدید کند. خروج امریکا از برجام ما را کاملاً در بنبستی انداخته بود که راه پس و پیش نداشتیم. اگر از برجام خارج میشدیم ،مسئله اسنپ بک پیش میآمد و اگر همانطور میماندیم، به ضرر ما بود. به همین دلیل مجلس راههایی را باز کرد و با تعیین ضربالاجل، به دولت این امکان را داد که اقدامات فراتر از برجام انجام دهد؛ از یک طرف آنها نمیتوانستند ایراد بگیرند و از طرفی نیز دولت فشاری از سمت مجلس احساس میکرد. این یک مورد در عرصه خارجی بود که برای کشور بسیار خوب شد.
در بحث مؤسسات مالی و واگذاریهایی که انجام شده بود هم مجلس عملکرد خوبی داشت و بعضی از این واگذاریها مثل هفتتپه و بعضی دیگر در حوزههای صنایع برگشت. مجلس، دولت را مجبور به تحرک کرد. اگر خود دولت میخواست این قضیه را پیگیری کند، چون خودش این واگذاریها را انجام داده بود، نمیتوانست اقدام خود را برای تغییر آن توجیه کند و هم مجوز یا احساس فشاری نداشت؛ ولی ورود مجلس کمک بیشتری به تأمین منافع ملی و حل مشکلات کشور کرد
مسئله اثرگذاری رأی مردم بر حل مشکلات کشور به صورت عینی یکی از موضوعاتی است که شاید برای برخی دارای ابهام باشد. در این مورد چه توضیحی وجود دارد تا این ابهامات برطرف شود؟
چون مردم نمیتوانند خود مستقیماً در همه مسائل کشور دخالت کنند، راه میانبُری را انتخاب کردهاند و آن نظام نمایندگی است. در همه دنیا همینطور است. یک زمان، جمعیت کشورها کم بود و میگفتند مردم برای هر چیزی خودشان مستقیماً نظر بدهند. هنوز در بعضی کشورها مثل سوئیس معمولاً بسیاری از موضوعات را به رفراندوم میگذارند و همه نظر میدهند. وقتی جمعیت کم و موضوعات مشخص باشد، میشود چنین کاری کرد؛ اما در بسیاری جاها این امکانپذیر نیست و از سیستم نمایندگی استفاده میشود.
مردم هر چهار سال یکبار رئیسجمهور انتخاب میکنند و هر کاری که او انجام میدهد، در واقع به نمایندگی از مردم است و نقش آنها، بهطور غیرمستقیم ایفا میشود. در مجلس هم همینطور است. چون قانونگذاری و تعیین حدود و ثغور حقوق و تکالیف، در دست مجلس است، شکلگیری مجلس قوی نشان میدهد که مردم قوی عمل کردهاند؛ چون مجلس در واقع نمایندگی مردم را دارد؛ البته این بحث هم از لحاظ حقوقی مطرح است که نمایندگان به دلیل تخصصشان، نظر خود را اعمال میکنند، یا باید نظر مردم اعمال شود. اما نماینده اگر واقعاً بخواهد نمایندگی از مردم داشته باشد- با اینکه تخصص و کارشناسی مهم است و بر اساس آن رأی میدهد- اما حتماً باید مردم را هم در نظر بگیرد. بالاخره اگر نماینده بخواهد پایگاه مردمی خود را حفظ کند، حتماً باید در قانونگذاری و سیاستگذاریاش به نظر مردم اعتنا کند و به دیدگاههای مردمی توجه داشته باشد.
مردم از طریق غیرمستقیم در سیاستهای کشور تأثیر میگذارند؛ هم در قوه مقننه که برای سیاستگذاری کشور است و هم در قوه مجریه که اجرایی است؛ بنابراین در دوره جدید، هر دو قوه مستقیماً تحت تأثیر مردم هستند. اگر مردم احساس میکنند وضعیت کشور خوب نیست، بخشی از آن به انتخاب خودشان برمیگردد. اگر ما به درستی، افراد خوب، قوی و درست را انتخاب کنیم، نتیجه آن بهتر شدن روند امور کشور است. پس نقش مردم کاملاً محرز است. اگر مردم نبودند و میشد خود حکومت، نمایندگان و مجریان را انتخاب کند، همه تقصیرها بر گردن حکومت بود؛ اما وقتی مردم انتخاب میکنند، نظر آنهاست؛ بنابراین الان تأثیر رأی مردم به صورت غیرمستقیم است و عملاً امکانپذیر نیست که آنها خودشان در همه مسائل کشور مستقیماً دخالت داشته باشند و اگر مجلس قوی و خوبی انتخاب کنند، قطعاً تأثیرگذاریشان بیشتر است؛ اما اگر مجلسشان خوب نباشد و متخصصان و افراد با صلاحیتی انتخاب نکنند، این تأثیرگذاری کمتر میشود.
برای تحول در انتخابات و مشارکت هوشمندانه و بالای مردم چه باید کرد؟
تحول هم به میزانی از خلاقیت و ابتکار احتیاج دارد. اگر تحول بر این اساس باشد، افرادی میتوانند آن را ایجاد کنند که صلاحیتها و مشخصههای خاصی داشته باشند که باز هم مردم باید این را رقم بزنند؛ یعنی اگر قرار است مجلس منشأ تحول باشد، یک مجلس مقتدر و قوی با پشتوانه مردم و با صلاحیتهای کارشناسی و صلاحیتهای عمومی- که معمولاً باید داشته باشند- این اتفاق رخ میدهد؛ بنابراین تحول، بیشتر به ایدهها و خلاقیتهایی مربوط است که بتواند راه و روشهای نو و رویکردهای جدید را ابتکار کند.
در ۴۵ سال گذشته بسیاری از رویههای ما حالت تکراری و خستهکننده پیدا کرده و اگر واقعاً قرار باشد تحولی صورت گیرد، از طریق تیپ و نوع جدیدی از نمایندگانی است که باید وارد مجلس شوند و مردم باید آنها را به مجلس بفرستند؛ یعنی مثل قبل از انقلاب نیست که خود حکومت نمایندگانی را با دیدگاههای موردنظر خود تعیین کند و بتواند مجلس را تغییر دهد. مردم باید این کار را انجام دهند و اگر قرار است تحولی صورت گیرد یا ایده خلاقانه جدیدی به وجود آید، از طریق نمایندگان است.
مردم باید این نمایندگان را پیدا کنند و به مجلس بفرستند و چنین افرادی باید به تعداد زیادی باشند تا بتوانند با خلاقیت، در ریلگذاری مسائل کشور ابتکارهای نو به خرج دهند. اگر انتظارمان داشتن یک مجلس خوب است، شکل دادن این مجلس با مردم است؛ یعنی هویت اصلی آن، ماهیت مردمی آن است.
مجلس بیش از همه اجزای حکومت با مردم نسبت دارد و هرچه مردم بیشتر در صحنه حضور داشته باشند، نتیجه کار خود را میبینند. هرچه پرشورتر و باشکوهتر و با مشارکت بالا در انتخابات شرکت کنند، مجلس بهتر و قویتری شکل میگیرد و میتواند بهتر به حل مشکلات کشور کمک کند و به نفع خود مردم است. اگر مردم بیتفاوت باشند، ممکن است عدهای با رأی بسیار کم وارد شوند و چون هم پشتوانه کمی دارند و هم ممکن است نگاه بسیار محدودی داشته باشند، به درد همه جامعه نمیخورند. توصیه من این است که ان شاءالله مشارکت هرچه بیشتر باشد و همه با هم کمک کنیم که در چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب، این انتخابات و مشارکت هم شکوه و عظمتی پیدا کند و مجلس بسیار خوب و قوی شکل بگیرد.
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با دکتر محمد شفیعی فر، استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به بررسی نسبت مشارکت پرشور مردم و تشکیل مجلس قوی پرداخته است.
رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان با نفی و رد دیدگاهی که معتقد به شرکت قوی مردم در انتخابات نیست، تاکید کردند انتخابات باید پرشور باشد. مشارکت بالا چگونه به ظهور یک مجلس قوی میانجامد؟
وقتی میزان مشارکت بالا باشد، افراد بیشتری در مظان انتخاب قرار میگیرند و اگر مشارکت کننده کم باشد، معمولاً ممکن است تعداد خاصی از افراد انتخاب شوند؛ اما زمانی که مشارکت بیشتر میشود، افراد زیادتری در چرخه گزینش قرار میگیرند و احتمال اینکه افراد قویتری هم وارد مجلس شوند، بیشتر میشود؛ بنابراین اولین کارکرد مشارکت بالا این است که منتخبان بیشتری برگزیده میشوند، احتمالاً افراد قویتری وارد مجلس میشوند.
نکته دوم هم این است که آن مجلس، پشتوانه مردمی بیشتری دارد. قطعاً مجلسی که به جای ۲۰ میلیون، ۴۰ میلیون پشتوانه داشته باشد، جایگاه خود را بهتر و قویتر میبیند و به همین دلیل معمولاً در پیگیری مشکلات مردم و ارائه راهحلها و ظرفیتهایی که میتواند ایجاد کند، با اعتماد بهنفستر و موفقتر خواهد بود؛ بنابراین از این دو جنبه مشارکت بالا میتواند بسیار مؤثر باشد تا مجلسی قوی شکل بگیرد و نمایندگی بهتر و تأثیرگذارتری ازسوی مردم داشته باشد.
رهبر انقلاب دستاورد مهم انتخابات قوی و پر شور را انتخاب افراد قوی، تشکیل مجلس قوی و در نتیجه رفع مشکلات و پیشرفت کشور خواندند. مجلس قویتر چگونه میتواند مشکلات میانمدت و جاری را حل کند؟ جایگاه یک مجلس قوی در حل مشکلات چگونه است و در کجای این چرخه قرار میگیرد؟
معمولاً مجلس در نظام سیاسی، کار قانونگذاری، ریلگذاری و سیاستگذاری کشور را انجام میدهد. هرچه مجلس قویتر باشد، احتمال اینکه ایدههای بهتر و خلاقانهتر و راههای ابتکاریتری به مطرح شود و به تصویب برسد، خیلی بیشتر است. به همین دلیل، برای حل مشکلات کشور احتیاج به مجلسی با پشتوانه قوی و با ظرفیتهای کارشناسی و تخصصی بهتر داریم؛ بنابر این مجلس قوی حتماً میتواند در سیاستگذاری، ریلگذاری و قانونگذاری کشور عملکرد بهتری داشته باشد و از طرف دیگر هم نظارت چنین مجلسی بر دولت قویتر و جدیتر میشود. هم بهخاطر پشتوانه مردمی میتواند بر قوه مجریه تأثیرگذارتر باشد و هم از این جهت که خودش دارای سطح کارشناسی قویتر و اِشراف و آگاهی به مسائل اجرایی است، بهتر میتواند نقش نظارتی خود بر قوه مجریه را ایفا کند.
مجلس قوی، هم میتواند قانونگذاری خوب و درستی انجام دهد و هم در نظارت و پیگیری مشکلات مردم از طریق دولت، موفقتر و جدیتر عمل کند. از این جهت، مجلس جایگاه مهمی در حل مشکلات کشور پیدا میکند؛ چون در بسیاری موارد، وقتی قوه مجریه میخواهد کاری انجام دهد، به قانونگذاری نیاز دارد و بدون تصویب مجلس، انجام آن ممکن نیست. البته حوزه اجرا و تقنین جدا شده؛ اما در اجرا بسیاری از حوزهها به قانونگذاری نیاز دارد که یا دولت مجبور است مستقیماً برای قانونگذاری به مجلس مراجعه کند یا خود مجلس تشخیص میدهد و با ابتکاراتی، راههایی برای هدایت قوه مجریه به سمت حل مشکلات باز میکند؛ بنابراین از این جهت هم هرچه مجلس قویتر باشد، میتواند در حل مشکلات کشور بهتر عمل کند.
چند مورد از مشکلات و رفع بحرانهایی را که در سالهای گذشته توسط ادوار مختلف مجلس صورت گرفته است بیان کنید؟
این مسئله به تأمل بیشتری نیاز دارد؛ اما مثلاً درمورد برنامه هستهای، ما برجام را در مجلس قبلی تصویب کرده بودیم و دولت یک قانون مصوب را پیگیری میکرد؛ اما وقتی این طرح با خروج امریکا به بنبست رسید، مجلس جدید با اقدام راهبردی که تصویب کرد، دولت را قدری به تحرک واداشت و به آن اختیارات و مجوز و مشروعیت بیشتری داد که بتواند اقدامات خود را در مقابل اروپاییها و امریکا تشدید کند. خروج امریکا از برجام ما را کاملاً در بنبستی انداخته بود که راه پس و پیش نداشتیم. اگر از برجام خارج میشدیم ،مسئله اسنپ بک پیش میآمد و اگر همانطور میماندیم، به ضرر ما بود. به همین دلیل مجلس راههایی را باز کرد و با تعیین ضربالاجل، به دولت این امکان را داد که اقدامات فراتر از برجام انجام دهد؛ از یک طرف آنها نمیتوانستند ایراد بگیرند و از طرفی نیز دولت فشاری از سمت مجلس احساس میکرد. این یک مورد در عرصه خارجی بود که برای کشور بسیار خوب شد.
در بحث مؤسسات مالی و واگذاریهایی که انجام شده بود هم مجلس عملکرد خوبی داشت و بعضی از این واگذاریها مثل هفتتپه و بعضی دیگر در حوزههای صنایع برگشت. مجلس، دولت را مجبور به تحرک کرد. اگر خود دولت میخواست این قضیه را پیگیری کند، چون خودش این واگذاریها را انجام داده بود، نمیتوانست اقدام خود را برای تغییر آن توجیه کند و هم مجوز یا احساس فشاری نداشت؛ ولی ورود مجلس کمک بیشتری به تأمین منافع ملی و حل مشکلات کشور کرد
مسئله اثرگذاری رأی مردم بر حل مشکلات کشور به صورت عینی یکی از موضوعاتی است که شاید برای برخی دارای ابهام باشد. در این مورد چه توضیحی وجود دارد تا این ابهامات برطرف شود؟
چون مردم نمیتوانند خود مستقیماً در همه مسائل کشور دخالت کنند، راه میانبُری را انتخاب کردهاند و آن نظام نمایندگی است. در همه دنیا همینطور است. یک زمان، جمعیت کشورها کم بود و میگفتند مردم برای هر چیزی خودشان مستقیماً نظر بدهند. هنوز در بعضی کشورها مثل سوئیس معمولاً بسیاری از موضوعات را به رفراندوم میگذارند و همه نظر میدهند. وقتی جمعیت کم و موضوعات مشخص باشد، میشود چنین کاری کرد؛ اما در بسیاری جاها این امکانپذیر نیست و از سیستم نمایندگی استفاده میشود.
مردم هر چهار سال یکبار رئیسجمهور انتخاب میکنند و هر کاری که او انجام میدهد، در واقع به نمایندگی از مردم است و نقش آنها، بهطور غیرمستقیم ایفا میشود. در مجلس هم همینطور است. چون قانونگذاری و تعیین حدود و ثغور حقوق و تکالیف، در دست مجلس است، شکلگیری مجلس قوی نشان میدهد که مردم قوی عمل کردهاند؛ چون مجلس در واقع نمایندگی مردم را دارد؛ البته این بحث هم از لحاظ حقوقی مطرح است که نمایندگان به دلیل تخصصشان، نظر خود را اعمال میکنند، یا باید نظر مردم اعمال شود. اما نماینده اگر واقعاً بخواهد نمایندگی از مردم داشته باشد- با اینکه تخصص و کارشناسی مهم است و بر اساس آن رأی میدهد- اما حتماً باید مردم را هم در نظر بگیرد. بالاخره اگر نماینده بخواهد پایگاه مردمی خود را حفظ کند، حتماً باید در قانونگذاری و سیاستگذاریاش به نظر مردم اعتنا کند و به دیدگاههای مردمی توجه داشته باشد.
مردم از طریق غیرمستقیم در سیاستهای کشور تأثیر میگذارند؛ هم در قوه مقننه که برای سیاستگذاری کشور است و هم در قوه مجریه که اجرایی است؛ بنابراین در دوره جدید، هر دو قوه مستقیماً تحت تأثیر مردم هستند. اگر مردم احساس میکنند وضعیت کشور خوب نیست، بخشی از آن به انتخاب خودشان برمیگردد. اگر ما به درستی، افراد خوب، قوی و درست را انتخاب کنیم، نتیجه آن بهتر شدن روند امور کشور است. پس نقش مردم کاملاً محرز است. اگر مردم نبودند و میشد خود حکومت، نمایندگان و مجریان را انتخاب کند، همه تقصیرها بر گردن حکومت بود؛ اما وقتی مردم انتخاب میکنند، نظر آنهاست؛ بنابراین الان تأثیر رأی مردم به صورت غیرمستقیم است و عملاً امکانپذیر نیست که آنها خودشان در همه مسائل کشور مستقیماً دخالت داشته باشند و اگر مجلس قوی و خوبی انتخاب کنند، قطعاً تأثیرگذاریشان بیشتر است؛ اما اگر مجلسشان خوب نباشد و متخصصان و افراد با صلاحیتی انتخاب نکنند، این تأثیرگذاری کمتر میشود.
برای تحول در انتخابات و مشارکت هوشمندانه و بالای مردم چه باید کرد؟
تحول هم به میزانی از خلاقیت و ابتکار احتیاج دارد. اگر تحول بر این اساس باشد، افرادی میتوانند آن را ایجاد کنند که صلاحیتها و مشخصههای خاصی داشته باشند که باز هم مردم باید این را رقم بزنند؛ یعنی اگر قرار است مجلس منشأ تحول باشد، یک مجلس مقتدر و قوی با پشتوانه مردم و با صلاحیتهای کارشناسی و صلاحیتهای عمومی- که معمولاً باید داشته باشند- این اتفاق رخ میدهد؛ بنابراین تحول، بیشتر به ایدهها و خلاقیتهایی مربوط است که بتواند راه و روشهای نو و رویکردهای جدید را ابتکار کند.
در ۴۵ سال گذشته بسیاری از رویههای ما حالت تکراری و خستهکننده پیدا کرده و اگر واقعاً قرار باشد تحولی صورت گیرد، از طریق تیپ و نوع جدیدی از نمایندگانی است که باید وارد مجلس شوند و مردم باید آنها را به مجلس بفرستند؛ یعنی مثل قبل از انقلاب نیست که خود حکومت نمایندگانی را با دیدگاههای موردنظر خود تعیین کند و بتواند مجلس را تغییر دهد. مردم باید این کار را انجام دهند و اگر قرار است تحولی صورت گیرد یا ایده خلاقانه جدیدی به وجود آید، از طریق نمایندگان است.
مردم باید این نمایندگان را پیدا کنند و به مجلس بفرستند و چنین افرادی باید به تعداد زیادی باشند تا بتوانند با خلاقیت، در ریلگذاری مسائل کشور ابتکارهای نو به خرج دهند. اگر انتظارمان داشتن یک مجلس خوب است، شکل دادن این مجلس با مردم است؛ یعنی هویت اصلی آن، ماهیت مردمی آن است.
مجلس بیش از همه اجزای حکومت با مردم نسبت دارد و هرچه مردم بیشتر در صحنه حضور داشته باشند، نتیجه کار خود را میبینند. هرچه پرشورتر و باشکوهتر و با مشارکت بالا در انتخابات شرکت کنند، مجلس بهتر و قویتری شکل میگیرد و میتواند بهتر به حل مشکلات کشور کمک کند و به نفع خود مردم است. اگر مردم بیتفاوت باشند، ممکن است عدهای با رأی بسیار کم وارد شوند و چون هم پشتوانه کمی دارند و هم ممکن است نگاه بسیار محدودی داشته باشند، به درد همه جامعه نمیخورند. توصیه من این است که ان شاءالله مشارکت هرچه بیشتر باشد و همه با هم کمک کنیم که در چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب، این انتخابات و مشارکت هم شکوه و عظمتی پیدا کند و مجلس بسیار خوب و قوی شکل بگیرد.