1402/08/06
|تحلیل|
تصویر برتری اطلاعاتی رژیم غاصب شکسته شده است
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای لرستان مسائل جاری غزه را حوادثی آیندهساز دانستند و تأکید کردند: «ضربهای که در این حادثه، در این حملهی رزمندگان فلسطینی به رژیم غاصب وارد شد، یک ضربهی تعیینکننده است؛ تا کنون چنین ضربهای به این رژیم وارد نشده و همینطور که ما اوّل هم عرض کردیم،قابل ترمیم نیست؛ هر چه میگذرد، بیشتر معلوم میشود که قابل ترمیم نیست.» ۱۴۰۲/۰۸/۰۳
رهبر انقلاب پیش از این و در دانشگاه افسری امام علی علیهالسلام درباره عملیات طوفان الأقصی فرموده بودند: «در این قضیّهی پانزدهم مهر به این طرف، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به «غیر قابل ترمیم بودن» است. من میگویم این زلزلهی ویرانگر توانسته است بعضی از سازههای اصلی حاکمیّت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازهها به این آسانی امکانپذیر نیست.» ۱۴۰۲/۰۷/۱۸
به همین مناسبت رسانه KHAMENEI.IR در گفتوگو با آقای علی صمدزاده، کارشناس مسائل غرب آسیا، ابعاد شکست غیر قابل ترمیم رژیم صهیونیستی به ویژه در زمینه مسائل اطلاعاتی را بررسی کرده است.
صهیونیستها در جریان عملیات طوفان الاقصی با یک عملیات وسیع و همهجانبه در آسمان و زمین مواجه شدند و در ممانعت از تداوم این حملات و محدود کردن دامنه آنها ناکام ماندند. همچنین تلفات گسترده و زخمیهای فراوان در صفوف صهیونیستها، برای تلآویو غیرمنتظره بود. رهبر انقلاب نیز تأکید کردند که صهیونیستها متحمل یک شکست غیرقابل ترمیم در ابعاد نظامی و امنیتی شدند. ارزیابی شما از این شکست غیرقابل جبران چیست؟
صهیونیستها ــ از آغاز اشغال فلسطین ــ یکی از نقاط برجستهی برتری خودشان در هر معادلهای را قدرت اطلاعاتی و برتری اطلاعاتی تعریف کردند. این مسئله تا سالهای ابتدایی به خاطر امکانات و تدارک کمترشان نسبت به کشورهای عربی و در سالهای بعدی هم بیشتر ناظر به جلوگیری از غافلگیری و کاهش شدت ضرباتی که احتمالاً در رویارویی به آنها وارد میشد، وجود داشت. برای این قدرت اطلاعاتی، از طریق فشارهای سیاسی شرکای طراز اول جهان، هزینهی بسیار هنگفتی کردند. دستگاه اصلی و قدرتمند اطلاعاتی دنیا را به خدمت گرفتند، آنها را وادار به تبادلات اطلاعاتی به صورت یکجانبه کردند. شراکتهای اطلاعاتی گستردهای را در منطقه با نفوذ سیاسی و اقتصادی که داشتند، برهم زدند. ادعایشان این بود که نه فقط در مورد آنها، بلکه اتفاق بزرگ در منطقه رخ نمیدهد مگر آن که آنها پیش از ظهور آن، مطلع هستند.
در طی سالیان متمادی از طریق این برتری اطلاعاتی، معاملات بسیار زیادی به کشورهای منطقه تحمیل کردند. مثلاً در جنگهایی که کشورهای عربی با صهیونیستها داشتند، این کشورها در نهایت شکست خوردند. یکی از نقاط قوت و برجستگیهایی که همیشه کمکشان میکرد، این برتری اطلاعاتی بود. ممانعت از غافلگیری که کارکرد اصلی برتری دستگاههای اطلاعاتی هست، عمدتاً به نفع صهیونیستها بوده است.
شکسته شدن این تزویر، یک شکست بزرگ برای قدرت صهیونیستی بود اما درباره اسرائیلیها چون یکی از ارکان اصلی قدرت خود را برتری اطلاعاتی تعریف کرده بودند، میتواند آغازگر زنجیرهای از غافلگیریهای بعدی باشد. همکاریهایی که بر پایهی این قدرت اطلاعاتی با کشورهای دیگر شکل گرفته بود، میتواند شکسته شود. مثلاً دربارهی معادلات عادیسازی روابط کشورهای عربی اتفاق افتاد. آنچه کشورهای عربی را به تل آویو وابسته کرد، برتری اطلاعاتی اسرائیل بود.
موارد زیادی را در این زمینه میتوان مثال آورد. هنگامی که تصویر قدرت اطلاعاتی اسرائیل شکسته شود ــ این قدرتی که پایهی روابط بینالمللی و تحمیل حضورشان در منطقه است ــ از جنبههای غیر قابل ترمیم برای رژیم غاصب است. نمیتوان گفت که رژیم صهیونیستی از داخل شکست نمیخورد و هر کاری که ما میکنیم در معرض دید آنهاست. با عملیات مقاومت این تصویر ارائه شد که میتوان کار بزرگی کرد و اتفاق بزرگی را رقم زد بدون اینکه صهیونیستها از آن مطلع بشوند.
برخلاف ادعاهای رسانههای وابسته به استکبار جهانی، عملیات طوفان الاقصی نشأت گرفته از تدبیر جبهه یکپارچه مقاومت فلسطین بوده است. رهبر انقلاب نیز در این خصوص تصریح کردند: «آنهایی که میگویند کار فلسطینیها ناشی از غیرفلسطینیها است، ملّت فلسطین را نشناختهاند؛ اینجا هم محاسبهی غلط میکنند. ما پیشانی و بازوی طرّاحان مدبّر و هوشمند و جوانان شجاع فلسطینی را میبوسیم». خوداتکایی جبهه مقاومت فلسطین در طراحی و اجرای طوفان الاقصی را چطور میبینید؟ این دستاورد چگونه آشکار شد؟
در مورد خود اتکایی جبههی مقاومت فلسطین، بحث عمدهای که پیش آمده این است که فلسطینیها با حمایت محور مقاومت گامبهگام خودشان رشد کردند. اگر سالهای گذشته نیاز بود که گروههای فلسطینی حتماً از بستر کار مستشاری و حضور سایر طرفها استفاده بکنند و توانمندیهای خودشان را بتوانند به اجرا بگذارند، امروز گروههای مقاومت فلسطینی به این بلوغ رسیدند که خودشان صدر تا ذیل یک پروژهای را طراحی کنند و بتوانند به اجرا بگذارند. همهی کارشناسان به کامل بودن طوفان الاقصی از نظر قدرت عملیاتی اذعان میکنند.
طوفان الاقصی عملیاتی است که هم به لحاظ حفاظتی، هم به لحاظ اطلاعاتی، توانسته دشمن را زمینگیر بکند. تصور وقوع چنین رخ دادی در ۷۵ سال گذشته دور از ذهن بوده است. هیچ وقت امکان وقوع همچنین حادثهای را نمیدادند. یک موقع است که اسرائیلیها دربارهی حزبالله یا ایران صحبت میکنند، جغرافیا و توانمندیهای این دو بازیگر خارج از محیط اشغال است و به همین خاطر، توانمندیهای گستردهی اینها قابل توجه است. اما جغرافیای فلسطین و گروههای مقاومت به شدت جغرافیای محدودی است. تمرکز اطلاعاتی و فشارهای نظامی در قالب عملیاتهای مختلف بر این گروهها همیشه وجود داشته است. آزادی عمل و فراقتی برای این گروهها هیچ وقت وجود نداشته است. رساندن گروههای مقاومت فلسطینی از یک وضعیت انزوا و تحت فشار و کنج رینگ به مرحلهای که بتوانند یک همچنین عملیات تهاجمی و غافلگیری بزرگ اطلاعاتی و عملیاتی را رغم بزنند، این خودش فارغ از توانمندیهای گروههای پشتیبان و عناصر دیگر محور مقاومت، نشان دهندهی کار بزرگ مردم و مقاومت فلسطین برای رسیدن و تبدیل شدن به یک بازیگر توانمند میدانی است.
این ظرفیت در بین مردم فلسطین و مقاومت فلسطین وجود داشته است که وقتی آموزشها را گرفتند، خودشان توانستهاند از بستر این آموزشها و حمایتها در طی سالیان متمادی، به یک استقلال عمل و به یک بلوغی در طراحی و اجرا برسند.
این چیزی که امروز در شکل عملیات طوفان الاقصی شاهدش هستیم در واقع یک بلوغ حیرتانگیز تحت همه جور ممنوعیتها و محدودیتها است که در طرف مقاومت فلسطینی رخ داده است. این روند در همین جا متوقف نمیشود و حتما توسعه پیدا میکند و برای دشمن یک معادلهی غیر قابل تصور را تا همین مرحله ساخته است.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که این روند توانایی مقاومت محصول فداکاریهای بسیاری در بین گروههای مقاومت فلسطینی بوده است. این راه نورانی ستارههای بسیار فروزنده و تابانی مثل شهدا دارد که مرحله به مرحله از زمانی که گروههای مقاومت فلسطینی با ابزاری همانند سنگ در راه آرمان فلسطین فداکاری میکردند، مقاومت را رساندهاند به این مرحله که امروز جواب معادله جنگ صهیونیستها را با عملیاتهای بسیار حرفهای و موشکی میدهند. این واقعاً یک مسیر پر افتخار و مایهی مباهات کل جهان اسلام و کل جهان عرب است. این یک سرمایهی بسیار عظیم در اختیار محور مقاومت و یک گنج گرانبهایی است در چهارچوب خود سرزمینهای اشتغالی و در چهارچوب آرمان قدس و فلسطین.
هر چقدر که زمان گذشته است، توانمندیهای بیشتری میتواند خودش را نشان بدهد و این نقطهی پایان نیست، در واقع طریق حرکتهای بسیار روشنتر و اقدامات بسیار خیرهکنندهتری میتواند قرار بگیرد. انشاءالله این طریقهای است بر این که امر آزادی قدس و فلسطین به دست خود مقاومت فلسطینی گامهای بسیار بلندتری را در طی سالهای آتی به خودش ببیند.
یک نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کرد این است، علیرغم این که فلسطینیها در جغرافیای سرزمینهای اشغالی تحت کنترل صهیونیستها هستند، در گزارشهای اطلاعاتی و در ارزیابیهای اطلاعاتی که صهیونیستها منتشر میکنند، هیچ موقع امکان بروز همچنین توان و نخبگی و زبدگی بین عناصر فلسطینی و گروههای مقاومت را نمیدادند. همیشه طی سالیان اخیر وقتی میخواستند از تهدیدات جدی صحبت بکنند، از تهدید ایران و حزبالله لبنان صحبت میکردند. همین که در چهارچوب محاسبات و ارزیابی آنها بروز چنین توانمندی و نخبگی در بین عناصر مقاومت فلسطینی دیده نمیشد، خودش تبدیل شده به صحنهی شوکه دیگری برای دستگاه صهیونیستی و سازمانهای امنیتی این رژیم. این مسئله جنسی از غافلگیری را برای صهیونیستها رغم زده است و یک تردیدهایی در مورد آنچه تاکنون از گروههای فلسطینی جمعآوری کرده بودند و مطلع بودند، رغم زده است و نوعی نا اطمینانی در سایر ارزیابیها در بین جامعهی اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به وقوع پیوسته است.
نکتهای که وجود دارد این است که این محاسبه غلط، زنجیرهای از محسابات غلط را برای اسرائیلیها به وجوده آورده است. یک پایه و یک دیتا و یک دادهی غلط در مجموع نظام محاسباتی اسرائیلیها باعث شده است که نتیجهی این معادلهای که احساس میکردند سالها پیش حلش کردند و کنارش گذاشته بودند و داشتند راجع به معادلات طرفهای دیگر فکر و برنامهریزی میکردند، تمام مجموعه این ارزیابیها بطلانش امروز به اثبات برسد و طرفهای دیگر، محاسبات اسرائیلیها را به عنوان محاسبات برتر و دقیق از آنها نمیپذیرند.
در یک کلام بخواهیم جمعبندی بکنیم این است که این تصویر برتری اطلاعاتی صهیونیستها شکسته شد و اینکه در میان سایر نظامهای سیاسی میگفتند که این چالش را ما سالهای پیش حل کردیم و معادله بازدارندگی داخلی را به وجود آوردیم و در یک سطحی از پایداری سیستماتیک دست پیدا کردیم، شکسته شدن این تصویر باعث شده است که این برتری اطلاعاتی و این برتری توان در نسبت به سایر بازیگران عرصهی بینالملل به شدت مخدوش شود و جایگاه صهیونیستها در معادلات منطقهای و بینالمللی هم تحت شعاع قرار گرفته است.
این همهاش ثمرهی مجاهدت مبارزان فلسطینی و اقدام حرفهای و توانمندی بالای آنها است که همانطور که قبلاً عرض کردم، زنجیرهی دیگری است بر فتوحات و آزادسازیهای بزرگتر بر سرزمینهای اشغالی.
رهبر انقلاب اسلامی در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح در خصوص عملیات طوفان الاقصی فرمودند: «این حماسه انشاءالله گام بزرگی برای نجات فلسطین خواهد بود». ارزیابی شما از این فراز از بیانات رهبر انقلاب چیست؟
این بلوغ عملیاتی و اطلاعاتی که به وجود آمده، محصول یک فرآیند منسجم از تقسیم کار و هماهنگی بین گروههای مقاومت فلسطینی است. ما تقریباً میشود گفت که حداقل از طی پنج سال گذشته، یک تلاش منسجمی را بین گروههای فلسطینی با حمایت سایر اضلاع و ارکان محور مقاومت شاهدش هستیم که اتاق عملیات مشترک شکل بگیرد و در عملیات مختلف این اتاق عملیاتهای مشترک باشد، تقسیم کار را صورت میدهد و ورود و اقدام هر یک از بازیگران و اضلاع محور مقاومت در منطقه فلسطین در جغرافیای سرزمینهای اشغالی را مشخص بکند، و با دقت و حسابشده تصمیمگیری بکند که هر بخش متولی چه اقدام عملیات و امکانی باشد.
این تلاش کارنامهی موفقی در این سالها داشته است، عملیات «سیف القدس» یک نقطه و یک قلهی برجسته از چنین اقدام و چنین عملکردی است و یک نمونهی دیگری که به آن میتوان اشاره کرد، عدم مداخلهی حماس در دو جنگی است که بعد از عملیات سیف القدس در نوار غزه اتفاق افتاد. بار این دو نبرد را جهاد اسلامی بر دوش کشید، چیزی که صهیونیستها ارزیابی شکاف و انشقاق بین این دو گروه مقاومت را داشتند اما در حقیقت این در هماهنگی کامل اتاق عملیات مشترک بود و این هماهنگی باعت شد که این درک در رژیم صهیونیستی به نادرستی شکل بگیرد که این دو گروه از یکدیگر فاصله گرفتند و یک نوع جدایی بین این دو تا حاصل شده. اینها همهاش دستاوردهای این تلاش مبارک است.
در طی این پنج سال گذشته ما شاهد چهار رزمایش مشترک در قالب الرکن الشدید در نوار غزه هستیم که در واقع تمرینهای مشترک نظامی گروههای مقاومت است و این هم در واقع یک جلوهی دیگری از این لجستیک و فرماندهی بین گروههای مقاومت در راستای رسیدن به یک هدف والایی مثل موفقیت و بیروزی در عملیات طوفان الاقصی است.
در هر صورت چیزی که ما امروز شاهدش هستیم نمونهی برجسته و بالغ شدهای از مقاومت فلسطینی و ایفای نقش آن در ساحت موضوع فلسطین و سرزمینهای اشغالی است که میتواند ضربهی قابل توجه و شکست در سطح راهبردی به رژیم صهیونیستی وارد بیاورد و محصول یک زنجیرهای از تلاشهای منسجم است طی حداقل پنج سال گذشته که این نشاندهندهی تدبیر و درایت فرماندهان محور مقاومت در سطوح عالی و هماهنگی کامل اضلاع دیگر این محور در اجرای رویکردها و راهبردهای کلان محور مقاومت است که جای مباهات و افتخار دارد. انشاءالله این روند همچنان ادامه داشته باشد.
رهبر انقلاب پیش از این و در دانشگاه افسری امام علی علیهالسلام درباره عملیات طوفان الأقصی فرموده بودند: «در این قضیّهی پانزدهم مهر به این طرف، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به «غیر قابل ترمیم بودن» است. من میگویم این زلزلهی ویرانگر توانسته است بعضی از سازههای اصلی حاکمیّت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازهها به این آسانی امکانپذیر نیست.» ۱۴۰۲/۰۷/۱۸
به همین مناسبت رسانه KHAMENEI.IR در گفتوگو با آقای علی صمدزاده، کارشناس مسائل غرب آسیا، ابعاد شکست غیر قابل ترمیم رژیم صهیونیستی به ویژه در زمینه مسائل اطلاعاتی را بررسی کرده است.
صهیونیستها در جریان عملیات طوفان الاقصی با یک عملیات وسیع و همهجانبه در آسمان و زمین مواجه شدند و در ممانعت از تداوم این حملات و محدود کردن دامنه آنها ناکام ماندند. همچنین تلفات گسترده و زخمیهای فراوان در صفوف صهیونیستها، برای تلآویو غیرمنتظره بود. رهبر انقلاب نیز تأکید کردند که صهیونیستها متحمل یک شکست غیرقابل ترمیم در ابعاد نظامی و امنیتی شدند. ارزیابی شما از این شکست غیرقابل جبران چیست؟
صهیونیستها ــ از آغاز اشغال فلسطین ــ یکی از نقاط برجستهی برتری خودشان در هر معادلهای را قدرت اطلاعاتی و برتری اطلاعاتی تعریف کردند. این مسئله تا سالهای ابتدایی به خاطر امکانات و تدارک کمترشان نسبت به کشورهای عربی و در سالهای بعدی هم بیشتر ناظر به جلوگیری از غافلگیری و کاهش شدت ضرباتی که احتمالاً در رویارویی به آنها وارد میشد، وجود داشت. برای این قدرت اطلاعاتی، از طریق فشارهای سیاسی شرکای طراز اول جهان، هزینهی بسیار هنگفتی کردند. دستگاه اصلی و قدرتمند اطلاعاتی دنیا را به خدمت گرفتند، آنها را وادار به تبادلات اطلاعاتی به صورت یکجانبه کردند. شراکتهای اطلاعاتی گستردهای را در منطقه با نفوذ سیاسی و اقتصادی که داشتند، برهم زدند. ادعایشان این بود که نه فقط در مورد آنها، بلکه اتفاق بزرگ در منطقه رخ نمیدهد مگر آن که آنها پیش از ظهور آن، مطلع هستند.
در طی سالیان متمادی از طریق این برتری اطلاعاتی، معاملات بسیار زیادی به کشورهای منطقه تحمیل کردند. مثلاً در جنگهایی که کشورهای عربی با صهیونیستها داشتند، این کشورها در نهایت شکست خوردند. یکی از نقاط قوت و برجستگیهایی که همیشه کمکشان میکرد، این برتری اطلاعاتی بود. ممانعت از غافلگیری که کارکرد اصلی برتری دستگاههای اطلاعاتی هست، عمدتاً به نفع صهیونیستها بوده است.
شکسته شدن این تزویر، یک شکست بزرگ برای قدرت صهیونیستی بود اما درباره اسرائیلیها چون یکی از ارکان اصلی قدرت خود را برتری اطلاعاتی تعریف کرده بودند، میتواند آغازگر زنجیرهای از غافلگیریهای بعدی باشد. همکاریهایی که بر پایهی این قدرت اطلاعاتی با کشورهای دیگر شکل گرفته بود، میتواند شکسته شود. مثلاً دربارهی معادلات عادیسازی روابط کشورهای عربی اتفاق افتاد. آنچه کشورهای عربی را به تل آویو وابسته کرد، برتری اطلاعاتی اسرائیل بود.
موارد زیادی را در این زمینه میتوان مثال آورد. هنگامی که تصویر قدرت اطلاعاتی اسرائیل شکسته شود ــ این قدرتی که پایهی روابط بینالمللی و تحمیل حضورشان در منطقه است ــ از جنبههای غیر قابل ترمیم برای رژیم غاصب است. نمیتوان گفت که رژیم صهیونیستی از داخل شکست نمیخورد و هر کاری که ما میکنیم در معرض دید آنهاست. با عملیات مقاومت این تصویر ارائه شد که میتوان کار بزرگی کرد و اتفاق بزرگی را رقم زد بدون اینکه صهیونیستها از آن مطلع بشوند.
برخلاف ادعاهای رسانههای وابسته به استکبار جهانی، عملیات طوفان الاقصی نشأت گرفته از تدبیر جبهه یکپارچه مقاومت فلسطین بوده است. رهبر انقلاب نیز در این خصوص تصریح کردند: «آنهایی که میگویند کار فلسطینیها ناشی از غیرفلسطینیها است، ملّت فلسطین را نشناختهاند؛ اینجا هم محاسبهی غلط میکنند. ما پیشانی و بازوی طرّاحان مدبّر و هوشمند و جوانان شجاع فلسطینی را میبوسیم». خوداتکایی جبهه مقاومت فلسطین در طراحی و اجرای طوفان الاقصی را چطور میبینید؟ این دستاورد چگونه آشکار شد؟
در مورد خود اتکایی جبههی مقاومت فلسطین، بحث عمدهای که پیش آمده این است که فلسطینیها با حمایت محور مقاومت گامبهگام خودشان رشد کردند. اگر سالهای گذشته نیاز بود که گروههای فلسطینی حتماً از بستر کار مستشاری و حضور سایر طرفها استفاده بکنند و توانمندیهای خودشان را بتوانند به اجرا بگذارند، امروز گروههای مقاومت فلسطینی به این بلوغ رسیدند که خودشان صدر تا ذیل یک پروژهای را طراحی کنند و بتوانند به اجرا بگذارند. همهی کارشناسان به کامل بودن طوفان الاقصی از نظر قدرت عملیاتی اذعان میکنند.
طوفان الاقصی عملیاتی است که هم به لحاظ حفاظتی، هم به لحاظ اطلاعاتی، توانسته دشمن را زمینگیر بکند. تصور وقوع چنین رخ دادی در ۷۵ سال گذشته دور از ذهن بوده است. هیچ وقت امکان وقوع همچنین حادثهای را نمیدادند. یک موقع است که اسرائیلیها دربارهی حزبالله یا ایران صحبت میکنند، جغرافیا و توانمندیهای این دو بازیگر خارج از محیط اشغال است و به همین خاطر، توانمندیهای گستردهی اینها قابل توجه است. اما جغرافیای فلسطین و گروههای مقاومت به شدت جغرافیای محدودی است. تمرکز اطلاعاتی و فشارهای نظامی در قالب عملیاتهای مختلف بر این گروهها همیشه وجود داشته است. آزادی عمل و فراقتی برای این گروهها هیچ وقت وجود نداشته است. رساندن گروههای مقاومت فلسطینی از یک وضعیت انزوا و تحت فشار و کنج رینگ به مرحلهای که بتوانند یک همچنین عملیات تهاجمی و غافلگیری بزرگ اطلاعاتی و عملیاتی را رغم بزنند، این خودش فارغ از توانمندیهای گروههای پشتیبان و عناصر دیگر محور مقاومت، نشان دهندهی کار بزرگ مردم و مقاومت فلسطین برای رسیدن و تبدیل شدن به یک بازیگر توانمند میدانی است.
این ظرفیت در بین مردم فلسطین و مقاومت فلسطین وجود داشته است که وقتی آموزشها را گرفتند، خودشان توانستهاند از بستر این آموزشها و حمایتها در طی سالیان متمادی، به یک استقلال عمل و به یک بلوغی در طراحی و اجرا برسند.
این چیزی که امروز در شکل عملیات طوفان الاقصی شاهدش هستیم در واقع یک بلوغ حیرتانگیز تحت همه جور ممنوعیتها و محدودیتها است که در طرف مقاومت فلسطینی رخ داده است. این روند در همین جا متوقف نمیشود و حتما توسعه پیدا میکند و برای دشمن یک معادلهی غیر قابل تصور را تا همین مرحله ساخته است.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که این روند توانایی مقاومت محصول فداکاریهای بسیاری در بین گروههای مقاومت فلسطینی بوده است. این راه نورانی ستارههای بسیار فروزنده و تابانی مثل شهدا دارد که مرحله به مرحله از زمانی که گروههای مقاومت فلسطینی با ابزاری همانند سنگ در راه آرمان فلسطین فداکاری میکردند، مقاومت را رساندهاند به این مرحله که امروز جواب معادله جنگ صهیونیستها را با عملیاتهای بسیار حرفهای و موشکی میدهند. این واقعاً یک مسیر پر افتخار و مایهی مباهات کل جهان اسلام و کل جهان عرب است. این یک سرمایهی بسیار عظیم در اختیار محور مقاومت و یک گنج گرانبهایی است در چهارچوب خود سرزمینهای اشتغالی و در چهارچوب آرمان قدس و فلسطین.
هر چقدر که زمان گذشته است، توانمندیهای بیشتری میتواند خودش را نشان بدهد و این نقطهی پایان نیست، در واقع طریق حرکتهای بسیار روشنتر و اقدامات بسیار خیرهکنندهتری میتواند قرار بگیرد. انشاءالله این طریقهای است بر این که امر آزادی قدس و فلسطین به دست خود مقاومت فلسطینی گامهای بسیار بلندتری را در طی سالهای آتی به خودش ببیند.
یک نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کرد این است، علیرغم این که فلسطینیها در جغرافیای سرزمینهای اشغالی تحت کنترل صهیونیستها هستند، در گزارشهای اطلاعاتی و در ارزیابیهای اطلاعاتی که صهیونیستها منتشر میکنند، هیچ موقع امکان بروز همچنین توان و نخبگی و زبدگی بین عناصر فلسطینی و گروههای مقاومت را نمیدادند. همیشه طی سالیان اخیر وقتی میخواستند از تهدیدات جدی صحبت بکنند، از تهدید ایران و حزبالله لبنان صحبت میکردند. همین که در چهارچوب محاسبات و ارزیابی آنها بروز چنین توانمندی و نخبگی در بین عناصر مقاومت فلسطینی دیده نمیشد، خودش تبدیل شده به صحنهی شوکه دیگری برای دستگاه صهیونیستی و سازمانهای امنیتی این رژیم. این مسئله جنسی از غافلگیری را برای صهیونیستها رغم زده است و یک تردیدهایی در مورد آنچه تاکنون از گروههای فلسطینی جمعآوری کرده بودند و مطلع بودند، رغم زده است و نوعی نا اطمینانی در سایر ارزیابیها در بین جامعهی اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به وقوع پیوسته است.
نکتهای که وجود دارد این است که این محاسبه غلط، زنجیرهای از محسابات غلط را برای اسرائیلیها به وجوده آورده است. یک پایه و یک دیتا و یک دادهی غلط در مجموع نظام محاسباتی اسرائیلیها باعث شده است که نتیجهی این معادلهای که احساس میکردند سالها پیش حلش کردند و کنارش گذاشته بودند و داشتند راجع به معادلات طرفهای دیگر فکر و برنامهریزی میکردند، تمام مجموعه این ارزیابیها بطلانش امروز به اثبات برسد و طرفهای دیگر، محاسبات اسرائیلیها را به عنوان محاسبات برتر و دقیق از آنها نمیپذیرند.
در یک کلام بخواهیم جمعبندی بکنیم این است که این تصویر برتری اطلاعاتی صهیونیستها شکسته شد و اینکه در میان سایر نظامهای سیاسی میگفتند که این چالش را ما سالهای پیش حل کردیم و معادله بازدارندگی داخلی را به وجود آوردیم و در یک سطحی از پایداری سیستماتیک دست پیدا کردیم، شکسته شدن این تصویر باعث شده است که این برتری اطلاعاتی و این برتری توان در نسبت به سایر بازیگران عرصهی بینالملل به شدت مخدوش شود و جایگاه صهیونیستها در معادلات منطقهای و بینالمللی هم تحت شعاع قرار گرفته است.
این همهاش ثمرهی مجاهدت مبارزان فلسطینی و اقدام حرفهای و توانمندی بالای آنها است که همانطور که قبلاً عرض کردم، زنجیرهی دیگری است بر فتوحات و آزادسازیهای بزرگتر بر سرزمینهای اشغالی.
رهبر انقلاب اسلامی در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح در خصوص عملیات طوفان الاقصی فرمودند: «این حماسه انشاءالله گام بزرگی برای نجات فلسطین خواهد بود». ارزیابی شما از این فراز از بیانات رهبر انقلاب چیست؟
این بلوغ عملیاتی و اطلاعاتی که به وجود آمده، محصول یک فرآیند منسجم از تقسیم کار و هماهنگی بین گروههای مقاومت فلسطینی است. ما تقریباً میشود گفت که حداقل از طی پنج سال گذشته، یک تلاش منسجمی را بین گروههای فلسطینی با حمایت سایر اضلاع و ارکان محور مقاومت شاهدش هستیم که اتاق عملیات مشترک شکل بگیرد و در عملیات مختلف این اتاق عملیاتهای مشترک باشد، تقسیم کار را صورت میدهد و ورود و اقدام هر یک از بازیگران و اضلاع محور مقاومت در منطقه فلسطین در جغرافیای سرزمینهای اشغالی را مشخص بکند، و با دقت و حسابشده تصمیمگیری بکند که هر بخش متولی چه اقدام عملیات و امکانی باشد.
این تلاش کارنامهی موفقی در این سالها داشته است، عملیات «سیف القدس» یک نقطه و یک قلهی برجسته از چنین اقدام و چنین عملکردی است و یک نمونهی دیگری که به آن میتوان اشاره کرد، عدم مداخلهی حماس در دو جنگی است که بعد از عملیات سیف القدس در نوار غزه اتفاق افتاد. بار این دو نبرد را جهاد اسلامی بر دوش کشید، چیزی که صهیونیستها ارزیابی شکاف و انشقاق بین این دو گروه مقاومت را داشتند اما در حقیقت این در هماهنگی کامل اتاق عملیات مشترک بود و این هماهنگی باعت شد که این درک در رژیم صهیونیستی به نادرستی شکل بگیرد که این دو گروه از یکدیگر فاصله گرفتند و یک نوع جدایی بین این دو تا حاصل شده. اینها همهاش دستاوردهای این تلاش مبارک است.
در طی این پنج سال گذشته ما شاهد چهار رزمایش مشترک در قالب الرکن الشدید در نوار غزه هستیم که در واقع تمرینهای مشترک نظامی گروههای مقاومت است و این هم در واقع یک جلوهی دیگری از این لجستیک و فرماندهی بین گروههای مقاومت در راستای رسیدن به یک هدف والایی مثل موفقیت و بیروزی در عملیات طوفان الاقصی است.
در هر صورت چیزی که ما امروز شاهدش هستیم نمونهی برجسته و بالغ شدهای از مقاومت فلسطینی و ایفای نقش آن در ساحت موضوع فلسطین و سرزمینهای اشغالی است که میتواند ضربهی قابل توجه و شکست در سطح راهبردی به رژیم صهیونیستی وارد بیاورد و محصول یک زنجیرهای از تلاشهای منسجم است طی حداقل پنج سال گذشته که این نشاندهندهی تدبیر و درایت فرماندهان محور مقاومت در سطوح عالی و هماهنگی کامل اضلاع دیگر این محور در اجرای رویکردها و راهبردهای کلان محور مقاومت است که جای مباهات و افتخار دارد. انشاءالله این روند همچنان ادامه داشته باشد.