1402/07/29
|تحلیل|
شیشه عمر رژیم اشغالگر شکسته است
حضرت آیتالله خامنهای صبح روز ۱۸ مهر ۱۴۰۲ در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح تصریح کردند: «در این قضیّهی پانزدهم مهر به این طرف، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، یک شکست غیر قابل ترمیم خورده؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به «غیر قابل ترمیم بودن» است. من میگویم این زلزلهی ویرانگر توانسته است بعضی از سازههای اصلی حاکمیّت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازهها به این آسانی امکانپذیر نیست.» ۱۴۰۲/۰۷/۱۸
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با دکتر سید احمد دستمالچیان سفیر سابق ایران در لبنان و اردن به تحلیل این نکته پرداخته است که چرا و چگونه این شکست ترمیم نخواهد شد.
رهبر انقلاب در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان نیروهای مسلح تصریح کردند شکست رژیم صهیونیستی در عملیات طوفان الاقصی ترمیمناپذیر خواهد بود و بر ترمیمناپذیری آن هم تأکید کردند. این شکست چرا ترمیمناپذیر است و ابعاد و ریشههای این عدم ترمیم چیست؟
رژیم صهیونیستی دو رکن اساسی دارد و با این دو رکن به حیات ننگین خود ادامه میدهد. یکی ارتش و دیگری سامانههای اطلاعاتی و امنیتی است. رکن ارتش و نظامیگریاش در سال ۲۰۰۶ توسط حزبالله از بین رفت و شکستناپذیری به شکستپذیری تبدیل شد و این حفره دیگر ترمیم نشد.
رژیم صهیونیستی که پیش از این عملیات زمینی انجام میداد و با پشتوانه نیروی هوایی در خاک پیشروی میکرد، از آن به بعد هیچ عملیات زمینیای نداشت و زمینگیر شد. در طوفان الاقصی، رکن اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی شکست خورد و حفره بزرگی به وجود آمد، چراکه رژیم صهیونیستی از بزرگترین و مجهزترین دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی برخوردار است؛ به اضافه اینکه بصورت برخط با تمام سرویسهای امنیتی بزرگ دنیا در اروپا و آمریکا ارتباط دارد و با وجود این تشکیلات گسترده و مجهزی که داشت نتوانست از این عملیات با خبر شود و عملیات در سطح وسیعی انجام شد. دیوار حائل با سیستمهای مجهزی که داشت شکسته شد و عملیات در ساعات اولیه هیچگونه آژیر خطر و هشداری نداشت و رزمندگان مقاومت شهرکهای اطراف غزه را گرفتند، پادگانها را تخلیه کردند، براساس اطلاعات قبلی که جمعآوری کرده بودند به مناز افسران عالیرتبهای که در آن مناطق بودند رفتند و آنها را دستگیر کردند، سربازان صهیونیست را دستگیر کردند و پادگانهایی که در آن شهرکها بودند تصرف و تخلیه شدند و عملیات جنگی برای اولین بار به اراضی تحت سیطره خودشان برده شد.
شبکههای اطلاعاتی امنیتی سالیان درازی طول میکشد که پایهگذاری شود و روی این شبکهها کار میشود تا بتواند انسجام خود را داشته باشد. به همین دلیل حفرهای که ایجاد شده بسیار عمیق خواهد بود و طول میکشد تا پر شود. باید گفت از سال ۲۰۰۶ به بعد این حفره در جنگ ۳۳ روزه ایجاد شد و نتوانست پر شود. امروز ارتش رژیم صهیونیستی زمینگیر است و این حفره هم سالیان درازی طول میکشد تا پر شود. اساس حیات رژیم صهیونیستی در شبکههای اطلاعاتیاش است که این کیان را میچرخاند؛ به همین دلیل رهبر انقلاب تأکید داشتند این شکست قابل ترمیم نیست.
رهبر انقلاب در دیدار نخبگان نیز به جنایت نسلکشی رژِیم صهیونیستی اشاره کردند، جنایتی که باعث عصبانیت مردم دنیا از دنیای اسلام تا درون کشورهای غربی شده است. ابعاد و آثار این واکنشهای جهانی به رفتار وحشیانه رژیم صهیونیستی را چگونه تشریح میکنید؟
رژیم صهیونیستی به رژیم کودککش معروف شده است؛ یعنی هیچ کدام از اعراف بینالمللی و قوانین حاکم بر آن را تا به حال به رسمیت نشناخته است؛ نه مقررات مصوب سازمان ملل و نه سایر مقرراتی مربوط به ممنوعیتهای اقدامات جنگی از جمله آزار رساندن به کودکان و مردان و زنان بیگناه و بیپناه و همچنین استفاده از سلاحهای ممنوعه که رژیم صهیونیستی بدون هیچگونه ملاحظه و ابایی تمام این مقررات را زیر پا گذاشته است.
در جنگ اخیر تا امروز بیشترین آمار شهدای فلسطینی مربوط به زنان و کودکان است و حتی دیدید که صهیونیستها بیمارستان المعمدانی را مورد هدف قرار دادند و آب و برق غزّه را قطع کرده و مانع رساندن مواد غذایی به فلسطینیها شدهاند. رژیم صهیونیستی با کمک سردمداران وحشی غربی خود این کارها را انجام میدهد و استانداردهای دوگانه وحشتناکی که در غرب لیبرال دموکراتیک وحشی حاکم است را اینجا نادیده میگیرند و حماس را بهعنوان گروه تروریستی خطاب قرار میدهند.
حماس و سایر گروههای مقاومت در داخل اراضی اشغالی برای بازگشت به سرزمین خود و حق تعیین سرنوشت خود میجنگند که یک اقدام شرافتمندانه و قانونی و مطابق با عرف بینالمللی است و رژیم صهیونیستی یک رژیم اشغالگر وحشی است که طبق قوانین و اعراف بینالمللی هیچگونه حق دفاعی ندارد.
با همین استانداردهای دوگانه، سردمداران استکبار باز هم چهره خبیث خود را نشان میدهند و از رژیم جنایتکار، ددمنش و کودککش صهیونیستی حمایت کردند. البته باید گفت بار دیگر نقاب از چهره آنها کشیده شد. جای خوشحالی است که مردم در سراسر دنیا و افکار عمومی بیدار شدند و شاهد تظاهرات وسیع حتی در لندن و نیویورک برای محکومیت این جنایات هستیم و همین اتفاق پاشنه آشیل جهان استکبار خواهد بود.
بیداری افکار عمومی یک امر مبارک است و تمام کسانی که طرفدار حق و عدالت و مردم مظلوم فلسطین هستند باید هر چه بیشتر در بعد نرمافزاری به آن توجه کنند؛ رهبر انقلاب نیز بارها بر این بیداری و آگاهی تأکید داشتهاند. امروز یکی از بزرگترین وظایف هر انسان عدالتخواه و صلحجو تبیین همین حقایق به قدر استطاعت فردی است و این موضوع مصداق جهاد تبیین است. یکی با قلمش، یکی در یک عملیات نظامی، یکی با مال خود و یکی با ابزارهای طبیعی که در اختیارش است میتواند این وظیفه را انجام دهد. بر تمام امت اسلامی فرض و واجب است که هر چه بیشتر جنایتهای رژیم صهیونیستی را با توجه به گسترش فضای مجازی و دستگاههای نرمافزاری به گوش جهانیان برسانند تا سدی جلوی جنایتهای این دشمن بیشرم شود.
«مظلومنمایی» یکی از راهبردهای رژیم صهیونیستی پس از غافلگیری و شکست در عملیات طوفان الاقصی بود. این سیاست مظلومنمایی رژیم صهیونیستی سابقه تاریخی هم دارد؟
این از کثیفترین سیاستهایی است که رژیم صهیونیستی طی سالیان گذشته به کمک دستگاههای تبلیغاتی که در اختیارش است؛ خواسته انجام دهد. صهیونیستها کثیفترین جنایتها را انجام دادهاند و بعد هم مظلومنمایی میکنند. در جنگ ۲۲ روزه نخستوزیر رژیمصهیونیستی میگفت عمداً مدارس، مساجد و مراکز تجمع چه عزا و چه عروسی را میزنیم و عمداً کودکان را میکشیم تا بیشترین کشته را بگیریم تا اراده مقاومت شکسته شود.
رژیم نسلکش صهیونیستی هیچگاه نمیتواند جنایتهای هولناک خود را توجیه کند. آنها به رژیم کودککش معروف شدهاند و حالا مظلومنمایی میکنند. جنایتهای صبرا و شتیلا در حافظه تاریخی منطقه و جهان باقی است که چگونه بیرحمانه انسانها را به رگبار بستند و نابود و قتلعام کردند!؟ چنین رژیمی چهره کثیف خود را در طول تاریخ نشان داده و هیچوقت نمیتواند این مظلومنمایی را معکوس جلوه دهد و ماهیت پلیدش برای همگان آشکار است. آنها در روزهای اخیر با کشتارهای وسیعی که به راه انداخت بر پرونده ننگین خود افزودند و سنگینی جنایتهایشان دوچندان شد و تصویری این جنایتکاری در حافظه تاریخی مردمان باقی میماند.
حضور آمریکا و سیاستگذاریهایشان در میدان و کارهایی که انجام میدهند چگونه میبینید و فکر میکنید دلیل حضور آنها در میدان چیست؟
بیشتر سردمداران آمریکا همانطور که آقای بلینکن اخیرا تصریح کردند، یهودی هستند و تحت سیطره صهیونیسم بینالملل و لابی صهیونیستی قرار دارند. اصولا سالهای زیادی است که آمریکا توسط یهودیان لابی صهیونیسم اداره میشود. آنها در سیستمهای تصمیمگیرنده و ساختارسازی آمریکا حضور دارند و متاسفانه آمریکا با آن همه قدرت و عظمتی که مردمش دارند تحت نفوذ این صهیونیستها قرار گرفته است. طرف و شریک اصلی جرم و جنایتهای رژیم صهیونیستی، آمریکاست و آقای بایدن در سفری که به سرزمینهای اشغالی داشت این امر را تصریح کرد و عملا اعلام کرد که ما در کنار اسرائیل هستیم و هر کمکی که از ما بربیاید برای این رژیم انجام میدهیم. آمریکا یک بازیچه و ابزاری شده در دست صهیونیستهایی که جز وحشیگری و خونخواری کار دیگری بلد نیستند.
در حقیقت الان رژیمصهیونیستی با ادوات نظامی آمریکاییها بهخصوص بمبهای کشتار جمعی مردم فلسطین را قتلعام میکند. این امر نمیتواند در هیچ عرفی و نظام بینالملل قابلقبول باشد که آمریکا چنین حمایت بیدریغ و بدون فکر از رژیم کودککش میکند. بنابراین آمریکا در این جنایتها شریک و مسئول است. البته مردم آمریکا با این سیاستها مخالفاند کمااینکه اخیرا در کنگره حدود ۲۰۰ نفر از کارمندان کنگره خواستار آتشبس شدند و تظاهراتهای بسیار گستردهای در جاهای مختلف آمریکا دارد صورت میگیرد. همچنین اندیشمندان و اندیشکدههای آمریکایی سوال مهمی را مطرح میکنند که با چه هزینهای و به چه دلیلی باید اینگونه بیحد و حصر از رژیمصهیونیستی باید حمایت کنیم؟ این از سوالات اساسی است که در غرب شکل گرفته و بیش از سالهای گذشته دارد رشد مییابد.
درباره شهرکهای صهیونیستی که الان گرداگرد نوار غزه وجود دارد، سوالی که پیش می آید این است که ماهیت این شهرکها و ساکنانش چیست؟
این شهرک های از قدیم الایام غالب ساکنینش مسلح و جزو صهیونیست های افراطی و دوتابعیتی هستند. شهرکهای صهیونیستی و کلا جامعه صهیونیستی که در همکاری با رژیم صهیونیستی و در زیر سایه امنیت این رژیم زندگی میکنند از کفار حربی محسوب میشوند. لذا وقتی دفاع از سرزمین صورت میگیرد، ساکنان شهرکها که زیر سلطه رژیم هستند یا باید این شهرکها را خالی کنند یا جزو اهداف جنگی محسوب میشوند.
هیچ اشغالگری دفاع مشروع ندارد و وقتی در میدان نبرد قرار گیرند آنها هم به عنوان افرادی که کمک میکنند به اشغالگر جزو همان نیروها حساب میشوند. فکر میکنم در این مسیر حضور شهرکنشینان را تبیین و تفسیر کرد چون خودشان بهعنوان یک نیروی اشغالگر محسوب میشوند و درضمن اشغالگر هستند چون در مناطق اشغالی زندگی میکنند.
افزایش حجم و شدت جنایتها چه تبعاتی برای رژیم اشغالگر قدس دارد؟
روزی مردان رزم، بر اثر هزینههای بسیار بالای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی و لابی صهیونیستی در دنیا، از افکار عمومی میخواستند تا مراقب تأثیرات این امواج سهمگین و خطرناک دستگاههای تبلیغاتی تحت سیطره رژیم باشند.
ولی امروز به فضل آگاهی و بیداری که در غرب اتفاق افتاده شیشه عمر رژیم صهیونیستی که در گرو همین بیداری است شکسته شده و مردم کشورهای غربی از مسئولان جنایتکار خودشان سؤال میکنند که چرا با هزینه بالا باید گلوله تهیه شود و به سینه فلسطینیهای مظلوم شلیک شود و روزبهروز دامنه این سوالها گستردهتر خواهد شد.
این چیزی است که رژیم صهیونیستی را بیش از هر زمان دیگری در تنگنا قرار میدهد و در کنار تناقضهای داخلی و گسستهای بسیار سنگین و عمیق سیاسی و اجتماعی که در داخل رژیم صهیونیستی پیش آمده این رژیم جنایتکار را خفه میکند. همین الان در داخل سرزمینهای اشغالی نداهایی بلند است که نتانیاهو مسئول تمام جنایتهاست و باید برکنار شود. بسیاری از شخصیتهای رژیم صهیونیستی صدایشان بلند شده که جنایتهایی که نتانیاهو میکند و به فلسطینیها منتسب میکند معکوس و دروغ است؛ یعنی این ندای اعتراض از درون رژیم صهیونیستی بلند شده است. ببینید چه فاجعهای برای رژیم صهیونیستی درست شده که خودشان هم نمیتوانند خود را تأیید کنند.
همه اینها نشانه بیداری است و باید هر چه بیشتر به این بیداری دامن زده شود. همانطور که در جاهای دیگری هم که رژیم آپارتایدی وجود داشت -مثل آفریقای جنوبی که روزی در دست سفیدپوستان جنایتکار بود و به دست صاحبان اصلیاش رسید- اینجا هم همینطور خواهد شد.
تا اشغال هست، شعله مقاومت خاموش نخواهد شد و دیر یا زود رژیم صهیونیستی باید به این واقعیت تن دهد و از این منطقه برود به یک دلیل بسیار مهم؛ رژیم صهیونیستی بهعنوان یک اسم ننگین، زهرآلود، کثیف و آلوده در دریایی از مردمان مسلمان این منطقه قرار گرفته است و هرگز این مردم، بیگانه را در داخل خود نخواهند پذیرفت و تحمل نمیکنند.
سالیان درازی از روزی که انور سادات خائن رژیم کمپ دیویدی را با همکاری آمریکا و رژیم صهیونیستی درست کرد میگذرد. آنها در این خیال خام بودند که با سازش همهچیز تمام میشود و امروز دیدیم به محض شروع عملیات طوفان الاقصی یک مصری که شرایط برایش فراهم شده بود، هفت تن از صهیونیستها را از بین برد.
در اردن که ارباب سازش اعراب با اسراییل بوده و شخص ملک حسین یکی از بزرگترین دلالهای سازش بود، امروز در تمام خیابانهای اَمان، پایتخت اردن، بزرگترین اعتراضات و تظاهرات مردمی صورت میگیرد و مردم خواستار برچیده شدن سفارت آمریکا و رژیم صهیونیستی در امان هستند.
رژیم صهیونیستی چگونه میتواند با ادامه کشتارهای وحشیانهای که انجام میدهد بقبولاند که میتوانند در میان دریای خشم، نفرت و انزجاری که مردم عرب و مسلمان دارند زندگی کند و بسیار احمقند اگر چنین فکری میکنند که میتوانند این سازش و حالت مسالمتجویانه را برقرار کنند. هرگز بنا نیست بین آب و آتش آشتی برقرار باشد و این هم جزو همین قاعده است که تا اشغال هست، مقاومت هست و این جمله کلیدی است که هیچوقت نباید فراموش شود.
با توجه به این جمله رهبر انقلاب که انشاءالله این حماسه گام بزرگی برای نجات فلسطین خواهد بود، به نظر شما طوفان الاقصی در آینده مسئله فلسطین چه آثاری خواهد داشت؟
طوفان الاقصی یک عملیات تعیینکننده، بینظیر و بزرگی بود چراکه بیش از گذشته هیمنه و هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی را شکست. اگر نیروهای مقاومت حزبالله در جنگ ۳۳ روزه گنبد آهنین را شکستند و خنثی کردند و یک عملیات نظامی روانی بسیار خوبی سیدحسن نصرالله از خود نشان داد که تمام هیبت و امنیت پوشالی رژیم صهیونیستی فروریخت،
امروز این ضعف بهطور مضاعف آشکار شده است. در کجای جنگهای نیم قرن اخیر سراغ دارید که فلسطینیها توانسته باشند؛ این همه اسیر و افسران عالیرتبه اسرائیلی را به گروگان بگیرند!؟ این همه سلاح از رژیم صهیونیستی به غنیمت گرفته شود!؟ این حجم گسترده آتش علیه دشمن صورت پذیرد و شهرکنشینان رژیم صهیونیستی بیش از یک هفته در ناامنی کامل در کل سرزمینهای اشغالی و در پناهگاهها به سر ببرند!؟ این عملیات هم بلحاظ اعتبار معنوی و هم مهاجرت معکوس بزرگی که در رژیم اشغالی اتفاق افتاده ضربههای سنگینی است که در سایه طوفان الاقصی رخ میدهد.
برای اینکه اذهان به واقعیتها نزدیک شود باید به خاطر بیاوریم که این رژیم مفلوک، شکستخورده و مضمحلشده امروزی همان رژیمی است که در سال ۱۹۸۲ میلادی با فرماندهی قصاب فلسطینیها، شارون جنایتکار تا بیروت آمد و فاجعه صبرا و شتیلا را راه انداخت و حتی حیوانات اهلی آن اردوگاه را هم از دم تیغ خود گذراند و دولت دستنشانده در کشور عربی تشکیل داد.
این همان رژیم صهیونیستی است که امروز به این خواری و ذلت افتاده است و نشان میدهد که اگر صحبت از اضمحلال و نابودی و سقوط رژیم صهیونیستی میکنیم براساس این دادههاست که رژیم قصاب و جنایتکاری که در یک صبح تا ظهر نیروی قوی و قدرتمند هوایی ارتش مصر را از کار انداخت و ارتش عربی سوریه را شکست داد و کرانه باختری رود اردن را پس گرفت، این همان رژیم است، با این تفاوت که الان در داخل دیوارهای حائلی که درست کرده اسیر و گرفتار ناامنی، بیثباتی و ضربه خوردن است.
موشکهای مقاومت در قلب تلآویو بدون هیچگونه مانعی فرود آمدند؛ پس نه گنبد آهنین، نه تلفات و نه موشکهایی که درست کردند به درد نمیخورد و از نظر نظامی و در این جنگ از نظر اطلاعاتی و امنیتی شکست خوردند و فقط چند صباحی دیگر با حمایت بیچونوچرای سران استکباری غرب میتوانند به حیات ننگین خود ادامه دهند. شرایط این رژیم به شکلی نیست که بشود آن را احیا کرد و مثل بیماری است که در اتاق اضطراری و اورژانس به آن تنفس مصنوعی میدهند و بهزودی از پا در خواهد آمد و قادر به ادامه حیات نیست.
اگر فرداروزی هم کشتار وسیعی راه بیندازد، اصل قضیه پابرجاست و هیچوقت مقاومت از بین نمیرود. دشمنان احمق ما هیچگاه به این فکر نکردند که هرچه بیشتر جنایت کنند مردم بیشتر آگاه و آماده میشوند و بیشتر نیروی مقاومت را در خود ایجاد میکنند و پیچیدهتر میشوند و در فرصت دیگری به دشمن ضربه میزنند و او را از پا درمیآورند.
هرگز با کشت و کشتار و جنایت در طول تاریخ هیچ نیروی متجاوز و اشغالگری نتوانسته به اهداف شوم و پلید خود برسد و رژیم صهیونیستی هم از این دسته است. اگر روزی کشتارهایی را راه میانداخت و ابایی نداشت محصول آن همه جنایت، کشتار، خشونت، ددمنشی، پیچیدگیای است که در مقاومت ایجاد شده است و فردا روز صد چندان بر این پیچیدگی افزوده میشود و طومار ننگین رژیم صهیونیستی را میپیچند.
یک اصل مهم که باید بسیار بر آن تأکید کرد این است که هیچگاه نمیشود امید داشت به اینکه اشغالگری و تجاوز باشد و در کنارش آرامش و صلح برقرار باشد؛ مثل کسی است که خانهاش را دزد زده باشد و صاحب خانه با دزد دست به یکی شود و مسالمتآمیز با هم آشتی کنند که در قاموس طبیعت چنین چیزی نیست و نخواهد بود. رژیم صهیونیستی بدون تردید محکوم به فناست و چیزی که در میدان نشان داده میشود فانی بودن و مضمحل شدن است که دارد پیش میرود و اتفاق میافتد.
رهبر انقلاب در دیدار ۱۷ ربیعالاول نیز تصریح کرده بودند اگر کشورهایی مثل ایران، عراق، سوریه، لبنان، عربستان، مصر، اردن و کشورهای خلیجفارس یک خطمشی واحد را در مسائل اساسی و کلی خود اتخاذ کنند، قدرتهای زورگو نمیتوانند در امور داخلی یا سیاست خارجیشان دخالت کنند. ایشان در جایی درخواست میکند سیاستمداران و نخبگان این کشورها روی این مسئله فکر کنند و منافعش را بسنجند. همگرایی در خطمشیها برای این کشورها چه منافعی خواهد داشت؟
حضرت امام خمینی (ره) جمله معروفی دارد که میفرمایند اگر هر مسلمانی یک سطل آب در فلسطین اشغالی جاری کند تمام رژیم صهیونیستی را آب میبرد. رهبر انقلاب که میخواهند با این تعبیرات موضوع را بیان کنند منظورشان این است که اگر کشورهای اسلامی بخواهند به مصالح خود بیندیشند باید متحد، یکدست و یکپارچه باشند تا رژیم صهیونیستی، این غده سرطانی را از این منطقه ریشهکن کنند. چون رژیم غاصب هر لحظه که فرصت پیدا کند با دستاندازی به منابع تمام این کشورها دولتهای آنها را سرنگون میکند.
اگر این کشورها برای دفاع از سرزمین فلسطین متحد شوند و در یک خط مشی واحد و منسجم نیروهایشان را هماهنگ کنند، رژیم صهیونیستی هرگز نمیتواند به حیات ننگین خود ادامه دهد و این چنین یکهتازی کند. این یک ننگ و نفرت است برای برخی کشورهای عربی که برادران عرب و مسلمان آنان در فلسطین این چنین قتلعام میشوند و نمیتوانند حتی یک اقدام ساده کمکرسانی مواد غذایی و دارویی به آنان داشته باشند. مردم عرب شریف و عزتمندند و میخواهند کمک کنند و بعضی از این رژیمها مانعاند و نمیگذارند.
اگر چنین کشورهایی با هم متحد، یکدست و یکپارچه شوند قدرت عظیمی ایجاد میشود که حداقل جلوی شرارتهای وحشیانه و بیمحابای رژیم صهیونیستی گرفته میشود. رهبر انقلاب معتقدند باید اتحاد بین کشورها برقرار شود تا با همدلی و سیاست واحد جلوی این دشمن غدار گرفته شود و این سیاست دقیقاً میتواند پشتیبان عزت و استقلال کشورها باشد.
وقتی کشورهای اسلامی و کشورهای عربی یکپارچه باشند دشمن هرگز نمیتواند آنها را تحقیر کند و عزت آنها را زیر پا بگذارد و شرافت مردم عرب و مسلمان را لکهدار کند. این فرمایش بزرگی است که با کمک وزارت خارجه باید به یک تئوری انسجام و وحدت بین مسلمین تبدیل شود و در صحنه اجرا شود. در چنین روزهایی و در چنین موقعیتی دیپلماسی که وزارت خارجه در رأس آن است باید بسیار فعالانه، هوشمند، مدبرانه، مقتدر و با درایت تمام در صحنه حاضر شود و نسبت به اموری که میتواند به وحدت مسلمین بینجامد و نسبت به یک دیپلماسی مقتدر در برابر دشمن منجر شود، طراحی و برنامهریزی کند تا بعضی از قسمتهایش اجرا شود. اگر این توصیه راهبردی رهبر انقلاب به تئوری تبدیل شود و در صحنه اجرا شود میتواند توفیقات بسیار خوبی به دنبال داشته باشد.
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با دکتر سید احمد دستمالچیان سفیر سابق ایران در لبنان و اردن به تحلیل این نکته پرداخته است که چرا و چگونه این شکست ترمیم نخواهد شد.
رهبر انقلاب در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان نیروهای مسلح تصریح کردند شکست رژیم صهیونیستی در عملیات طوفان الاقصی ترمیمناپذیر خواهد بود و بر ترمیمناپذیری آن هم تأکید کردند. این شکست چرا ترمیمناپذیر است و ابعاد و ریشههای این عدم ترمیم چیست؟
رژیم صهیونیستی دو رکن اساسی دارد و با این دو رکن به حیات ننگین خود ادامه میدهد. یکی ارتش و دیگری سامانههای اطلاعاتی و امنیتی است. رکن ارتش و نظامیگریاش در سال ۲۰۰۶ توسط حزبالله از بین رفت و شکستناپذیری به شکستپذیری تبدیل شد و این حفره دیگر ترمیم نشد.
رژیم صهیونیستی که پیش از این عملیات زمینی انجام میداد و با پشتوانه نیروی هوایی در خاک پیشروی میکرد، از آن به بعد هیچ عملیات زمینیای نداشت و زمینگیر شد. در طوفان الاقصی، رکن اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی شکست خورد و حفره بزرگی به وجود آمد، چراکه رژیم صهیونیستی از بزرگترین و مجهزترین دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی برخوردار است؛ به اضافه اینکه بصورت برخط با تمام سرویسهای امنیتی بزرگ دنیا در اروپا و آمریکا ارتباط دارد و با وجود این تشکیلات گسترده و مجهزی که داشت نتوانست از این عملیات با خبر شود و عملیات در سطح وسیعی انجام شد. دیوار حائل با سیستمهای مجهزی که داشت شکسته شد و عملیات در ساعات اولیه هیچگونه آژیر خطر و هشداری نداشت و رزمندگان مقاومت شهرکهای اطراف غزه را گرفتند، پادگانها را تخلیه کردند، براساس اطلاعات قبلی که جمعآوری کرده بودند به مناز افسران عالیرتبهای که در آن مناطق بودند رفتند و آنها را دستگیر کردند، سربازان صهیونیست را دستگیر کردند و پادگانهایی که در آن شهرکها بودند تصرف و تخلیه شدند و عملیات جنگی برای اولین بار به اراضی تحت سیطره خودشان برده شد.
شبکههای اطلاعاتی امنیتی سالیان درازی طول میکشد که پایهگذاری شود و روی این شبکهها کار میشود تا بتواند انسجام خود را داشته باشد. به همین دلیل حفرهای که ایجاد شده بسیار عمیق خواهد بود و طول میکشد تا پر شود. باید گفت از سال ۲۰۰۶ به بعد این حفره در جنگ ۳۳ روزه ایجاد شد و نتوانست پر شود. امروز ارتش رژیم صهیونیستی زمینگیر است و این حفره هم سالیان درازی طول میکشد تا پر شود. اساس حیات رژیم صهیونیستی در شبکههای اطلاعاتیاش است که این کیان را میچرخاند؛ به همین دلیل رهبر انقلاب تأکید داشتند این شکست قابل ترمیم نیست.
رهبر انقلاب در دیدار نخبگان نیز به جنایت نسلکشی رژِیم صهیونیستی اشاره کردند، جنایتی که باعث عصبانیت مردم دنیا از دنیای اسلام تا درون کشورهای غربی شده است. ابعاد و آثار این واکنشهای جهانی به رفتار وحشیانه رژیم صهیونیستی را چگونه تشریح میکنید؟
رژیم صهیونیستی به رژیم کودککش معروف شده است؛ یعنی هیچ کدام از اعراف بینالمللی و قوانین حاکم بر آن را تا به حال به رسمیت نشناخته است؛ نه مقررات مصوب سازمان ملل و نه سایر مقرراتی مربوط به ممنوعیتهای اقدامات جنگی از جمله آزار رساندن به کودکان و مردان و زنان بیگناه و بیپناه و همچنین استفاده از سلاحهای ممنوعه که رژیم صهیونیستی بدون هیچگونه ملاحظه و ابایی تمام این مقررات را زیر پا گذاشته است.
در جنگ اخیر تا امروز بیشترین آمار شهدای فلسطینی مربوط به زنان و کودکان است و حتی دیدید که صهیونیستها بیمارستان المعمدانی را مورد هدف قرار دادند و آب و برق غزّه را قطع کرده و مانع رساندن مواد غذایی به فلسطینیها شدهاند. رژیم صهیونیستی با کمک سردمداران وحشی غربی خود این کارها را انجام میدهد و استانداردهای دوگانه وحشتناکی که در غرب لیبرال دموکراتیک وحشی حاکم است را اینجا نادیده میگیرند و حماس را بهعنوان گروه تروریستی خطاب قرار میدهند.
حماس و سایر گروههای مقاومت در داخل اراضی اشغالی برای بازگشت به سرزمین خود و حق تعیین سرنوشت خود میجنگند که یک اقدام شرافتمندانه و قانونی و مطابق با عرف بینالمللی است و رژیم صهیونیستی یک رژیم اشغالگر وحشی است که طبق قوانین و اعراف بینالمللی هیچگونه حق دفاعی ندارد.
با همین استانداردهای دوگانه، سردمداران استکبار باز هم چهره خبیث خود را نشان میدهند و از رژیم جنایتکار، ددمنش و کودککش صهیونیستی حمایت کردند. البته باید گفت بار دیگر نقاب از چهره آنها کشیده شد. جای خوشحالی است که مردم در سراسر دنیا و افکار عمومی بیدار شدند و شاهد تظاهرات وسیع حتی در لندن و نیویورک برای محکومیت این جنایات هستیم و همین اتفاق پاشنه آشیل جهان استکبار خواهد بود.
بیداری افکار عمومی یک امر مبارک است و تمام کسانی که طرفدار حق و عدالت و مردم مظلوم فلسطین هستند باید هر چه بیشتر در بعد نرمافزاری به آن توجه کنند؛ رهبر انقلاب نیز بارها بر این بیداری و آگاهی تأکید داشتهاند. امروز یکی از بزرگترین وظایف هر انسان عدالتخواه و صلحجو تبیین همین حقایق به قدر استطاعت فردی است و این موضوع مصداق جهاد تبیین است. یکی با قلمش، یکی در یک عملیات نظامی، یکی با مال خود و یکی با ابزارهای طبیعی که در اختیارش است میتواند این وظیفه را انجام دهد. بر تمام امت اسلامی فرض و واجب است که هر چه بیشتر جنایتهای رژیم صهیونیستی را با توجه به گسترش فضای مجازی و دستگاههای نرمافزاری به گوش جهانیان برسانند تا سدی جلوی جنایتهای این دشمن بیشرم شود.
«مظلومنمایی» یکی از راهبردهای رژیم صهیونیستی پس از غافلگیری و شکست در عملیات طوفان الاقصی بود. این سیاست مظلومنمایی رژیم صهیونیستی سابقه تاریخی هم دارد؟
این از کثیفترین سیاستهایی است که رژیم صهیونیستی طی سالیان گذشته به کمک دستگاههای تبلیغاتی که در اختیارش است؛ خواسته انجام دهد. صهیونیستها کثیفترین جنایتها را انجام دادهاند و بعد هم مظلومنمایی میکنند. در جنگ ۲۲ روزه نخستوزیر رژیمصهیونیستی میگفت عمداً مدارس، مساجد و مراکز تجمع چه عزا و چه عروسی را میزنیم و عمداً کودکان را میکشیم تا بیشترین کشته را بگیریم تا اراده مقاومت شکسته شود.
رژیم نسلکش صهیونیستی هیچگاه نمیتواند جنایتهای هولناک خود را توجیه کند. آنها به رژیم کودککش معروف شدهاند و حالا مظلومنمایی میکنند. جنایتهای صبرا و شتیلا در حافظه تاریخی منطقه و جهان باقی است که چگونه بیرحمانه انسانها را به رگبار بستند و نابود و قتلعام کردند!؟ چنین رژیمی چهره کثیف خود را در طول تاریخ نشان داده و هیچوقت نمیتواند این مظلومنمایی را معکوس جلوه دهد و ماهیت پلیدش برای همگان آشکار است. آنها در روزهای اخیر با کشتارهای وسیعی که به راه انداخت بر پرونده ننگین خود افزودند و سنگینی جنایتهایشان دوچندان شد و تصویری این جنایتکاری در حافظه تاریخی مردمان باقی میماند.
حضور آمریکا و سیاستگذاریهایشان در میدان و کارهایی که انجام میدهند چگونه میبینید و فکر میکنید دلیل حضور آنها در میدان چیست؟
بیشتر سردمداران آمریکا همانطور که آقای بلینکن اخیرا تصریح کردند، یهودی هستند و تحت سیطره صهیونیسم بینالملل و لابی صهیونیستی قرار دارند. اصولا سالهای زیادی است که آمریکا توسط یهودیان لابی صهیونیسم اداره میشود. آنها در سیستمهای تصمیمگیرنده و ساختارسازی آمریکا حضور دارند و متاسفانه آمریکا با آن همه قدرت و عظمتی که مردمش دارند تحت نفوذ این صهیونیستها قرار گرفته است. طرف و شریک اصلی جرم و جنایتهای رژیم صهیونیستی، آمریکاست و آقای بایدن در سفری که به سرزمینهای اشغالی داشت این امر را تصریح کرد و عملا اعلام کرد که ما در کنار اسرائیل هستیم و هر کمکی که از ما بربیاید برای این رژیم انجام میدهیم. آمریکا یک بازیچه و ابزاری شده در دست صهیونیستهایی که جز وحشیگری و خونخواری کار دیگری بلد نیستند.
در حقیقت الان رژیمصهیونیستی با ادوات نظامی آمریکاییها بهخصوص بمبهای کشتار جمعی مردم فلسطین را قتلعام میکند. این امر نمیتواند در هیچ عرفی و نظام بینالملل قابلقبول باشد که آمریکا چنین حمایت بیدریغ و بدون فکر از رژیم کودککش میکند. بنابراین آمریکا در این جنایتها شریک و مسئول است. البته مردم آمریکا با این سیاستها مخالفاند کمااینکه اخیرا در کنگره حدود ۲۰۰ نفر از کارمندان کنگره خواستار آتشبس شدند و تظاهراتهای بسیار گستردهای در جاهای مختلف آمریکا دارد صورت میگیرد. همچنین اندیشمندان و اندیشکدههای آمریکایی سوال مهمی را مطرح میکنند که با چه هزینهای و به چه دلیلی باید اینگونه بیحد و حصر از رژیمصهیونیستی باید حمایت کنیم؟ این از سوالات اساسی است که در غرب شکل گرفته و بیش از سالهای گذشته دارد رشد مییابد.
درباره شهرکهای صهیونیستی که الان گرداگرد نوار غزه وجود دارد، سوالی که پیش می آید این است که ماهیت این شهرکها و ساکنانش چیست؟
این شهرک های از قدیم الایام غالب ساکنینش مسلح و جزو صهیونیست های افراطی و دوتابعیتی هستند. شهرکهای صهیونیستی و کلا جامعه صهیونیستی که در همکاری با رژیم صهیونیستی و در زیر سایه امنیت این رژیم زندگی میکنند از کفار حربی محسوب میشوند. لذا وقتی دفاع از سرزمین صورت میگیرد، ساکنان شهرکها که زیر سلطه رژیم هستند یا باید این شهرکها را خالی کنند یا جزو اهداف جنگی محسوب میشوند.
هیچ اشغالگری دفاع مشروع ندارد و وقتی در میدان نبرد قرار گیرند آنها هم به عنوان افرادی که کمک میکنند به اشغالگر جزو همان نیروها حساب میشوند. فکر میکنم در این مسیر حضور شهرکنشینان را تبیین و تفسیر کرد چون خودشان بهعنوان یک نیروی اشغالگر محسوب میشوند و درضمن اشغالگر هستند چون در مناطق اشغالی زندگی میکنند.
افزایش حجم و شدت جنایتها چه تبعاتی برای رژیم اشغالگر قدس دارد؟
روزی مردان رزم، بر اثر هزینههای بسیار بالای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی و لابی صهیونیستی در دنیا، از افکار عمومی میخواستند تا مراقب تأثیرات این امواج سهمگین و خطرناک دستگاههای تبلیغاتی تحت سیطره رژیم باشند.
ولی امروز به فضل آگاهی و بیداری که در غرب اتفاق افتاده شیشه عمر رژیم صهیونیستی که در گرو همین بیداری است شکسته شده و مردم کشورهای غربی از مسئولان جنایتکار خودشان سؤال میکنند که چرا با هزینه بالا باید گلوله تهیه شود و به سینه فلسطینیهای مظلوم شلیک شود و روزبهروز دامنه این سوالها گستردهتر خواهد شد.
این چیزی است که رژیم صهیونیستی را بیش از هر زمان دیگری در تنگنا قرار میدهد و در کنار تناقضهای داخلی و گسستهای بسیار سنگین و عمیق سیاسی و اجتماعی که در داخل رژیم صهیونیستی پیش آمده این رژیم جنایتکار را خفه میکند. همین الان در داخل سرزمینهای اشغالی نداهایی بلند است که نتانیاهو مسئول تمام جنایتهاست و باید برکنار شود. بسیاری از شخصیتهای رژیم صهیونیستی صدایشان بلند شده که جنایتهایی که نتانیاهو میکند و به فلسطینیها منتسب میکند معکوس و دروغ است؛ یعنی این ندای اعتراض از درون رژیم صهیونیستی بلند شده است. ببینید چه فاجعهای برای رژیم صهیونیستی درست شده که خودشان هم نمیتوانند خود را تأیید کنند.
همه اینها نشانه بیداری است و باید هر چه بیشتر به این بیداری دامن زده شود. همانطور که در جاهای دیگری هم که رژیم آپارتایدی وجود داشت -مثل آفریقای جنوبی که روزی در دست سفیدپوستان جنایتکار بود و به دست صاحبان اصلیاش رسید- اینجا هم همینطور خواهد شد.
تا اشغال هست، شعله مقاومت خاموش نخواهد شد و دیر یا زود رژیم صهیونیستی باید به این واقعیت تن دهد و از این منطقه برود به یک دلیل بسیار مهم؛ رژیم صهیونیستی بهعنوان یک اسم ننگین، زهرآلود، کثیف و آلوده در دریایی از مردمان مسلمان این منطقه قرار گرفته است و هرگز این مردم، بیگانه را در داخل خود نخواهند پذیرفت و تحمل نمیکنند.
سالیان درازی از روزی که انور سادات خائن رژیم کمپ دیویدی را با همکاری آمریکا و رژیم صهیونیستی درست کرد میگذرد. آنها در این خیال خام بودند که با سازش همهچیز تمام میشود و امروز دیدیم به محض شروع عملیات طوفان الاقصی یک مصری که شرایط برایش فراهم شده بود، هفت تن از صهیونیستها را از بین برد.
در اردن که ارباب سازش اعراب با اسراییل بوده و شخص ملک حسین یکی از بزرگترین دلالهای سازش بود، امروز در تمام خیابانهای اَمان، پایتخت اردن، بزرگترین اعتراضات و تظاهرات مردمی صورت میگیرد و مردم خواستار برچیده شدن سفارت آمریکا و رژیم صهیونیستی در امان هستند.
رژیم صهیونیستی چگونه میتواند با ادامه کشتارهای وحشیانهای که انجام میدهد بقبولاند که میتوانند در میان دریای خشم، نفرت و انزجاری که مردم عرب و مسلمان دارند زندگی کند و بسیار احمقند اگر چنین فکری میکنند که میتوانند این سازش و حالت مسالمتجویانه را برقرار کنند. هرگز بنا نیست بین آب و آتش آشتی برقرار باشد و این هم جزو همین قاعده است که تا اشغال هست، مقاومت هست و این جمله کلیدی است که هیچوقت نباید فراموش شود.
با توجه به این جمله رهبر انقلاب که انشاءالله این حماسه گام بزرگی برای نجات فلسطین خواهد بود، به نظر شما طوفان الاقصی در آینده مسئله فلسطین چه آثاری خواهد داشت؟
طوفان الاقصی یک عملیات تعیینکننده، بینظیر و بزرگی بود چراکه بیش از گذشته هیمنه و هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی را شکست. اگر نیروهای مقاومت حزبالله در جنگ ۳۳ روزه گنبد آهنین را شکستند و خنثی کردند و یک عملیات نظامی روانی بسیار خوبی سیدحسن نصرالله از خود نشان داد که تمام هیبت و امنیت پوشالی رژیم صهیونیستی فروریخت،
امروز این ضعف بهطور مضاعف آشکار شده است. در کجای جنگهای نیم قرن اخیر سراغ دارید که فلسطینیها توانسته باشند؛ این همه اسیر و افسران عالیرتبه اسرائیلی را به گروگان بگیرند!؟ این همه سلاح از رژیم صهیونیستی به غنیمت گرفته شود!؟ این حجم گسترده آتش علیه دشمن صورت پذیرد و شهرکنشینان رژیم صهیونیستی بیش از یک هفته در ناامنی کامل در کل سرزمینهای اشغالی و در پناهگاهها به سر ببرند!؟ این عملیات هم بلحاظ اعتبار معنوی و هم مهاجرت معکوس بزرگی که در رژیم اشغالی اتفاق افتاده ضربههای سنگینی است که در سایه طوفان الاقصی رخ میدهد.
برای اینکه اذهان به واقعیتها نزدیک شود باید به خاطر بیاوریم که این رژیم مفلوک، شکستخورده و مضمحلشده امروزی همان رژیمی است که در سال ۱۹۸۲ میلادی با فرماندهی قصاب فلسطینیها، شارون جنایتکار تا بیروت آمد و فاجعه صبرا و شتیلا را راه انداخت و حتی حیوانات اهلی آن اردوگاه را هم از دم تیغ خود گذراند و دولت دستنشانده در کشور عربی تشکیل داد.
این همان رژیم صهیونیستی است که امروز به این خواری و ذلت افتاده است و نشان میدهد که اگر صحبت از اضمحلال و نابودی و سقوط رژیم صهیونیستی میکنیم براساس این دادههاست که رژیم قصاب و جنایتکاری که در یک صبح تا ظهر نیروی قوی و قدرتمند هوایی ارتش مصر را از کار انداخت و ارتش عربی سوریه را شکست داد و کرانه باختری رود اردن را پس گرفت، این همان رژیم است، با این تفاوت که الان در داخل دیوارهای حائلی که درست کرده اسیر و گرفتار ناامنی، بیثباتی و ضربه خوردن است.
موشکهای مقاومت در قلب تلآویو بدون هیچگونه مانعی فرود آمدند؛ پس نه گنبد آهنین، نه تلفات و نه موشکهایی که درست کردند به درد نمیخورد و از نظر نظامی و در این جنگ از نظر اطلاعاتی و امنیتی شکست خوردند و فقط چند صباحی دیگر با حمایت بیچونوچرای سران استکباری غرب میتوانند به حیات ننگین خود ادامه دهند. شرایط این رژیم به شکلی نیست که بشود آن را احیا کرد و مثل بیماری است که در اتاق اضطراری و اورژانس به آن تنفس مصنوعی میدهند و بهزودی از پا در خواهد آمد و قادر به ادامه حیات نیست.
اگر فرداروزی هم کشتار وسیعی راه بیندازد، اصل قضیه پابرجاست و هیچوقت مقاومت از بین نمیرود. دشمنان احمق ما هیچگاه به این فکر نکردند که هرچه بیشتر جنایت کنند مردم بیشتر آگاه و آماده میشوند و بیشتر نیروی مقاومت را در خود ایجاد میکنند و پیچیدهتر میشوند و در فرصت دیگری به دشمن ضربه میزنند و او را از پا درمیآورند.
هرگز با کشت و کشتار و جنایت در طول تاریخ هیچ نیروی متجاوز و اشغالگری نتوانسته به اهداف شوم و پلید خود برسد و رژیم صهیونیستی هم از این دسته است. اگر روزی کشتارهایی را راه میانداخت و ابایی نداشت محصول آن همه جنایت، کشتار، خشونت، ددمنشی، پیچیدگیای است که در مقاومت ایجاد شده است و فردا روز صد چندان بر این پیچیدگی افزوده میشود و طومار ننگین رژیم صهیونیستی را میپیچند.
یک اصل مهم که باید بسیار بر آن تأکید کرد این است که هیچگاه نمیشود امید داشت به اینکه اشغالگری و تجاوز باشد و در کنارش آرامش و صلح برقرار باشد؛ مثل کسی است که خانهاش را دزد زده باشد و صاحب خانه با دزد دست به یکی شود و مسالمتآمیز با هم آشتی کنند که در قاموس طبیعت چنین چیزی نیست و نخواهد بود. رژیم صهیونیستی بدون تردید محکوم به فناست و چیزی که در میدان نشان داده میشود فانی بودن و مضمحل شدن است که دارد پیش میرود و اتفاق میافتد.
رهبر انقلاب در دیدار ۱۷ ربیعالاول نیز تصریح کرده بودند اگر کشورهایی مثل ایران، عراق، سوریه، لبنان، عربستان، مصر، اردن و کشورهای خلیجفارس یک خطمشی واحد را در مسائل اساسی و کلی خود اتخاذ کنند، قدرتهای زورگو نمیتوانند در امور داخلی یا سیاست خارجیشان دخالت کنند. ایشان در جایی درخواست میکند سیاستمداران و نخبگان این کشورها روی این مسئله فکر کنند و منافعش را بسنجند. همگرایی در خطمشیها برای این کشورها چه منافعی خواهد داشت؟
حضرت امام خمینی (ره) جمله معروفی دارد که میفرمایند اگر هر مسلمانی یک سطل آب در فلسطین اشغالی جاری کند تمام رژیم صهیونیستی را آب میبرد. رهبر انقلاب که میخواهند با این تعبیرات موضوع را بیان کنند منظورشان این است که اگر کشورهای اسلامی بخواهند به مصالح خود بیندیشند باید متحد، یکدست و یکپارچه باشند تا رژیم صهیونیستی، این غده سرطانی را از این منطقه ریشهکن کنند. چون رژیم غاصب هر لحظه که فرصت پیدا کند با دستاندازی به منابع تمام این کشورها دولتهای آنها را سرنگون میکند.
اگر این کشورها برای دفاع از سرزمین فلسطین متحد شوند و در یک خط مشی واحد و منسجم نیروهایشان را هماهنگ کنند، رژیم صهیونیستی هرگز نمیتواند به حیات ننگین خود ادامه دهد و این چنین یکهتازی کند. این یک ننگ و نفرت است برای برخی کشورهای عربی که برادران عرب و مسلمان آنان در فلسطین این چنین قتلعام میشوند و نمیتوانند حتی یک اقدام ساده کمکرسانی مواد غذایی و دارویی به آنان داشته باشند. مردم عرب شریف و عزتمندند و میخواهند کمک کنند و بعضی از این رژیمها مانعاند و نمیگذارند.
اگر چنین کشورهایی با هم متحد، یکدست و یکپارچه شوند قدرت عظیمی ایجاد میشود که حداقل جلوی شرارتهای وحشیانه و بیمحابای رژیم صهیونیستی گرفته میشود. رهبر انقلاب معتقدند باید اتحاد بین کشورها برقرار شود تا با همدلی و سیاست واحد جلوی این دشمن غدار گرفته شود و این سیاست دقیقاً میتواند پشتیبان عزت و استقلال کشورها باشد.
وقتی کشورهای اسلامی و کشورهای عربی یکپارچه باشند دشمن هرگز نمیتواند آنها را تحقیر کند و عزت آنها را زیر پا بگذارد و شرافت مردم عرب و مسلمان را لکهدار کند. این فرمایش بزرگی است که با کمک وزارت خارجه باید به یک تئوری انسجام و وحدت بین مسلمین تبدیل شود و در صحنه اجرا شود. در چنین روزهایی و در چنین موقعیتی دیپلماسی که وزارت خارجه در رأس آن است باید بسیار فعالانه، هوشمند، مدبرانه، مقتدر و با درایت تمام در صحنه حاضر شود و نسبت به اموری که میتواند به وحدت مسلمین بینجامد و نسبت به یک دیپلماسی مقتدر در برابر دشمن منجر شود، طراحی و برنامهریزی کند تا بعضی از قسمتهایش اجرا شود. اگر این توصیه راهبردی رهبر انقلاب به تئوری تبدیل شود و در صحنه اجرا شود میتواند توفیقات بسیار خوبی به دنبال داشته باشد.