• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1387/10/12
بعثت خون

باید انسان‌شناس بود


https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif در فرهنگ جامعه‌ی ما یکی از رسانه‌های تأثیرگذار منبر است که خودش در حوزه‌ی بزرگ‌تری به نام تبلیغات دینی قرار می‌گیرد. اگر بخواهیم شاخص‌ها را بررسی کنیم، تبلیغ خوب و اثرگذار چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟
چون شاخص­های موفقیت در هر نوع از انواع تبلیغ فرق می‌کند، ابتدا باید هر یک از آن‌ها را طبق کارویژه‌ی خاص خود، مشخص کرد. اما به طور کلی تبلیغی موفق است که بتواند چند نوع اثر را به خوبی در مخاطب به جا بگذارد. یکی جنبه‌ی اطلاع‌رسانی­ است؛ یعنی بتواند نکات مهمی که مخاطب نیازمند دانستن آن است را برایش بازگو کند. در جریان اطلاع‌رسانی وقتی مخاطب به آگاهی­های کلیدی دست پیدا کند- البته آن آگاهی‌های کلیدی را باید تعیین کرد که چه چیزهایی هستند و شاید در هر زمانی فرق کنند- یک تبلیغ محقق شده است.
 

شاخص و اثر دیگری که برای موفقیت تبلیغ می­توان تصور کرد، این است که تبلیغ باید آموزش دهنده‌ باشد. برخی از آگاهی­ها باید به صورت مستمر و علمی تحقق پیدا کند چون با دریافت یک نکته، یک آگاهی یا یک خبر، نتیجه­ای به دست نمی­آید. گاهی فعالیت­ تبلیغاتی یعنی آموزش دادن محورهای بسیار پراهمیت.
اثر بایسته‌ی دیگر در کار تبلیغ این است که نگرش و بصیرت خوبی به مخاطب بدهد. این به معنای تعلیم و آموزش صرف نیست بلکه قدرت فهم و درک مخاطب را نسبت به حقایق عالم هستی بالا می‌برد.
یکی دیگر از شاخصه­های تبلیغ خوب و اثرگذار این است که بتواند ذهنیت شفاف، مناسب و مطلوبی در مخاطب ایجاد کند. تصویری که به مخاطب می­دهد، تصویری باشد زیبا و مطابق کشش­های فطری فرد. تصویری بسیار شفاف که الهام­بخش باشد و برایش آرمان ایجاد کند. گاهی شما یک حرف درست می‌زنید اما ذهنیت مناسبی به مخاطبتان انتقال نمی­دهید. ذهنیت، یکی از حساس­ترین بخش­های تبلیغ است که متأسفانه زیاد به آن بها داده نمی‌شود. مثلاً مردم نسبت به لباس احرام یک حس خوبی دارند و تصویر زیبا از لباس احرام دارند ولی ما هیچ وقت حجاب را در مقام تمثیل یا تبیین، شبیه به لباس احرام معرفی نکردیم تا مردم نسبت به حجاب، این حس خوب و ذهنیت زیبا را پیدا کنند.
گاهی از من می‌پرسیدند که شما چرا می­گویید "مهدی فاطمه"؟ گفتم به دلیل این‌که محبوبیت و لطافت خاصی در وجود فاطمه زهرا(س) هست. وقتی مردم نام امام زمان(عج) را می­شوند، منتظرند که حضرت بیاید و گردن آدم بدها را بزند. انگار ذهنیت شمشیری دارند. من اسم امام زمان(عج) را کنار حضرت زهرا(س) می­آورم تا بدون این‌که درباره‌ی مهربانی حضرت توضیح بدهم، این ذهنیتِ درست شکل بگیرد.
ما نماز را به زیبایی یک رقص معنوی به تصویر نکشیدیم در حالی‌که حقیقتاً چیزی جز رقص معنوی نیست. این زیبایی­ها یعنی ذهنیت زیبا، ذهنیت دلچسب و ذهنیت درست از دین پیدا کردن، غیر از این است که معارف درستی را به مخاطب منتقل کنیم.
یکی دیگر از شاخص­های موفقیت تبلیغ این است که بتواند در گرایش­های مخاطب، اثر بگذارد و بتواند او را علاقه‌مند کند؛ در جایی که لازم است، بترساند و ایمانش را تقویت کند. یکی از رسالت­های خوب تبلیغ این است که بتواند روی گرایش­ها تأثیر بگذارد.

https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif این شاخص‌هایی که شما برشمردید، می‌تواند ویژگی‌های هر نوع تبلیغی باشد. اگر بخواهیم در زمینه‌ی تبلیغی صحبت کنیم که در خدمت انقلاب و جمهوری اسلامی باشد، چه شاخص‌ها و مؤلفه‌هایی را باید توجه کند؟
اگر یک مبلغ، تنها اولویت­های احکام دینی را در مقام ابلاغ رعایت کند و مفاهیم را درست منتقل کند، این تبلیغ دینی در خدمت انقلاب خواهد بود. هیچ چیز اضافه­ای نمی­خواهد؛ یعنی آن تبلیغ دینی که در خدمت انقلاب اسلامی نباشد، تبلیغ دین نیست بلکه تحریف شده است. این موضوع مهمی است که باید بر آن خیلی پافشاری کرد. اصلاً بنا نیست چیزی به آن اضافه شود.
دینی که انقلابی نیست، دینی است که زیاد و کم دارد. در زمان جنگ حدیثی را در جایی خواندم که متنش این بود: «إنّ الجهاد بابٌ من أبوابِ الجنّه، فتحه ‌الله لخاصة أولیائه». حدیث را برای تشویق جوانان آن مجلس برای اعزام به جبهه خواندم اما بعد از من شخص دیگری بلند شد و گفت که امام صادق(ع) می­فرمایند که مؤمن در بستر هم بمیرد شهید محسوب می‌شود. بنابراین بچه‌ها بنشینید و درستان را بخوانید. آن شخص دقیقاً تبلیغ بی‌دینی می‌کرد. این نیست که این‌ها مردم را به توحید غیرانقلابی دعوت می‌کنند و ما به توحید انقلابی. وقتی انقلابی نباشد، دعوت به شرک است.
البته یک نکته نباید فراموش شود؛ این‌که در جریان تبلیغ، اتفاق بسیار مهمی که باید بیفتد، مدیریت محتواست؛ یعنی مهندسی مفاهیم. گزینشی که انسان بین مفاهیم انجام می­دهد و ترکیبی که انتخاب می­کند، باید به شکلی سازنده باشد. معمولاً ترکیب­ها و بینش‌های زیاد و درستی انتخاب و اختیار نمی­شوند. حتی در تبلیغ­های انقلابی هم همین­طور است. اصلی­ترین مشکل تبلیغ در جامعه‌ی ما عدم مدیریت صحیح و محتواست.

https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif این عدم مدیریت یعنی چه؟
یعنی نمی­دانند الان چه چیزی را بگویند. حرف خوب زیاد می­زنند اماحرف خوب گزینش شده و انتخاب شده‌ی دقیق و به‌جا نمی­زنند. یا این‌که مطلبشان ترکیب دقیق و ترتیب درستی ندارد که اول این را بگو، بعد آن را و بعد فلان. این مدیریت وجود ندارد.

https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif با توجه به این شرایط و نقص‌هایی که اشاره کردید، برای بهبود اوضاع چه راهی می‌توان در پیش گرفت؟
معتقدم که سرآغاز بهبود بحث تبلیغ، باید تحول در حوزه باشد. تحولی که در حوزه باید ایجاد شود چیست؟ دو نوع علم در حوزه زیاد تولید می­شود؛ یکی علم برای عمل که فقه است و دیگری علم برای علم مثل فلسفه و کلام و... اما علم سومی باید در حوزه تولید شود که برای ایجاد انگیزه یا تقویت ایمان یا هدایت گرایش­هاست. این علم باید مبنای انسان‌شناسانه داشته باشد؛ باید بتواند در اثر انسان‌شناسی، روانشناسی دینی و یا روانشناسی اجتماعی دینی، قدرت گزینش و ترکیب معارفی را که می­خواهیم به جامعه منتقل کنیم را بالا ببرد. الان شما نمی­دانید کدام گزاره‌ی دینی را برای تبلیغ حجاب مطرح کنید که با فطرت انسان­ها سازگارتر است. به این سادگی و با چهار تا کار تجربی، ذوقی و تأثیرگذار که در اثر شرایط مختلف صورت می‌گیرد، نمی­شود به قواعدش رسید. برای دست‌یابی به این امر باید یک انسان‌شناس فوق­العاده بود. اگر انسان‌شناسی دقیق وجود نداشته باشد نمی­توان به نتیجه رسید.
  
https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif تحول در حوزه که به آن اشاره کردید، باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد؟
همان که گفتم؛ باید یک انسان‌شناسی مبتنی بر معارف دینی محکم داشته باشد. باید بتواند فطرت انسان‌ها را تفسیر کند و مشخصات آن را بگوید. در هر زمینه­ای مواضع فطرت را روشن کند و بعد از این مرحله، فطرت جامعه را هم بشناسد و قواعد آن را هم درک کرده باشد. ضمن این‌که باید قواعد آن را معین کند تا بتواند در اداره­ی جامعه و افکار عمومی مؤثر و موفق باشد.

https://farsi.khamenei.ir/image/home/rect-1-n.gif به نظر می‌رسد شما در بحث تبلیغ به‌دنبال یک معنویت اجتماعی هستید. بعضی از مبلغان صرفاً بحث ابراز عقیده، ابراز ارادت و این چیزها را مطرح می­کنند اما شما این را تمام شده نمی‌دانید...
باید این موضوع در فرهنگ جامعه نهادینه شود. ملکات نفسانی چه‌کار می­کنند؟ انجام کار خوب را برای انسان راحت می­کنند. شما اگر ملکه‌ی شجاعت داشته باشید، دیگر نیازی نیست که برای شجاعت تصمیم بگیرید بلکه به‌راحتی شجاعت به خرج می­دهید. اگر چیزی در جامعه فرهنگ شد به همین شکل می‌شود. دیگر جامعه آن را راحت اجرا و عمل می­کند. برای پرداختن به معنویت باید به‌کار فرهنگی بپردازیم. این امر مهم باید در فرهنگ جامعه باب شود تا مردم از شر گناه خلاص شوند و به سهولت کار خوب و خیر را انجام دهند. الان در بین مردم، به حرم امام رضا(ع) رفتن به هنگام تحویل سال یک فرهنگ شده است. چیزهای دیگر هم می‌توانند به همین شکل و به صورت فرهنگ دربیایند.
ضمن این‌که بر ساختن فرد تأکید داریم، مهم­ترین تأکیدمان ساختن فرد و یا افرادی است که بتوانند بر جامعه و محیط اجتماعی تأثیر بگذارند. ساختن آن‌ها هزار برابر بر درست کردن افرادی که بر جامعه تأثیر ندارند، اولویت دارد. مهم این نیست که همه در اوج آمادگی و ساختگی قرار بگیرند بلکه مهم این است که دین به شکلی در فرهنگ جامعه نهادینه شود تا دیگر نشود آن از فرهنگ کَند. در این فضاست که تنفس برای آدم­های خوب راحت می­شود و برعکس، فضا برای تنفس بدی­ها سخت می­شود.
اگر چنین شرایطی به‌وجود آید، دیگر هرکسی دلش خواست می‌تواند بد باشد و هرکسی دلش خواست خوب. الان نظام نامتعادلی در جهان برقرار است. فضا برای خوب بودن سخت است؛ یعنی منصفانه نیست. آزادی نیست که هرکسی دلش خواست به سمت معنویت برود و هرکسی دلش نخواست، نرود. به واسطه‌ی فرهنگ حاکم، فقر و عوامل دیگر، ضدیت با معنویت تحمیل می‌شود.

» ویژه‌نامه‌ی بعثت خون