1402/02/04
گفتوگو با کارشناس مسائل غرب آسیا
نشانههای فروپاشی رژیم غاصب؛ نابودی اسرائیل به جنگ هم نیاز ندارد
رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی در روز عید سعید فطر با اشاره به سرعت گرفتن افول رژیم غاصب صهیونیستی این اتفاق را یک فرصت خیلی بزرگ دانستند و با تأکید بر نقش مهم مقاومت درونی مردم فلسطین در این زمینه تصریح کردند: «هر چه این مقاومت بیشتر بشود، رژیم صهیونیستی ضعیفتر خواهد شد، فجایعش آشکارتر خواهد شد. این وضع فلاکتباری که امروز رژیم صهیونیستی دارد ــ که وضع امروزِ رژیم صهیونیستی واقعاً فلاکتبار است ــ ناشی از ایستادگی جوانهای فلسطینی است؛ سختی را به جان میخرند، خطر را به جان میخرند؛ در قدس آن جمعیّت عظیم اعتکاف میکنند، جوانها در شهرهای مختلف کرانهی باختری در مقابل نظامیان مسلّح و خبیث صهیونیستی میایستند، فداکاری میکنند امّا پیش میبرند؛ تا حالا پیش بردهاند، بعد از این هم همینجور خواهد شد. به نظر بنده اینجور است که امروز قدرتِ بازدارندگی رژیم صهیونیستی به پایان رسیده.» ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با آقای سید رضا صدرالحسینی کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقهی غرب آسیا به بررسی دلایل ضعف و به پایان رسیدن قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی پرداخته است.
طی سالهای اخیر قدرت گروههای مقاومت فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی بیشازپیش افزایش یافته است بهگونهای که صهیونیستها کمتر جرئت تجاوز نظامی علیه فلسطینیان را پیدا میکنند و اگر هم دست به چنین کاری بزنند با پاسخ سخت مقاومت مواجه میشوند. مصادیق تقویت قدرت مقاومت فلسطین در برابر نابودی بازدارندگی رژیم صهیونیستی را در چه مصادیقی میتوان دید؟
موضوع بروز شدن و افزایش توان مقاومت جزو موضوعات و مسائلی است که در همین ایام اخیر خود را نشان داد و رخنمایی کرد. از نشانههای افزایش توانمندی مقاومت برخورداری از موشکهای نقطه زن است. در گذشته وقتی از غزه موشکی شلیک میشد به یکفاصله نسبتاً قابلتوجهی از نقطه موردنظر برخورد میکرد اما در سالهای اخیر رژیم صهیونیستی کاملاً مشاهده کرده است که این موشکها نقطه زن هستند و مستقیماً به مکانها و محلهای راهبردی شهرهای موردنظر مقاومت، به پمپبنزینها، به مراکز تولید برق، نیروگاههای محلی و استانی برخورد میکنند.
در همین ایام اخیر در فاصله بسیار کوتاهی از حمله هواپیماهای متجاوز رژیم صهیونیستی به غزه ـ شاید کمتر از چند دقیقه ـ توانمندی مقاومت فلسطین را مشاهده کردیم، زیرا مقاومت از غزه بهوسیله موشکهای خود مراکزی در رژیم صهیونیستی را مورد آسیب قرار داد و این نشاندهنده آمادگی و توانمندی بیشتر آن است.
نکته بعدی میثاقی است که در سال گذشته بین مجموعه فرماندهان مقاومت و سید حسن نصرالله در لبنان بسته شد و طی یک اجلاس ۷۲ ساعته میثاق نامهای تهیه شد و در بیانیه آن بر لزوم همکاریهای همهجانبه گروههای جهادی و مقاومتی در برابر رژیم صهیونیستی تأکید شد. آمادهسازی چنین میثاق نامهای نیز خود یکی از مؤلفههای قدرت مقاومت محسوب میشود. نمونه دیگر افزایش قدرت مقاومت در اواخر سال ۲۰۲۲ نمایان شد؛ یعنی زمانی که عملیاتهای مقاومت در خیابانهای تلآویو به وقوع پیوست و رژیم صهیونیستی به دنبال آن متحمل آسیبهای امنیتی جدی شد.
همچنین به دلیل همین شرایط نابسامان داخلی رژیم صهیونیستی، فراخوانی توسط جریانهای تندرو برای جوانان صادر و اعلام شد: «جوانان بیایند؛ آنها که آموزش ندیدند آموزش ببینند و آنهایی که آموزش دیدند، تسلیح بشوند». هدف از صادر کردن فراخوان این بود که غاصبان صهیونیست را تسلیح کنند. این نشاندهنده آن است که رژیم صهیونیستی بهشدت در حوزه امنیتی از مقاومت ضربه خورده است و اکنون بر آن شده است تا با تسلیح شهرکنشینان، آنها را در برابر مقاومت قرار دهند. تمامی آنچه بدان اشاره شد، نشاندهنده تقویت و بروز شدن توانمندی مقاومت است.
حدود ۹ سال پیش رهبر انقلاب از تسلیح کرانه باختری مانند غزه بهعنوان یک راهبرد اصلی برای کمک به فلسطین یاد کردند و اکنون نیز عملیاتهای مسلحانه مستمر در این منطقه در مقایسه با گذشته بهشدت افزایشیافته است. به نظر شما آیا میتوان تشدید عملیاتهای مقاومتی در کرانه باختری را در راستای موفقیت راهبرد تسلیح کرانه باختری قلمداد کرد؟
در سال ۲۰۲۲، خود شهر تلآویو و نه حومهاش، بلکه خیابانهای اصلی آن دچار آسیبهای امنیتی جدی شدند. قبلاً این خیابانها تا صبح علیالطلوع به عنوان مکانهای امن برای تفریح در رستورانها و مراکز تفریحی شناخته میشدند، اما حالا غاصبان صهیونیست به آسانی در این مکانها آسیب دیدند.
امروز، جوانان مقاومتی که همگی در دوران تسلط رژیم صهیونیست بزرگ شده و در اردوگاههای رژیم صهیونیست زندگی میکنند، با تفکر مقاومت بزرگ شدهاند. آن ها از زمان تولد تا دوران تحصیل خود در دانشگاه های رژیم صهیونیستی، تحت نظارت صهیونیستها بودهاند. این جوانان عرب که در اردوگاههای رژیم صهیونیست زندگی میکنند، با تلاش و تحمل سختیهای فراوان، به فرهنگ مقاومت دست یافته و به عنوان نماد مبارزات مردم فلسطین شناخته میشوند.
بنابراین، آن خوابی را که دیده بودند که نسل سوم و چهارم به دلیل تعلیم و تربیتشان، کتابهای درسیشان، مهدکودکشان، کارتنهایشان، تلویزیونهایشان، اساتیدشان، معلمانشان، هیچ آرمانی از فلسطین برایشان باقی نمیماند و در فضای کنونی دیگر هیچکس از مقاومت حرفی نمیزند، تعبیر نشد. این نشان میدهد که جوانان اردوگاهها در مناطق ۴۸ و نیز در کرانه باختری و در قدس شریف، دیدگاه و تفکر مردم غزه را دارند ؛ یعنی کاملاً انقلابی، کاملاً مقاومتی، کاملاً ضدّصهیونیسم که آمادهی عملیاتهای مختلف هستند.
فلسطین که روزی تحت زعامت یاسر عرفات معاهده ننگین اسلو را به امضاء رساند امروز به مهد گروههای مقاومت تبدیل شده است؛ این گروهها با انجام عملیاتهای مقاومتی، صهیونیستها را بهشدت آشفته ساختهاند. این بدان معناست که فلسطین امروز تفاوت زیادی با فلسطین حدود ۳۰ سال پیش پیدا کرده است. این مسئله را چطور ارزیابی میکنید؟
در دههی ۷۰ شمسی فلسطین را داشتند میفروختند و در پیمان اسلو و در پیمان ماستریخت (پیمان اتحادیه اروپا) همهی آرمانهای فلسطین را در زیر پا داشتند له میکردند، اما نهتنها این اتفاق رخ نداد بلکه امروز انتفاضهها از سنگ به موشک تبدیل شده است.
امروز تفکر مقاومت نه در غزهی مظلومِ محاصرهشده، نه در جریانهای اسلامی حماس و جهاد، نه در گردانهای الاقصی، نه در گردانهای قدس، بلکه در مناطق مختلفی که فلسطینیها در سرزمین اشغالی حضور دارند در کرانه در قدس شریف در مناطق ۴۸ تمام اینها مقاومتی هستند.
این مقاومت گروههای اسلامی و جوانان فلسطینی چه تأثیری بر اوضاع داخلی رژیم صهیونیستی گذاشته است؟
شرایط طوری شده که امروز مهاجرین تازهوارد یهودی که با دورنمایی از بهشت آمده بودند در سرزمینهای اشغالی چنان بلایی سر مقامات ارشد رژیم صهیونیستی آوردهاند که سران رژیم مستأصلاند و نمیدانند چه بکنند. از مجموعهی جغرافیایی تحت اشغال رژیم صهیونیستی که سه میلیون نفر هست در یکشب نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر و در شبهای دیگر بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر مردم میآیند و اعتراض دارند، اعتراضهای جدی دارند، راهها را میبندند با پلیس درگیر هستند و مخالفت میکنند با سران رژیم.
در فرودگاهها برای مهاجرت معکوس شرایطی پدید آمده که امکان پروازها کاهش پیدا کرده است و رژیم صهیونیستی در بعضی از کشورهای اروپایی، بانفوذی که دارد اعلام کرده بچههای مهاجر، خانوادههای مهاجر از رژیم صهیونیستی را در مدارس ثبتنام نکنند تا اینها مهاجرت نکنند. هدف تلآویو این است که مهاجران از ترس بیمدرسهماندن بچههایشان در سرزمینهای اشغالی باقی بمانند. این وضعیت کنونی است که رژیم صهیونیستی به آن دچار شده. در حقیقت در بیسابقهترین شرایط، ارتش رژیم صهیونیستی اعلام میکند بیش از ۶۰ درصد نیروهای نظامی ارتش مجبورند در مناطق مختلف در شهرها مأموریت انجام بدهند یعنی در مقابل با تظاهرات و نیز در مقابل با اقدامات مقاومتی و این شکنندگی مرزها را نشان میدهد. این ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی را نشان میدهد.
آنچه امروز توانسته کمر رژیم صهیونیستی را بشکند جریانهایی است که به آنها عرین الاُسود یا شیران بیشه میگویند. میخواستند منطقه را به وضعیتی برسانند که هیچکس جرئت مقابله با رژیم صهیونیستی نداشته باشد اما عرین الاسود امروز میآیند و با نام شیران بیشه، شیران مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی میایستند و این توان را از خودشان نشان میدهند؛ این موضوع چه در آمریکا، چه در رژیم صهیونیستی برای تحلیلگران بسیار دشوار است بفهمند که این نسل جوان مقاومتی از کجا آمد. چگونه این شیران بیشه، این شیران جوان توانستند در یک مدت کوتاهی اینچنین شیرازههای اقتدار نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی را در سرزمینهای اشغالی به چالش جدی بکشند.
درحال حاضر همه شواهد و قرائن حاکی از آن هستند که رژیم صهیونیستی به یک رژیم بحرانزده تبدیل شده است؛ کما اینکه رهبر انقلاب در روز عید فطر با اشاره به افول تدریجی رژیم غاصب گفتند: این افول که از چند سال قبل آغاز شده است، اکنون سرعت یافته است. ارزیابی شما از بحرانهایی که امروز گریبانگیر صهیونیستها شده است، چیست؟
واقعیت این هست که رژیم صهیونیستی در طول هفتادسال گذشته شرایطی به این شکنندگی در خود ندیده است. شکنندگی که امروز در حوزههای مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی نظامی و امنیتی برای رژیم صهیونیستی وجود آمده موضوعاتی است که خواب را از چشمان مقامات ارشد این رژیم و صهیونیستهای دوآتشه در سراسر دنیا ربوده است. در حقیقت اتفاقاتی که در سالهای اخیر افتاده نمونهی آن در طول هفتادسال گذشته مشاهده نشده است. از جمله این اتفاقات میتوان به عدم موفقیت کنست برای تعیین یک کابینه مستقر، عدم امکان ایجاد اتحاد بین جریانهای سیاسی و نیز به وجود آمدن مشکلات عدیده بین سیاسیون و مذهبیون در سرزمینهای اشغالی اشاره کرد. در طول نزدیک به چهار سال، چهار نخستوزیر در این رژیم عوض میشوند و علیرغم همهی کمکهایی که صهیونیسم بینالملل به این رژیم کرده و ادامهدار هست آنها نتوانستند یک کابینه مستقل را که بتواند مشکلات موجود در این سرزمینها را مرتفع کند، ایجاد نمایند.
چندگانگی که امروز در حوزهی مسائل اجتماعی در این رژیم مشاهده میشود، دلیل بیهویتی است که ساکنین این سرزمین به آن دچار شدند. فرار نیروهای نظامی در طول هفتادسال گذشته بیسابقه بوده که در این ایام این اتفاق افتاده است. یکی دیگر از اتفاقات مهمی که رخ داد عدم حاضر شدن سربازان برای گذراندن دوران سربازی بود. بر اساس آمارهای سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ که از ارتش درز پیدا کرد، در فراخوانهایی که ارتش صادر میکرد کمتر از ۴۵ درصد از کسانی که باید خودشان را در پادگانها معرفی میکردند به پادگانها وارد شدند.
صهیونیستها برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی متعدد خود اخیراً دست به حملات موشکی به غزه و سوریه زدهاند. آیا آنها از این رهگذر قادر به مهار بحران داخلی و سرپوش نهادن بر ضعفهایشان هستند؟
صهیونیستها تلاش میکنند با چهارتا موشک پراکنی به نقاط مختلف از راه دور بحران داخلی را به بیرون از مرزها منتقل کنند که در طول ۵۰ سال گذشته رژیم صهیونیستی یکی از عمدهترین کارهایش همین بوده است و قطعاً به نتیجه نمیرسد. آنچه مشخص است و میتوانیم بگوییم این است که جنگهای ۵۲ روزه به جنگهای دوروزه تبدیل شده و رژیم صهیونیستی بلافاصله در مقابل مقاومت تسلیم میشود.
نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کنیم خودجوشی است و این بدان معناست که جریانهای باسابقهی مقاومت دارند کار خودشان را انجام میدهند و همزمان، جوانان تحت تعالیم فکری و فرهنگی نسل گذشته آمدند جریانهای خودجوشی را ایجاد کردند، جریانهای نوظهوری را ایجاد کردند که رژیم صهیونیستی برای شناسایی آنها هم دچار مشکل شده است. این جریانهای نوظهور از جهت فکری همان آرمان فلسطین، همان تبعیت از جریانهای باسابقه را دارند، اما اقداماتشان، نوع رفتار و رفتار سیاسیشان، نوع کنش گریشان و نوع واکنششان با فشارهای رژیم صهیونیستی با جریانهای باسابقه متفاوت است.
مقامات صهیونیست تاکنون هشدارهای زیادی را در خصوص «فروپاشی این رژیم از درون» دادهاند. بهعنوانمثال میتوان به هشدارهای پیدرپی رئیس رژیم صهیونیستی اشاره کرد. تحقق تئوری فروپاشی از درون در سایه بحرانهای کنونی رژیم صهیونیستی تا چه اندازه قابل تحقق است؟
نباید فراموش کنیم که سالیان سال رژیم صهیونیستی را امنترین نقاط دنیا معرفی میکردند و میگفتند متمدنترین نقاط دنیاست، دموکراتیکترین نقاط دنیاست. حال شخص نتانیاهو میآید به آنها حاکم میشود که دهها پروندهی فساد اخلاقی و مالی دارد؛ و برای فرار از محاکمه دست در قانون قضائی میبرد که اینچنین شهرکنشینان را میشوراند و حتی جایی که عقبنشینی میکند و عذرخواهی میکند و بهگونهای تسلیم میشود در مقابل شهرکنشینان باز هم مردم قبول نمیکنند و به اقدامات ضدکابینه ادامه میدهند که هر هفته جمعیتهای گسترده تا حیاط منزل نتانیاهو هم وارد میشوند تا جایی که بعضی وقتها در بعضی از موارد مجبور هستند که خانوادهی نتانیاهو را شبانه از مسیرهای بیراهه و پنهانی از محل استقرارش خارجش کنند و ببرند به پناهگاه و جای امن.
بنابراین، این وضعیت را هیچکس پیشبینی نمیکرد. مشکلات اقتصادی که آنجا وجود دارد، فقری که به وجود آمده، فاصلهی طبقاتی که آنجا به وجود آمده و فرار سربازان، فرار نیروهای نظامی، عدم پاسخگویی به فراخوان یگانهای نظامی، همه بحرانهایی است که صهیونیستها با آنها مواجه بوده و هستند. وضعیت بهگونهای تبدیل شده است که رژیم صهیونیستی بنا به گفتهی مقامات ارشد و باسابقهی این رژیم ۸۰ سالگی خودش را هم نمیبیند.
این مسئله که گفته میشد برای نابودی رژیم صهیونیستی یک جنگ تمامعیار نیاز است، دیگر مطرح نیست. امروز این مسئله کاملاً ثابت شده است که فروپاشی از درون به دلیل بیهویتی، به دلیل بیانگیزگی، به دلیل عدم رسیدن به آرزوها و آرمانهای تعیینشده، قریبالوقوع است.
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با آقای سید رضا صدرالحسینی کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقهی غرب آسیا به بررسی دلایل ضعف و به پایان رسیدن قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی پرداخته است.
طی سالهای اخیر قدرت گروههای مقاومت فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی بیشازپیش افزایش یافته است بهگونهای که صهیونیستها کمتر جرئت تجاوز نظامی علیه فلسطینیان را پیدا میکنند و اگر هم دست به چنین کاری بزنند با پاسخ سخت مقاومت مواجه میشوند. مصادیق تقویت قدرت مقاومت فلسطین در برابر نابودی بازدارندگی رژیم صهیونیستی را در چه مصادیقی میتوان دید؟
موضوع بروز شدن و افزایش توان مقاومت جزو موضوعات و مسائلی است که در همین ایام اخیر خود را نشان داد و رخنمایی کرد. از نشانههای افزایش توانمندی مقاومت برخورداری از موشکهای نقطه زن است. در گذشته وقتی از غزه موشکی شلیک میشد به یکفاصله نسبتاً قابلتوجهی از نقطه موردنظر برخورد میکرد اما در سالهای اخیر رژیم صهیونیستی کاملاً مشاهده کرده است که این موشکها نقطه زن هستند و مستقیماً به مکانها و محلهای راهبردی شهرهای موردنظر مقاومت، به پمپبنزینها، به مراکز تولید برق، نیروگاههای محلی و استانی برخورد میکنند.
در همین ایام اخیر در فاصله بسیار کوتاهی از حمله هواپیماهای متجاوز رژیم صهیونیستی به غزه ـ شاید کمتر از چند دقیقه ـ توانمندی مقاومت فلسطین را مشاهده کردیم، زیرا مقاومت از غزه بهوسیله موشکهای خود مراکزی در رژیم صهیونیستی را مورد آسیب قرار داد و این نشاندهنده آمادگی و توانمندی بیشتر آن است.
نکته بعدی میثاقی است که در سال گذشته بین مجموعه فرماندهان مقاومت و سید حسن نصرالله در لبنان بسته شد و طی یک اجلاس ۷۲ ساعته میثاق نامهای تهیه شد و در بیانیه آن بر لزوم همکاریهای همهجانبه گروههای جهادی و مقاومتی در برابر رژیم صهیونیستی تأکید شد. آمادهسازی چنین میثاق نامهای نیز خود یکی از مؤلفههای قدرت مقاومت محسوب میشود. نمونه دیگر افزایش قدرت مقاومت در اواخر سال ۲۰۲۲ نمایان شد؛ یعنی زمانی که عملیاتهای مقاومت در خیابانهای تلآویو به وقوع پیوست و رژیم صهیونیستی به دنبال آن متحمل آسیبهای امنیتی جدی شد.
همچنین به دلیل همین شرایط نابسامان داخلی رژیم صهیونیستی، فراخوانی توسط جریانهای تندرو برای جوانان صادر و اعلام شد: «جوانان بیایند؛ آنها که آموزش ندیدند آموزش ببینند و آنهایی که آموزش دیدند، تسلیح بشوند». هدف از صادر کردن فراخوان این بود که غاصبان صهیونیست را تسلیح کنند. این نشاندهنده آن است که رژیم صهیونیستی بهشدت در حوزه امنیتی از مقاومت ضربه خورده است و اکنون بر آن شده است تا با تسلیح شهرکنشینان، آنها را در برابر مقاومت قرار دهند. تمامی آنچه بدان اشاره شد، نشاندهنده تقویت و بروز شدن توانمندی مقاومت است.
حدود ۹ سال پیش رهبر انقلاب از تسلیح کرانه باختری مانند غزه بهعنوان یک راهبرد اصلی برای کمک به فلسطین یاد کردند و اکنون نیز عملیاتهای مسلحانه مستمر در این منطقه در مقایسه با گذشته بهشدت افزایشیافته است. به نظر شما آیا میتوان تشدید عملیاتهای مقاومتی در کرانه باختری را در راستای موفقیت راهبرد تسلیح کرانه باختری قلمداد کرد؟
در سال ۲۰۲۲، خود شهر تلآویو و نه حومهاش، بلکه خیابانهای اصلی آن دچار آسیبهای امنیتی جدی شدند. قبلاً این خیابانها تا صبح علیالطلوع به عنوان مکانهای امن برای تفریح در رستورانها و مراکز تفریحی شناخته میشدند، اما حالا غاصبان صهیونیست به آسانی در این مکانها آسیب دیدند.
امروز، جوانان مقاومتی که همگی در دوران تسلط رژیم صهیونیست بزرگ شده و در اردوگاههای رژیم صهیونیست زندگی میکنند، با تفکر مقاومت بزرگ شدهاند. آن ها از زمان تولد تا دوران تحصیل خود در دانشگاه های رژیم صهیونیستی، تحت نظارت صهیونیستها بودهاند. این جوانان عرب که در اردوگاههای رژیم صهیونیست زندگی میکنند، با تلاش و تحمل سختیهای فراوان، به فرهنگ مقاومت دست یافته و به عنوان نماد مبارزات مردم فلسطین شناخته میشوند.
بنابراین، آن خوابی را که دیده بودند که نسل سوم و چهارم به دلیل تعلیم و تربیتشان، کتابهای درسیشان، مهدکودکشان، کارتنهایشان، تلویزیونهایشان، اساتیدشان، معلمانشان، هیچ آرمانی از فلسطین برایشان باقی نمیماند و در فضای کنونی دیگر هیچکس از مقاومت حرفی نمیزند، تعبیر نشد. این نشان میدهد که جوانان اردوگاهها در مناطق ۴۸ و نیز در کرانه باختری و در قدس شریف، دیدگاه و تفکر مردم غزه را دارند ؛ یعنی کاملاً انقلابی، کاملاً مقاومتی، کاملاً ضدّصهیونیسم که آمادهی عملیاتهای مختلف هستند.
فلسطین که روزی تحت زعامت یاسر عرفات معاهده ننگین اسلو را به امضاء رساند امروز به مهد گروههای مقاومت تبدیل شده است؛ این گروهها با انجام عملیاتهای مقاومتی، صهیونیستها را بهشدت آشفته ساختهاند. این بدان معناست که فلسطین امروز تفاوت زیادی با فلسطین حدود ۳۰ سال پیش پیدا کرده است. این مسئله را چطور ارزیابی میکنید؟
در دههی ۷۰ شمسی فلسطین را داشتند میفروختند و در پیمان اسلو و در پیمان ماستریخت (پیمان اتحادیه اروپا) همهی آرمانهای فلسطین را در زیر پا داشتند له میکردند، اما نهتنها این اتفاق رخ نداد بلکه امروز انتفاضهها از سنگ به موشک تبدیل شده است.
امروز تفکر مقاومت نه در غزهی مظلومِ محاصرهشده، نه در جریانهای اسلامی حماس و جهاد، نه در گردانهای الاقصی، نه در گردانهای قدس، بلکه در مناطق مختلفی که فلسطینیها در سرزمین اشغالی حضور دارند در کرانه در قدس شریف در مناطق ۴۸ تمام اینها مقاومتی هستند.
این مقاومت گروههای اسلامی و جوانان فلسطینی چه تأثیری بر اوضاع داخلی رژیم صهیونیستی گذاشته است؟
شرایط طوری شده که امروز مهاجرین تازهوارد یهودی که با دورنمایی از بهشت آمده بودند در سرزمینهای اشغالی چنان بلایی سر مقامات ارشد رژیم صهیونیستی آوردهاند که سران رژیم مستأصلاند و نمیدانند چه بکنند. از مجموعهی جغرافیایی تحت اشغال رژیم صهیونیستی که سه میلیون نفر هست در یکشب نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر و در شبهای دیگر بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر مردم میآیند و اعتراض دارند، اعتراضهای جدی دارند، راهها را میبندند با پلیس درگیر هستند و مخالفت میکنند با سران رژیم.
در فرودگاهها برای مهاجرت معکوس شرایطی پدید آمده که امکان پروازها کاهش پیدا کرده است و رژیم صهیونیستی در بعضی از کشورهای اروپایی، بانفوذی که دارد اعلام کرده بچههای مهاجر، خانوادههای مهاجر از رژیم صهیونیستی را در مدارس ثبتنام نکنند تا اینها مهاجرت نکنند. هدف تلآویو این است که مهاجران از ترس بیمدرسهماندن بچههایشان در سرزمینهای اشغالی باقی بمانند. این وضعیت کنونی است که رژیم صهیونیستی به آن دچار شده. در حقیقت در بیسابقهترین شرایط، ارتش رژیم صهیونیستی اعلام میکند بیش از ۶۰ درصد نیروهای نظامی ارتش مجبورند در مناطق مختلف در شهرها مأموریت انجام بدهند یعنی در مقابل با تظاهرات و نیز در مقابل با اقدامات مقاومتی و این شکنندگی مرزها را نشان میدهد. این ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی را نشان میدهد.
آنچه امروز توانسته کمر رژیم صهیونیستی را بشکند جریانهایی است که به آنها عرین الاُسود یا شیران بیشه میگویند. میخواستند منطقه را به وضعیتی برسانند که هیچکس جرئت مقابله با رژیم صهیونیستی نداشته باشد اما عرین الاسود امروز میآیند و با نام شیران بیشه، شیران مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی میایستند و این توان را از خودشان نشان میدهند؛ این موضوع چه در آمریکا، چه در رژیم صهیونیستی برای تحلیلگران بسیار دشوار است بفهمند که این نسل جوان مقاومتی از کجا آمد. چگونه این شیران بیشه، این شیران جوان توانستند در یک مدت کوتاهی اینچنین شیرازههای اقتدار نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی را در سرزمینهای اشغالی به چالش جدی بکشند.
درحال حاضر همه شواهد و قرائن حاکی از آن هستند که رژیم صهیونیستی به یک رژیم بحرانزده تبدیل شده است؛ کما اینکه رهبر انقلاب در روز عید فطر با اشاره به افول تدریجی رژیم غاصب گفتند: این افول که از چند سال قبل آغاز شده است، اکنون سرعت یافته است. ارزیابی شما از بحرانهایی که امروز گریبانگیر صهیونیستها شده است، چیست؟
واقعیت این هست که رژیم صهیونیستی در طول هفتادسال گذشته شرایطی به این شکنندگی در خود ندیده است. شکنندگی که امروز در حوزههای مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی نظامی و امنیتی برای رژیم صهیونیستی وجود آمده موضوعاتی است که خواب را از چشمان مقامات ارشد این رژیم و صهیونیستهای دوآتشه در سراسر دنیا ربوده است. در حقیقت اتفاقاتی که در سالهای اخیر افتاده نمونهی آن در طول هفتادسال گذشته مشاهده نشده است. از جمله این اتفاقات میتوان به عدم موفقیت کنست برای تعیین یک کابینه مستقر، عدم امکان ایجاد اتحاد بین جریانهای سیاسی و نیز به وجود آمدن مشکلات عدیده بین سیاسیون و مذهبیون در سرزمینهای اشغالی اشاره کرد. در طول نزدیک به چهار سال، چهار نخستوزیر در این رژیم عوض میشوند و علیرغم همهی کمکهایی که صهیونیسم بینالملل به این رژیم کرده و ادامهدار هست آنها نتوانستند یک کابینه مستقل را که بتواند مشکلات موجود در این سرزمینها را مرتفع کند، ایجاد نمایند.
چندگانگی که امروز در حوزهی مسائل اجتماعی در این رژیم مشاهده میشود، دلیل بیهویتی است که ساکنین این سرزمین به آن دچار شدند. فرار نیروهای نظامی در طول هفتادسال گذشته بیسابقه بوده که در این ایام این اتفاق افتاده است. یکی دیگر از اتفاقات مهمی که رخ داد عدم حاضر شدن سربازان برای گذراندن دوران سربازی بود. بر اساس آمارهای سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ که از ارتش درز پیدا کرد، در فراخوانهایی که ارتش صادر میکرد کمتر از ۴۵ درصد از کسانی که باید خودشان را در پادگانها معرفی میکردند به پادگانها وارد شدند.
صهیونیستها برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی متعدد خود اخیراً دست به حملات موشکی به غزه و سوریه زدهاند. آیا آنها از این رهگذر قادر به مهار بحران داخلی و سرپوش نهادن بر ضعفهایشان هستند؟
صهیونیستها تلاش میکنند با چهارتا موشک پراکنی به نقاط مختلف از راه دور بحران داخلی را به بیرون از مرزها منتقل کنند که در طول ۵۰ سال گذشته رژیم صهیونیستی یکی از عمدهترین کارهایش همین بوده است و قطعاً به نتیجه نمیرسد. آنچه مشخص است و میتوانیم بگوییم این است که جنگهای ۵۲ روزه به جنگهای دوروزه تبدیل شده و رژیم صهیونیستی بلافاصله در مقابل مقاومت تسلیم میشود.
نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کنیم خودجوشی است و این بدان معناست که جریانهای باسابقهی مقاومت دارند کار خودشان را انجام میدهند و همزمان، جوانان تحت تعالیم فکری و فرهنگی نسل گذشته آمدند جریانهای خودجوشی را ایجاد کردند، جریانهای نوظهوری را ایجاد کردند که رژیم صهیونیستی برای شناسایی آنها هم دچار مشکل شده است. این جریانهای نوظهور از جهت فکری همان آرمان فلسطین، همان تبعیت از جریانهای باسابقه را دارند، اما اقداماتشان، نوع رفتار و رفتار سیاسیشان، نوع کنش گریشان و نوع واکنششان با فشارهای رژیم صهیونیستی با جریانهای باسابقه متفاوت است.
مقامات صهیونیست تاکنون هشدارهای زیادی را در خصوص «فروپاشی این رژیم از درون» دادهاند. بهعنوانمثال میتوان به هشدارهای پیدرپی رئیس رژیم صهیونیستی اشاره کرد. تحقق تئوری فروپاشی از درون در سایه بحرانهای کنونی رژیم صهیونیستی تا چه اندازه قابل تحقق است؟
نباید فراموش کنیم که سالیان سال رژیم صهیونیستی را امنترین نقاط دنیا معرفی میکردند و میگفتند متمدنترین نقاط دنیاست، دموکراتیکترین نقاط دنیاست. حال شخص نتانیاهو میآید به آنها حاکم میشود که دهها پروندهی فساد اخلاقی و مالی دارد؛ و برای فرار از محاکمه دست در قانون قضائی میبرد که اینچنین شهرکنشینان را میشوراند و حتی جایی که عقبنشینی میکند و عذرخواهی میکند و بهگونهای تسلیم میشود در مقابل شهرکنشینان باز هم مردم قبول نمیکنند و به اقدامات ضدکابینه ادامه میدهند که هر هفته جمعیتهای گسترده تا حیاط منزل نتانیاهو هم وارد میشوند تا جایی که بعضی وقتها در بعضی از موارد مجبور هستند که خانوادهی نتانیاهو را شبانه از مسیرهای بیراهه و پنهانی از محل استقرارش خارجش کنند و ببرند به پناهگاه و جای امن.
بنابراین، این وضعیت را هیچکس پیشبینی نمیکرد. مشکلات اقتصادی که آنجا وجود دارد، فقری که به وجود آمده، فاصلهی طبقاتی که آنجا به وجود آمده و فرار سربازان، فرار نیروهای نظامی، عدم پاسخگویی به فراخوان یگانهای نظامی، همه بحرانهایی است که صهیونیستها با آنها مواجه بوده و هستند. وضعیت بهگونهای تبدیل شده است که رژیم صهیونیستی بنا به گفتهی مقامات ارشد و باسابقهی این رژیم ۸۰ سالگی خودش را هم نمیبیند.
این مسئله که گفته میشد برای نابودی رژیم صهیونیستی یک جنگ تمامعیار نیاز است، دیگر مطرح نیست. امروز این مسئله کاملاً ثابت شده است که فروپاشی از درون به دلیل بیهویتی، به دلیل بیانگیزگی، به دلیل عدم رسیدن به آرزوها و آرمانهای تعیینشده، قریبالوقوع است.