«مستعد ضربه!» این عبارت دو کلمه‌ای عصاره حرف‌های بسیاری از تحلیلگران سیاسی و امنیتی است که این روزها اوضاع رژیم صهیونیستی را در سرزمین‌های اشغالی رصد می‌کنند. ارتباطی هم ندارد که این تحلیل‌گران همراستای با رژیم صهیونیستی باشند یا مخالف با آن. حجم سنگین واقعیت در حال تحمیل آوار نتایج خود روی تحلیل‌هاست. حدود یک ماه قبل بود که رئیس رژیم صهیونیستی سخنانی بر زبان راند که برای خیلی‌ها شاید به معنای رقابت‌های سیاسی و حزبی درون رژیم تعبیر شد. حالا با گذشت نزدیک به ۴۰ روز از آن سخنان، معنای جملاتی که بر زبان اسحاق هرتزوگ جاری شده بود بیشتر نمایان می‌شود: "ما در سخت‌ترین لحظات تجربه شده در اسرائیل زندگی می‌کنیم و همه ما از ته قلب می‌دانیم که این بحران برای ما یک خطر داخلی محسوب می‌شود. این بحران تهدیدگر استحکام داخلی و همبستگی اسرائیلی است که بسیار بسیار خطرناک است." 

هرتزوگ با اشاره به اتفاقاتی که رژیم با آن دست به گریبان است و باعث به خیابان آمدن صدها هزار نفر از ساکنان اراضی اشغالی شده ،می‌گوید: "این امر می‌تواند ما را به پرتگاه سختی بکشاند یا اینکه در مقابل از طریق توافق به راهکاری دست‌یابیم." این شکاف و اختلافات میان جریان‌های مختلف درون رژیم به حدی رسیده است که صدای اعتراض مسئولان سابق و فعلی امنیتی صهیونیست‌ها را هم به رسانه‌‌های عمومی کشانده است.  تامیر پاردو از مسئولان پیشین موساد، اوضاع داخلی صهیونیست‌ها را چنان دیده که با همه محافظه‌کاری‌های مرسوم مسئولان و رسانه‌ای صهیونیستی آشکارا گفته است: "فروپاشی ما نیاز به ایرانی‌ها ندارد و ما هم اکنون در فاجعه در حال شکل‌گیری هستیم."

وضعیت نمی‌تواند بدتر از این باشد!
این موضوع محدود به مسئولان فعلی و سابق رژیم نمانده و در رسانه‌ها و مطبوعات صهیونیستی نیز  بحث‌های مبسوطی را به خود اختصاص داده است. روزنامه صهیونیستی هاآرتص با اشاره به وضعیت این روزهای سیاسی و امنیتی رژیم، شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی را هم به آن اضافه کرده و می‌نویسد: "وضعیت اسرائیل نمی‌تواند بدتر از این باشد... اکنون، ما احتمالا با یک طوفان تمام عیار روبرو هستیم، طوفانی که سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل ماه‌هاست درباره آن هشدار می‌دهند، درباره یک جنگ چند جبهه‌ای. برای تصور این که ایران، حزب الله و حماس باید با چه لذتی به هرج و مرج در اسرائیل نگاه کنند، نیازی به خلاقیت نیست."

اما ادامه این گزارش در نهایت به همان گزاره‌ای ختم می‌شود که این روزها از زبان بسیاری از تحلیلگران درون رژیم صهیونیستی درباره آینده آن بر زبان جاری است: "چرا از آن سوء استفاده نکنند؟ هر درگیری قدرت بازدارندگی اسرائیل را بیشتر تضعیف می‌کند و موجب فرسایش جایگاه بین‌المللی آن می شود.لذا باید گفت تنها رژیمی که احتمالاً به زودی در منطقه تغییر خواهد کرد اسرائیل است، نه تهران!" این اظهارات رسانه‌ای شده هرچند عمق اختلافات سیاسی درون رژیم را به تصویر می‌کشد اما وقتی در کنار بعضی واقعیات مانند معکوس شدن روند مهاجرت یهودیان نقاط مختلف دنیا به رژیم صهیونیستی قرار می‌گیرند، امواج معنادارتری از وضعیت متزلزل درون سرزمین‌های اشغالی ساطع می‌کنند.

اوج گرفتن مهاجرت معکوس
در چند سال گذشته مهاجرت یهودیان  روندی معکوس در پیش گرفته و میزان یهودیانی که سرزمین‌های اشغالی را به قصد دیگر نقاط دنیا برای همیشه ترک می‌کنند نسبت به یهودیانی که وارد این سرزمین‌ها می‌شوند پیشی گرفته و حتی براساس برخی گزارش‌ها دو برابر شده است. این گزاره یعنی به ازای هر یهودی که وارد سرزمین‌های اشغالی می‌شود دو نفر از آن خارج می‌شوند. ناپایداری و تزلزل حکومت عنکبوت‌گونه حاکم بر سرزمین‌های اشغالی امروز بیش از هر زمان دیگری خود را به رخ تحلیلگران می‌کشد.

در چنین نگاهی است که سخنان اخیر رهبر انقلاب اسلامی درباره وضعیت صهیونیست‌ها معنادارتر می‌شود: «و امّا رژیم صهیونیستی  ــ که او هم دشمن دیگر ما است ــ در عمر هفتادوپنج‌ساله‌ی خودش هرگز گرفتاری‌های هولناکی مثل امروز نداشته. اوّلاً «تزلزل سیاسی»؛ در چهار سال، چهار نخست‌وزیر عوض کردند... یعنی آن‌قدر ضعیف میشوند که مثل انحلال است. دوقطبی شدیدی در سرتاسر رژیم جعلی وجود دارد؛ [اگر] الان ملاحظه کنید ــ بحث فلسطینی‌ها جدا است ــ بین خودشان دو قطبی است؛ این تظاهراتِ صدهزار نفری و دویست‌هزار نفری و بیشتر در تل‌آویو و در شهرهای مختلف دیگر، نشانه‌ی این است... مقامات خودشان به طور مرتّب و پی‌درپی هشدار میدهند که فروپاشی نزدیک است... همه‌ی آنها میگویند که فروپاشی ما نزدیک است؛ ما به هشتاد سالگی نمیرسیم.» ۱۴۰۲/۱/۱۵

مقاومت سرفراز
تضعیف و تزلزل داخل رژیم اما هنوز یک سمت ماجراست. سوی دیگر ماجرا گروه‌های پرشمار و کوچک و بزرگ مقاومت فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، یمن و در کنار همه اینها  پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران  و نقش آفرینی منحصر به فرد آن در جبهه مقاومت است. قدرت  جبهه مقاومت اسلامی با چند دهه گذشته به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. در حال حاضر مجموعه گروه‌های  این جبهه رژیم صهیونیستی را  از سه طرف در محاصره خود قرار داده‌اند.

رژیمی که روزی در یک جنگ شش روزه، نسخه ائتلاف ارتش‌های عربی را در هم پیچید حالا در برابر گروه‌های مقاومت مانند جهاد اسلامی یا حماس در غزه  با نهایت محافظه‌کاری عمل  می‌کند تا تعادل لرزان امنیتی حاکم بر رژیم بر هم نخورد. مقاومت امروز بجای سنگ به موشک مجهز است و فلسطین که روزگاری نظاره‌گر ننگ قراردادهایی چون اسلو بود، حالا  شاهد عملیاتهای شیرمردان عرین‌الاُسود علیه دشمن غاصب است.

حزب‌الله سرفراز در شمال سرزمین‌های اشغالی تبدیل به یک قدرت مهم شده است. ارتش عبری که ۴۰ سال قبل به محض اراده، طی چند ساعت به محلات مرکزی بیروت می‌رسید، حالا و  به اذعان تحلیلگران صهیونیست به هیچ وجه توان درگیری با مقاومت لبنان را ندارد و در صورت پیش آمدن چنین رخدادی، رگ حیات رژیم برای همیشه قطع خواهد شد.

نقشه‌ای که استکبار به رهبری آمریکا برای عراق و سوریه کشیده بود و در صورت موفقیتش، یک کشور ثالث بین سوریه و عراق ایجاد شده و عملا جغرافیای منطقه را به نفع صهیونیست‌ها تغییر میداد ، بعد از یک دهه با تلاش جمهوری اسلامی ایران و فرماندهی میدانی شهید حاج قاسم سلیمانی و اراده و همت جوانان کشورهای منطقه با شکست مواجه شده است. محور مقاومت نه تنها تضعیف نشده بلکه با اتکا به ظرفیت‌های درونی خود، منافع رژیم را بیش از هر زمان دیگری تهدید می‌کند.

جمهوری اسلامی  نیز با خنثی شدن همه‌جانبه عموم کلان‌پروژه‌هایی که برای مهار قدرت ایران طراحی شده بود از تحریم گرفته تا ترور، اقدامات پارتیزانی، ایجاد ناامنی و طراحی اغتشاشات میدانی و به میدان آمدن امپراتوری رسانه‌ای استکبار، حالا قدرتمندتر از ۱۰ سال گذشته به پشتیبانی جبهه مقاومت مشغول است با این تفاوت که برخلاف یکی دو دهه قبل، نظامیان آمریکایی هم در مرزهای شرقی و غربی‌اش حضور خارجی ندارند. حالا شاید بهتر بتوان عبارات دو گزاره‌ای ابتدا متن را درک کرد که  چرا  رژیم صهیونیستی بیش از گذشته"مستعد ضربه" شده است.

آینده روشن مقاومت
بدون شک «هم‌افزایی مسلمین بر محور قدس شریف، کابوس دشمن صهیونیست و حامیان آمریکایی و اروپایی آن است... [که]دو عامل مهم، تعیین‌کننده‌ی آینده است: اوّل ـ و مهم‌تر ـ تداوم مقاومت در داخل سرزمین‌های فلسطین و تقویت خطّ جهاد و شهادت، و دوّم، حمایت جهانی دولتها و ملّتهای مسلمان در سراسر جهان از مجاهدان فلسطینی.» ۱۴۰۰/۲/۱۷

امروز ضعف داخلی و گسل‌های سیاسی و فرسایش رژیم صهیونیستی و از سوی دیگر تجهیز روز افزون جریان مقاومت و حمایت آزادی خواهان جهان از مردم مظلوم فلسطین، نوید بخش روزهای روشن برای تحقق آرمان قدس شریف است. آرمانی که برای تحقق نیازمند وحدت جهان اسلام، عزم دولت‌های مسلمان در پشتیانی از ملت فلسطین، پیوند خوردن مجاهدت در غزه با کرانه غربی و یکپارچگی جهاد ملت فلسطین و تلاش برای افشای چهره کریه و جنایت کار رژیم صهیونیستی برای عموم مردم جهان است که  برای تحقق این موارد مهم، روز قدس، نقش ویژه‌ای دارد.

روز قدس «یک روزِ به معنای حقیقی کلمه، بین‌المللیِ اسلامی» ۱۳۹۰/۶/۲ «روز امت اسلامی... و نشان‌ دهنده‌ی صف‌‌بندی حق و باطل، صف ‌بندی عدل در مقابل ظلم است.» ۱۳۸۸/۶/۲۹