1402/01/16
دیدار شاعران ۱۴۰۲
شعرخوانی آقای غلامرضا کافی
![https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif)
![https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif)
![](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif)
میخواهم این که آینهی جان ببینمت
کاری مکن که آینهگردان ببینمت
پوشیده باش در دل من، مثل رازِ عشق
باری چه حاجت است نمایان ببینمت
ای گوهر نفیس، نَفَس در هوس مَزن
در پرده باش تا که درخشان ببینمت
زیباییات حَراج، به بازارِ تن مَباد
پوشیده باش تا که فقط جان ببینمت
لطف خداست این که لطیف است خلقتت
حیف است این که بَردهی شیطان ببینمت
گوهر به حُقّهی صدف آسوده خاطر است
ایمن ز حُقّهبازی دوران ببینمت
سخت است بَر تو تا گِرِهِ سُستِ روسَری
میآید این که سخت پشیمان ببینمت
چشم هوس فرا نرود از حصار جسم
تا کی اسیر چشم هوسران ببینمت
دلشورهام فقط نه به موی پریش توست
آشفتهام که باز پریشان ببینمت
زن، زندگی، ظرافت و زیباییات به جا
کِی در مقام شامخ انسان ببینمت
فرق است در ترانهی تاریکِ چَرت خوان،
یا در بیانِ روشن قرآن ببینمت
خواهی که زیر خواهش راعیل له شوی،
یا در شکوه دختر عِمران ببینمت؟
دین هَرزه، چند در پیِ ناقورِ این و آن؟
آزاده باش تا که مسلمان ببینمت
در اختیار توست که دوزخ نشین شوی
یا در بهشت و سبزهی ریحان ببینمت
گُردآفریدِ عصر تویی، دخت نامدار!
بر تارکِ تَبارکِ ایران ببینمت
ای دختر عزیز من ای غنچهی بهار!
چون بوی گل درآی که پنهان ببینمت
ای گل به لالههای وطن خیره شو مباد
شرمندهی مرام شهیدان ببینمت
![*](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_2.gif)