1402/01/15
در گفتگو با استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی مطرح شد
مهار تورم در گرو سیاستهای مناسب ارزی


رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با دکتر حسین صمصامی، استاد گروه اقتصاد دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی که در دولت نهم هم مدتی بهعنوان سرپرست وزارت امور اقتصادی و دارایی مشغول به فعالیت بود به بررسی محورهای اقتصادی این دیدار پرداخته است.




رابطه بین تورم و بیکاری و همچنین رابطه بین رشد و تورم یک رابطه منفی است. تورمهای بالا، رشد اقتصادی را کم میکنند، چون سرمایهگذاری را کاهش میدهند؛ چراکه وقتی تورم بسیار بالا اتفاق میافتد سرمایهگذاری کاهش پیدا میکند و پول به سمت تولید نمیرود. در شرایط بیثباتی معمولاً سرمایهگذاران در بخشهای واقعی و تولیدی سرمایهگذاری نمیکنند و این به لحاظ نظری ثابتشده است. به همین سبب رهبر انقلاب فرمودند مهار تورم، رشد تولید؛ زیرا لازمه رشد تولید، مهار تورم است.


وقتی نرخ ارز از هزار تومان در سال ۱۳۹۰ به ۴۵ هزار تومان و بیشتر میرسد، با توجه به اینکه تولید ما وابسته به نهادههای وارداتی و کالاهای سرمایهای است، درنتیجه افزایش نرخ ارز، هزینههای تولید بالا میرود و افزایش هزینه تولید، قیمت کالاها را بالاتر میبرد که این امر موجب سفتهبازی و دلالی در بازار میشود و نقدینگی از مسیر صحیح خودش منحرفشده و دلالی و سفتهبازی در بازار ارز و سکه رخ میدهد و به دنبال آن مجدداً افزایش هزینههای تولید و ایجاد تورم رخ خواهد داد.
در شرایط موجود، اصلیترین عامل تورم در اقتصاد ما بهویژه در کوتاهمدت، نرخ ارز است و اگر به این موضوع توجه نشود، سیاستهایی که نوشته میشوند چندان سیاستهای موفقی نخواهند بود.
افزایش نرخ ارز برای تولید، تولیدکننده را با کمبود نقدینگی مواجه میسازد و یک شوک منفی تولید بهحساب میآید و از طرف دیگر، قیمت کالاها را افزایش میدهد و وقتی قیمت کالاهای قاچاق افزایش پیدا کند، تقاضا برای بازار آزاد ارز که طبق قانون قاچاق است، دوباره بالا میرود و درنهایت نرخ ارز بالا رفته و متناسب با آن، دولت مجبور میشود نرخ بازار مبادله را بالا ببرد و این یک دور باطل است که سیاستگذار ارزی در آن قرار گرفته و موجب شده افزایش تورم را در پی داشته باشد.


ثانیاً اینکه بانک مرکزی باید اعلام کند تمام واردات کالاهای اساسی و مواد اولیه و کالاهایی که در فرآیند تولید استفاده میشوند و همچنین کالاهای سرمایهای و واسطهای با این نرخ اعمالی انجام میشود؛ به عبارت دیگر، بانک مرکزی فقط یک نرخ را اعلام کند و از آن تبعیت کرده و اعلام کند که همه واردات ما با این نرخ انجام میشود و نرخ بازار آزاد نرخ قاچاق است و با بازار قاچاق ارز هم بهشدت مقابله کند. از طرف دیگر، صادرکننده را ملزم کند ارز خود را وارد کشور کند که این ارز وارد فعالیتهای تولیدی شود.
با اقداماتی که از سوی دولت صورت میگیرد و تنها راه اینکه بتوانیم تورم را در سال ۱۴۰۲ و در شرایط کوتاهمدت کنترل کنیم همین است و اگر این اتفاق نیفتد، قطعاً این موج تورمی را تا پایان سال خواهیم داشت و سیاستهای ارزی ناشی از عوامل دیگر هم تورم را تشدید میکند.
اگر نرخ ارز تثبیت شود و طی سال مقداری نرخ را پایینتر بیاورند، اتفاقی که میافتد این است که اولاً بانک مرکزی سفتهبازی و دلالی را مهار میکند؛ ثانیاً اینکه میتواند نقدینگی را به سمت تولید هدایت کند؛ ثالثاً اینکه تورم را کنترل میکند و وقتی تورم مهار شود، رشد اقتصادی در جامعه را خواهیم داشت.

