1402/01/01
گفتوگو با سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشور ونزوئلا
مبارزه با سلطه ابرقدرتها نقطه اشتراک ما با ملتهای اسپانیولی زبان است
رونمایی از نسخه اسپانیولی کتاب خاطرات دوران مبارزات رهبر انقلاب اسلامی با عنوان «سلول شماره ۱۴» طی مراسمی در شهر کاراکاس پایتخت کشور ونزوئلا و درکنار نمایشگاه فرهنگ دوستی ایران و ونزوئلا به همت فعالان فرهنگی ونزوئلا و اسپانیولیزبانان باحضور شخصیتهای فرهنگی ایران و ونزوئلا برگزار شد.
همزمان با رونمایی از این کتاب در کاراکاس، پیام حضرت آیتالله خامنهای به ملتهای اسپانیولی زبان منتشر شد. رهبر انقلاب در بخشی از این پیام تأکید کردند: «چه نیکو است که ما و شما و همهی ملتهای عدالتخواه با یکدیگر بیشتر آشنا شویم و بیشتر همافزائی کنیم. نیکروزی شما را از خدا میخواهم.»
رسانه KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر ظرفیتهای مشترک بین ایران و ملتهای اسپانیول زبان به ویژه کشور ونزوئلا گفتوگویی با آقای حجتالله سلطانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ونزوئلا داشته است.
مطالعه متن مصاحبه به زبان اسپانیولی
اگر بخواهید رفتار مقاوم ملت ونزوئلا را در شرایطی که از سمت قدرتهای جهانی تحتفشار سیاسی و اقتصادی قرار گرفتهاند تحلیل کنید، ریشههای این روحیه مقاومت را در چه چیزی میبینید؟
رفتارهایی که ملتها دارند متأثر از تفکری است که دارند. یک بخش این تفکر، از همان آموزههای اجتماعی و فرهنگی آن کشور نشئت میگیرد. ما اگر به ریشههای فرهنگی ایران و ونزوئلا بهصورت خاص نگاه بکنیم خیلی جاها ریشههای مشابهی داریم. بهعنوان مثال برادری، نوعدوستی، انساندوستی، فداکاری، مبارزه برای عدالتخواهی اینها چیزهایی است که گفتمان مشترک در هر دو کشور دارد؛ یعنی شما اگر از این ارزشها، واژهها و اصول اخلاقی در ونزوئلا صحبت بکنید انگار که در ایران دارید صحبت میکنید و برای مردم اینجا کاملاً شناخته شده است. همین ارزشهای فرهنگی در رفتار مردم در یک بخش به رأی تبدیل میشود و از دل این رأیها دولتهایی میآیند بیرون که بیانگر تفکرات مردمشان هستند.
ما در خیلی از بنیانهای فکری و ارزشهای اخلاقی و انسانی کاملاً دیدگاههای مشترک با ونزوئلاییها داریم؛ واقعاً هم در همین سالها و در این دوران سخت تحریمها، نوعدوستی این ملت را دیدیم که از آموزههای فرهنگی و دینی ما هم هست ازجمله عبارت الجار ثم الدار.
در همین ونزوئلا در سالهای قبل که واقعاً سالهای سختی بر ونزوئلا گذشت و مردم مقاومت کردند. اینجا در عمل شما میدیدی که اگر چه مردم به سختی زندگی میکردند اما در برنامههای اجتماعی در رفتار مردم باهمدیگر همزیستی و همبستگی دارند و الجار ثم الدار را عملی انجام میدهند. خب این برگرفته از همان ریشهها و ارزشهای مشترکی که داریم.
نزدیکی فرهنگ ایران و ونزوئلا چگونه میتواند وحدت بین دو ملت را برای مقابله با فشارهای بینالمللی و علیه اعمال نفوذ قدرتها افزایش بدهد؟
در عرصههای بینالمللی هم اگر بخواهیم به این ریشههای مشترک بپردازیم، مثالش میشود مقابله با سلطهجویی ابرقدرتها، مبارزه برای حق برابر کشورها فراتر از قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی کشورها، مقابله با زورگویی و حمایت از فلسطین. سیاستهای ونزوئلا در بحث فلسطین برای همه در دنیا مشخص است که همواره جزء حامیان بلاشرط ملت مظلوم فلسطین بودهاند. این برگرفته از همان ارزشهای عدالتخواهی و مبارزه با ظلم مردم ونزوئلا است؛ که خب در بسیاری از این موارد با ارزشهای فکری، فرهنگی، دینی، تمدن ایرآنهمخوانی دارند.
لذا این دو کشور که اینقدر به همدیگر از نظر فکری نزدیکاند قاعدتاً اتحاد، هماهنگی و انسجام بین این دو ملت و در کنارش دو دولت خب عرصه را برای مانور بیشتر در فضاهای بینالمللی، سازمانها و مجامع بینالمللی فراهم میکند و ما بر همین اساس است میبینیم که دو تا از کشورهایی که بدون هیچگونه پیششرطی همواره از مواضع بر حق همدیگر دفاع کردند ایران و ونزوئلا بودند. حتی جاهایی که یک سری کشورهای دیگر با تردید رأی میدادند اما ایران و ونزوئلا همیشه با قاطعیت از مواضع بر حق همدیگر دفاع کردهاند.
در هفته فرهنگی ایران و ونزوئلا که در کاراکاس برگزار شد، کتاب «خون دلی که لعل شد» که به نام «سلول شماره ۱۴» ترجمهشده بود، رونمایی شد، این کتاب میتواند چه تأثیری در ونزوئلا و دیگر کشورهای حوزه لاتین داشته باشد؟
یک جملهی قشنگی آقای ارنس ویگاس وزیر فرهنگ ونزوئلا در روز رونمایی از کتاب گفت و همین یک جمله شاید کافی باشد برای بیان آن اثر و خدمتی که این کتاب میتواند به آمریکای لاتین و به ویژه به ونزوئلا بکند. وزیر فرهنگ ونزوئلا از کتاب بهعنوان کتاب اتمی نام بردند. اتم در دنیا به چیزی معروف است که اگر چه کوچک است اما تبعات و آثار زیادی بهجا خواهد گذاشت. در اینجا آقای ویگاس وزیر فرهنگ یک تعبیر قشنگی را به کار بردند و گفتند که این کتاب با توجه به محتویاتی که درونش نهفته است که سرشار از امید و مبارزه است، برای امپریالیسم خطرناک است.
مبارزه و امید در این کتاب در کنار همدیگر دیده میشود. اگرچه بر رهبر انقلاب و مبارزان دیگر در دوران ستمشاهی، سختیهای زیادی در دوران مبارزه گذشته؛ اما هیچ موقع این امید را از دست ندادهاند، هیچ موقع اعتماد به مردم از دست داده نشده؛ و همیشه آن استقامت و پافشاری بر آن خط مستقیم و عدالتمحورانهای که در مسیر مبارزه قرار دارد وجود داشته است؛ و این منجر به این پیروزی شده. این دقیقاً همان چیزی است که امپریالیسم میخواهد از کشورها بگیرد. آن هویت فرهنگی و باور ملتها به توانمندیای که در درونشان نهفته است که این توانمندی همان باور به ارزشها، باور به اینکه ما میتوانیم، باور به اینکه ما میتوانیم پیشرفت بکنیم، هست که در این کتاب اینها بیان شده است.
آقای ویگاس، وزیر فرهنگ ونزوئلا اشاره کرد که این کتاب وقتی که در ونزوئلا و در منطقه آمریکای لاتین منتشر بشود و مردم با این عبارات و مفاهیم و با این موفقیتها آشنا بشوند و این اگر در ذهن مردم رسوخ بکند، قاعدتاً اثرات و تبعاتی خواهد داشت برای آمریکا که او را خلع سلاح خواهد کرد.
در پیام مکتوب رهبر انقلاب که همراه این کتاب منتشر شد، ایشان به همافزایی و ایجاد شناخت مشترک میان ملتهای عدالتخواه تأکید میکنند. به نظر شما راههای همافزایی و ایجاد شناخت مشترک میان ملتهای عدالتخواه چه است؟
یکی از راههایش همین برنامهای بود که در اسفند با عنوان هفته فرهنگی ایران و ونزوئلا برگزار شد؛ برنامههایی مثل مناسبتهای فرهنگی، هفتههای فرهنگی، نمایشگاههای فرهنگی، برگزاری میزهای مشترک، حضور بیشتر در رسانههای مجازی. یکزمانی تنها شبکههای معروف بینالمللی مثل سیانان و بیبیسی درزمینه اطلاعرسانی، تأثیرگذار بودند اما حالا با توجه به گسترش رسانهها فضا برای افراد، ملتها یا جریانهایی که حرف برای گفتن دارند و منطق برای عرضه دارند بسیار باز شده است. محور مقاومت و ملتهای ستمکشیده، ملتهایی که در راه مبارزه برای تحقق آرمانهایشان بر اساس منافع مشروع خودشان و حق تعیین سرنوشت خودشان هستند، با حضور در این رسانههای گروهی، شناخت متقابل کسب میکنند. تمام اینها عناصر و عوامل یک جریان بزرگتر و یک مکانیسم بزرگتر میتواند باشد که به شناخت بیشتر ملتها از همدیگر کمک بکند؛ و این شناخت قاعدتاً آنهم افزایی را به دنبال خواهد داشت.
با توجه به آرایش جدید دولتهای منتخب در آمریکای لاتین و اتفاقاتی که در آسیا و روسیه افتاده و ارتباط این کشورها باهم، از نظر شما نظم جدید جهانی به چه صورت خواهد بود؟
نظم جدید جهانی که دارند صحبت میکنند به سمت چند قطبی در دنیا دارد حرکت میکند. امروزه دیگر کاملاً محرز و مشخص است که جهان تکقطبی نداریم. سیطرهی آمریکا بر دنیا الان به چالش کشیده شده؛ نهفقط توسط کشورهایی که با آمریکا اختلاف دارند بلکه توسط همپیمانان آمریکا.
ما الان میبینیم در دنیا از یک طرف کشورهایی مثل چین و روسیه که برای خودشان داعیهی قطب جدید دارند تقویت شدهاند و از طرف دیگر شما افزایش پیمانهای منطقهای و سازمانهای منطقهای و بینالمللی را میبینید که اینها هم متشکل از کشورهایی هستند که هر کدام از اینها حرف برای گفتن دارند. بهعنوان مثال پیمان شانگهای و اتحادیهی بریکس که تقریباً نصف بیشتر جمعیت دنیا را شامل میشوند.
جهان چند قطبی به سمت گروهها و جریانهایی حرکت میکند که بیشتر بر اساس منافع متقابل دور هم جمع میشوند. دیگر آن زمانی که یک قدرت برتر خواسته باشد از بالا به پایین به کشورها دیکته بکند در نظام بینالملل از بین رفته و کشورها بر اساس منافع دور هم جمع میشوند که این منافع میتواند منافع مادی و منافع معنوی باشد؛ اما قدرت در بین این کشورها و گروهها دارد پراکنده میشود.
الان قدرت دارد از غرب به شرق منتقل میشود. هم قدرت اقتصادی به شرق رفته، هم جمعیت در شرق متمرکز است و خیلی از ارزشهای انسانی و فرهنگی مرکز تبلور و بروزش در شرق است. مجموع اینها نشان میدهد که جهان چند قطبی در حال شکل گرفتن است.
شاید یکی از معدود ابزارهایی که برای سلطهی آمریکا بهعنوان هژمونی باقیمانده بود بحث برتری دلار و سیستم اقتصادی بود که دلار هم الان در ذخایر ارزی دنیا که نگاه میکنید از ۸۰، ۹۰ درصد چند دههی قبل به زیر ۶۰ درصد رسیده است. برخی از بانکهای آمریکایی دارند ورشکست میشوند؛ و آن تفوق و برتری اقتصادی هم عملاً به چالش کشیده شده است.
آن نفوذ و سلطهی رسانهای که آمریکا با شبکههای اجتماعی داشت هم از بین رفته است. بحث تهاجم فرهنگی با بیداری ملتها به چالش جدی کشیده شده است؛ و هر قسمتش را که نگاه کنی، میبینی دیگر آن قدرتی که یکزمانی خودش را برتر دنیا میدانست عملاً امروزه حرف چندانی برای گفتن ندارد.
بهعنوان آخرین سؤال شما در طول مسئولیت خود بهعنوان سفیر ایران در ونزوئلا با خیلی از مقامات این کشور دیدار داشتید، از این دیدارها خاطراتی دارید که برای مخاطبان ما جذاب باشد؟
ما در ونزوئلا دولتمردانی داریم که دوست کشور و ملت ما هستند؛ کشورهای دوست، همیشه حضرت آیتالله خامنهای را بهعنوان یک شخصیت متمایز میبینند؛ یعنی رهبر انقلاب را ورای دولتها نگاه میکنند. چه مرحوم چاوز و چه آقای مادورو شخصیت رهبر انقلاب را همیشه ورای اینها نگاه میکردند؛ و هر جایی که در موضوعی به مشکل میخوردند که دیگر قابل حل نبود، از ما درخواست داشتند که این را با «آیتاللّه» مطرح بکنید و ایشان حتماً کمک خواهد کرد و این مرتفع خواهد شد. نگاهشان به رهبر انقلاب بهعنوان یاری دهنده و حلال مشکلات بوده است.
اگر من خواسته باشم یک جملهی خاص واقعاً بگویم که کماکان در ذهن من مانده بعد از تقریباً بیست سال، جملهای است که مرحوم چاوز هست در سال ۲۰۰۳ بعد از خرابکاری نفتیای که در ونزوئلا اتفاق افتاده بود و بعد از کودتای نظامی بیان کرد. در آن دوره هم آمریکا دست از خصومت و عناد برنداشته بود و کماکان تلاش میکرد که دولت آقای چاوز را سرنگون بکند. لذا با به کارگیری عوامل خودفروختهای که آن موقع در شرکت نفت ونزوئلا بودند یک اعتصابات و خرابکاریهای نفتی اینجا راه انداختند که کشور را واقعاً فلج کرد؛ و ونزوئلا برای اولین بار مجبور به واردات بنزین شد. یک اوضاع بسیار سختی در ونزوئلا بود. خب اینها از کشورهای دوست ازجمله جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک کردند. بلافاصله یک هیئتی آمدند و اینجا مذاکراتی انجام شد و قرار شد در برخی حوزهها که ایران میتواند به اینها کمک بکنند. من خاطرم هست که رئیس هیئت در موقع خداحافظی در کاخ ریاست جمهوری با آقای چاوز گفت که بنده بهزودی برمیگردم ایران و با رهبر انقلاب هم دیدار خواهم داشت. شما صحبتی، پیامی برای ایشان ندارید.
آقای چاوز با تمام احساس دست این مقام ما را گرفت و گفت که به امام خامنهای سلام برسانید مشتش را هم همین جور گذاشت روی قبلش. گفت به ایشان بفرمایید من اگر میتوانستم قلبم را در بیاورم و به ایشان هدیه بدهم حتماً این کار را میکردم.
اینها همه چیزهایی هست که در تاریخ ثبت شده و اینکه میگویم بیانگر آن مقام والای رهبر انقلاب بوده که همیشه اینها به آن اذعان داشتند و همیشه به او احترام و توجه داشتند؛ و بهعنوان کسی که حلال مشکلات آنها خواهد بود در زمانهای سخت.
نمونه دیگر یاریرسانی ایران به ونزوئلا را در سال ۲۰۲۰ دیدیم که ونزوئلا داشت از نظر کمبود بنزین با مشکلات بسیار جدیای مواجه میشد و حتی در آن سال ۲۰۲۰ که من هم آنجا سفیر بودم و مکاتبات و ارتباطات را دنبال میکردیم برای اینکه آن نفتکشهای ایران به سمت ونزوئلا اعزام بشود، شخص آقای مادورو با بنده تماس گرفت و ضمن بیان اهمیت این برههی زمانی و کاری که میخواهد انجام بشود و ایشان مرتب تأکید داشت که شما حتماً این مطلب را به آیتالله خامنهای منعکس بکنید و من مطمئنم که با کمک ایشان این کار انجام خواهد شد؛ که خب الحمدلله دیدیم که باهمت مقامات ذیربط در ایران و همهی دوستانی که دستاندرکار بودند یک حماسهی ملی برای جمهوری اسلامی ایران ثبت شد و بر خلاف تهدیدهای آمریکا و در جلوی چشم ناوهای جنگی آمریکا کشتیهای ایران با پرچم برافراشتهی مقدس جمهوری اسلامی ایران آن افتخار آفریده شد؛ و این دستاورد نه تنها بنزین بلکه من میگویم شرف، افتخار، عزّت و غرور ایران و ملت ایران را به آمریکای لاتین رساند.
همزمان با رونمایی از این کتاب در کاراکاس، پیام حضرت آیتالله خامنهای به ملتهای اسپانیولی زبان منتشر شد. رهبر انقلاب در بخشی از این پیام تأکید کردند: «چه نیکو است که ما و شما و همهی ملتهای عدالتخواه با یکدیگر بیشتر آشنا شویم و بیشتر همافزائی کنیم. نیکروزی شما را از خدا میخواهم.»
رسانه KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر ظرفیتهای مشترک بین ایران و ملتهای اسپانیول زبان به ویژه کشور ونزوئلا گفتوگویی با آقای حجتالله سلطانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ونزوئلا داشته است.
مطالعه متن مصاحبه به زبان اسپانیولی
اگر بخواهید رفتار مقاوم ملت ونزوئلا را در شرایطی که از سمت قدرتهای جهانی تحتفشار سیاسی و اقتصادی قرار گرفتهاند تحلیل کنید، ریشههای این روحیه مقاومت را در چه چیزی میبینید؟
رفتارهایی که ملتها دارند متأثر از تفکری است که دارند. یک بخش این تفکر، از همان آموزههای اجتماعی و فرهنگی آن کشور نشئت میگیرد. ما اگر به ریشههای فرهنگی ایران و ونزوئلا بهصورت خاص نگاه بکنیم خیلی جاها ریشههای مشابهی داریم. بهعنوان مثال برادری، نوعدوستی، انساندوستی، فداکاری، مبارزه برای عدالتخواهی اینها چیزهایی است که گفتمان مشترک در هر دو کشور دارد؛ یعنی شما اگر از این ارزشها، واژهها و اصول اخلاقی در ونزوئلا صحبت بکنید انگار که در ایران دارید صحبت میکنید و برای مردم اینجا کاملاً شناخته شده است. همین ارزشهای فرهنگی در رفتار مردم در یک بخش به رأی تبدیل میشود و از دل این رأیها دولتهایی میآیند بیرون که بیانگر تفکرات مردمشان هستند.
ما در خیلی از بنیانهای فکری و ارزشهای اخلاقی و انسانی کاملاً دیدگاههای مشترک با ونزوئلاییها داریم؛ واقعاً هم در همین سالها و در این دوران سخت تحریمها، نوعدوستی این ملت را دیدیم که از آموزههای فرهنگی و دینی ما هم هست ازجمله عبارت الجار ثم الدار.
در همین ونزوئلا در سالهای قبل که واقعاً سالهای سختی بر ونزوئلا گذشت و مردم مقاومت کردند. اینجا در عمل شما میدیدی که اگر چه مردم به سختی زندگی میکردند اما در برنامههای اجتماعی در رفتار مردم باهمدیگر همزیستی و همبستگی دارند و الجار ثم الدار را عملی انجام میدهند. خب این برگرفته از همان ریشهها و ارزشهای مشترکی که داریم.
نزدیکی فرهنگ ایران و ونزوئلا چگونه میتواند وحدت بین دو ملت را برای مقابله با فشارهای بینالمللی و علیه اعمال نفوذ قدرتها افزایش بدهد؟
در عرصههای بینالمللی هم اگر بخواهیم به این ریشههای مشترک بپردازیم، مثالش میشود مقابله با سلطهجویی ابرقدرتها، مبارزه برای حق برابر کشورها فراتر از قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی کشورها، مقابله با زورگویی و حمایت از فلسطین. سیاستهای ونزوئلا در بحث فلسطین برای همه در دنیا مشخص است که همواره جزء حامیان بلاشرط ملت مظلوم فلسطین بودهاند. این برگرفته از همان ارزشهای عدالتخواهی و مبارزه با ظلم مردم ونزوئلا است؛ که خب در بسیاری از این موارد با ارزشهای فکری، فرهنگی، دینی، تمدن ایرآنهمخوانی دارند.
لذا این دو کشور که اینقدر به همدیگر از نظر فکری نزدیکاند قاعدتاً اتحاد، هماهنگی و انسجام بین این دو ملت و در کنارش دو دولت خب عرصه را برای مانور بیشتر در فضاهای بینالمللی، سازمانها و مجامع بینالمللی فراهم میکند و ما بر همین اساس است میبینیم که دو تا از کشورهایی که بدون هیچگونه پیششرطی همواره از مواضع بر حق همدیگر دفاع کردند ایران و ونزوئلا بودند. حتی جاهایی که یک سری کشورهای دیگر با تردید رأی میدادند اما ایران و ونزوئلا همیشه با قاطعیت از مواضع بر حق همدیگر دفاع کردهاند.
در هفته فرهنگی ایران و ونزوئلا که در کاراکاس برگزار شد، کتاب «خون دلی که لعل شد» که به نام «سلول شماره ۱۴» ترجمهشده بود، رونمایی شد، این کتاب میتواند چه تأثیری در ونزوئلا و دیگر کشورهای حوزه لاتین داشته باشد؟
یک جملهی قشنگی آقای ارنس ویگاس وزیر فرهنگ ونزوئلا در روز رونمایی از کتاب گفت و همین یک جمله شاید کافی باشد برای بیان آن اثر و خدمتی که این کتاب میتواند به آمریکای لاتین و به ویژه به ونزوئلا بکند. وزیر فرهنگ ونزوئلا از کتاب بهعنوان کتاب اتمی نام بردند. اتم در دنیا به چیزی معروف است که اگر چه کوچک است اما تبعات و آثار زیادی بهجا خواهد گذاشت. در اینجا آقای ویگاس وزیر فرهنگ یک تعبیر قشنگی را به کار بردند و گفتند که این کتاب با توجه به محتویاتی که درونش نهفته است که سرشار از امید و مبارزه است، برای امپریالیسم خطرناک است.
مبارزه و امید در این کتاب در کنار همدیگر دیده میشود. اگرچه بر رهبر انقلاب و مبارزان دیگر در دوران ستمشاهی، سختیهای زیادی در دوران مبارزه گذشته؛ اما هیچ موقع این امید را از دست ندادهاند، هیچ موقع اعتماد به مردم از دست داده نشده؛ و همیشه آن استقامت و پافشاری بر آن خط مستقیم و عدالتمحورانهای که در مسیر مبارزه قرار دارد وجود داشته است؛ و این منجر به این پیروزی شده. این دقیقاً همان چیزی است که امپریالیسم میخواهد از کشورها بگیرد. آن هویت فرهنگی و باور ملتها به توانمندیای که در درونشان نهفته است که این توانمندی همان باور به ارزشها، باور به اینکه ما میتوانیم، باور به اینکه ما میتوانیم پیشرفت بکنیم، هست که در این کتاب اینها بیان شده است.
آقای ویگاس، وزیر فرهنگ ونزوئلا اشاره کرد که این کتاب وقتی که در ونزوئلا و در منطقه آمریکای لاتین منتشر بشود و مردم با این عبارات و مفاهیم و با این موفقیتها آشنا بشوند و این اگر در ذهن مردم رسوخ بکند، قاعدتاً اثرات و تبعاتی خواهد داشت برای آمریکا که او را خلع سلاح خواهد کرد.
در پیام مکتوب رهبر انقلاب که همراه این کتاب منتشر شد، ایشان به همافزایی و ایجاد شناخت مشترک میان ملتهای عدالتخواه تأکید میکنند. به نظر شما راههای همافزایی و ایجاد شناخت مشترک میان ملتهای عدالتخواه چه است؟
یکی از راههایش همین برنامهای بود که در اسفند با عنوان هفته فرهنگی ایران و ونزوئلا برگزار شد؛ برنامههایی مثل مناسبتهای فرهنگی، هفتههای فرهنگی، نمایشگاههای فرهنگی، برگزاری میزهای مشترک، حضور بیشتر در رسانههای مجازی. یکزمانی تنها شبکههای معروف بینالمللی مثل سیانان و بیبیسی درزمینه اطلاعرسانی، تأثیرگذار بودند اما حالا با توجه به گسترش رسانهها فضا برای افراد، ملتها یا جریانهایی که حرف برای گفتن دارند و منطق برای عرضه دارند بسیار باز شده است. محور مقاومت و ملتهای ستمکشیده، ملتهایی که در راه مبارزه برای تحقق آرمانهایشان بر اساس منافع مشروع خودشان و حق تعیین سرنوشت خودشان هستند، با حضور در این رسانههای گروهی، شناخت متقابل کسب میکنند. تمام اینها عناصر و عوامل یک جریان بزرگتر و یک مکانیسم بزرگتر میتواند باشد که به شناخت بیشتر ملتها از همدیگر کمک بکند؛ و این شناخت قاعدتاً آنهم افزایی را به دنبال خواهد داشت.
با توجه به آرایش جدید دولتهای منتخب در آمریکای لاتین و اتفاقاتی که در آسیا و روسیه افتاده و ارتباط این کشورها باهم، از نظر شما نظم جدید جهانی به چه صورت خواهد بود؟
نظم جدید جهانی که دارند صحبت میکنند به سمت چند قطبی در دنیا دارد حرکت میکند. امروزه دیگر کاملاً محرز و مشخص است که جهان تکقطبی نداریم. سیطرهی آمریکا بر دنیا الان به چالش کشیده شده؛ نهفقط توسط کشورهایی که با آمریکا اختلاف دارند بلکه توسط همپیمانان آمریکا.
ما الان میبینیم در دنیا از یک طرف کشورهایی مثل چین و روسیه که برای خودشان داعیهی قطب جدید دارند تقویت شدهاند و از طرف دیگر شما افزایش پیمانهای منطقهای و سازمانهای منطقهای و بینالمللی را میبینید که اینها هم متشکل از کشورهایی هستند که هر کدام از اینها حرف برای گفتن دارند. بهعنوان مثال پیمان شانگهای و اتحادیهی بریکس که تقریباً نصف بیشتر جمعیت دنیا را شامل میشوند.
جهان چند قطبی به سمت گروهها و جریانهایی حرکت میکند که بیشتر بر اساس منافع متقابل دور هم جمع میشوند. دیگر آن زمانی که یک قدرت برتر خواسته باشد از بالا به پایین به کشورها دیکته بکند در نظام بینالملل از بین رفته و کشورها بر اساس منافع دور هم جمع میشوند که این منافع میتواند منافع مادی و منافع معنوی باشد؛ اما قدرت در بین این کشورها و گروهها دارد پراکنده میشود.
الان قدرت دارد از غرب به شرق منتقل میشود. هم قدرت اقتصادی به شرق رفته، هم جمعیت در شرق متمرکز است و خیلی از ارزشهای انسانی و فرهنگی مرکز تبلور و بروزش در شرق است. مجموع اینها نشان میدهد که جهان چند قطبی در حال شکل گرفتن است.
شاید یکی از معدود ابزارهایی که برای سلطهی آمریکا بهعنوان هژمونی باقیمانده بود بحث برتری دلار و سیستم اقتصادی بود که دلار هم الان در ذخایر ارزی دنیا که نگاه میکنید از ۸۰، ۹۰ درصد چند دههی قبل به زیر ۶۰ درصد رسیده است. برخی از بانکهای آمریکایی دارند ورشکست میشوند؛ و آن تفوق و برتری اقتصادی هم عملاً به چالش کشیده شده است.
آن نفوذ و سلطهی رسانهای که آمریکا با شبکههای اجتماعی داشت هم از بین رفته است. بحث تهاجم فرهنگی با بیداری ملتها به چالش جدی کشیده شده است؛ و هر قسمتش را که نگاه کنی، میبینی دیگر آن قدرتی که یکزمانی خودش را برتر دنیا میدانست عملاً امروزه حرف چندانی برای گفتن ندارد.
بهعنوان آخرین سؤال شما در طول مسئولیت خود بهعنوان سفیر ایران در ونزوئلا با خیلی از مقامات این کشور دیدار داشتید، از این دیدارها خاطراتی دارید که برای مخاطبان ما جذاب باشد؟
ما در ونزوئلا دولتمردانی داریم که دوست کشور و ملت ما هستند؛ کشورهای دوست، همیشه حضرت آیتالله خامنهای را بهعنوان یک شخصیت متمایز میبینند؛ یعنی رهبر انقلاب را ورای دولتها نگاه میکنند. چه مرحوم چاوز و چه آقای مادورو شخصیت رهبر انقلاب را همیشه ورای اینها نگاه میکردند؛ و هر جایی که در موضوعی به مشکل میخوردند که دیگر قابل حل نبود، از ما درخواست داشتند که این را با «آیتاللّه» مطرح بکنید و ایشان حتماً کمک خواهد کرد و این مرتفع خواهد شد. نگاهشان به رهبر انقلاب بهعنوان یاری دهنده و حلال مشکلات بوده است.
اگر من خواسته باشم یک جملهی خاص واقعاً بگویم که کماکان در ذهن من مانده بعد از تقریباً بیست سال، جملهای است که مرحوم چاوز هست در سال ۲۰۰۳ بعد از خرابکاری نفتیای که در ونزوئلا اتفاق افتاده بود و بعد از کودتای نظامی بیان کرد. در آن دوره هم آمریکا دست از خصومت و عناد برنداشته بود و کماکان تلاش میکرد که دولت آقای چاوز را سرنگون بکند. لذا با به کارگیری عوامل خودفروختهای که آن موقع در شرکت نفت ونزوئلا بودند یک اعتصابات و خرابکاریهای نفتی اینجا راه انداختند که کشور را واقعاً فلج کرد؛ و ونزوئلا برای اولین بار مجبور به واردات بنزین شد. یک اوضاع بسیار سختی در ونزوئلا بود. خب اینها از کشورهای دوست ازجمله جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک کردند. بلافاصله یک هیئتی آمدند و اینجا مذاکراتی انجام شد و قرار شد در برخی حوزهها که ایران میتواند به اینها کمک بکنند. من خاطرم هست که رئیس هیئت در موقع خداحافظی در کاخ ریاست جمهوری با آقای چاوز گفت که بنده بهزودی برمیگردم ایران و با رهبر انقلاب هم دیدار خواهم داشت. شما صحبتی، پیامی برای ایشان ندارید.
آقای چاوز با تمام احساس دست این مقام ما را گرفت و گفت که به امام خامنهای سلام برسانید مشتش را هم همین جور گذاشت روی قبلش. گفت به ایشان بفرمایید من اگر میتوانستم قلبم را در بیاورم و به ایشان هدیه بدهم حتماً این کار را میکردم.
اینها همه چیزهایی هست که در تاریخ ثبت شده و اینکه میگویم بیانگر آن مقام والای رهبر انقلاب بوده که همیشه اینها به آن اذعان داشتند و همیشه به او احترام و توجه داشتند؛ و بهعنوان کسی که حلال مشکلات آنها خواهد بود در زمانهای سخت.
نمونه دیگر یاریرسانی ایران به ونزوئلا را در سال ۲۰۲۰ دیدیم که ونزوئلا داشت از نظر کمبود بنزین با مشکلات بسیار جدیای مواجه میشد و حتی در آن سال ۲۰۲۰ که من هم آنجا سفیر بودم و مکاتبات و ارتباطات را دنبال میکردیم برای اینکه آن نفتکشهای ایران به سمت ونزوئلا اعزام بشود، شخص آقای مادورو با بنده تماس گرفت و ضمن بیان اهمیت این برههی زمانی و کاری که میخواهد انجام بشود و ایشان مرتب تأکید داشت که شما حتماً این مطلب را به آیتالله خامنهای منعکس بکنید و من مطمئنم که با کمک ایشان این کار انجام خواهد شد؛ که خب الحمدلله دیدیم که باهمت مقامات ذیربط در ایران و همهی دوستانی که دستاندرکار بودند یک حماسهی ملی برای جمهوری اسلامی ایران ثبت شد و بر خلاف تهدیدهای آمریکا و در جلوی چشم ناوهای جنگی آمریکا کشتیهای ایران با پرچم برافراشتهی مقدس جمهوری اسلامی ایران آن افتخار آفریده شد؛ و این دستاورد نه تنها بنزین بلکه من میگویم شرف، افتخار، عزّت و غرور ایران و ملت ایران را به آمریکای لاتین رساند.