1402/01/08
یادداشت | نگاهی به ضرورتها و الگوها در ترجمه تفسیری قرآن
ترجمه تفسیری؛ راهکاری برای تدبر در قرآن
حضرت آیتالله خامنهای: «یکی از کارهای مهم این است که ما بتوانیم تلاوت قرآن را بیامیزیم به ترجمهی تفسیری، نه ترجمهی صِرفِ معنی کلمات؛ یک ترجمهی تفسیری که بعضی از ترجمههایی که امروز رائج است و در دست مردم است، همین خصوصیّت را دارند که یک نکاتی را در آنجا توجّه دادهاند.» ۱۴۰۲/۰۱/۰۳
رهبرانقلاب در محفل انس با قرآن کریم در سال ۱۴۰۲ به مسألهی تلاوت با تدبر اشاره کردند و ترجمهی تفسیری را یکی از راه حلهای آشنایی با زبان قرآن و تدبر در قرآن دانستند. به همین مناسبت بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR در این یادداشت «ضرورتها و الگوها در ترجمه تفسیری قرآن» را بررسی کرده است.
نگرش حضرت آیتالله خامنهای به حوزهی ترجمه قرآن کریم، یک «نگرش واقعبینانه» است که هم به «وضع مخاطب» نظر دارد و هم معطوف به خصوصیّات «زبان قرآن» است؛ به همین خاطر ایشان ضمن عقیده به فهمپذیری قرآن کریم بدون وساطت ترجمه، «تدبّر» در قرآن و دستیابی به «فهم عالی» از آن و تسریع در امر «جامعهسازی دینی» را وابسته به ترجمههای خوب از قرآن کریم میدانند. «توأمانی ترجمه و تلاوت» در روششناختی تفسیر حضرت آیتالله خامنهای، نقش عمده و تعیینکنندهای در فرآیند فهم قرآن کریم و باورپذیری معارف آن و در نتیجه تحقق عمل قرآنی دارد.
روش تفسیر ایشان دقیقاً الگوی یک «ترجمه تفسیری» یا «ترجمه توضیحی» است. در این روش از تفصیل و مغلقگوییهایی کلامی، فلسفی، عرفانی، فقهی و ادبی به جدّ اجتناب میشود و سعی مفسر بر این است که ترجمهی توضیحی او پیرامون آیات قرآن بهگونهای باشد که خواننده یا مستمع قرآن، از فضای سوره دور نشود و فهم قرآن را در چهارچوب و ساختار سوره دنبال بکند. در این روش، مفسر، شأن اصلی را به آیات قرآن میدهد، از اینکه گفتههای او به تحتالشعاع قرار دادن آیات قرآن منجر بشود پرهیز میکند و میخواهد ارتباط مستقیمِ مستمع و مخاطب را با آیات قرآن برقرار نماید. حضرت آیتالله خامنهای در توضیح شیوهی تفسیری خود، به این روش تصریح کردهاند و آنچه از تفاسیر ایشان ارائه شده است، جز این را نشان نمیدهد.
دو دیدگاه در ترجمه قرآن
ترجمهی قرآن کریم یکی از حوزههای اختلاف آرا میان عالمان تفسیر و علوم قرآنی در طول تاریخ بوده است. عدهای اساساً قرآن را ترجمهناپذیر میدانستند و قائل بودند که قرآن نشاید و نباید ترجمه شود. بخشی از قائلان به این دیدگاه تا جایی پیش رفتند که حکم به حرمت ترجمه قرآن دادند. این نگرش هرچند در روزگار کنونی رو به ضعف و تعدیل رفته، اما همچنان هستند کسانی که نگاه مثبتی به ترجمه قرآن ندارند و بر این باور هستند که مواجههی مستقیم با متن قرآن، سطوحی از فهم و معنا را به مخاطب منتقل میکند. از طرف دیگر، کسانی هم بودند و هستند که ضمن عقیده به ترجمهپذیری قرآن کریم و استناد به نمونههایی از ترجمهی فارسی قرآن در صدر اسلام، بر لزوم ترجمهی قرآن برای غیرعربزبانها تأکید ورزیدهاند و تنها راه فهم معانی را منحصر به ترجمه دانستهاند. در این میان، حضرت آیتالله خامنهای صاحب دیدگاه ویژهای در این زمینه هستند که در ادامه ابعادی از این نگرش بهنحو اجمال تبیین خواهد شد.
رهبرانقلاب در محفل انس با قرآن کریم در سال ۱۴۰۲ به مسألهی تلاوت با تدبر اشاره کردند و ترجمهی تفسیری را یکی از راه حلهای آشنایی با زبان قرآن و تدبر در قرآن دانستند. به همین مناسبت بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR در این یادداشت «ضرورتها و الگوها در ترجمه تفسیری قرآن» را بررسی کرده است.
نگرش حضرت آیتالله خامنهای به حوزهی ترجمه قرآن کریم، یک «نگرش واقعبینانه» است که هم به «وضع مخاطب» نظر دارد و هم معطوف به خصوصیّات «زبان قرآن» است؛ به همین خاطر ایشان ضمن عقیده به فهمپذیری قرآن کریم بدون وساطت ترجمه، «تدبّر» در قرآن و دستیابی به «فهم عالی» از آن و تسریع در امر «جامعهسازی دینی» را وابسته به ترجمههای خوب از قرآن کریم میدانند. «توأمانی ترجمه و تلاوت» در روششناختی تفسیر حضرت آیتالله خامنهای، نقش عمده و تعیینکنندهای در فرآیند فهم قرآن کریم و باورپذیری معارف آن و در نتیجه تحقق عمل قرآنی دارد.
روش تفسیر ایشان دقیقاً الگوی یک «ترجمه تفسیری» یا «ترجمه توضیحی» است. در این روش از تفصیل و مغلقگوییهایی کلامی، فلسفی، عرفانی، فقهی و ادبی به جدّ اجتناب میشود و سعی مفسر بر این است که ترجمهی توضیحی او پیرامون آیات قرآن بهگونهای باشد که خواننده یا مستمع قرآن، از فضای سوره دور نشود و فهم قرآن را در چهارچوب و ساختار سوره دنبال بکند. در این روش، مفسر، شأن اصلی را به آیات قرآن میدهد، از اینکه گفتههای او به تحتالشعاع قرار دادن آیات قرآن منجر بشود پرهیز میکند و میخواهد ارتباط مستقیمِ مستمع و مخاطب را با آیات قرآن برقرار نماید. حضرت آیتالله خامنهای در توضیح شیوهی تفسیری خود، به این روش تصریح کردهاند و آنچه از تفاسیر ایشان ارائه شده است، جز این را نشان نمیدهد.
دو دیدگاه در ترجمه قرآن
ترجمهی قرآن کریم یکی از حوزههای اختلاف آرا میان عالمان تفسیر و علوم قرآنی در طول تاریخ بوده است. عدهای اساساً قرآن را ترجمهناپذیر میدانستند و قائل بودند که قرآن نشاید و نباید ترجمه شود. بخشی از قائلان به این دیدگاه تا جایی پیش رفتند که حکم به حرمت ترجمه قرآن دادند. این نگرش هرچند در روزگار کنونی رو به ضعف و تعدیل رفته، اما همچنان هستند کسانی که نگاه مثبتی به ترجمه قرآن ندارند و بر این باور هستند که مواجههی مستقیم با متن قرآن، سطوحی از فهم و معنا را به مخاطب منتقل میکند. از طرف دیگر، کسانی هم بودند و هستند که ضمن عقیده به ترجمهپذیری قرآن کریم و استناد به نمونههایی از ترجمهی فارسی قرآن در صدر اسلام، بر لزوم ترجمهی قرآن برای غیرعربزبانها تأکید ورزیدهاند و تنها راه فهم معانی را منحصر به ترجمه دانستهاند. در این میان، حضرت آیتالله خامنهای صاحب دیدگاه ویژهای در این زمینه هستند که در ادامه ابعادی از این نگرش بهنحو اجمال تبیین خواهد شد.
دیدگاه سوم در ترجمه قرآن: دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای
بهنظر میرسد قرآن کریم در فکر حضرت آیتالله خامنهای به «مثابه یک زبان» قلمداد شده است. آنچه معظمله در معرفی ویژگیهای متنی و فرامتنی این کتاب بیان نمودهاند، این گمان را تقویت میکند که قرآن کریم حاوی یک سامانه زبانیِ مستقل است که بر عربیّت حاکم است نه اینکه ذیل عربیّت و جزئی از آن تعریف شود. مبتنی بر همین دیدگاه است که ایشان معتقدند یکی از وجوه اعجاز بیانی یا اعجاز زبانی قرآن کریم، «انتقال معنا به مخاطبِ ناآشنا به زبان عربی» است بهگونهای که ترجمه هم در این فرآیند انتقال معنا، دخالتی ندارد. ایشان میفرماید: «شما میخواهید با تلاوتتان، مفاهیم قرآنی را به مستمع القاء کنید. درست است که غالب مستمعین شما عربی و زبان قرآن را نمیدانند، امّا معجزه قرآن این است که اگر با همین وضعیّت هم ــ درحالی که آنها نمیدانند ــ این آیات را با عمق جان و با شرایط القاء کنید، مفاهیم ولو به نحو اجمال به ذهنها منتقل خواهد شد».(۱) بنابراین در نگرش حضرت آیتالله خامنهای، فهم معانی آیات منحصر به ترجمهی آیات نیست. ایشان در بیان صریحی که در آن اشاره به ترجمه هم وجود دارد، میفرماید: «قرآن چیز عجیبی است، افسوس که با کلمات نمیشود آن احساس و برداشت را انسان بیان بکند. به نظر من واقعاً قرآن یک چیز عجیبی است؛ البتّه قرآن را با زبان خودش باید فهمید؛ ترجمه قرآن نمیتواند قرآن باشد؛ حالا اگر چه یک چیزکی را نشان میدهد امّا به نظر من با قرآن اُنس گرفتن [مهم است]. و حالا خصوصیّت قرآن هم این است که کسی که عربی هم نمیداند ــ که البتّه در محیط فارسیزبان ما اصطلاحات، فرهنگمان و کلماتمان با عربی آمیخته است ــ اگر قرآن را چند بار با دقّت بخواند، به تدریج یک برداشتی، یک فهمی پیدا میکند از قرآن».(۲)
بهنظر میرسد قرآن کریم در فکر حضرت آیتالله خامنهای به «مثابه یک زبان» قلمداد شده است. آنچه معظمله در معرفی ویژگیهای متنی و فرامتنی این کتاب بیان نمودهاند، این گمان را تقویت میکند که قرآن کریم حاوی یک سامانه زبانیِ مستقل است که بر عربیّت حاکم است نه اینکه ذیل عربیّت و جزئی از آن تعریف شود. مبتنی بر همین دیدگاه است که ایشان معتقدند یکی از وجوه اعجاز بیانی یا اعجاز زبانی قرآن کریم، «انتقال معنا به مخاطبِ ناآشنا به زبان عربی» است بهگونهای که ترجمه هم در این فرآیند انتقال معنا، دخالتی ندارد. ایشان میفرماید: «شما میخواهید با تلاوتتان، مفاهیم قرآنی را به مستمع القاء کنید. درست است که غالب مستمعین شما عربی و زبان قرآن را نمیدانند، امّا معجزه قرآن این است که اگر با همین وضعیّت هم ــ درحالی که آنها نمیدانند ــ این آیات را با عمق جان و با شرایط القاء کنید، مفاهیم ولو به نحو اجمال به ذهنها منتقل خواهد شد».(۱) بنابراین در نگرش حضرت آیتالله خامنهای، فهم معانی آیات منحصر به ترجمهی آیات نیست. ایشان در بیان صریحی که در آن اشاره به ترجمه هم وجود دارد، میفرماید: «قرآن چیز عجیبی است، افسوس که با کلمات نمیشود آن احساس و برداشت را انسان بیان بکند. به نظر من واقعاً قرآن یک چیز عجیبی است؛ البتّه قرآن را با زبان خودش باید فهمید؛ ترجمه قرآن نمیتواند قرآن باشد؛ حالا اگر چه یک چیزکی را نشان میدهد امّا به نظر من با قرآن اُنس گرفتن [مهم است]. و حالا خصوصیّت قرآن هم این است که کسی که عربی هم نمیداند ــ که البتّه در محیط فارسیزبان ما اصطلاحات، فرهنگمان و کلماتمان با عربی آمیخته است ــ اگر قرآن را چند بار با دقّت بخواند، به تدریج یک برداشتی، یک فهمی پیدا میکند از قرآن».(۲)
با وجود اهمیت انس با متن قرآن، رهبر انقلاب بارها بر لزوم ترجمه قرآن کریم تأکید کردهاند: «در قرآن باید تدبّر کرد. من باز هم از شما جوانان خواهش میکنم که با معانی قرآن انس پیدا کنید و ترجمه قرآن را بفهمید. من بارها این را از جوانان خواستهام و بسیاری هم اقدام کردهاند... هرچه تلاوت کردید، ترجمه آن را هم نگاه کنید؛ بگذارید این مفاهیم در ذهن جوان شما حک شود. در آن صورت فرصت تدبّر پیدا خواهید کرد.»(۳) در موضع دیگری میفرمایند: «بخصوص شما که قرآن را تلاوت میکنید، حتماً ترجمهی آن قسمتى را که میخوانید، بدانید. و بدانید بدون دانستن ترجمهی قرآن، قادر به یک تلاوت خوب نخواهید بود.».(۴) برای عموم مردم نیز «ترجمه تفسیری» را پیشنهاد کردهاند: «یکی از کارهای مهم این است که ما بتوانیم تلاوت قرآن را بیامیزیم به ترجمهی تفسیری، نه ترجمهی صِرفِ معنی کلمات... این را بایستی متخصّصین کار قرآن و کسانی که سرگرم این مسائلند، یک راهی پیدا کنند که ما بتوانیم در محافل قرآنی که تلاوت قرآن میشود، به نحوی ترجمه را هم وارد کنیم».(۵)
بنابراین حضرت آیتالله خامنهای از یک سو قائل به امکان فهم مستقیم قرآن بدون دخالت ترجمه هستند و از سوی دیگر ترجمه قرآن را امر لازمی میشمرند. وجه جمع میان این بیانات از دقت در خودِ بیانات روشن است؛ در نظام قرآنشناخت حضرت آیتالله خامنهای، «سطوح معانی و مفاهیم» داریم. بر این اساس سطح نازل و مجملی از فهم و معنا ولو بدون دانستن ترجمه و ناآشنایی مطلق با زبان عرب، به مخاطب منتقل میشود و این ریشه در اعجاز و خصوصیّت زبانی قرآن دارد. با این حال سطح عمیقتر و عالیتر معارف که با «تدبّر» حاصل میشود، با دانستن معانی و ترجمهی آیات امکانپذیر است. همچنین در مقام تلاوت که تلاوتگر قرآن لازم است با مواضع وقف و ابتدا آشنا باشد، ترجمهی آیات ضرورت دارد. وجه مهم دیگری که میتوان در ضرورت ترجمهی قرآن از نگاه معظمله برشمرد، «فوریت جامعهسازی» است. جامعهسازی دینی بدون حضور و مشارکت مردم ممکن نیست و مشارکت مردم نیز وابسته به فهمی است که آنها از معارف قرآن کسب میکنند. طولانی بودن فرآیند فهم قرآن بدون وساطت ترجمه و از طرفی سطحی بودن چنین فهمی، روند جامعهسازی دینی را با کندی مواجه خواهد کرد و این کندی حرکت، با ترجمهی قرآن برطرف خواهد شد.
الگوی یک ترجمه تفسیری
سابقهی دغدغه رهبر انقلاب اسلامی نسبت به مقولهی ترجمهی قرآن به قبل از انقلاب اسلامی برمیگردد. روش مستمر ایشان در سلسله جلسات طرح کلّی اندیشهی اسلامی در قرآن اینگونه بوده که در هر جلسه یک ورقه از آیاتِ ترجمهشده مورد بحث را در اختیار هر یک از مخاطبان قرار میدادهاند تا هنگام تلاوتِ آیات همزمان به ترجمه آیات هم دقّت کنند: «ترجمههای را درست دقّت کنید که الآن وقتی قاری عزیزمان آمدند اینجا آیات را بخوانند، هر کلمهای را که من مخصوصاً تکیه کردم برای اینکه در ذهنتان باشد، در حین تلاوت، فوراً به معانی کلمات برگردید».(۶) شاید بتوان «توأمانی ترجمه و تلاوت» را صورت یا روش اصلی تدبّر و تفسیر قرآنِ حضرت آیتالله خامنهای قلمداد نمود.
بنابراین حضرت آیتالله خامنهای از یک سو قائل به امکان فهم مستقیم قرآن بدون دخالت ترجمه هستند و از سوی دیگر ترجمه قرآن را امر لازمی میشمرند. وجه جمع میان این بیانات از دقت در خودِ بیانات روشن است؛ در نظام قرآنشناخت حضرت آیتالله خامنهای، «سطوح معانی و مفاهیم» داریم. بر این اساس سطح نازل و مجملی از فهم و معنا ولو بدون دانستن ترجمه و ناآشنایی مطلق با زبان عرب، به مخاطب منتقل میشود و این ریشه در اعجاز و خصوصیّت زبانی قرآن دارد. با این حال سطح عمیقتر و عالیتر معارف که با «تدبّر» حاصل میشود، با دانستن معانی و ترجمهی آیات امکانپذیر است. همچنین در مقام تلاوت که تلاوتگر قرآن لازم است با مواضع وقف و ابتدا آشنا باشد، ترجمهی آیات ضرورت دارد. وجه مهم دیگری که میتوان در ضرورت ترجمهی قرآن از نگاه معظمله برشمرد، «فوریت جامعهسازی» است. جامعهسازی دینی بدون حضور و مشارکت مردم ممکن نیست و مشارکت مردم نیز وابسته به فهمی است که آنها از معارف قرآن کسب میکنند. طولانی بودن فرآیند فهم قرآن بدون وساطت ترجمه و از طرفی سطحی بودن چنین فهمی، روند جامعهسازی دینی را با کندی مواجه خواهد کرد و این کندی حرکت، با ترجمهی قرآن برطرف خواهد شد.
الگوی یک ترجمه تفسیری
سابقهی دغدغه رهبر انقلاب اسلامی نسبت به مقولهی ترجمهی قرآن به قبل از انقلاب اسلامی برمیگردد. روش مستمر ایشان در سلسله جلسات طرح کلّی اندیشهی اسلامی در قرآن اینگونه بوده که در هر جلسه یک ورقه از آیاتِ ترجمهشده مورد بحث را در اختیار هر یک از مخاطبان قرار میدادهاند تا هنگام تلاوتِ آیات همزمان به ترجمه آیات هم دقّت کنند: «ترجمههای را درست دقّت کنید که الآن وقتی قاری عزیزمان آمدند اینجا آیات را بخوانند، هر کلمهای را که من مخصوصاً تکیه کردم برای اینکه در ذهنتان باشد، در حین تلاوت، فوراً به معانی کلمات برگردید».(۶) شاید بتوان «توأمانی ترجمه و تلاوت» را صورت یا روش اصلی تدبّر و تفسیر قرآنِ حضرت آیتالله خامنهای قلمداد نمود.
کاری که آیتالله خامنهای در کتاب طرح کلّی اندیشهی اسلامی و سایر تفاسیر سورههای قرآن انجام دادهاند، صورت بسیار متفاوتی از دیگر تفاسیر مرسوم دارد. ایشان در مقام تبیین آیات، هرگز به مباحث کلامی، فلسفی، فقهی، عرفانی، ادبی و... دامن نمیزنند و سیر تبیین ایشان علیرغم تفاسیر مرسوم، هرگز آیات قرآن را تحتالشعاع قرار نمیدهد. آنچه در متن تفاسیر رهبر انقلاب اسلامی وجه غالب را دارد، چهارچوب و ساختار سوره است و خواننده یا مستمع هرگز از فضای آیات و سوره دور نمیشود. به یک معنا، تفسیر ایشان چیزی جز یک ترجمهی توضیحی و تلاوت آیات نیست. خود ایشان در ابتدای تفسیر سورهی مجادله، به این شیوه تصریح نمودهاند: «بد نیست بگویم که ما در تفسیر از چه روشی پیروی میکنیم؛ روش ما در تفسیر این است که یک بیان اجمالی از آیات مورد بحثمان ارائه میدهیم، بعد سعی میکنیم آیات را تبیین کنیم؛ یعنی فقط معنا کنیم، خیلی طول و تفصیل نمیدهیم، میخواهیم که شما برادرها یک مرور اجمالی به این آیات کرده باشید. منظورمان تفصیلات و بحثهای فلسفی و بحثهای فقهی و مانند اینها نیست، [بلکه] میخواهیم معنای این آیات را دانسته باشید. یعنی اگر بخواهم یک خُرده درستتر بگویم، یک ترجمهای است که در کنارش یک مقدار توضیح هم وجود دارد؛ ترجمه و توضیح است. این روش ما در این تفسیر است».(۷) دقّت به این نوع ورود در روششناختی تفسیرِ حضرت آیتالله خامنهای، حاوی دلالتهای خیلی مهم و راهگشایی در «فرآیند فهم قرآن»، «تحقق عمل قرآنی» و «عمومیسازی انس با قرآن» است که درخور توجه و تحقیق مفصل خواهد بود.
(۱ بیانات در دیدار جمعی از قاریان قرآن کریم، ۱۳۹۴/۰۳/۲۸
(۲ بیانات در دیدار اعضای دفتر ادبیّات مقاومت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲/۰۷/۱۲
(۳ بیانات در مراسم اختتامیه مسابقات حفظ و قرائت قرآن کریم، ۱۳۷۹/۰۸/۰۹
(۴ بیانات در دیدار جمعى از قاریان قرآن، ۱۳۶۸/۱۲/۰۴
(۵ بیانات در محفل انس با قرآن کریم، ۱۴۰۲/۰۱/۰۳
(۶ طرح کلّی اندیشه اسلامی در قرآن، صفحه ۵۰
(۷ تفسیر سوره مجادله، صفحه ۱۷