• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1401/10/20
|گفت‌وگو|

ارتقای مستمر دانش مادران راه مقابله با تهاجم هویتی

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب در دیدار اخیر جمعی از بانوان، مادران را مایه انتقال عناصر هویت و شخصیت ملی مانند زبان، عادات، آداب و سنت‌ها به جامعه توصیف کردند. رسانه KHAMENEI.IR در گفتگو با دکتر لیلا ثمنی استادیار پژوهشکده زنان دانشگاه الزهرا سلام‌الله‌علیها به بررسی نقش مادر در انتقال هویت ملی و چالش‌های آن پرداخته است.

* رهبر انقلاب در دیدار با بانوان به این موضوع اشاره کردند که مادران مایه انتقال عناصر هویت ملی هستند و شخصیت یک ملت به‌وسیله مادران ساخته می‌شود. از نظر شما، فرآیند انتقال عناصر هویت ملی از مادر به فرزند چگونه رخ می‌دهد و مادران یک جامعه چه میزان سهم در ساختن معنویت افراد جامعه دارند؟
* همان‌طور که زنان در بعد مادی تولد انسان نقش اصلی را دارد، در بعد معنوی، تربیتی و رشد انسان‌ها هم مادران مهم‌ترین نقش را دارند که این نقش ابعاد مختلفی دارد. یکی از این ابعاد ساخت هویت ملی فرزندان است. هویت ملی یعنی اینکه انسان بداند که ملیتی که به آن تعلق دارد چه ارزش‌ها و باورهایی را قبول داشته و چه چیزهایی را به‌عنوان فرهنگ آن جامعه هنجار یا ناهنجار می‌شناسد. اینکه مادر در رفتار و تعاملاتش با فرزند بتواند این مرزها و ارزش‌های جامعه را به فرزندش منتقل کند و بتواند در پاسخ به سؤالات و شبهات فرزندش، مسائل را برای وی تبیین کند که ما متعلق به چه ملیتی هستیم و ملیت ما چه تاریخچه‌ای دارد، پیشینه، هویت و شخصیت فرزند را ایجاد می‌کند.
یکی از مسائل و مشکلات جوان‌ها این است که بچه‌ها نمی‌دانند که شخصیتشان چیست و به چه چیز وابسته هستند؛ یعنی قبلاً سن هویت‌شناسی و شخصیت‌شناسی برای بچه‌ها کمتر بود، الآن تحقیقات اخیر نشان داده ۲۴ سال به بعد به‌صورت کامل شخصیت و هویت فرزندان شکل می‌گیرد. لذا ما می‌بینیم که در اغتشاشات، جوانانی که زودتر از بقیه فریب می‌خورند و نقش بازی می‌کنند، غالباً سنین ۱۹ و ۲۰ را دارند. وقتی با این افراد صحبت می‌کنید، باورها و علایق خود را نمی‌شناسند و می‌گویند نمی‌دانیم کدام درست و کدام غلط است؛ یعنی هنوز نتوانسته به یک ثبات شخصیت و هویت برسد. این نقش مهم مادر و نقش زنان است که بتوانند به فرزند خود این باورها را منتقل کنند که در عرصه‌های مختلف تصمیم‌گیری بتواند بر اساس هویت خودش نقش بازی کند و جایگاه خودش را تشخیص دهد که در کدام عرصه باید اول اثر بگذارد و مدافع کجا باشد. ما مدارس را آن‌قدر در ایجاد هویت و شخصیت افراد دخیل نمی‌دانیم، کما اینکه بچه، مدرسه و دانشگاه را هم می‌گذراند ولی هنوز نمی‌داند به کدام باورها، ارزش‌ها و کجا تعلق دارد؛ حس تعلقش به کجاست و هنوز در این قضیه مردد است.
 بحث دیگر معنویت است. عنصر معنویت فرزندان، اینکه فرزند چقدر دین‌باور باشد، چقدر دین را ضروری بداند، دانش دین را بلد باشد، ابزار استفاده از دین در اختیارش باشد و سبک زندگی معنوی و سبک زندگی دین‌داری به او منتقل شده باشد و دیده باشد. بارها علما گفته‌اند فرزندان شما به رفتار شما نگاه می‌کنند و نه به حرف شما. اینکه دین چقدر در عرصه زندگی شما نقش بازی می‌کند و چقدر دین برای شما و فرزندانتان به باور تبدیل شده و به منصه ظهور رسیده باشد، می‌تواند تعیین‌کننده باشد؛ تا آن فرزند بار معنوی را در خانه و مادر دریافت کند. لذا نقش مادر در عرصه هویت معنوی فرزند بسیار مهم است.

* به نظر شما، موانع فرآیند انتقال عناصر هویتی و ساخت شخصیت جامعه چیست و این فرایند چگونه ممکن است دچار اختلال و مشکل شود؟
* مهم‌ترین اختلال در این انتقال چند دلیل دارد؛ یکی خود مادر و آن آگاهی‌هایی که باید دریافت می‌کرده و دریافت نکرده است. بسیاری از مادران ما این سؤال را دارند که ما چگونه باید مفاهیم را انتقال بدهیم؟ چه سؤالی را باید چگونه پاسخ بدهیم یا چه سؤالی را ما باید ایجاد کنیم، چه سؤالی را باید چگونه هدایت کنیم؟ مادران ما الآن پر از سؤال هستند و متأسفانه هیچ ارگانی آموزش‌های لازم را برای تربیت فرزند و ارتباط و تعامل با فرزند در سنین مختلف بر عهده نگرفته است. این یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف ماست.

* آموزش مادران چه آثاری را می‌تواند برای تثبیت هویت ملی در پی داشته باشد؟
* اگر مادران ما آموزش ببیند و بعد انگیزه داشته باشند که آموخته‌هایشان را انتقال بدهند، می‌توانند ارزش‌ها و باورها را در نسل بعد تثبیت کنند. بسیاری از مادران ما ارزش‌ها را می‌دانند اما به لحاظ علمی و منطقی نمی‌توانند آن‌ها را تبیین کنند. به همین دلیل رهبر انقلاب جهاد تبیین را مطرح می‌کنند. علما، اندیشمندان و متفکران ما خودشان کمتر به این عرصه پرداخته‌اند یا کمتر در عرصه انتقال آن باورها و این مبانی و اصول و روش‌ها به فرزندان تلاش کرده‌اند.
پس ما باید آموزش‌هایی برای مادرانمان داشته باشیم. بعد در کنار آموزش مادران باید مراکز مشاوره و افراد مذهبی و متدینی باشند که آموزش‌ها را به‌روزرسانی کنند چون سازوکارهایی که دشمنان ما علیه فرزندانمان به‌کار می‌گیرند دائماً به‌روزرسانی می‌شوند. مادران باید دائماً امکان گرفتن مشاوره و راهنمایی برای سؤالات جدیدی که برای فرزندانشان پیش می‌آید، داشته باشند.

* گاهی اوقات می‌بینیم که رابطه مادر با فرزندان به‌گونه‌ای نیست که کودک سؤال و چالش ذهنی خود را با والدینش مطرح کند. برای حل این مشکل چه باید کرد؟
* این را هم ما نتوانسته‌ایم به مادرانمان درست آموزش بدهیم؛ یعنی ما فکر کرده‌ایم که برای اینکه جایگاه مادر در خانواده حفظ شود، باید مادر دارای ابهت و جایگاه خاص و ویژه‌ای باشد که فرزند جرئت نکند حتی بسیاری از مسائل را مطرح کند تا سؤال‌هایش را بپرسد؛ درحالی‌که این‌طور نیست. در اسلام بحث رفاقت و دوستی والدین و فرزند بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. احترام به والدین و همچنین احترام فرزند باید حفظ شود اما این احترام نباید مانع ایجاد دوستی شود، نباید باعث ایجاد فاصله بین آن‌ها شود.
اگرچه فرزندان طبیعتاً در معرض اطلاعات و مسائل جدید هستند، مادران هم وقتی اطلاعاتشان به‌روزرسانی شود و وقتی با علما مرتبط شوند می‌توانند نگذارند آن فاصله ایجاد شده و دوستی بین‌شان حفظ شود. ما باید به‌عنوان سازمان‌های تصمیم‌گیرنده و نهادهایی که وظیفه‌شان فرهنگ‌سازی، آموزش و غیره است، با مادران در ارتباط باشیم. باید دوره‌های آموزشی مجازی به‌صورت دائمی در دسترس مادران باشند؛ ما نباید نقش مادران را انکار کنیم چون دشمن ما می‌خواهد نقش مادر تضعیف شود.
در جوامع غربی نمی‌خواهند خانواده شکل بگیرد؛ بنابراین برای افراد خانواده کارهای جدا و حیطه‌های جزیره‌ای تعریف می‌کنند تا آنجا که امکان دارد افراد خانواده از هم دور باشند، چون دور بودن افراد خانواده کمک می‌کند که آن‌ها منافع اقتصادی و اجتماعی بیشتری تولید کنند.
در اسلام توصیه می‌شود که این فاصله‌های بین اعضای یک خانواده کم شود، رابطه‌ها عمیق شود، عشق، عاطفه، محبت و وابستگی مثبت عاطفی در خانواده تقویت شود؛ چون این خصایص برای رشد و سعادت افراد و ایجاد آرامش آن‌ها نیاز است و هم ازلحاظ مادی و هم ازلحاظ معنوی به این ابزارها نیاز دارند.

* در این میان فضای مجازی و رسانه‌ها چقدر می‌تواند در اختلال نقش مادر در انتقال هویت ملی مؤثر باشد؟
* تقویت خانواده و نقش مادری و حمایت مادی و معنوی و علمی از مادر خانواده می‌تواند تمام کید رسانه‌ها را خنثی کند. وقتی مادر با فرزندش ارتباط می‌گیرد، فرزند اصلاً به هیچ‌یک از این وسوسه‌های فضای مجازی علاقه‌ای نخواهد داشت، چون می‌داند که به هیچ‌کدام از نیازهایش پاسخ داده نمی‌شود و فقط سرش گرم می‌شود.
بچه اگر بفهمد که فضای منفی رسانه فقط او را سرگرم می‌کند و عمر او را تلف می‌کند و فرصت‌هایی را که داشته و می‌توانسته از آن‌ها بهتر استفاده کند، از او می‌گیرد، قطعاً آن را رها می‌کند اما به شرط اینکه خانواده جایگزینی برای آن داشته باشد؛ یعنی فرزندی که خانواده برایش برنامه‌ریزی کند، زمان صحبتش، زمان غذا خوردنش، زمان تفریحش با همه باشد و در کنار آن دوستان فرزند را به خانواده می‌پذیرد و بچه‌ها می‌آیند زیر نظر خانواده ارتباط‌های مفید و مؤثر دارند، هیئت دارند، بازی و مسابقه دارند ولی همه‌چیز در کانون خانواده اتفاق می‌افتد. ما می‌دانیم خانواده‌هایی هستند که توانسته‌اند این روابط را مدیریت کنند و آن خلأ فرزند را پر کنند. به‌هرحال فضای مجازی هست و محاسنی هم دارد اما برای آنکه معایبش کنترل شود، تنها راه آن تقویت مادر خانواده و کمک به مادر است.