• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1401/10/18
|یادداشت|

مدعیان غربی حقوق زن چگونه به جنگ با زن ایرانی رفتند

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبرانقلاب در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی «امنیت» را یکی از ضرورت‌های اساسی برای حیات زنان معرفی می‌نمایند. از سویی دیگر ایشان در مردادماه سال جاری نسبت به مدعیان غربی حقوق زن بیان می‌کنند: « آیا اینها واقعاً میخواهند از حقوق زن، و زن ایرانی دفاع کنند؟ اینها مگر همان کسانی نیستند که اگر میتوانستند آب را به روی این ملّت ببندند می‌بستند؟  اینها داروی کودکانی را که دارای بیماری پروانه‌ای هستند ــ کودکند ــ ممنوع کردند، تحریم کردند؛ تحریم همه‌جانبه‌ی ملّت ایران. اینها دلسوز زن ایرانی‌اند؟ ». ۱۴۰۱/۰۵/۰۵  «ریحانه» بخش زن، خانواده و سبک‌زندگی رسانه KHAMENEI.IR در یادداشتی به قلم خانم صغری عاشوری به این موضوع پرداخته است که آشوب‌های اخیر که با ادعای حقوق زنان به راه افتاد چگونه به جنگ با زنان با هدف سلب امنیت آنان رفت.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif مسئله‌ی خشونت علیه زنان از مسائلی با سبقه‌ی تاریخی و فراگیر در تمدن بشری بوده است. بستر بروز خشونت علیه زنان بستر موسعی است که خانواده و جامعه را در بر می‌گیرد. در طول تاریخ جهان‌بینی‌های متعددی در راستای جلوگیری و تعقیب آزارگر، رویکردهای قانونی‌ای را وضع کرده‌اند که میزان موفقیت‌های هریک از آن‌ها متفاوت است؛ اما آن مقوله‌ای که در این میان دارای اهمیت است، ارتباط کاهش خشونت علیه زنان و افزایش حس امنیت در ایشان است. می‌توان پرسشی مطرح کرد: احساس امنیت زنان در جامعه‌ی ایران، در بازه‌ی مهر تا آذر ۱۴۰۱ چگونه ارزیابی می‌شود؟

آنچه در صحبت‌های دوستانه، گفت‌وشنودهای معمول در میان افراد در مهمانی‌ها، ادارات و تجمعات این چنینی از بانوان می‌توان شنید با درنظرگرفتن تکثری که در نوع پوشششان است گزاره‌های پرتکرار از قبیل ترس و ناامنی و نگرانی از هتک حریم و حرمتشان در معابر و خیابان‌‌‌ها در روزهای آشوب بود. ناامنی کلیدواژه‌ای است که اشکال متعدد خشونت و انبوهی از زنان را در بر می‌گیرد، همچون سونامی ویرانگری که بر سر راه خود هرچه باشد، می‌درد. فحاشی، بدمستی، تهدید، آزارگری‌های مجازی و خیابانی، تکه‌کلام‌های رکیک جنسی، سلاح‌های سرد و گرمی که آشوبگران حمل می‌کردند و دیدن صحنه‌های زدوخورد آشوبگران با مردم و نیروهای امنیتی، همهوهمه اشکال مختلف خشونتی است که علیه زنان کشور در این سه ماه گذشته اتفاق افتاد.

 اما اَشکال سلب امنیت زنان فقط جانی و حیثیتی نبود؛ با بالاگرفتن هرج‌ومرج در کشور امنیت اقتصادی زنان به خطر افتاد. کاهش نظارت‌ها بر بازار فضا را برای سودجویانی که با احتکار به‌دنبال پرپول‌کردن جیب‌های خود هستند، فراهم می‌کند. کسب‌وکارها خصوصاً کارآفرینی‌های سطح خرد به‌دلیل نبود امنیت و حاکم‌شدن فضای امنیتی در کشور دچار محدودیت‌هایی در زمینه‌ی فروش تولیدات و خرید مواد اولیه شدند.

بهره‌مندی از برقراری امنیت اخلاقی و تربیتی در جامعه، از دیگر ابعادی است که زنان با آن مواجهه مهمی دارند، چراکه این بُعد در خانواده اهمیت خود را بیشتر نشان می‌دهد. مادری که دغدغه‌ی تربیت فرزندانش را دارد، محیط زندگی را متناسب با فضایل اخلاقی تنظیم می‌کند؛ اما در فضای آشفته و به‌هم‌ریخته‌ای که حاصل تحرکات اوباش گوش‌به‌فرمان اتاق‌فکرهای عبری‌سعودی است و فضای جامعه را پر از الفاظ رکیک جنسی و رفتارهای به دور از آداب انسانی کرده‌اند، امنیت فکری زنی در مقام مادر به‌واسطه‌ی به‌خطرافتادن امنیت اخلاقی و روانی فرزندانش دچار خلل می‌شود. فکر به این مسئله که تکرار فحاشی لفظی و رفتاری و توزیع گسترده تصاویر و فیلم‌های آن در فضای مجازی چه بلایی بر ضمیر ناخودآگاه فرزندی که لوح وجودی او پاک است می‌آورد، حقیقتاً روح زنی دغدغه‌مند و آگاه را آزار می‌دهد.

اما این خشونت‌ها و این سلب امنیت از فکر و روان زنان کشور از جانب چه کسانی اعمال شد؟ طبق آنچه از فیلم‌های منتشرشده و روایت زنان قربانی و کنشگری‌های این سه ماه در فضای مجازی به دست آمده است، این خشونت آشکار اجتماعی اتفاقا از جانب مدعیان حقوق زن، علیه زنان کشور اعمال شده است، همانانی که شعارهای پوچ و فریبنده‌شان  بر روی دیوار و ماشین و درِ منزل نقش بسته است، همان‌ها که در فضای مجازی می‌گویند اگر هنگام به آتش‌کشیدن سطل‌های زباله کسی به شما گفت نکنید، بزنیدش، همان‌ها که می‌گویند برای اعاده‌ی زندگی آزاد برای زنان به خیابان‌ها آمده‌اند اما سطل زباله می‌سوزانند، فحش‌های رکیکشان تحقیر جنس زن است و  با تکه‌کلام‌های جنسی‌شان در معابر، زن جوانی را که مادر است و دغدغه‌ی تربیت سالم و صحیح فرزندش را دارد می‌ترسانند. هراس  از آنکه باید چه پاسخی به سؤالات از روی کنجکاوی فرزندش حین مواجهه با فحش‌های رکیک و صحنه‌های غیراخلاقی بدهد! به‌راستی چرا فرسنگ‌ها فاصله میان آنچه از «زن» برای زن شعار می‌دهند و آنچه در کف خیابان‌ها و فضای مجازی رقم می‌زنند وجود دارد، به‌قدری که امنیت زنان را دچار اختلال کرده است؟!

برای پی‌بردن به پاسخ این سؤال ناگزیر باید به عقبه‌ی پشتیبان و حمایت‌کننده‌ی طراحان این شعار نگاهی تأمل‌برانگیزانه داشت. آنان که در شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی قطعنامه صادر می‌کنند و نام این کار را حمایت از زنان ایرانی می‌خوانند، همان‌ها که در تکاپوی تعلیق جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل بودند و ادعای حمایت از زنان ایرانی را دارند؛ اما خود مقابل دستگیری وحشیانه‌ی دختر رنگین‌پوست آمریکایی که دانشجوی دانشگاهHBCU  آمریکا بود و به‌دلیل مشاجره با استادش با تحقیر در کلاس درس دستگیر شد، هیچ‌گونه واکنشی نشان نمی‌دهند، باید به این سوال پاسخ دهند که آیا خشونت‌های کلامی و رفتاری، تهدیدها و ایجاد ناامنی که مدعیان حقوق زنان در خیابان‌های ایران و فضای مجازی علیه زنان ایرانی به‌صورت گسترده رقم می‌زنند و منتهی به سلب امنیت زنان می‌شود، مغایر با ماده‌ی ۱ اعلامیه‌ی منع خشونت علیه زنان سازمان ملل مصوب ۲۰ دسامبر ۱۹۹۳ نیست؟!

عجیب آن است که مجامع بین‌المللی که خود داعیه‌دار حمایت از زنان خصوصاً زنان ایرانی در این برهه‌ی سه‌ماهه بوده‌اند، به‌صورت آشکارا در جهت تشدید ایجاد ناامنی برای زنان ایرانی و تشویق مخلان امنیت زنان کشور اقدامات حمایتی بین‌المللی می‌کنند. مجامع بین‌المللی در حالی خود را نگران زن ایرانی نشان می‌دهند که هیچگاه در برابر تحریم دارویی مردم ایران، در مقابل تحریم دارویی کودکان پروانه‌ای که کمر مادران‌شان را در زیر بار مراقبت و نگرانی از سلامت فرزندشان خم کرده کلامی بر لب نیاوردند.

 در سه ماه گذشته شاهد بوده‌ایم که سازمان‌های بین‌المللی به‌طور سیستماتیک کرامت زن ایرانی را تخریب کرده‌اند و آنچه عیان شد ارتباط مستقیم کرامت زن با امنیت او در جامعه است. مادامی که زن به‌عنوان انسان مستقل در جامعه دیده شود، فضایی که در مواجهه با او در جامعه پدیدار می‌شود، فضای امنی خواهد بود؛ اما مادامی که به زن به‌عنوان ابژه‌ای در جهت التذاذ نگریسته شود، جامعه محل امنی برای او نخواهد بود و این امر به‌دلیل نازل‌بودن ارزش ذاتی ابژه (ابزار) در نسبت با انسان است. آنچه امروزه مایه‌ی روسیاهی غرب خصوصاً آمریکاست، این مسئله است که نگاه آنان حتی به زنانی که در غائله‌ی اخیر در کف خیابان یا در مدار دفاع از هرج‌ومرج‌ها بودند، صرفاً به چشم ابژه‌ای که فکر، عاملیت، درک و شعور لازم در جهت حرکت را ندارد، نگاه می‌کنند؛ آنگاه که کارشناس‌ارشد سازمان سیا، رائول مارک گرچت، از این زنان صرفاً به‌عنوان مهره‌هایی که با کاریزمای عده‌ای متعدد و خارج از مرزها مسخ شده‌اند، یاد می‌کند و نه بیشتر! به‌تدریج مشخص می‌شود که آن زندگی و آزادی که برای زن ادعا می‌کنند، از ابتدا قرار نبود برایش امنیت به همراه داشته باشد.