1401/10/27
نگاهی به مسئله زوجیت در نگاه اسلام و مکاتب غربی
فمینیسم مردستیزانه حاصل نظریه تضاد است
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف بانوان تشکیل خانواده را ناشی از قانون عام زوجیّت دانستند. قانونی که براساس آیات قرآن در بین انسانها، گیاهان، حیوانات، سنگها، اجرام فلکی و مواردی که بشر هنوز موفق به کشف زوجیّت در آن نشده جاری است.
حضرت آیتالله خامنهای ضمن تشریح نگاه اسلامی به زوجیّت دیدگاه اسلام را در مقابل تضاد در دیالکتیک هگلی و مارکسیستی خواندند و فرمودند: «زوجیّت که در نگاه اسلامی این جور واضح است، درست نقطهی مقابل تضاد در دیالکتیک هگلی و مارکسیست است؛ یعنی رکن اصلی این دیالکتیک هگل که بعد هم مارکس از او گرفته، تضاد است که حرکت جامعه و حرکت تاریخ و حرکت بشری ناشی از تضاد است؛ یعنی «تز» و «آنتیتزی» وجود دارد که از آنتیتز و تز، سنتز به وجود میآید. در اسلام نه، سنتز از آنتیتز به وجود نمیآید، از زوجیّت به وجود میآید؛ از زوجیّت است، از ملائمت است، از همراهی است که آن رتبهی بعدی به وجود میآید، نسل بعدی به وجود میآید، حرکت بعدی به وجود میآید، مرحلهی بعدی به وجود میآید.»
رسانه KHAMENEI.IR در یادداشتی کوتاه به قلم حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، استاد حوزه و دانشگاه و مدرّس فلسفه اسلامی، نگاه اسلام به قانون عام زوجیّت و تمایز آن با سایر مکاتب نظری را بررسی کرده است.
یکی از نکات مهمی که در سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار چهاردهم دی ۱۴۰۱ با بانوان به آن اشاره شد این بود که باید به نظام خانواده و جایگاه زن براساس نظریه زوجیّت نگاه کرد. تعبیر حضرت آیتالله خامنهای این بود که تشکیل خانواده بر مبنای یک قانون عام در آفرینش یعنی قانون زوجیّت، استوار است. این نگاه در نقطه مقابل دیدگاه مارکسیستها است که میگویند حرکت ناشی از تضاد است. در منطق اسلام حرکت، برخاسته از زوجیّت است.
اندیشه غرب مدرن بر مبنای اومانیسم، سابجکتیوسم و سکولاریسم است؛ یعنی اصالت انسان، اصالت عقل خودبنیاد و اصالت دنیا. در این سه اصل، اصالت انسان، جوهر مدرنیته به شمار میآید؛ آن هم در ساحتهای حیوانیت، شهوت و غضب که نماینده آن انسانی است که در هالیوود به نمایش درآمده است. به عبارت دیگر اگر کسی بخواهد اومانیسم انسانی را ببیند، ظهور آن در سینما و جوامع غربی است که دم از چالش، تضاد، نزاع و زیست جنگلی میزنند. رفتار حیوانات در جنگل براساس تضاد است و راز بقا این نزاع غریزی است؛ در چنین تفکری انسان به یک حیوان شیک تبدیل میشود که مبنای او جنگ، نزاع و خونریزی است. وقتی اصالت انسان و اصالت دنیا مطرح باشد، طبیعتا نظریه تضاد هگلی و مارکسیستی از آن بیرون میآید و حرکت و تکامل ناشی از تضاد میشود که نظریه ترنسفورمیسم در زیستشناسی بر این اساس است.
اما اسلام میگوید تشکیل خانواده بر مبنای قانون زوجیّت است و زوجیّت، تلائم، سازگاری، محبت، مودّت و سکونت عامل حرکت و حیات طیبه است. خانواده سلول تشکیل جامعه است. وقتی قانون عام زوجیّت منشأ تشکیل خانواده باشد؛ خانوادهای که جامعه را تشکیل میدهد؛ آنوقت مبنای حرکت اجتماعی هم زوجیّت، تلائم، سازگاری و محبت است که همه این مفاهیم در معنای عامتری به نام ولایت جمع میشود. این تعریف خانواده در نگاه دیندارانه است که با تفکر دنیای مدرن در تعارض است. چون در تفکر دنیای مدرن مبنا، تضاد هگلی و مارکسیستی و نظریه تنازع انتقال است، در آنجا فمینیسم میشود ایدئولوژی دفاع از زن که اصالت زن را، «زن در مقابل مرد» و «زن مردستیز» میداند و وقتی فمینیسم به زنگرایی مردستیزانه تبدیل شود، فمینیسم شکل پیدا میکند؛ ولی وقتی تفکر براساس زوجیّت، محبت، تلائم، سکونت، اخوت و ولایت باشد، نظام خانواده استقرار پیدا میکند و رویکرد مردستیزانه یا زنستیزانه شکل نمییابد. نظام خانواده نظامی برای تکامل حیات اجتماعی است و از نوآوریهای رهبر انقلاب در این سخنرانی همین نکته دقیق فلسفی بود.
اگر مبنای فلسفی اصل تضاد پذیرفته شود، ظهور این اصل و قانون عمومی تضاد در زیستشناسی میشود نظریه ترنسفورمیسم و در حیات اجتماعی میشود فمینیسم و مردستیزی. وقتی زن نگاه مردستیزانه و مرد نگاه زنستیزانه داشته باشد، جامعه بهسمت همجنسبازی میرود و نظام خانواده مختل میشود؛ اما وقتی مبنای فطرتی خانواده و حیات اجتماعی زوجیّت شود بهدنبالش محبت و ملاطفت شکل پیدا میکند.
قرآن میفرماید: «وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَی» (نجم:۴۵) یا آیات دیگری که هست مانند «فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى» (قیامت: ۳۹) و اینکه همه موجودات از زوجیّت آفریده شدند یعنی اصالت تلائم و زوجیّت در مقابل اصالت تضاد است. اینکه ما قانون عمومی حیات را زوجیّت یا تضاد بدانیم، این دو قانون دو تصویر از هستی و طبیعت به ما میدهد و اگر دو تصویر از هستی به ما داد دو نظام خانواده و دو نظام اجتماعی شکل میگیرد که اثرات آن را در جامعه مدرن غرب میبینید.
حضرت آیتالله خامنهای ضمن تشریح نگاه اسلامی به زوجیّت دیدگاه اسلام را در مقابل تضاد در دیالکتیک هگلی و مارکسیستی خواندند و فرمودند: «زوجیّت که در نگاه اسلامی این جور واضح است، درست نقطهی مقابل تضاد در دیالکتیک هگلی و مارکسیست است؛ یعنی رکن اصلی این دیالکتیک هگل که بعد هم مارکس از او گرفته، تضاد است که حرکت جامعه و حرکت تاریخ و حرکت بشری ناشی از تضاد است؛ یعنی «تز» و «آنتیتزی» وجود دارد که از آنتیتز و تز، سنتز به وجود میآید. در اسلام نه، سنتز از آنتیتز به وجود نمیآید، از زوجیّت به وجود میآید؛ از زوجیّت است، از ملائمت است، از همراهی است که آن رتبهی بعدی به وجود میآید، نسل بعدی به وجود میآید، حرکت بعدی به وجود میآید، مرحلهی بعدی به وجود میآید.»
رسانه KHAMENEI.IR در یادداشتی کوتاه به قلم حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، استاد حوزه و دانشگاه و مدرّس فلسفه اسلامی، نگاه اسلام به قانون عام زوجیّت و تمایز آن با سایر مکاتب نظری را بررسی کرده است.
یکی از نکات مهمی که در سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار چهاردهم دی ۱۴۰۱ با بانوان به آن اشاره شد این بود که باید به نظام خانواده و جایگاه زن براساس نظریه زوجیّت نگاه کرد. تعبیر حضرت آیتالله خامنهای این بود که تشکیل خانواده بر مبنای یک قانون عام در آفرینش یعنی قانون زوجیّت، استوار است. این نگاه در نقطه مقابل دیدگاه مارکسیستها است که میگویند حرکت ناشی از تضاد است. در منطق اسلام حرکت، برخاسته از زوجیّت است.
اندیشه غرب مدرن بر مبنای اومانیسم، سابجکتیوسم و سکولاریسم است؛ یعنی اصالت انسان، اصالت عقل خودبنیاد و اصالت دنیا. در این سه اصل، اصالت انسان، جوهر مدرنیته به شمار میآید؛ آن هم در ساحتهای حیوانیت، شهوت و غضب که نماینده آن انسانی است که در هالیوود به نمایش درآمده است. به عبارت دیگر اگر کسی بخواهد اومانیسم انسانی را ببیند، ظهور آن در سینما و جوامع غربی است که دم از چالش، تضاد، نزاع و زیست جنگلی میزنند. رفتار حیوانات در جنگل براساس تضاد است و راز بقا این نزاع غریزی است؛ در چنین تفکری انسان به یک حیوان شیک تبدیل میشود که مبنای او جنگ، نزاع و خونریزی است. وقتی اصالت انسان و اصالت دنیا مطرح باشد، طبیعتا نظریه تضاد هگلی و مارکسیستی از آن بیرون میآید و حرکت و تکامل ناشی از تضاد میشود که نظریه ترنسفورمیسم در زیستشناسی بر این اساس است.
اما اسلام میگوید تشکیل خانواده بر مبنای قانون زوجیّت است و زوجیّت، تلائم، سازگاری، محبت، مودّت و سکونت عامل حرکت و حیات طیبه است. خانواده سلول تشکیل جامعه است. وقتی قانون عام زوجیّت منشأ تشکیل خانواده باشد؛ خانوادهای که جامعه را تشکیل میدهد؛ آنوقت مبنای حرکت اجتماعی هم زوجیّت، تلائم، سازگاری و محبت است که همه این مفاهیم در معنای عامتری به نام ولایت جمع میشود. این تعریف خانواده در نگاه دیندارانه است که با تفکر دنیای مدرن در تعارض است. چون در تفکر دنیای مدرن مبنا، تضاد هگلی و مارکسیستی و نظریه تنازع انتقال است، در آنجا فمینیسم میشود ایدئولوژی دفاع از زن که اصالت زن را، «زن در مقابل مرد» و «زن مردستیز» میداند و وقتی فمینیسم به زنگرایی مردستیزانه تبدیل شود، فمینیسم شکل پیدا میکند؛ ولی وقتی تفکر براساس زوجیّت، محبت، تلائم، سکونت، اخوت و ولایت باشد، نظام خانواده استقرار پیدا میکند و رویکرد مردستیزانه یا زنستیزانه شکل نمییابد. نظام خانواده نظامی برای تکامل حیات اجتماعی است و از نوآوریهای رهبر انقلاب در این سخنرانی همین نکته دقیق فلسفی بود.
اگر مبنای فلسفی اصل تضاد پذیرفته شود، ظهور این اصل و قانون عمومی تضاد در زیستشناسی میشود نظریه ترنسفورمیسم و در حیات اجتماعی میشود فمینیسم و مردستیزی. وقتی زن نگاه مردستیزانه و مرد نگاه زنستیزانه داشته باشد، جامعه بهسمت همجنسبازی میرود و نظام خانواده مختل میشود؛ اما وقتی مبنای فطرتی خانواده و حیات اجتماعی زوجیّت شود بهدنبالش محبت و ملاطفت شکل پیدا میکند.
قرآن میفرماید: «وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَی» (نجم:۴۵) یا آیات دیگری که هست مانند «فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى» (قیامت: ۳۹) و اینکه همه موجودات از زوجیّت آفریده شدند یعنی اصالت تلائم و زوجیّت در مقابل اصالت تضاد است. اینکه ما قانون عمومی حیات را زوجیّت یا تضاد بدانیم، این دو قانون دو تصویر از هستی و طبیعت به ما میدهد و اگر دو تصویر از هستی به ما داد دو نظام خانواده و دو نظام اجتماعی شکل میگیرد که اثرات آن را در جامعه مدرن غرب میبینید.