• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1401/10/14

جدی‌ترین و اساسی‌ترین خلأ جامعه‌ی بانوان

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب سال گذشته در سخنرانی روز ولادت حضرت زهرا (س) با اشاره به نامه گلایه‌آمیز جمعی از بانوان محترم به خاطر نبودن یک دیدار مخصوص روز زن در ایام این ولادت باسعادت فرمودند: «حق با آن‌ها است؛ باید یک روزی را برای دیدار خانم‌ها هم ان‌شاءالله معیّن کنیم.» ۱۴۰۰/۱۱/۳ و این دلیلی شد تا دیداری با جمعی از بانوان کشور تشکیل شود و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای وعده دادند که «در سال‌های آینده هم ان‌شاءالله این جلسه را تشکیل می‌دهیم».۱۴۰۱/۱۰/۱۴ در این دیدار جمعی از بانوان فرهیخته، مادران برگزیده و فعالان عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و علمی شرکت کردند که هفت نفر از حاضران دیدگاه‌ها و نظرات خود را درباره مسائل گوناگون زنان بیان کردند. متن پیش‌رو سخنرانی خانم عاطفه خادمی، پژوهشگر و عضو شورای فرهنگی و اجتماعی کشور است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بسم الله الرحمن الرحیم
نسبت میان حکمروایی جمهوری اسلامی و موضوع زن، روایتی است که این سال‌ها کمتر به آن توجه شده است. مفهوم الگوی سوم زن یکی از جلوه‌های تاریخ تمدن و فرهنگ اسلامی ایرانی است. الگویی که در سه بعد عینیت می‌یابد: بعد اول سلوک فردی با رویکرد توحیدی و عرفانی. بعد دوم ایفای نقش همسری و مادری در بستر خانواده. و بعد سوم کنش‌گری اجتماعی ناظر به حل مسئله.
بنا بود انقلاب اسلامی ایران با حکمروایی متعالی مردم محور و با پشتوانه‌ی سرمایه‌های بی‌بدیل خود در تاریخ اسلام و ایران ریل‌گذاری استاندارد تربیت بانوانی منطبق بر الگوی سوم آن هم نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده را محقق نماید. حال آن که تجربه‌ی تاریخی تعین یافته از الگوی سوم در بستر شکل گیری انقلاب و هشت سال دفاع مقدس در دوره‌ی به اصطلاح سازندگی در ذیل رویکردهای توسعه محور تصویر مطلوب از زن مسلمان را تغییر داد. از دهه‌ی 70 به بعد توصیف مطلوب از زن مسلمان بانویی الزاماً تحصیل کرده‌ی شاغل، توسعه‌گرا، منفعل به جهت ارزشی تصویر شد. به تدریج ایده‌ی زن کارمند در بخش دولتی و کارگر در بخش خصوصی به عنوان پارادایم مطلوب زن ایده‌آل در ساختارها متولد شد. و الگوی سوم خانواده محور در فضای نظر و ذهن باقی ماند. اکنون پس از گذشت 30 سال از تجربه‌ی این مدل از اداره‌ی کشور می‌توان به بخش کوچکی از پیامدهای آن اشاره کرد:
1- فقدان صورت‌بندی نظری و تولید نظریه‌ی سیاسی انقلاب اسلامی در حوزه‌ی زنان.
2- عدم تولید فقه معیار در مواجهه‌ با نظام مسائل بانوان.
3- نگاه  تک بعدی دانشگاه و علم و عدم مواجهه‌ی سیستمی نهاد علم در موضوعات مرتبط با حوزه‌ی زنان، خانواده و جنسیت.
4- استیلای مردان در تقسیم امکانات و فرصت‌ها و به حاشیه راندن بانوان.
5- طراحی مردانه‌ی محیط‌های کاری و عدم توجه به شرایط و نیازها و الزامات کنش‌گری اجتماعی بانوان.
6- فقدان ایده و اراده برای فعال سازی بانوان در ساحت تصمیم گیری و تصمیم سازی‌های کلان.
7- حذف تدریجی بیش از 60 درصد از ظرفیت جامعه‌ی بانوان از چرخه‌ی حکمرانی.
8- عدم باور متولیان به مرجع سازی و تربیت رهبران اجتماعی از جنس بانوان برای جامعه‌ی بانوان.
9- سردرگمی بانوان دغدغه‌مند و توانمند در انتخاب اولویت‌ها و عرصه‌های فعالیت‌ و کنش‌گری و نقش‌های خانوادگی.
به گمان من تنها ایده‌‌ی مطرح یعنی شکل گیری نهاد فراقوه‌ای در حوزه‌ی بانوان نیز با توجه به سابقه‌ی عملکرد نظام اداره‌ی کشور نمی‌تواند تمام نیازهای جامعه‌ی بانوان را در واقعیت میدان برطرف نماید. تجربه‌ی این چهل سال ثابت کرده است که نهادسازی در داخل حاکمیت برای حل مسائل بانوان همواره نتیجه‌ی عکس داشته است. بنابراین به این نتیجه می‌رسیم که تنها مسیر پرداخت مبنایی و نه بنایی به حل مسئله است. فلذا راه حل اساسی و نقطه‌ی اهرمی برای مداخله طراحی و بازسازی انقلابی ساختار اداره‌ی کشور برای ریل گذاری صحیح حرکت انقلاب در افق پنج سال آینده با هدف پیشرفت همه جانبه‌ی جامعه‌ی بانوان در چارچوب عدالت و سلامت خواهد بود.
اما راه حل چیست؟
بررسی‌های کارشناسانه و مطالعه‌ی تجربیات کشورهای پیشرفته و همچنین مطالعه‌ی الگوهای موفق بومی مانند آنچه در سال‌های اخیر در توسعه‌ی زیست بوم علم و فناوری و اقتصاد دانش بنیان کشور، ستاد توسعه‌ی نانو و همچنین توسعه‌ی جامعه‌ی اندیشگاهی رخ داده است نشان می‌دهد ایده‌ی هوشمندانه و زمان شناسانه‌ی حلقه‌های میانی که توسط حضرتتان در همین حسینیه مطرح شده است تنها راه بازنمایی گره‌های گشوده نشده است. طرح این ایده در اولین سال از گام دوم انقلاب و در مرحله‌ی دولت سازی از مراحل پنج گانه‌ی انقلاب اسلامی این پیام را دارد که حضرتعالی با شناخت عمیق و دقیق نسبت به نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌های ساختاری نظام اداره‌ی کشور را چشم اسفندیار انقلاب می‌دانید و بر همین اساس حکیمانه و شجاعانه کلان پروژه‌ی بازسازی انقلاب نظام اداره‌ی کشور و مهندسی بازگشت سرمایه‌ها و ظرفیت‌های تخصصی مردمی به عرصه‌ی حکمرانی و ایجاد حرکت مردمی برای حل مسائل کشور را کلید زده‌اید. فلذا خواهشمندیم که ما حاضرین در این جمع و تمام دختران و مادران این سرزمین را سربازان پا به کار خود در راه مجاهدت عظیم بدانید و ترسیم مأموریت و تقسیم کار نمایید.
همچنین  برداشت ما از ایده‌ی حلقه‌های میانی این است که طبق نظر حضرتعالی حاکمیت موظف است امکان خلق نهادهای مردمی  تخصصی واسط میان دستگاه‌های اجرایی و کنش‌گران میدانی را فراهم کرده و ابتدائاً در یک بازه‌ی سه تا پنج ساله با سرمایه گذاری توسعه‌ای امکان رشد در یک محیط رقابتی را برای آنها فراهم آورد. سپس مجموعه‌های ایجاد شده را به‌صورت تخصصی ارزیابی و رتبه بندی کرده و به میزان ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بالفعل این مجموعه‌ها امکانات و اختیارات حاکمیتی خویش را در حل مسئله به ایشان تفویذ و تنفیذ نموده و خود از جایگاه ستادی و تسهیل گری، تنظیم گیری، هدایت و راهبری آنان بپردازد. همچنین ضروری است امکانات حمایت و پشتیبانی من جمله تأمین مالی پایدار از محل منابع موقوفات مسئولیت اجتماعی صنایع متوسط و بزرگ،‌ صندوق‌های سرمایه گذاری و کارآفرینی نیز در این راستا فعال گردد. امکان تحقق این ایده در در قانون اساسی جمهوری اسلامی پیش بینی شده و مناسب است به تدریج دیگر اسناد و قوانین بازنگری گشته و به آن ملحق گردد.
اما مأموریت و کارکرد حلقه‌های میانی؛ به نظر می‌رسد مهم‌ترین وظیفه و مأموریت این نهادها،‌ این نهادهای واسطه یا به تعبیر بهتر همان حلقه‌های میانی توسعه‌ی زیست بوم کنش‌گری بانوان به منظور ایجاد حرکت عمومی در حل مسائل کشور  به خصوص مسائل حوزه‌ی زنان خواهد بود. با همین رویکرد ایده‌ی عملیاتی را مختصراً عنوان نموده و نظر صاحب‌نظران را به آن جلب می‌نمایم:
ایده‌ی توسعه‌ی زیست بوم‌های تخصصی و بومی در حوزه‌ی بانوان در قامت حلقه‌های میانی. جدی‌ترین و اساسی‌ترین خلأ جامعه‌ی بانوان نداشتن بسترهای استاندارد کنش‌گری اجتماعی منطبق با فقه معیار، ارزش‌های ایرانی اسلامی،‌ مقتضیات جنسیتی و شرایط اقلیمی، فرهنگی و جغرافیایی است. بی‌توجهی به تنوع جامعه‌ی بانوان در محور تنوع‌های فرهنگی، غفلت تاریخی ما طی سالهای گذشته بوده و سال‌هاست  روش نسخه پیچی از مرکز و ابلاغ آن بر کل کشور را در دستور کار داریم. برای نظام اداره‌ی کشور در هنگامه‌ی تصمیم گیری و در حوزه‌ی برنامه ریزی، ایده پردازی و حل مسئله تفاوت معناداری میان بانوان اقلیم‌های مختلف وجود ندارد و این آسیب جدی در این حوزه است. اما زیست بوم‌های تخصصی بستری جامع و کامل متشکل از تمامی ابزارها و امکانات برای رفع نیازها و تسهیل گری و جهت‌دهی به فعالیت‌ها و اقدامات به منظور رشد عقلانیت و خردورزی عموم جامعه‌ی بانوان برای ایفای نقش رهبری تغییر در عرصه‌های مختلف انقلاب است.