1401/10/14
نقد حقوق زنان در غرب
حقوق وارونه
رهبر انقلاب سال گذشته در سخنرانی روز ولادت حضرت زهرا (س) با اشاره به نامه گلایهآمیز جمعی از بانوان محترم بهخاطر نبودن یک دیدار مخصوص روز زن در ایام این ولادت باسعادت فرمودند: «حق با آنها است؛ باید یک روزی را برای دیدار خانمها هم انشاءالله معیّن کنیم.» ۱۴۰۰/۱۱/۳ و این دلیلی شد تا دیداری با جمعی از بانوان کشور تشکیل شود و حضرت آیتالله خامنهای وعده دادند که «در سالهای آینده هم انشاءالله این جلسه را تشکیل میدهیم».۱۴۰۱/۱۰/۱۴
در این دیدار جمعی از بانوان فرهیخته، مادران برگزیده و فعالان عرصههای فرهنگی، اجتماعی و علمی شرکت کردند که هفت نفر از حاضران دیدگاهها و نظرات خود را درباره مسائل گوناگون زنان بیان کردند. متن پیشرو سخنرانی خانم مریم نقاشان، حقوقدان فعال در محاکم قضایی آلمان است.
بسم اللّه الرحمن الرحیم
قصد دارم تجربهی عینی خودم را بهعنوان کسی که در دنیای غرب حضور داشته و نهتنها تحصیل و زندگی بلکه در نظام قضائی اروپا پذیرفتهشده بیان کنم و از واقعیتهای قارهی سبز بگویم. در مقام یک وکیل دادگستری رسالتم تبیین حق و دفاع از مظلوم است حال هر جا که باشم چه در وطن، چه در سفر. اگر ببینم چهرهی حقیقت را غبار گرفته باید آن را بزدایم و دروغ را افشا کنم.
وقتی دیدم که چه دربارهی کشورم چه در خصوص دنیای غرب حقیقت مخدوش شده است، جهاد تبیین بر من تکلیف شد. در غرب، کشورم را آنگونه که هست نمیشناسند. چون همواره هجمهای از سیاهنمایی چه در داخل و چه در خارج، متوجه میهنم بوده است. انقلابی که ژرفتر از یک نظام سیاسی است. انقلابی که مربوط به یک جهانبینی است.
من رفته بودم تا به جهانیان به عمل بگویم بانوان ایران اسلامی توانمند، فرهیخته، صاحبنظر و کارآمدند. آن هم به لطف آموزههای مکتب تشیع که زن را والامقام میخواهد که سرآمد این مکتب بانویی است که تمام صفات انسان کامل را یکجا دارد. عالمهی غیرمعلّمهای به نام حضرت زهرای اطهر که دختر نبوت همسر ولایت و مادر امامت است؛ که به اعلا درجهی مکارم اخلاق و علم رسیده؛ و ما فخر شاگردی ایشان را داریم.
رفتم تا به مردم دنیا بگویم آنچه از ایران اسلامی و زنان آن از رسانهها شنیدهاید را رها کنید و به دیدههایتان اعتماد کنید. من و امثال من زنانی هستیم که بعد از انقلاب اسلامی متولد شدیم. در آن بستر رشد و تحصیل کردیم؛ و در عرصهی علم بالیدیم و به جایگاههای اجتماعی همانند مردان شاید هم بیش از آنها رسیدیم. بدون اینکه از ابزار جنسیتی برای ارتقا استفاده کنیم؛ زیرا نحوهی پوشش ما در جامعه به مخاطب اخطار میدهد که تو فقط میتوانی در حیطهی بهره از دانش و شخصیت انسانی من و نه به جنسیتم نزدیک شوی.
حال این زن تربیتیافته در ایران اسلامی است که بهعنوان ایدهپرداز و مشاور بینفرهنگی و فعال اجتماعی همیار دادستان و قاضی اروپایی است و در رفع معضلات اجتماعی غرب نیز ارائه طریق میدهد؛ و هر جا مورد تحسین و تشویق آنها قرار گرفتم گفتم من زنی شیعه از ایرانزمینم و شگفتی را در چشمانشان دیدم و آنها را به تحقیق دربارهی کشور و مکتبم ترغیب کردم.
یکی از سوغاتهای من برای مردم غرب ارائهی تصویر روشنی از زن ایران اسلامی بود؛ و اکنون در بازگشت به میهن آمدهام شهادت دهم که حقیقت غرب آنچه که رسانههای بیگانه به مردم ما القا میکنند نیست. رسانههایی که در پرتوی سیاستهای کلان جهانی قصد اشاعهی یأس و نفرت در بین مردم را برنامهی کاری خویش قرار دادهاند و از تمام علوم نوین روانشناسی و غیره استفاده میکنند تا مردمان شاد و پرنشاط سرزمینهای آزاده را به افسردگی و استیصال بکشانند و ثروتهای ملیشان را که مهمترینش نخبگان است به خدمت بگیرند. آن هم به ازای اجازهی زندگی در بهاصطلاح مدینهی فاضلهای که اگر فضلی داشته باشد مربوط به ملتشان است نه صرفاً دولتهایشان؛ زیرا من مردمانی را دیدم که به آنچه میدانند عمل میکنند، دروغ نمیگویند، خلف وعده نمیکنند. غیبت و تجسس بینشان جایی ندارد، کوشا هستند و منظّم و بهشدت قانع، سادهزیست و شفاف.
حال برای اینکه جامعهای نیکو داشته باشیم احتیاجی نیست مهاجرت کنیم. فقط باید هر کس از خود پستترش به خود عالیترش هجرت کند. من نیز طبق حدیث نبوی که فرمود به دنبال علم بروید حتی اگر در دوردستها باشد و آیهی سیروا فی الارض سفر کردم تا رمز موفقیتها و شکستهای تمدنها را بدانم، عبرت بگیرم و الگوبرداریها و تحقیقات کتابخانهای و میدانیام را بنویسم در قالب کتابی با نام گسترهی حقوق حکومتی و تقدیم دولت و مسئولین کنم. تا در امر نحوهی ادارهی حکومت بر اساس آرمان و فرهنگ و قانون اساسی کشورم قدمی برداشته باشم؛ و کتابهایی نیز در قالب خاطرات اروپا که تقدیم مردم کشورم کنم تا از نقاط قوت و ضعف آن مردمان آگاه شوند و بیشازپیش به امید و خودباوری برسند.
همچنین آمدهام از توهم اعتلای زن غربی در سایهی برابری جنسیتی که بزرگترین ظلم به زن است پرده بردارم؛ و نقل قول کنم از قضاتی که وقتی قانون حمایت خانوادهی ایران اسلامی را برایشان خواندم به ضرس قاطع گفتند این قوانین حمایتی بسیار به زن بها داده است و زن ایرانی بیش از آنچه تکلیف داشته باشد حق دارد. وقتی میشنیدند نفقهی زن یا به عهدهی پدر است در دوران تجرد یا به عهدهی شوهر در دوران تأهل و اینکه زن مکلف به پرداخت نفقهی مشترک نیست و استقلال مالی دارد گویا با نگاهشان میگفتند واقعاً زن در ایران ریحانه است.
اما در غرب، در غرب به بهانهی حضور آزادانه در جامعه حکومتها بیش از توان زن بر او تکلیف نهادند. از فطرتش دورش کردند تا بتوانند از او استفادهی تبلیغاتی و پالا انگاری کنند. بدین نحو که از منظر جهانبینی غرب بهعنوان مثال در بحث دیه به زن میگوید اسلام قیمت و ارزش تو را نصف مرد میداند. برای همین دیهات نصف مرد است و به تو ظلم شده است؛ اما واقعیت این است که چون اسلام انسان را کالا نمیداند که قیمت بگذارد لذا قوانینش جنبهی حمایتی دارد؛ و اتفاقاً در این خصوص حمایت بیشتری از زن کرده؛ که اگر نفقه دهندهاش را از دست دهد زن دو برابر آن چیزی را دریافت میکند که اگر خودش فوت کند دیگری دریافت خواهد کرد. حال این منطقی است که به زن بگوییم تلاش کن قوانین را عوض کن که اگر فوت کردی مرد از مرگ تو بیشتر سهم ببرد. آیا این حمایت از زن است؟
وارونهها تا حدی است که وقتی داور زن برای مسابقهی فوتبال مردان انتخاب میکنند سرش منّت میگذارند که ما به تو بها دادهایم؛ اما واقعیت این است که زنی ظریف باید دنبال مردان قویهیکل از این سوی زمین به آن سو بدود و انرژی بیشتری از یک داور مرد مصرف کند و آسیب بیشتری به جسمش نیز وارد شود؛ و درواقع بیش از توانش به او تکلیف کنند؛ و نهایتاً شاید دستمزدی برابر یک داور مرد دریافت کند. آیا این ارزشدادن به زن است؟
همچنین پیوندها و علقههای خانوادگی را کمرنگ کردند تا زن از حمایت پدر، برادر، پسر، همسر و اقوامش بیبهره گردد؛ و اینچنین مجبور باشد با قبول قوانین بعضاً غیرمنصفانه فقط تحت حمایت دولت باشد. چون پناه دیگری برایش نگذاشتند. تا اینگونه استثمار نوین زن بر پایهی جهانبینی مادی غرب رقم بخورد.
در پایان در راه آگاهی مردمم و اعتلای میهنم در پیشگاه رهبر کشورم اعلام میکنم که از هیچ کوششی فروگذار نخواهم کرد.
در این دیدار جمعی از بانوان فرهیخته، مادران برگزیده و فعالان عرصههای فرهنگی، اجتماعی و علمی شرکت کردند که هفت نفر از حاضران دیدگاهها و نظرات خود را درباره مسائل گوناگون زنان بیان کردند. متن پیشرو سخنرانی خانم مریم نقاشان، حقوقدان فعال در محاکم قضایی آلمان است.
بسم اللّه الرحمن الرحیم
قصد دارم تجربهی عینی خودم را بهعنوان کسی که در دنیای غرب حضور داشته و نهتنها تحصیل و زندگی بلکه در نظام قضائی اروپا پذیرفتهشده بیان کنم و از واقعیتهای قارهی سبز بگویم. در مقام یک وکیل دادگستری رسالتم تبیین حق و دفاع از مظلوم است حال هر جا که باشم چه در وطن، چه در سفر. اگر ببینم چهرهی حقیقت را غبار گرفته باید آن را بزدایم و دروغ را افشا کنم.
وقتی دیدم که چه دربارهی کشورم چه در خصوص دنیای غرب حقیقت مخدوش شده است، جهاد تبیین بر من تکلیف شد. در غرب، کشورم را آنگونه که هست نمیشناسند. چون همواره هجمهای از سیاهنمایی چه در داخل و چه در خارج، متوجه میهنم بوده است. انقلابی که ژرفتر از یک نظام سیاسی است. انقلابی که مربوط به یک جهانبینی است.
من رفته بودم تا به جهانیان به عمل بگویم بانوان ایران اسلامی توانمند، فرهیخته، صاحبنظر و کارآمدند. آن هم به لطف آموزههای مکتب تشیع که زن را والامقام میخواهد که سرآمد این مکتب بانویی است که تمام صفات انسان کامل را یکجا دارد. عالمهی غیرمعلّمهای به نام حضرت زهرای اطهر که دختر نبوت همسر ولایت و مادر امامت است؛ که به اعلا درجهی مکارم اخلاق و علم رسیده؛ و ما فخر شاگردی ایشان را داریم.
رفتم تا به مردم دنیا بگویم آنچه از ایران اسلامی و زنان آن از رسانهها شنیدهاید را رها کنید و به دیدههایتان اعتماد کنید. من و امثال من زنانی هستیم که بعد از انقلاب اسلامی متولد شدیم. در آن بستر رشد و تحصیل کردیم؛ و در عرصهی علم بالیدیم و به جایگاههای اجتماعی همانند مردان شاید هم بیش از آنها رسیدیم. بدون اینکه از ابزار جنسیتی برای ارتقا استفاده کنیم؛ زیرا نحوهی پوشش ما در جامعه به مخاطب اخطار میدهد که تو فقط میتوانی در حیطهی بهره از دانش و شخصیت انسانی من و نه به جنسیتم نزدیک شوی.
حال این زن تربیتیافته در ایران اسلامی است که بهعنوان ایدهپرداز و مشاور بینفرهنگی و فعال اجتماعی همیار دادستان و قاضی اروپایی است و در رفع معضلات اجتماعی غرب نیز ارائه طریق میدهد؛ و هر جا مورد تحسین و تشویق آنها قرار گرفتم گفتم من زنی شیعه از ایرانزمینم و شگفتی را در چشمانشان دیدم و آنها را به تحقیق دربارهی کشور و مکتبم ترغیب کردم.
یکی از سوغاتهای من برای مردم غرب ارائهی تصویر روشنی از زن ایران اسلامی بود؛ و اکنون در بازگشت به میهن آمدهام شهادت دهم که حقیقت غرب آنچه که رسانههای بیگانه به مردم ما القا میکنند نیست. رسانههایی که در پرتوی سیاستهای کلان جهانی قصد اشاعهی یأس و نفرت در بین مردم را برنامهی کاری خویش قرار دادهاند و از تمام علوم نوین روانشناسی و غیره استفاده میکنند تا مردمان شاد و پرنشاط سرزمینهای آزاده را به افسردگی و استیصال بکشانند و ثروتهای ملیشان را که مهمترینش نخبگان است به خدمت بگیرند. آن هم به ازای اجازهی زندگی در بهاصطلاح مدینهی فاضلهای که اگر فضلی داشته باشد مربوط به ملتشان است نه صرفاً دولتهایشان؛ زیرا من مردمانی را دیدم که به آنچه میدانند عمل میکنند، دروغ نمیگویند، خلف وعده نمیکنند. غیبت و تجسس بینشان جایی ندارد، کوشا هستند و منظّم و بهشدت قانع، سادهزیست و شفاف.
حال برای اینکه جامعهای نیکو داشته باشیم احتیاجی نیست مهاجرت کنیم. فقط باید هر کس از خود پستترش به خود عالیترش هجرت کند. من نیز طبق حدیث نبوی که فرمود به دنبال علم بروید حتی اگر در دوردستها باشد و آیهی سیروا فی الارض سفر کردم تا رمز موفقیتها و شکستهای تمدنها را بدانم، عبرت بگیرم و الگوبرداریها و تحقیقات کتابخانهای و میدانیام را بنویسم در قالب کتابی با نام گسترهی حقوق حکومتی و تقدیم دولت و مسئولین کنم. تا در امر نحوهی ادارهی حکومت بر اساس آرمان و فرهنگ و قانون اساسی کشورم قدمی برداشته باشم؛ و کتابهایی نیز در قالب خاطرات اروپا که تقدیم مردم کشورم کنم تا از نقاط قوت و ضعف آن مردمان آگاه شوند و بیشازپیش به امید و خودباوری برسند.
همچنین آمدهام از توهم اعتلای زن غربی در سایهی برابری جنسیتی که بزرگترین ظلم به زن است پرده بردارم؛ و نقل قول کنم از قضاتی که وقتی قانون حمایت خانوادهی ایران اسلامی را برایشان خواندم به ضرس قاطع گفتند این قوانین حمایتی بسیار به زن بها داده است و زن ایرانی بیش از آنچه تکلیف داشته باشد حق دارد. وقتی میشنیدند نفقهی زن یا به عهدهی پدر است در دوران تجرد یا به عهدهی شوهر در دوران تأهل و اینکه زن مکلف به پرداخت نفقهی مشترک نیست و استقلال مالی دارد گویا با نگاهشان میگفتند واقعاً زن در ایران ریحانه است.
اما در غرب، در غرب به بهانهی حضور آزادانه در جامعه حکومتها بیش از توان زن بر او تکلیف نهادند. از فطرتش دورش کردند تا بتوانند از او استفادهی تبلیغاتی و پالا انگاری کنند. بدین نحو که از منظر جهانبینی غرب بهعنوان مثال در بحث دیه به زن میگوید اسلام قیمت و ارزش تو را نصف مرد میداند. برای همین دیهات نصف مرد است و به تو ظلم شده است؛ اما واقعیت این است که چون اسلام انسان را کالا نمیداند که قیمت بگذارد لذا قوانینش جنبهی حمایتی دارد؛ و اتفاقاً در این خصوص حمایت بیشتری از زن کرده؛ که اگر نفقه دهندهاش را از دست دهد زن دو برابر آن چیزی را دریافت میکند که اگر خودش فوت کند دیگری دریافت خواهد کرد. حال این منطقی است که به زن بگوییم تلاش کن قوانین را عوض کن که اگر فوت کردی مرد از مرگ تو بیشتر سهم ببرد. آیا این حمایت از زن است؟
وارونهها تا حدی است که وقتی داور زن برای مسابقهی فوتبال مردان انتخاب میکنند سرش منّت میگذارند که ما به تو بها دادهایم؛ اما واقعیت این است که زنی ظریف باید دنبال مردان قویهیکل از این سوی زمین به آن سو بدود و انرژی بیشتری از یک داور مرد مصرف کند و آسیب بیشتری به جسمش نیز وارد شود؛ و درواقع بیش از توانش به او تکلیف کنند؛ و نهایتاً شاید دستمزدی برابر یک داور مرد دریافت کند. آیا این ارزشدادن به زن است؟
همچنین پیوندها و علقههای خانوادگی را کمرنگ کردند تا زن از حمایت پدر، برادر، پسر، همسر و اقوامش بیبهره گردد؛ و اینچنین مجبور باشد با قبول قوانین بعضاً غیرمنصفانه فقط تحت حمایت دولت باشد. چون پناه دیگری برایش نگذاشتند. تا اینگونه استثمار نوین زن بر پایهی جهانبینی مادی غرب رقم بخورد.
در پایان در راه آگاهی مردمم و اعتلای میهنم در پیشگاه رهبر کشورم اعلام میکنم که از هیچ کوششی فروگذار نخواهم کرد.