• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1401/10/14

من یک مادر خانه‌دارم

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif «صحبت‌هایی که خانم‌ها کردند، بسیار خوب بود و حقیقتاً بنده بهره بردم. البتّه تأیید این مطالب با یک‌بار شنیدن، آن‌هم تندتند و پشت این بلندگو بیان کردن، ممکن نیست. باید تأمّل کند انسان، فکر کند.  لذا این نوشته‌ها را به من بدهید حتماً. آن خانمی هم که بدون نوشته صحبت کردند، ایشان هم، بنویسند همان حرف‌ها را؛ هم دقّتش بیشتر خواهد بود، هم فرصت تأمّل و تدبّر به ما خواهد داد... حالا این خانم گفتند «من یک خانم خانه‌دار هستم»، خب خیلی خوب است. اصلی‌ترین نقش یک زن از نظر اسلام همین نقش خانه‌داری است...» ۱۴/۱۰/۱۴۰۱
این جملات اشاره رهبر انقلاب بود به سخنرانی خانم‌ها و مخصوصا خانمی بود که در حضور ایشان از دغدغه‌ها و چالش‌های خانه‌داری در جامعه امروز می‌گفت؛ در جلسه‌ای که جمعی از بانوان اقشار گوناگون در آستانه ولادت حضرت زهرا سلام‌الله علیها و روز زن، با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کرده بودند. در این دیدار هفت نفر از بانوان به بیان دیدگاه‌ها و دغدغه‌های خود در خصوص مسائل حوزه زنان پرداختند. متن پیش‌رو سخنرانی
خانم پریچهر جنتی (نویسنده و خانه‌دار) است.

بسم‌الله الرحمن الرحیم
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif من یک مادر خانه‌دارم. یکی از میلیون‌ها زنی که میدان فعالیتشان را چهاردیواری منزل قرار دادند.
ما زنان، فرماندهان سلول‌های بنیادین امت اسلامی هستیم.
ما از میدان عملیاتمان به شما گزارش می‌دهیم. در میدان ما، اصلاح عمیق، نه از اصلاح سیستم اقتصادی، نه از اصلاح پوشش بانوان در اجتماع و نه از بالا رفتن ظرفیت دختران دانشجو، شروع نمی‌شود! هیچ‌کدام آن‌قدر همه‌جانبه و جامع نیستند که بتوانند ادوات جنگی ما در میدان این مبارزه تمدنی باشند! ابزار ما برای دفاع و مقابله چیست؟
«خانه». این است ابزار ما برای حرکت به سمت سبک زندگی اسلامی و مقابله با سبک زندگی غربی.
اما در عمل دستمان روزبه‌روز از قدرتمندی این صلاح خالی‌تر می‌شود؟ چرا؟
زیرا ما با پذیرفتن قواعد دنیای مدرن، خانه و شهری ساختیم که به‌جای هماهنگی با خانواده و رکن اصلی آن یعنی زن، با طبع بازار هماهنگ است!

ما خانه مولّدی که در فرهنگ اسلامی باید به آن برسیم، خانه‌ای که ظرفیت تولید اقتصادی، علمی و حتی روابط اجتماعی را داشته باشد، از زن و خانواده گرفتیم و در عوض تعدادی مکعب سیمانی منفعل و مقطع از دیگران به او دادیم.

‌خانه‌های امروزی به قول طراحانش مناسب با فرهنگ سرمایه‌داری طراحی شده است زیرا یک سلول وابسته و مصرف‌کننده است. این خانه دائماً دستش مقابل دولت و بازار دراز است. از تأمین انرژی گرفته تا تأمین نیازهای روحی و مادی اهالی‌اش مثل نیاز به خلوت و طبیعت، نیاز به ارتباط اجتماعی و ... در همه‌چیز این خانه نیازمند است.

این خانه طبیعتاً ظرفیتی هم برای بروز استعدادهای زن ندارد. زن خانه‌دار در آن عاملیتی برای خودش نمی‌بیند. قدرتی ندارد. در بهترین حالت نگهبان این مکعب‌هاست و مسئول خرج کردن پول‌های خانه!
درست است زنان بسیاری در تلاش هستند تا مولد باشند اما در واقع دارند خلاف جهت رود دست و پا می‌زنند! به عبارت دیگر هستند زنانی که در همین خانه‌ها کنشگری مبتکر دارند اما به‌سختی!

 ما میراثی از گذشتگان داشتیم مانند شهرهای محله ‌محور. در این محله‌ها زنان خانه‌دار شبکه روابط اجتماعی خودشان را می‌ساختند و به‌صورت کاملاً فطری تعاونی‌های زنانه خودجوش و رایگان را شکل می‌دادند که تولیداتشان و امورات خانه را با همیاری رفع و رجوع می‌کردند. (مثال: در این تعاونی‌ها مثلاً دختر همسایه به زنی که بچه کوچک داشت  کمک می‌کرد یا در روضه‌ها برای مستمندان محله کمک جمع‌آوری می‌شد و ... ).

اما در وضعیت فعلی جامعه بازار چه نسخه‌ای برای زن می‌پیچد؟ به او می‌گوید کمک می‌خواهی؟ دیگر همسایگی معنا ندارد باید بروی کمک و خدمات را بخری! فرزندت همبازی می‌خواهد، خانه و محله ظرفیتش را ندارند؟ باید بروی همبازی بخری با گذاشتن او در مهدکودک! نیاز به طبیعت داری اما حیاط خانه نداری؟ باید آن را نیز بخری!

بخر و موتور مصرف رو روشن نگه‌دار!
بخر و در خدمت بازار سرمایه باش!
بخر و از جامعه خانواده‌محور خداحافظی کن و به جامعه کارخانه‌ای و فروشگاهی سلام کن!
در واقع ابتدا ما خانه و شهر را می‌سازیم اما بعد آن‌ها هستند که ما را می‌سازند. خانه مولد انسان مولد تولید می‌کند، خانه اسلامی انسان مسلمان و خانه مصرف‌گرا و منزوی انسان مصرف‌گرا و منزوی!

نگهداری از سلولِ امت اسلامی یعنی خانواده، آن‌هم زیر تازیانه‌های فردگرایی و انزواطلبی و منفعت‌طلبی شهر مدرن، حقیقتاً کار سختی است. آیا آنان که در مناصب تصمیم‌ساز شهرسازی امروز نشسته‌اند، می‌دانند که چگونه دست از یاری خودی برداشته‌اند و راه را برای دشمن قسمت خورده این نهضت رهایی‌بخش اسلامی باز گذاشته‌اند؟
 ‌
از طرف دیگر سیستم آموزشی هم به نفع خانواده کار نمی‌کند. سیستم آموزشی هم دختران را فقط برای بیرون از خانه تربیت می‌کند به نحوی که تمام آمال و آرزوهایشان را جهان کارخانه‌ای یا شرکتی و بازاری شکل داده است. درست مثل قطعات یک جورچین. از یک‌طرف آن خانه‌ی انسان‌ساز و قدرتمند را از زن گرفته‌ایم و از طرف دیگر زن‌ها را در مدرسه و دانشگاه طوری تربیت می‌کنیم که متمایل به ماندن در خانه نباشند.

باید از آموزش شروع کنیم. در فرهنگی که می‌خواهیم خانه‌داری اثرگذار و مهم باشد، باید نظام آموزشی طوری باشد که اولاً دختر را برای خانه‌داری تمرین دهد و تربیت کند، نه اینکه خانه‌داری را تحقیر کند. و دوم لازم است نگاه هنرمندان و جامعه دانشگاهی ما به مقوله خانه‌داری تغییر کند و اصلاح شود.

اگر در کشور ما قرار بر احیای نقش مادری و جدیّت در اجرای سیاست افزایش جمعیت است، این مهم در خانه‌ی ۵۰-۶۰ متری محقق نمی‌شود. خانه‌ی ۵۰ متری یعنی خانواده‌ای حداکثر ۴ نفره. حال که دولت پیگیر ساخت ۴ میلیون مسکن است، مسئولان امر باید متوجه باشند که نمی‌شود به مردم گفت بروید در خانه‌ی ۵۰-۶۰ متری ۴- ۵ بچه بیاورید.

از توسعه‌ی عمودی شهرها افزایش جمعیت در نخواهد آمد. راهکار آن است که دولت با سیاستی زمین را از حالت کالای سرمایه‌ای بودن خارج کند. شورای عالی معماری و شهرسازی در این راه نقش دارد.

دیگر بحث چگونگی ساخت است. ما با ادغام کاربری‌هایی مثل فراغت و اشتغال با سکونت می‌توانیم خانه‌ها را به سمت مولد شدن پیش ببریم یعنی خانه هم ظرفیت کار داشته باشد، هم تفریح و هم تولید.

شورای عالی معماری و شهرسازی باید بداند: من یک زن خانه‌دارم از  درون خانه‌هایی که شما طراحی کردید دارم به شما می‌گویم دود سیاست‌هایشان به چشم ما زنان خانه‌دار و به دنبال آن به چشم کودکان ما می‌رود! چرا اصرار دارند مردم را در برج‌ها جا بدهند؟ ما در عمودی‌سازی افسارگسیخته به‌جایی رسیدیم که از بدنام‌ترین شهرهای دنیا در تراکم جلو زده‌ایم. حتی تراکم تهران از توکیو و لندن بیشتر است... سرنوشت انسانی که در این شهر زندگی می‌کند چه خواهد شد؟!

و در نهایت از شهرداری محترم تهران سؤال دارم، آیا خانه ۲۵ متری با سبک زندگی اسلامی همسوست؟ آیا مجوز دادن به آن مجوزدادن به‌نوعی از سبک زندگی خانه‌مجردی نیست که فرهنگ اسلامی‌ آن را نمی‌پسندد؟

فریادهای زنان خانه‌دار صدا ندارد و شنیده نمی‌شود. ما به آینده امیدواریم. امیدوار به اینکه چنین جلساتی فرصتی باشد برای شنیدن صدای این قشر از زنان و حل مشکلات عمیق و ریشه‌ای آن‌ها...
  ان شاالله