1401/10/11
آسیبشناسی مدیریت فرهنگی کشور
تحول باید از خود شورا شروع شود
رهبر انقلاب در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی هدایت فرهنگی کشور را، شأن و نقش اصلی این شورا خواندند و با اشاره به ضرورت بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور گفتند: «شورایعالی انقلاب فرهنگی باید با رصد و شناخت دقیق ضعفها و گزارههای غلط فرهنگی در عرصههای مختلف، راهحلهای عالمانهای برای رواج گزارههای صحیح و پیشبَرنده، ارائه کند.» ۱۴۰۱/۰۹/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR برای بررسی و تبیین بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی به گفتوگو با آقای دکتر امیرحسین بانکیپورفرد، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی پرداخته است.
به نظر شما چرا رهبر انقلاب «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» را مطرح کردند؟ مقصود از این عبارت چیست؟
رهبر انقلاب بار اول که این مسئله را در دیدار با دولت بیان کرده بودند، کسانی این ذهنیت را پیدا کردند که نظر ایشان روی بازسازی ساختار نهادهای فرهنگی است و باید بررسی شود که کدام دستگاهها قابلیت ادغام در یکدیگر را دارند. اما ایشان در این دیدار دیدگاه خود را روشن کردند که منظور اصلیشان از این بحث چیست. اینجا منظور ذهنیت فرهنگی جامعه است و نرمافزاری است که در جامعه کار میکند و دست، مغز افراد و امکانات و ثروت براساس این نرمافزار به کار میافتد، این بخش باید اصلاح شود. این فرهنگی که با انقلاب اسلامی ایجاد شد، در جامعه نرمافزار جدیدی به وجود آورد و ما توانستیم گزارههایی را متحول کنیم؛ مثلاً فرهنگ عدم خودباوری و «ما نمیتوانیم» را به «ما میتوانیم» تبدیل کردیم و بسیاری از گزارههای ارزشی دیگر را در جامعه ایجاد کردیم ولی الآن آن نرمافزار ضعیف شده است.
جریان انقلاب از چند نظر نیاز به بازسازی دارد؛ یکی جریان زیرساختی و دیگری اعتمادی که مردم باید داشته باشند، کم شده است. راهحل این مشکل چند چیز است؛ یکی تقویت رسانه است، بهویژه رسانه ملی و از طرف دیگر نقشآفرینی در فضای مجازی. راه حل دیگر تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد جامعه و اینکه اعضای شورای عالی و همه شخصیتهای فرهنگی و انقلابی تماس خود را با بطن جامعه بیشتر کنند تا بتوانند نقش تأثیرگذاری را در روند اجتماعی داشته باشند.
متأسفانه در سالهای اخیر آرامآرام نقش حاکمیت در فرهنگ تضعیف شد. برای مثال، در صداوسیما از آخرین دفعهای که ما یک سریال فاخر ساختیم، بیش از ۱۰ سال گذشته است. این سریالهای فعلی چقدر در ایجاد فرهنگهای قوی در جامعه تأثیرگذار هستند؟! یا در بخش وزارت ارشاد، ما قبلاً در زمینه نشر کتاب بسیار تأثیرگذار بودیم اما اکنون نسبت حکمرانی ارشاد در سطح حوزه نشر پایین آمده است. کاهش حکمرانی ما در بخش عینی فرهنگ و در بخش فضای مجازی -که از ابتدا حکمرانی نداشتیم- باعث شده که بر ذهنیت جامعه اثر بگذارد.
بایدها و نبایدهای این بازسازی چیست و چگونه میتوان به این هدف رسید؟
اولین مسئله این است که درک عمیقی از تحولات فرهنگی داشته باشیم که در این دیدار هم حضرت آقا به آن اشاره کردند تا آن نقش اثرگذاری را تقویت کنیم. برخی در کشور ما متأسفانه نسبت به فرهنگ نگاه دستچندمی دارند و فرهنگ را جزو موضوعات کلیدی نمیدانند؛ درحالیکه این چالش اصلی نظام است. از نگاه برخی برنامهریزان کشور، فرهنگ نه جزو چالشها، نه جزو پیشرانها و زمینهسازان ماست. اول باید این نگاه اصلاح شود؛ یعنی کسانی که برنامه مینویسند و برنامه سالانه را مشخص میکنند سهم فرهنگ را باید در برنامهوبودجه جدی بگیرند. متأسفانه همیشه توجه حداقلی به آن صورت میگیرد و کار جدی در زمینه آن انجام نمیشود.
نکته دوم اینکه اهالی فرهنگ، کسانی که در رأس هستند، همچون شورای انقلاب فرهنگی ارتباطشان را با نسل نوجوان و جوان تقویت کنند و درک دقیقی از نسل نوجوان داشته باشند. پیشتر ارتباط مسئولان با نسل جوان قویتر از امروز بود اما الآن فاصله زیادی افتاده است، این فاصله باید کم شود و این اتصال برقرار شود تا تفاهم صورت گیرد.
نکته سوم، ارتباط جبهه فرهنگی انقلاب با دستههای فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی باید تقویت شود؛ زیرا بین آنها هم فاصله افتاده است، باید این فاصله کم شود تا تأثیرگذاری آنها بیشتر شود.
در این بازسازی نسبت شورا با مابقی دستگاههای فرهنگی و دولتی چیست؟
اگر تحولی بخواهد صورت گیرد باید از خود شورا شروع شود، یعنی شورا باید رابطهاش را با جامعه و نخبگان فرهنگی و جبهه فرهنگ انقلاب تقویت کند. شورا باید نشستوبرخاست و قعود در جلسات را به قیام اجتماعی تبدیل کند. شورا باید سفرهای استانی داشته باشد تا نخبگان استانی، فعالان فرهنگی استانها و دستگاههای فرهنگی استان را که در سطح کشور کار میکنند از نزدیک ببیند. ما باید با هویت شورای عالی انقلاب فرهنگی سفرهای استانی داشته باشیم و شورا باید از این استان به آن استان برود و با گروههای فرهنگی استان، صاحبنظران و علما، معلمان و دانشآموزان و کلیه اقشار فرهنگی جلسه داشته باشد؛ یعنی اعضای شورا تفکیک شوند و به جاهای مختلفی در هر استان بروند و با همه یک نشست عمومی داشته باشند. در مرکز هم همینطور. ارتباط شورا با اقشار فرهنگی باید عینی شود؛ مثلاً شورا باید نشستهایی داشته باشد با تربیتمعلم، معلمان، دانشآموزان، انجمنهای دانشآموزی. شورا باید در متن مدارس حضور یابد و وقتی که هریک از مسائل را جداگانه استخراج کردند، در یک نشست مشترک به گرهگشایی از مسائل آموزشوپرورش بپردازد.
فکر میکنید این بازسازی چقدر زمان نیاز دارد و در چه چشماندازی میتواند آن خروجی و محصول خود را به نمایش بگذارد؟
بازسازی فرهنگی یک امر دائمی است و نمیتواند یک امر زماندار باشد اما میتوان با یک حرکت یکیدوساله محسوس و ملموس نتایج آن را دید، یعنی بارها پیش آمده است که تغییر رفتاری یک نقطه امید را در مردم زنده کرده است و به نظر من میرسد که اگر یکسال شورا تحول ایجاد کند و در متن جامعه حرکت کند، بازتاب آن را در جامعه خواهیم دید. انشاءالله
به نظر شما چرا رهبر انقلاب «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» را مطرح کردند؟ مقصود از این عبارت چیست؟
رهبر انقلاب بار اول که این مسئله را در دیدار با دولت بیان کرده بودند، کسانی این ذهنیت را پیدا کردند که نظر ایشان روی بازسازی ساختار نهادهای فرهنگی است و باید بررسی شود که کدام دستگاهها قابلیت ادغام در یکدیگر را دارند. اما ایشان در این دیدار دیدگاه خود را روشن کردند که منظور اصلیشان از این بحث چیست. اینجا منظور ذهنیت فرهنگی جامعه است و نرمافزاری است که در جامعه کار میکند و دست، مغز افراد و امکانات و ثروت براساس این نرمافزار به کار میافتد، این بخش باید اصلاح شود. این فرهنگی که با انقلاب اسلامی ایجاد شد، در جامعه نرمافزار جدیدی به وجود آورد و ما توانستیم گزارههایی را متحول کنیم؛ مثلاً فرهنگ عدم خودباوری و «ما نمیتوانیم» را به «ما میتوانیم» تبدیل کردیم و بسیاری از گزارههای ارزشی دیگر را در جامعه ایجاد کردیم ولی الآن آن نرمافزار ضعیف شده است.
جریان انقلاب از چند نظر نیاز به بازسازی دارد؛ یکی جریان زیرساختی و دیگری اعتمادی که مردم باید داشته باشند، کم شده است. راهحل این مشکل چند چیز است؛ یکی تقویت رسانه است، بهویژه رسانه ملی و از طرف دیگر نقشآفرینی در فضای مجازی. راه حل دیگر تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد جامعه و اینکه اعضای شورای عالی و همه شخصیتهای فرهنگی و انقلابی تماس خود را با بطن جامعه بیشتر کنند تا بتوانند نقش تأثیرگذاری را در روند اجتماعی داشته باشند.
متأسفانه در سالهای اخیر آرامآرام نقش حاکمیت در فرهنگ تضعیف شد. برای مثال، در صداوسیما از آخرین دفعهای که ما یک سریال فاخر ساختیم، بیش از ۱۰ سال گذشته است. این سریالهای فعلی چقدر در ایجاد فرهنگهای قوی در جامعه تأثیرگذار هستند؟! یا در بخش وزارت ارشاد، ما قبلاً در زمینه نشر کتاب بسیار تأثیرگذار بودیم اما اکنون نسبت حکمرانی ارشاد در سطح حوزه نشر پایین آمده است. کاهش حکمرانی ما در بخش عینی فرهنگ و در بخش فضای مجازی -که از ابتدا حکمرانی نداشتیم- باعث شده که بر ذهنیت جامعه اثر بگذارد.
بایدها و نبایدهای این بازسازی چیست و چگونه میتوان به این هدف رسید؟
اولین مسئله این است که درک عمیقی از تحولات فرهنگی داشته باشیم که در این دیدار هم حضرت آقا به آن اشاره کردند تا آن نقش اثرگذاری را تقویت کنیم. برخی در کشور ما متأسفانه نسبت به فرهنگ نگاه دستچندمی دارند و فرهنگ را جزو موضوعات کلیدی نمیدانند؛ درحالیکه این چالش اصلی نظام است. از نگاه برخی برنامهریزان کشور، فرهنگ نه جزو چالشها، نه جزو پیشرانها و زمینهسازان ماست. اول باید این نگاه اصلاح شود؛ یعنی کسانی که برنامه مینویسند و برنامه سالانه را مشخص میکنند سهم فرهنگ را باید در برنامهوبودجه جدی بگیرند. متأسفانه همیشه توجه حداقلی به آن صورت میگیرد و کار جدی در زمینه آن انجام نمیشود.
نکته دوم اینکه اهالی فرهنگ، کسانی که در رأس هستند، همچون شورای انقلاب فرهنگی ارتباطشان را با نسل نوجوان و جوان تقویت کنند و درک دقیقی از نسل نوجوان داشته باشند. پیشتر ارتباط مسئولان با نسل جوان قویتر از امروز بود اما الآن فاصله زیادی افتاده است، این فاصله باید کم شود و این اتصال برقرار شود تا تفاهم صورت گیرد.
نکته سوم، ارتباط جبهه فرهنگی انقلاب با دستههای فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی باید تقویت شود؛ زیرا بین آنها هم فاصله افتاده است، باید این فاصله کم شود تا تأثیرگذاری آنها بیشتر شود.
در این بازسازی نسبت شورا با مابقی دستگاههای فرهنگی و دولتی چیست؟
اگر تحولی بخواهد صورت گیرد باید از خود شورا شروع شود، یعنی شورا باید رابطهاش را با جامعه و نخبگان فرهنگی و جبهه فرهنگ انقلاب تقویت کند. شورا باید نشستوبرخاست و قعود در جلسات را به قیام اجتماعی تبدیل کند. شورا باید سفرهای استانی داشته باشد تا نخبگان استانی، فعالان فرهنگی استانها و دستگاههای فرهنگی استان را که در سطح کشور کار میکنند از نزدیک ببیند. ما باید با هویت شورای عالی انقلاب فرهنگی سفرهای استانی داشته باشیم و شورا باید از این استان به آن استان برود و با گروههای فرهنگی استان، صاحبنظران و علما، معلمان و دانشآموزان و کلیه اقشار فرهنگی جلسه داشته باشد؛ یعنی اعضای شورا تفکیک شوند و به جاهای مختلفی در هر استان بروند و با همه یک نشست عمومی داشته باشند. در مرکز هم همینطور. ارتباط شورا با اقشار فرهنگی باید عینی شود؛ مثلاً شورا باید نشستهایی داشته باشد با تربیتمعلم، معلمان، دانشآموزان، انجمنهای دانشآموزی. شورا باید در متن مدارس حضور یابد و وقتی که هریک از مسائل را جداگانه استخراج کردند، در یک نشست مشترک به گرهگشایی از مسائل آموزشوپرورش بپردازد.
فکر میکنید این بازسازی چقدر زمان نیاز دارد و در چه چشماندازی میتواند آن خروجی و محصول خود را به نمایش بگذارد؟
بازسازی فرهنگی یک امر دائمی است و نمیتواند یک امر زماندار باشد اما میتوان با یک حرکت یکیدوساله محسوس و ملموس نتایج آن را دید، یعنی بارها پیش آمده است که تغییر رفتاری یک نقطه امید را در مردم زنده کرده است و به نظر من میرسد که اگر یکسال شورا تحول ایجاد کند و در متن جامعه حرکت کند، بازتاب آن را در جامعه خواهیم دید. انشاءالله