• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1401/06/28
گفت‌وگو با نویسنده کتاب «امین زبان و ادب پارسی»

زبان و ادب فارسی؛ همپای اسلام و ایران

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif ۲۷ شهریور در تقویم رسمی کشور روز شعر و ادب فارسی نام‌گذاری شده است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همواره بر حفظ و پاسداری از زبان و ادبیات فارسی تأکید کرده‌اند. رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت به گفت‌وگو با آقای دکتر محمدحسن مقیسه نویسنده‌ی کتاب «امین زبان و ادب پارسی» پرداخته است. این کتاب که از سوی انتشارات انقلاب اسلامی چاپ شده به راهکارهای علمی و عملی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی پویش و گسترش زبان و ادبیات فارسی داشته است.

* کتاب «امین زبان و ادب پارسی» اثری است که به صورت مستقل به تشریح دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب در حوزه زبان و ادبیات فارسی می‌پردازد. چه ضرورتی باعث شد که این اثر را تألیف کنید؟
* بسم الله الرّحمن الرّحیم
هست کلید در گنج حکیم

فاتحه‌ی فکرت و ختم سَخُن
نام خدای است بر او ختم کن

از شما خیلی سپاسگزارم که اهمیت موضوع زبان و ادبیات فارسی را دریافتید و به این موضوع توجه کردید. زمانی که من به فکرم رسید که کتابی مستقل درباره‌ی مجموع نظرهای رهبر انقلاب درباره‌ی زبان فارسی منتشر کنم، دیدم که از ایشان در موضوع‌های مختلف فقهی، سیاسی، بین‌المللی، اجتماعی، اقتصادی، حتی مسائل مربوط به داخل کشور، زنان، ارتش و سپاه، مواضع بسیاری منتشر کرده‌ و به صورت کتاب‌های موضوعی بیرون آورده‌اند، اما درباره‌ی زبان و ادبیات فارسی از نگاه ایشان کتاب مستقلی منتشر نشده است؛ در حالی که اگر بخواهیم انصاف به خرج بدهیم، سابقه‌ی مطالعه­‌ی رهبر معظّم انقلاب در همه‌ی موضوع‌هایی که برمی‌گردد به زبان و ادبیات فارسی، بیش و پیش از موضو‌ع‌های دیگر است. یکی از مؤلفه‌های ذهنی که رهبر معظّم انقلاب از سن شانزده الی هفده سالگی به آن مشغول بودند و عاشقانه به آن روی ‌آورده‌اند، موضوع ادبیات است. ایشان در آن مقطع سنی و در زمانی که در حوزه‌های علمی فقاهتی شیعیان درس می‌خواندند، در حالی که در آن حوزه‌ها به هیچ روی سنت بر این نبود که آقایان روحانی به ادبیات روی بیاورند، معظم­‌له بنا به علائق و ذوق شخصی به ادبیات روی آوردند. از همان زمان دیوان شاعران بزرگ مانند حافظ و سعدی و مولوی را می‌خواندند. بعدها گرایش پیدا می‌کنند به خوانش داستان و رمان. رمان‌های بسیار بزرگی را که الان در طراز جهانی می‌درخشند، در همان سنین نوجوانی خوانده­‌اند. بعد روی می‌آورند به شعرگویی که حتی در کتابی که آقای هدایت الله بهبودی نوشته به نام «شرح اسم»، آنجا عنوان می‌کنند که قبل از انقلاب در انجمنی در اصفهان شرکت می­کنند و در آنجا یکی از غزلهای خودشان را می‌خوانند و این روند ادامه داشته تا اکنون. این کاملاً بر خلاف رویه‌ی سنتی حوزه‌های علمیه و روش روحانی‌های دیگر بوده که فقط به دروس سنتی خودشان می‌پرداختند. بنابراین اگر بخواهیم به گذشته و سابقه‌ی رهبر معظّم انقلاب از لحاظ گرایش و ذوق ادبی نگاه کنیم، پرداختن ایشان به موضوع ادبیات، داستان، شعر و مقوله‌هایی از این دست، سابقه‌ای به مراتب بیشتر از موضوع‌های دیگری دارد که ایشان در روند مبارزه با آنها روبرو شده‌اند یا بعد از انقلاب به آنها پرداخته‌اند. وقتی که من می‌دیدم یک چنین موضوعی هست و به این پرداخته نشده، جای این کتاب را خالی می‌دیدم. بنابراین آمدم و از بین همه‌ی موضوع‌های مرتبط با مقوله‌ی ادبیات، موضوعی را انتخاب کردم که فصل مشترکی باشد بین ما و بسیاری از کشورهای دیگر؛ همچنین این مسئله زیربنایی باشد برای سایر موضوع‌های ادبی. وقتی که ما از شعر صحبت می‌کنیم، از داستان صحبت می‌کنیم، از رمان صحبت می‌کنیم، از طنز صحبت می‌کنیم، زیرساخت همه‌ی اینها زبان است و زبان هم در بستر خودش مؤلفه‌های بسیار زیادی را دارد؛ از واژه، از ترکیب، از ضرب‌المثل، از اصطلاح. جدای از اینکه زبان فارسی زبانی است که یک قدمت تاریخی طولانی دارد؛ زبان فارسی، زبانی است که تمدن‌ساز است؛ بنابراین از مقوله‌های بسیار زیادی که رهبر معظّم انقلاب در حیطه‌ی ادبیات با آنها سر و کار داشتند و دارند، فقط به موضوع زبان فارسی پرداختم و در طی این شش سالی که این کتاب منتشر شد، این موضوع را پرورانده‌ام و به نظرم رسید که یکی از موضوع‌های اساسی جا مانده بود.

*  مخاطب در این کتاب با چه فصل‌ها و مضامینی روبرو می‌شود؟
* این کتاب که اولین بار در سال ۹۵ منتشر شد، خودم مقدمه‌ی مفصل و مبسوطی را نوشتم و در آن مقدمه، شرح تاریخی زبان فارسی را آورده‌ام و اهمیت پرداختن به زبان و ادبیات فارسی را یادآور شدم، و اینکه چرا رهبر انقلاب به زبان فارسی پرداختند و از چه زاویه‌ای به این زبان نگاه کرده‌اند. بعد در هفت فصل گفتارهای متعددی را از رهبر انقلاب آورده‌ام. اگر بخواهیم به ترتیب به فصول این کتاب بپردازیم، در فصل اول عنوانی داریم با این نگاه: زبان ملی و ادبیات. در اینجا به طور کلی به موضوع زبان ملی و ادبیات از دیدگاه رهبر انقلاب پرداخته شده است.

در فصل دوم به «زبان و ادبیات فارسی در رهگذر تاریخ» پرداختیم. در این فصل، مجموعه‌‌ی نظرهای رهبری را قبل از انقلاب، در زمان انقلاب و در زمان کنونی مورد بررسی قرار دادیم که یکی از فصل های بسیار خوبی هست که نشان دهنده‌ی سابقه‌ی تمدنی زبان و ادبیات فارسی است. همچنین در این فصل به نوع برخوردی که با این زبان در طول تاریخ شده، اشاراتی داشته‌ایم.

در فصل سوم، به «بررسی حال و روز زبان فارسی از پنجره‌ی ویژگی‌ها و راهکارها» پرداخته‌ایم. جالب این است که رهبری نُه ویژگی را برای زبان فارسی برمی‌شمارند که هر یک از این ویژگی‌ها را هم مفصّل درباره‌اش صحبت کرده‌اند. در این فصل غیر از ویژگی‌ها، به هشت کارآیی زبان فارسی نیز پرداخته شده است. همین‌طور راهکارهای تکامل زبان فارسی در داخل و خارج از کشور و نیز موانع زبان فارسی هم در همین فصل بحث شده است.

در فصل چهارم، «وظایف رسانه‌ها، سازمان‌ها، ارگانها و شیفتگان» در مواجهه‌ی با زبان فارسی بررسی شده است. در این زمینه باید بگویم که وظایف صداوسیما، آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مطبوعات، بسیار مورد توجه ایشان بوده و در هر بخش راهکارهای علمی و عملی خودشان را برای این کار برشمرده‌اند.

در فصل پنجم به آموزش و گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور و همچنین در ایران پرداخته شده است.

در فصل ششم، راهکارهای علمی و عملی ایشان در بعد ویرایشی آمده است و من بیست مقوله از واژه‌ها و اصطلاح‌هایی که ایشان توصیه کردند چه چیزهایی را به کار ببریم یا به کار نبریم، آورده‌ام و در آنجا مشخص کرده‌ام.

در فصل هفتم که اسم آن را «دُرواژه‌ها» گذاشتیم، نمونه‌هایی از سخنرانی‌ها و مکتوب‌های ایشان را آورده­‌ام تا نشان بدهم که رهبری که خودشان به دیگران پیشنهاد می‌کنند و راهکار می‌دهند که چگونه بنویسید و چگونه ننویسید، سخنرانی و مکتوب‌های خودشان از دیدگاه فصاحت و بلاغت، چگونه است. در آنجا نمونه‌های عالی اینها را آوردم که از جمله‌ی آنها می‌توانیم به سخنرانی ایشان در کنگره‌ی حافظ و یا سخنرانی ایشان درباره‌ی اقبال لاهوری اشاره کنم.

* یکی از ویژگی‌های مهم شخصیت رهبر معظم انقلاب، نگاه فرهنگی ایشان است. در این نگاه شناخت و دغدغه‌ در حوزه زبان بسیار پررنگ است. دلیل این اهمیت و توجه از سوی ایشان چیست؟
* زبان در هر کشوری، یکی از ستونهای فرهنگ و هویت آن کشور است. در کنار زبان، توجه به دین، توجه به فرهنگ، توجه به آداب و سنن، توجه به تاریخ برای هر کشوری مهم است، اما آن مقوله‌ای که می‌تواند بگوید سطح دین شما در چه سطحی است، شما از چه فرهنگ و هنر و ادبی برخوردارید، یا هنرها و آئین‌ها و سنن شما را به کشورهای دیگر معرفی بکند، آن، زبان کشور است. اگر زبان آن کشور زبانی قوی باشد و شاعران قوی و آثار طراز اول داشته باشد و در طول تاریخ این آثار و آن مفاخر، پایداری خود را حفظ کرده باشند و در تلاطم‌های زبانی دچار فرسایش‌های نو به نو نشده باشد، می‌توان گفت آن زبان، یک زبان اصیل است. همه‌ی این ویژگی‌هایی را که گفتم، زبان فارسی دارد. جدای از اینکه زبان، ظرف فرهنگی هر جامعه است. شما وقتی که زبان‌تان قوی باشد و این زبان قوی را به کشور دیگری صادر بکنید، درواقع فرهنگ خودتان و آداب و تمدن خودتان را صادر کرده‌اید. زبان فارسی در طول تاریخ همین وظیفه را انجام داده است. وقتی که اسلام وارد کشور ما شد، ایرانی‌ها اسلام را پذیرفتند، اما زبان آن اسلام را نپذیرفتند؛ یعنی ما مسلمان شدیم ولی عرب­‌زبان نشدیم. این به چه دلیل بود؟ به این دلیل بود که هم ایرانی‌ها و هم نخبگان ما در آن زمان، به این نتیجه رسیده بودند که زبان فارسی قوی است و قابلیت گسترش و توسعه دارد و قابلیت این را دارد که همان کاری که قرار است زبان عربی بکند، این زبان انجام بدهد. بنابراین اسلام از غرب و به زبان عربی وارد ایران شد، اما همین اسلام وقتی که می‌خواست از دروازه‌های شرقی کشور ما بیرون برود، با زبان فارسی بیرون رفت. یعنی الان بسیاری از کشورهایی که در شرق کشور ما هستند، از هند، پاکستان، سریلانکا، بنگلادش، اندونزی، مالزی تا استان سین کیانگ چین، اینها اسلام را با زبان فارسی یاد گرفتند و بسیاری از آثار و معارف اسلامی با زبان فارسی به این کشورها رفت. البته ایرانی‌ها هم به بسیاری از این کشورها مهاجرت کردند، از جمله به منطقه‌ی شبه قاره‌ی هند، که باعث شد اسلام به زبان فارسی به این کشورها صادر شود. همین الان هم بسیاری از آثار اسلامی و کتابهایی که نوشته شده و در منطقه­‌ی شرق آسیاست، به زبان فارسی نوشته شده است.

از طرفی، ما می‌بینیم در دنیای معاصر، کشورهای بزرگ و صنعتی و پیشرفته، در کنار توجه به مقوله‌های اقتصادی و تکنولوژی و به روز بودن، به زبان خودشان هم اهمیت می‌دهند. الان آلمان مؤسسه‌ای تأسیس کرده به نام گوته، اسپانیا مؤسسه‌ای تأسیس کرده به نام سروانتس و چین مؤسسه‌ای تأسیس کرده به نام کنفسیوس. این مؤسسه‌ها وظیفه‌شان چیست؟ این مؤسسه‌ها وظیفه‌شان این است که در خارج از کشورهای خودشان، زبان کشورشان را آموزش و گسترش بدهند. یکی از کارهایی که چینی‌ها انجام دادند و حتی آمریکایی‌ها را به وحشت انداختند، این بود که بنیاد کنفسیوس، تقریباً در تمامی ایالت‌های آمریکا مؤسسه تأسیس کرد تا زبان چینی را تبلیغ کند، آموزش و گسترش بدهد و به آمریکایی‌ها زبان چینی را بیاموزاند. حتی در سال ۲۰۱۱ «جوزف نای» که از اندیشمندان آمریکایی است، احساس خطر کرد و بعد این موضوع جزو پرونده‌های کاری پلیس داخلی آمریکا قرار گرفت. یعنی پلیسی که باید در سطح شهر بگردد معتاد و جاسوس و دزد پیدا بکند، کارش این شد که دنبال یک کار فرهنگی برود و از گسترش مؤسسه‌های زبان چینی در کشور خودش جلوگیری بکند! این نشان می‌دهد که زبان چقدر مهم است. یعنی کشورهای بزرگ صنعتی به این نتیجه رسیده‌اند که در کنار گسترش تکنولوژی و اقتصاد و تجارت، اگر بخواهند جای پای محکم‌تر و بلندمدت‌تری را در کشورهای هدف داشته باشند، حتماً‌ لازم است که زبان خودشان را هم در آن کشورها توسعه بدهند، و افرادی از کشورهای هدف باشند که زبان کشور مبدأ را در کشور خودشان رواج بدهند. دیگر بحث این نیست که فقط یک زبان در کشور دیگر گسترش پیدا بکند؛ نه، وقتی که شما در کشور دیگری زبانت را گسترش می‌دهی، یعنی در حقیقت فرهنگ خودت را هم به آن کشور می‌بری. همین مقوله در کشور ما پیاده شده است. وقتی که ما می‌آییم در کشور به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی بیش از حد میدان می‌دهیم، یا در یک دورانی فقط به یک زبان می‌پردازیم که آن هم زبان انگلیسی بوده، درواقع زمینه‌ای را فراهم می‌کنیم برای اینکه فرهنگ آن کشور در وطنمان جاری و ساری بشود؛ زمینه‌ای که ما آثار مخرب آن را هم در رفتار جوانان و نوجوانان‌، در لباس پوشیدنشان، در نوع صحبت کردنشان و در نگاهشان به کشورهای غربی دیده‌ایم و می‌بینیم.

بنابراین دغدغه­‌ی رهبر معظّم انقلاب بجاست. ایشان هم به گسترش زبان و ادبیات فارسی در داخل حساس هستند و هم در خارج از کشور،  زیرا زبان فارسی یک زبان قوی، غنی و تمدن ساز است.

* یکی از موضوعات مهم در نگاه رهبر انقلاب، ترکیب دو نگاه دینی و اسلامی از یک سو و نگاه ملی از سوی دیگر است. این نگاه درست در مقابل نگاهی قرار می‌گیرد که حفظ زبان فارسی را مستلزم رها کردن فرهنگ اسلامی می‌داند.
* بله. رهبر معظّم انقلاب معتقدند که به طور کلی کشور عزیز ما بر دو ستون اصلی بنا شده: ۱- دین مبین اسلام؛ ۲- زبان فارسی. و اینها در طول تاریخ هیچ گاه در مباینت با هم نبودند، بلکه به طور موازی در کنار هم و حتی کمک­‌کار هم بودند.

شما اگر به ادبیات فارسی توجه بکنید به عنوان یکی از ذخایر بسیار قدرتمند برای زبان فارسی، به آثار بزرگی بر می‌خوریم مثل شاهنامه، مثنوی مولوی، بوستان و گلستان. در همه‌ی اینها انواع و اقسام مؤلفه‌های دینی و مقوله‌های اسلامی، انواع و اقسام حدیث‌ها، آیه‌های قرآن یا ترجمه‌شان به صورت کنایه یا مستقیم یا غیرمستقیم، تضمین، تمثیل و ... وجود دارد. این مؤلفه‌های دینی در آثار شاعران و نویسندگان ما باعث شده زبان فارسی ما آمیخته‌ای باشد از شعر و ادب همراه با مؤلفه‌های اسلامی. من همیشه گفته‌ام که اگر مؤلفه‌های اسلامی و دینی را از زبان و ادبیات فارسی بیرون بکشید، محتوای این زبان بسیار نحیف و کم بهره خواهد شد. نمونه‌ی بسیار خوبش هم مثنوی است. مثنوی بسیار با قرآن آمیخته‌ است. بسیاری از داستان‌های پیامبران که در قرآن آمده، در مثنوی بازاندیشی و بازروایی شده. البته همین مقوله‌ی داستان‌های پیامبران و مؤلفه‌های دیگر، در آثار شاعران دیگر ما هم هست؛ از ناصر خسرو بگیرید تا سنائی و عطار و جامی و حتی در اشعار و آثار نویسندگان معاصر. بنابراین، هیچ‌گاه دین مبین اسلام با زبان فارسی در تعارض نبوده است.

نکته‌ی دیگری که مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفته و بنده هم در این کتاب آورده‌ام این است که رهبری می‌فرمایند زبان فارسی، زبان اسلام انقلابی است. یعنی اگر ما قرار باشد که موضوع‌های انقلاب اسلامی را در جهان تبلیغ و صادر بکنیم، آن زبانی که می‌تواند زبان اسلام انقلابی باشد، زبان فارسی است، نه زبان عربی. ایشان روی این موضوع تأکید زیادی کرده‌اند. این به خاطر غنی بودن و پرمحتوا بودن زبان فارسی است. البته زبان فارسی همین وظیفه را در گذشته‌ی تاریخی خود انجام و نشان داده که این رسالت را به خوبی می‌تواند ادا بکند. وقتی که اسلام وارد ایران شد، همین زبان فارسی، مؤلفه‌های اسلامی را گرفت در قالب شعر، در قالب نثر، در قالب داستان، به کشورهای شرق و سایر کشورهای دیگری که در آسیا هستند رساند، بدون اینکه کوچکترین ضعفی داشته باشد. بنابراین هیچ مباینتی بین اسلام و زبان فارسی وجود نداشته و اینها در طول تاریخ در کنار هم بوده­‌اند.

* کتاب از سال ۱۳۹۵ وارد بازار نشر شده است. طی این مدت چه بازخوردهایی از مخاطبان گرفته‌اید و چقدر مورد استقبال و توجه قرار گرفته است؟
* در اولین سالی که این کتاب وارد بازار شد تا الان مورد توجه محافل دانشگاهی قرار گرفته، و در مجامع علمی و پژوهشی هم بسیار از آن استفاده کرده‌اند. چندین نقد از این کتاب در روزنامه‌ها و در مجله‌های علمی و پژوهشی نوشته شده و بسیاری از استادان زبان فارسی و حتی کسانی که گرایش‌های زبان فارسی نداشتند، این موضوع برایشان مورد توجه و مهم بوده است. دلیلش هم این است که یا از مواضع ادبی رهبر انقلاب اطلاع ندارند، یا نهایتاً گرایش ادبی رهبر انقلاب را در تنها مجلسی می‌دانند که رهبر انقلاب در پانزدهم ماه رمضان هر سال با شاعرها برگزار می‌کنند. اما وقتی این کتاب را دیدند و خواندند، با حکمت و دانش ادبی رهبر انقلاب بیشتر آشنا شدند. بسیاری گفتند که ما این کتاب را وقتی که دست گرفتیم، تا آخرش را خواندیم و نمی‌دانستیم که رهبری درباره‌ی زبان فارسی این قدر مطالعه دارند. حتی بعضی از استادان دانشگاه و بعضی از افرادی که آن چنان دلبستگی هم به انقلاب اسلامی ندارند ولی به موضوع زبان فارسی علاقه‌مند بوده و هستند، به خود بنده مراجعه کردند و یا تماس گرفتند و از اینکه رهبری این قدر به زبان فارسی اهمیت می‌دهند و اهل مطالعه می­‌باشند و نظرهای عمیقی را ارائه داده­‌اند، اظهار شگفتی کردند.