• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1401/05/24
نگاهی به سابقه تاریخی و عملکرد استعماری ناتو علیه ملت‌ها

مقابله با پیمان جنایت و سلطه‌طلبی

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif چهار سال پس از پایان درگیری خانمان‌براندازِ «جنگ جهانی دوم»، سنگ بنای یک پیمان جنگ‌افروزانه دیگر، از سوی غربی‌ها با محوریت دولت آمریکا گذاشته شد. طرف‌های پیروز جنگ جهانی دوم که به گواه آمارها، ده‌ها میلیون کُشته بر جا گذاشتند و با بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسط رژیم آمریکا به صفحات پایانی خودشان رسیده بودند، از سال ۱۹۴۹ میلادی و در قالب یک پیمان نظامی، با رنگ و لعابی جدید، به یک تهدید برای دنیا تبدیل شدند؛ تهدیدی که همچنان و با گذشت بیش از هفتاد سال، ادامه دارد و سایه‌اش بر سر صلح و امنیت بین‌المللی سنگینی می‌کند.

غربی‌ها با میدان‌داری آمریکا، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی را با نام اختصاری «ناتو»، پایه‌گذاری کردند تا به‌اصطلاح، هرگونه تهدید جنگی را علیه کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، با کمک یکدیگر پاسخ دهند؛ اما ناظران بی‌طرف و وجدان‌های بیدار از همان زمان می‌دانستند که این هم‌پیمانی در دوران جنگ سرد، در واقع، پیمانی برای گسترش دامنه نفوذ و مداخله غربی‌ها در دوران پساجنگ است.

در این هفتاد سال، تجربه نشان داده که هرجا اثری از بوی خون و باروت بوده، رد پای اعضای اصلی و محوری ناتو به‌ویژه آمریکایی‌ها در آن دیده شده و این داستان تلخ به‌ویژه در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا همچنان ادامه دارد. در واقع، آنهایی که در خلال جنگ‌های اول و دوم جهانی، دستشان تا آرنج به خون ملت‌ها آلوده بود، به بهانه خستگی از جنگ و با ظاهری اتوکشیده و جنتلمن‌مآب، دست به امضای پیمانی زدند تا به گونه‌ای دیگر و این بار به بهانه حفظ امنیت، اهداف نامشروع و سلطه‌طلبانه و زیاده‌خواهانه خود را در اقصی نقاط دنیا دنبال کنند: «پیمان ناتو [را] آمریکایی‌ها در اروپا، به‌عنوان مقابله با شوروی سابق، یک مجموعه مقتدر نظامی به وجود آوردند، اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده می‌کردند.» ۱۳۸۵/۸/۱۸

* سیاهه جنایات مستکبرین
بیش از هفتاد سال از تشکیل «ناتو» می‌گذرد و در این هفت دهه، نمونه‌های متعددی از دخالت‌های خون‌بار و جنگ‌افروزی‌های اعضای ناتو، به‌ویژه آمریکا، انگلیس و فرانسه در مناطق مختلف جهان، مخصوصاً در بحران‌های غرب آسیا، آسیای میانه و شمال آفریقا دیده شده است و برخی از این دخالت‌های شوم، همچنان هم در عراق، سوریه و افغانستان ادامه دارد.

حمله آمریکا به افغانستان در سال ۱۳۸۰ ه.ش، نمونه بارز این دخالت‌های جنگ‌افروزانه در چند دهه اخیر است که به کشتار صدها هزار نفر از مردم افغانستان، افزایش ناامنی و ترور و خرابی، چند برابر شدن کِشت مواد مخدر و... در این کشور منجر شد.

قبل و بعد از این اشغال خون‌بار نیز، ده‌ها نمونه ریز و درشت از توسعه‌طلبی آمریکا و هم‌پیمانان آن در «ناتو» و توسل به جنگ، اشغال و کشتار در منطقه دیده شده است. نمونه تلخ آن، یک سال و نیم بعد از اشغال افغانستان و با حمله به عراق رخ داد و صحنه‌های جنایت‌باری از کشتار، انفجار و شکل‌گیری فجایع فضاحت‌باری چون زندان ابوغریب را رقم زد. همچنین، حمله به کشورهایی مانند لیبی، دخالت‌های مشکوک در عراق و سوریه در جریان پا‌گرفتن گروه‌های تکفیری – صهیونیستی مانند داعش که به تقویت و تجهیز این گروهک‌های تروریستی منجر شد و تداوم حملات و دخالت‌ها در شمال عراق و مناطق مرزی سوریه و ترکیه، نمونه‌های دیگری از این سیاهه جنایات ناتو است: «در لیبی، ناتو ضایعه‌های بی‌جبران آفریده است. اگر دخالت نظامی ناتو و آمریکا نبود، ممکن بود مردم، اندکی دیرتر پیروز شوند؛ ولی در عوض، این همه زیرساخت نابود نمی‌شد، این همه نفوس بی‌گناه از زنان و کودکان کشته نمی‌شدند و آنگاه دشمنانی که خود سال‌ها همراه و همدست قذافی بوده‌اند، مدعی حق دخالت در این کشور مظلوم و جنگ‌زده نمی‌شدند.» ۱۳۹۰/۶/۲۶

اما این اقدامات جنایت‌کارانه ناتو، پیش از اینها هم سابقه داشته است. اعضای ناتو تمام‌قد پشت سر دشمن بعثی متجاوز به مرزهای ایران اسلامی، ایستادند : «آمریکا، شوروی، ناتو -[اعضای] پیمان ناتو که اروپا و آمریکا و مانند اینها هستند- و همه قدرت‌های مسلط دنیا پشت‌ سر صدام قرار گرفتند، علیه جمهوری اسلامی، برای اینکه جمهوری اسلامی را از بین ببرند. هدف این بود... یعنی جنگ تحمیلی یک توطئه عظیم بین‌المللیِ قدرتمندترین قدرت‌های دنیا بود، علیه جمهوری اسلامیِ تازه پدید آمده... .» ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ در این جریان «ناتو و قدرت‌های اروپایی به عراق کمک کردند، هواپیما دادند، بمب دادند، تانک دادند، وسایل شیمیایی دادند، هلیکوپتر دادند، موشک دادند.» ۱۳۸۱/۳/۱

امروز همین سیاهه جنایات است که عدم اعتماد به آمریکا و هم‌پیمانان او را تبدیل به یک گزاره منطقی می‌کند: «هرگز به آمریکا و ناتو و به رژیم‌های جنایتکاری چون انگلیس و فرانسه و ایتالیا... اعتماد نکنید... پشت این لبخندها و وعده‌ها، توطئه و خیانت نهفته است.» ۱۳۹۰/۶/۲۶

* بی‌اعتمادی به مستکبرین
امروز و در ادامه فهرست بلندبالایِ جنایات آمریکا و دیگر صحنه‌گردانان ناتو، شرق اروپا و «اوکراین» هم به صحنه تجاوزگری و زیاده‌خواهیِ استکباری آنها تبدیل شده است. دولت‌هایی که طی هفت دهه پس از اتمام جنگ جهانی دوم، از جنایت و خون‌ریزی با ظاهری اتوکشیده دست بر نداشته‌اند، حالا با اقدامات تحریک‌آمیز و مشکوک، اوکراین را به طعمه‌ای برای توسعه‌طلبی خود تبدیل کرده‌اند. دقیقاً همین طراحی‌های شرارت‌آمیز، این کشور را به صحنه جنگ تبدیل کرده است و البته در عرصه میدانی هم آمریکا و دیگر طراحان این ناامنی، پشت متحد خود را خالی کرده و هزینه توسعه‌طلبی خود را بر دوش مردم این کشور گذاشته‌اند: «در قضیه اوکراین، مشکل اصلی این است که غربی‌ها درصدد توسعه ناتو هستند و آنها هر جا که بتوانند برای گسترش نفوذ خود تأمل نخواهند کرد... آمریکایی‌ها و غربی‌ها همواره درصدد گسترش دایره نفوذ خود در مناطق مختلف از جمله در شرق و غرب آسیا، و ضربه زدن به استقلال و اقتدار کشورها هستند.» ۱۴۰۱/۳/۲۹

همین حقیقتِ تجاوزگرایانه و سلطه‌طلبانه در ماهیت ناتو است که آن را تبدیل به موجودی خطرناک کرده است: «اگر راه در مقابل ناتو باز باشد، حد و مرزی نمی‌شناسد و اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمی‌شد، مدتی بعد به بهانه "کریمه"، همین جنگ را به راه می‌انداختند.» ۱۴۰۱/۴/۲۸

* ما و تغییر هندسه عالم
البته سوی دیگر ماجرا هم موضوع کلیدیِ تغییر هندسه‌ دنیا است: «امروز آمریکا و غرب، ضعیف‌تر از قبل شده و با وجود تلاش و هزینه زیاد، برد سیاست‌های آنها در منطقه ما از جمله در سوریه، عراق، لبنان و فلسطین بسیار کم شده است.» ۱۴۰۱/۴/۲۸ این تغییر معادلات قدرت، امروز بیش از هر زمان دیگری جلوه می‌کند. در این جریان تغییر و دگرگونی «در کنار بازیگران سنتی، بازیگران جدیدی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین وارد عرصه شده‌اند و در تلاشند جایگاه خود را در نظم جدید پیش رو، تثبیت کنند.» ۱۳۹۳/۵/۲۲

در این میدان تحول مهم و بنیادین، شکل‌گیری قدرت‌های نوظهور مانند چین و روسیه و حرکت منطقی آنها در تعامل با کشورهای مختلف جهان، از جمله جمهوری اسلامی ایران، نویدبخش تضعیف یک‌جانبه‌گرایی خون‌بار آمریکا و غربی‌ها است و عقلانیت و هوشمندی ایجاب می‌کند که ما، هم از جهت حفظ و تعمیق هرچه بیشتر استقلال و امنیت ملی و هم از جهت تأمین حداکثری منافع ملی در جریان این تغییر هندسه قدرت در جهان، جایگاه و نقش حقیقی خود را به‌خوبی بشناسیم و در این میدان، بر اساس اصول و آرمان‌هایمان نقش‌آفرینیِ اثرگذار کنیم: «رویدادهای سیاسی و نظامی در این روزها، تشکیل‌دهنده بخشی از همان پیچ تاریخی جهان است که گمان آن رفته بود. نخبگان و زبدگان ملت بزرگ ما در این مرحله، حامل مسئولیت‌های ویژه‌اند. شناخت جبهه‌بندی‌ها و صف‌آرایی‌ها و انتخاب موضع درست، مسئولیت کوته‌مدت، و آمادگی برای نقش‌آفرینی در تحولات به سود جبهه حق، وظیفه میان‌مدت آنان است.» ۱۴۰۰/۱۲/۲۱