1401/05/24
مروری بر ابعاد و شیوه مبارزاتی امام سجاد (ع) در دوران پس از قیام عاشورا
احیاگرِ اسلام
شرایط سیاسی و اجتماعی عصر امام سجاد علیهالسلام
زندگی امام سجاد علیهالسلام «از همه جهت یکی از زندگی های پر از درس است.» ۱۳۷۲/۴/۲۳ در حقیقت، «امام سجّاد بعد از آن دورانِ چند ماههی اوّل، بقیّهی این ۳۵ سال را هم یکجوری زندگی کرده است و یکنوعی حرکت کرده که اگر یک انسان پرشورِ حماسیِ شجاع، این زندگی را ببیند و خوب در این زندگی غور و مطالعه بکند، چهرهی امام سجّاد را چهرهی یک قهرمان کامل مییابد و میبیند.» حماسه امام سجاد، ص ۶۲ دوران امامت امام سجاد علیهالسلام چند ویژگی مهم داشت. اول اینکه «وقتیکه حادثهی عاشورا پیدا شد، در عالم اسلام... حالت رعبی میان مردم به وجود آمد؛ بیشتر یا شاید کلّاً در میان شیعیان و طرفداران ائمّه. بهخاطر اینکه احساس شد که حکومت یزید تا این حد هم حاضر و آماده است که حکومت خودش را تحکیم کند؛ یعنی تا حدّ کشتن حسینبن علی علیهالسلام که فرزند پیغمبر و در همهی جهان اسلام به عظمت و اعتبار و قداست شناختهشده بود.» حماسه امام سجاد، ص ۱۸۴ همچنین برخی حوادث دیگر مانند واقعه حره، شهادت توابین و مختار نیز بر این وحشت افزودند. از طرفی دیگر «عامّهی مردم دچار یک بیایمانی و ضعف و اختلال اعتقادی شدید شده بودند. کار به جایی رسیده بود که حتّی بعضی از ایادی دستگاه خلافت، نبوّت را زیر سؤال میبردند.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ «اخلاق مردم بشدّت خراب شده بود.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ «اغلب شخصیّتهای بزرگ، سر در آخور تمنّیّات مادّیای که بهوسیلهی رجال حکومت برآورده میشد، داشتند ۱۳۶۵/۴/۲۸ تا جایی که در روایت معروفی میخوانیم «اِرتَدَّ النّاسُ بَعدَ الحُسَینِ اِلّا ثَلاثَة» فقط سه نفر مانده بودند. البته ارتداد در این روایت به معنی بی دینی نیست. بلکه یعنی «از راه برگشتند... کج رفتند، بهطرف دنیا رفتند، بهطرف آسایش و زندگی رفتند، بهطرف راحتطلبی و عافیتجویی رفتند.» حماسه امام سجاد، ص ۹۳ در کنار این اوضاع، استبداد حکّام و تحریف حقایق نیز وجود داشت.
احیاگرِ خستگیناپذیر
با این وجود «اختناق در آن دوران و نامناسب بودن وضع، اجازه نمیداد که امام سجاد بخواهند با آن مردم بیپرده و صریح و روشن حرف بزنند؛ نه فقط دستگاهها نمیگذاشتند، مردم هم نمیخواستند. اصلاً آن جامعه یک جامعه نالایق و تباهشده و ضایعشدهای بود که باید بازسازی میشد.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ لذا امام سجاد علیهالسلام، شروع به نیروسازی و جامعهسازی کردند. جامعه ای که «باید در زیر تربیتی چنان سازنده و دگرگونساز قرار گیرند که بتواند شخصیّت آنان را در جهت ذهنیّت و اخلاق متعالی، ۱۸۰ درجه بگرداند و از آنان انسانهایی صالح بسازد؛ انسانهایی که بتوانند بار سنگین رستاخیز دوبارهی اسلام را بر دوش بگیرند؛ بار مسئولیّت انقلابی همانند انقلابی که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم در متن جامعهی جاهلی زمان خود پدید آورد... گاه از ایجاد آن بسی مهمتر و دشوارتر است.» پیشوای صادق، ص ۲۰ امام سجاد علیهالسلام این کار را کرد و در این حرکتِ ۳۵ ساله موفق شد. تا جایی که بر اساس همان روایت معروف، «ثمّ إنّ النّاس لحقوا و کثروا؛ بعدها کمکم و تدریجاً مردم ملحق شدند و زیاد شدند و زیاد شدند و جمعیت شیعه سر و سامانی گرفت. بر اثر همین گفتههای گرم امام چهارم که مثل تازیانهای بر دوش فکر و روح مردم نواخته میشد.» همرزمان حسین، ص ۱۶۰ امام سجاد علیهالسلام «همین سه نفر را زیاد کرد و گسترش داد و شیعه را مجدّداً متشکّل کرد و تحویل امام باقر علیهالسلام داد.» دو امام مجاهد، ص ۳۱۴ حال سوال این است که امام چگونه به این توفیق عظیم دست یافت و توانست اسلام را احیاء کند؟
شیوه مبارزاتی امام سجاد علیهالسلام
امام سجاد علیهالسلام برای احیای اسلام و جامعهسازی دینی، اقدامات مهمی را دنبال کردند. اساسا «دوران زندگی امام سجّاد علیهالسلام با فعّالیّتی آرام و زیر پرده و در جهت سازندگی افراد صالح و قوام بخشیدن به طرز فکر شیعی در ذهن پیروان و مبارزه با تحریفها همراه بود.» پیشوای صادق، ص ۳۰ اما تلاش اصلی امام، در زمینهی رشدِ اخلاق و معنویت مردم بود: «امام سجاد علیهالسلام به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامی کمر بست. چرا؟ چون طبق تحلیل آن امام بزرگوار، بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید و ابنزیاد و عمر سعد و دیگران نمیتوانستند آن فاجعه را بیافرینند.» ۱۳۷۲/۴/۲۳ اما این تربیت اخلاقی و معنوی در جامعهی آن روز آسان نبود. زیرا تفکّر اسلامی «عبارت است از هدفگیری معنویّات و حرکت در راه رسیدن به آرمانهای معنوی و اسلامی و انسان را در رابطه با خدا و در رابطه با تکالیف قرار دادن و این درست نقطهی مقابل آن چیزی است که حرکت مادّی مردم آن روز ایجاب میکرد.» حماسه امام سجاد، ص ۱۹۵ لذا حضرت در چنین وضعی «پوششی برای حقایق درست میکرد، و آن، پوشش دعا بود.» حماسه امام سجاد، ص ۱۶۲ و در این شرایط بسیار بد، «امام سجّاد علیهالسلام از بیان معارف دست نکشید؛ بهعنوان دعا، بهنام نیایش، مطالبی فراهم آورد و آنچه میخواست بگوید، گفت.» همرزمان حسین، ص ۹۲ لذا «بزرگترین نقش امام سجّاد علیهالسلام این است که تفکّر اصیل اسلامی یعنی توحید، نبوّت، مقام معنوی انسان، ارتباط انسان با خدا و بقیّه ی چیزها را تدوین کرده است و مهمترین نقش صحیفهی سجّادیّه همین بود.» حماسه امام سجاد، ص ۱۹۵ براین اساس صحیفه سجادیه مهم است چراکه «یکی از نتایجی که دعا میتواند داشته باشد، این است که انگیزههای سالم و صحیح را در دلها بیدار میکند... و صحیفهی سجّادیّه از اوّل تا آخر پُر از انگیزههای شریف و عالی برای انسانها است که اگر انسان به آنها توجّه بکند، واقعاً همین صحیفهی سجّادیّه کافی است که یک جامعه را توجّه بدهد و اصلاح کند و بیدار کند.» حماسه امام سجاد، ص ۲۲۴
صحیفه سجادیه و مسئله جامعهسازی اسلامی
بنابراین جامعهسازیِ امام سجاد علیهالسلام، مبتنی بر «ارتقای اخلاق و معنویت جامعه» بود. در حقیقت «باید جهتگیری معنوی - که لبِّ لُبابِ دین و روح اصلیِ دین همان جهتگیری معنوی است - دوباره در جامعه احیاء میشد.» حماسه امام سجاد، ص ۲۰. در دورهی کنونی نیز هرچند انقلاب اسلامی «عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونهای چشمگیر افزایش داد.» ۱۳۹۷/۱۱/۲۲ با این حال «شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار میآورد.»۱۳۹۷/۱۱/۲۲ و صحیفهی سجادیه ظرفیت بزرگی برای رشد اخلاق و معنویت در جامعهی اسلامیِ برآمده از انقلاب اسلامی دارد. لذا توصیهی همیشگی این است که جوانان را «با این مقام معنوی و با این مرحله معنویت و توجّه و حضور آشنا کنید؛ آن هم در قالب کلمات امام سجّاد علیهالسلام در صحیفه سجادیّه و از این قبیل چیزها - و البته نهجالبلاغه هم همین روح معنوی را دارد - آن وقت این جامعه، جامعهای است که هر گونه دشمن مستکبری باید حقیقتاً از آن بیمناک باشد؛ باید نسبت به جذب و هضم آن ناامید باشد؛ باید بداند که تا روح اسلام، تا معنویّت اسلام، تا تعبّد به اسلام و عقیده به اسلام در جامعه هست، هیچ عاملی نمیتواند این ملت و این جامعه را از صراط مستقیم انقلاب اسلامی منحرف کند.» ۱۳۷۶/۹/۱۳
زندگی امام سجاد علیهالسلام «از همه جهت یکی از زندگی های پر از درس است.» ۱۳۷۲/۴/۲۳ در حقیقت، «امام سجّاد بعد از آن دورانِ چند ماههی اوّل، بقیّهی این ۳۵ سال را هم یکجوری زندگی کرده است و یکنوعی حرکت کرده که اگر یک انسان پرشورِ حماسیِ شجاع، این زندگی را ببیند و خوب در این زندگی غور و مطالعه بکند، چهرهی امام سجّاد را چهرهی یک قهرمان کامل مییابد و میبیند.» حماسه امام سجاد، ص ۶۲ دوران امامت امام سجاد علیهالسلام چند ویژگی مهم داشت. اول اینکه «وقتیکه حادثهی عاشورا پیدا شد، در عالم اسلام... حالت رعبی میان مردم به وجود آمد؛ بیشتر یا شاید کلّاً در میان شیعیان و طرفداران ائمّه. بهخاطر اینکه احساس شد که حکومت یزید تا این حد هم حاضر و آماده است که حکومت خودش را تحکیم کند؛ یعنی تا حدّ کشتن حسینبن علی علیهالسلام که فرزند پیغمبر و در همهی جهان اسلام به عظمت و اعتبار و قداست شناختهشده بود.» حماسه امام سجاد، ص ۱۸۴ همچنین برخی حوادث دیگر مانند واقعه حره، شهادت توابین و مختار نیز بر این وحشت افزودند. از طرفی دیگر «عامّهی مردم دچار یک بیایمانی و ضعف و اختلال اعتقادی شدید شده بودند. کار به جایی رسیده بود که حتّی بعضی از ایادی دستگاه خلافت، نبوّت را زیر سؤال میبردند.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ «اخلاق مردم بشدّت خراب شده بود.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ «اغلب شخصیّتهای بزرگ، سر در آخور تمنّیّات مادّیای که بهوسیلهی رجال حکومت برآورده میشد، داشتند ۱۳۶۵/۴/۲۸ تا جایی که در روایت معروفی میخوانیم «اِرتَدَّ النّاسُ بَعدَ الحُسَینِ اِلّا ثَلاثَة» فقط سه نفر مانده بودند. البته ارتداد در این روایت به معنی بی دینی نیست. بلکه یعنی «از راه برگشتند... کج رفتند، بهطرف دنیا رفتند، بهطرف آسایش و زندگی رفتند، بهطرف راحتطلبی و عافیتجویی رفتند.» حماسه امام سجاد، ص ۹۳ در کنار این اوضاع، استبداد حکّام و تحریف حقایق نیز وجود داشت.
احیاگرِ خستگیناپذیر
با این وجود «اختناق در آن دوران و نامناسب بودن وضع، اجازه نمیداد که امام سجاد بخواهند با آن مردم بیپرده و صریح و روشن حرف بزنند؛ نه فقط دستگاهها نمیگذاشتند، مردم هم نمیخواستند. اصلاً آن جامعه یک جامعه نالایق و تباهشده و ضایعشدهای بود که باید بازسازی میشد.» ۱۳۶۵/۴/۲۸ لذا امام سجاد علیهالسلام، شروع به نیروسازی و جامعهسازی کردند. جامعه ای که «باید در زیر تربیتی چنان سازنده و دگرگونساز قرار گیرند که بتواند شخصیّت آنان را در جهت ذهنیّت و اخلاق متعالی، ۱۸۰ درجه بگرداند و از آنان انسانهایی صالح بسازد؛ انسانهایی که بتوانند بار سنگین رستاخیز دوبارهی اسلام را بر دوش بگیرند؛ بار مسئولیّت انقلابی همانند انقلابی که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم در متن جامعهی جاهلی زمان خود پدید آورد... گاه از ایجاد آن بسی مهمتر و دشوارتر است.» پیشوای صادق، ص ۲۰ امام سجاد علیهالسلام این کار را کرد و در این حرکتِ ۳۵ ساله موفق شد. تا جایی که بر اساس همان روایت معروف، «ثمّ إنّ النّاس لحقوا و کثروا؛ بعدها کمکم و تدریجاً مردم ملحق شدند و زیاد شدند و زیاد شدند و جمعیت شیعه سر و سامانی گرفت. بر اثر همین گفتههای گرم امام چهارم که مثل تازیانهای بر دوش فکر و روح مردم نواخته میشد.» همرزمان حسین، ص ۱۶۰ امام سجاد علیهالسلام «همین سه نفر را زیاد کرد و گسترش داد و شیعه را مجدّداً متشکّل کرد و تحویل امام باقر علیهالسلام داد.» دو امام مجاهد، ص ۳۱۴ حال سوال این است که امام چگونه به این توفیق عظیم دست یافت و توانست اسلام را احیاء کند؟
شیوه مبارزاتی امام سجاد علیهالسلام
امام سجاد علیهالسلام برای احیای اسلام و جامعهسازی دینی، اقدامات مهمی را دنبال کردند. اساسا «دوران زندگی امام سجّاد علیهالسلام با فعّالیّتی آرام و زیر پرده و در جهت سازندگی افراد صالح و قوام بخشیدن به طرز فکر شیعی در ذهن پیروان و مبارزه با تحریفها همراه بود.» پیشوای صادق، ص ۳۰ اما تلاش اصلی امام، در زمینهی رشدِ اخلاق و معنویت مردم بود: «امام سجاد علیهالسلام به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامی کمر بست. چرا؟ چون طبق تحلیل آن امام بزرگوار، بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید و ابنزیاد و عمر سعد و دیگران نمیتوانستند آن فاجعه را بیافرینند.» ۱۳۷۲/۴/۲۳ اما این تربیت اخلاقی و معنوی در جامعهی آن روز آسان نبود. زیرا تفکّر اسلامی «عبارت است از هدفگیری معنویّات و حرکت در راه رسیدن به آرمانهای معنوی و اسلامی و انسان را در رابطه با خدا و در رابطه با تکالیف قرار دادن و این درست نقطهی مقابل آن چیزی است که حرکت مادّی مردم آن روز ایجاب میکرد.» حماسه امام سجاد، ص ۱۹۵ لذا حضرت در چنین وضعی «پوششی برای حقایق درست میکرد، و آن، پوشش دعا بود.» حماسه امام سجاد، ص ۱۶۲ و در این شرایط بسیار بد، «امام سجّاد علیهالسلام از بیان معارف دست نکشید؛ بهعنوان دعا، بهنام نیایش، مطالبی فراهم آورد و آنچه میخواست بگوید، گفت.» همرزمان حسین، ص ۹۲ لذا «بزرگترین نقش امام سجّاد علیهالسلام این است که تفکّر اصیل اسلامی یعنی توحید، نبوّت، مقام معنوی انسان، ارتباط انسان با خدا و بقیّه ی چیزها را تدوین کرده است و مهمترین نقش صحیفهی سجّادیّه همین بود.» حماسه امام سجاد، ص ۱۹۵ براین اساس صحیفه سجادیه مهم است چراکه «یکی از نتایجی که دعا میتواند داشته باشد، این است که انگیزههای سالم و صحیح را در دلها بیدار میکند... و صحیفهی سجّادیّه از اوّل تا آخر پُر از انگیزههای شریف و عالی برای انسانها است که اگر انسان به آنها توجّه بکند، واقعاً همین صحیفهی سجّادیّه کافی است که یک جامعه را توجّه بدهد و اصلاح کند و بیدار کند.» حماسه امام سجاد، ص ۲۲۴
صحیفه سجادیه و مسئله جامعهسازی اسلامی
بنابراین جامعهسازیِ امام سجاد علیهالسلام، مبتنی بر «ارتقای اخلاق و معنویت جامعه» بود. در حقیقت «باید جهتگیری معنوی - که لبِّ لُبابِ دین و روح اصلیِ دین همان جهتگیری معنوی است - دوباره در جامعه احیاء میشد.» حماسه امام سجاد، ص ۲۰. در دورهی کنونی نیز هرچند انقلاب اسلامی «عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونهای چشمگیر افزایش داد.» ۱۳۹۷/۱۱/۲۲ با این حال «شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار میآورد.»۱۳۹۷/۱۱/۲۲ و صحیفهی سجادیه ظرفیت بزرگی برای رشد اخلاق و معنویت در جامعهی اسلامیِ برآمده از انقلاب اسلامی دارد. لذا توصیهی همیشگی این است که جوانان را «با این مقام معنوی و با این مرحله معنویت و توجّه و حضور آشنا کنید؛ آن هم در قالب کلمات امام سجّاد علیهالسلام در صحیفه سجادیّه و از این قبیل چیزها - و البته نهجالبلاغه هم همین روح معنوی را دارد - آن وقت این جامعه، جامعهای است که هر گونه دشمن مستکبری باید حقیقتاً از آن بیمناک باشد؛ باید نسبت به جذب و هضم آن ناامید باشد؛ باید بداند که تا روح اسلام، تا معنویّت اسلام، تا تعبّد به اسلام و عقیده به اسلام در جامعه هست، هیچ عاملی نمیتواند این ملت و این جامعه را از صراط مستقیم انقلاب اسلامی منحرف کند.» ۱۳۷۶/۹/۱۳