1401/05/05
گفتوگو با تحلیلگر مسائل ترکیه
ماهیت ژئوپلیتیک منطقه قفقاز نباید تغییر کند
آقای رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در جریان حضور خود در ایران برای شرکت در نشست سهجانبه ایران، روسیه و ترکیه با رهبر انقلاب دیدار کرد. حفظ تمامیت ارضی سوریه، نقش مخرب رژیم صهیونیستی در اختلافافکنی میان دولتها و ملتهای مسلمان و تأکید بر افزایش و گسترش همکاریها و تعاملات ایران و ترکیه از مهمترین محورهای این دیدار بود. رسانه KHAMENEI.IR برای بررسی موارد مطرح شده در این دیدار به گفتوگو با آقای سیامک کاکایی، تحلیلگر مسائل ترکیه پرداخته است.
در دیداری که آقای رجب طیب اردوغان با رهبر انقلاب داشتند، ایشان بر حفظ تمامیت ارضی سوریه تأکید کردند. حمله نظامی در شمال سوریه علاوه بر اینکه خدشه به تمامیت ارضی سوریه است، چه تهدیداتی برای ترکیه و امنیت منطقه به همراه خواهد داشت؟
باید این دیدار را از دو منظر مورد بررسی و ارزیابی قرار داد؛ منظر اول، تأثیر این دیدار و گفتوگوهای انجامگرفته با مقامهای ارشد ایرانی از منظر روابط دوجانبه با تأکید بر گسترش مناسبات است. خب، این پرونده جدیدی را برای اهتمام ایران و ترکیه بهسمتوسودادن به روابط جدید تجارت و همکاریهای اقتصادی بازکرده و این را باید مثبت ارزیابی کرد. در گفتوگوهایی که انجامگرفت، هم مقامهای ایرانی و هم مقامهای ترکیه روی این موضوع که باید برای تجارت و همکاریهای اقتصادی فرصتسازی کرد، تأکید داشتند.
منظر دوم، نوع سیاست و فعالیتها یا ارتباطهایی است که بین سه کشور ایران، روسیه و ترکیه در ارتباط با مسائل منطقهای بهخصوص سوریه وجود دارد. در امتداد نشستهایی که موسوم به نشست آستانه است و پیشتر هم اجلاسهایی از جمله در خود تهران برگزارشده، این نشست میتواند شرایط سوریه و نوع نگاه و ملاحظاتی را که هریک از این سه بازیگر نسبت به سوریه دارند، واکاوی کند. این جلسات میتواند به بهبود فرآیند سیاسی در سوریه کمک کند. مهمترین نکته، حمایت بیدرنگ و قاطع ایران از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه است که این در مذاکراتی که در قالب آستانه انجام میگیرد، یک فصل و یک نقشه راهی است که بازیگران دیگر باید به آن اهتمام و توجه داشته باشند.
تأکید رهبر انقلاب بر حفظ تمامیت ارضی سوریه یک نکته راهبردی است؛ از این منظر که تمامیت ارضی سوریه و التزام ترکیه به رعایت این اصل در حوزه مسائل منطقهای بسیار مهم و حیاتی است. سوریه هم یکی از کشورهای مهم منطقه غرب آسیاست که در سالهای گذشته دستخوش ناآرامیها، حوادث تروریستی و مورد حملات ترکیه به مناطق شمالی این کشور بوده که مجموعه این عوامل بر فرآیند سیاسی سوریه تأثیر منفی گذاشته است؛ بنابراین، در ماههای اخیر بار دیگر ترکیه تهدیدهای خود را علیه سوریه افزایش داده و تهدید به انجام عملیات جدید نظامی در مناطق شمالی سوریه کرده که این یک مسئله مهم و نگرانکننده است. استدلال ترکیه از این حملات مبنی بر مقابله با تروریسم در مناطق شمالی سوریه است، اما هدف غایی ترکیه ایجاد یک منطقه حائل در مرز خود با سوریه به عرض سی کیلومتر در امتداد مرز ترکیه با سوریه است و از آن بهعنوان یک منطقه امن نام برده است؛ اما بعد از بحران اوکراین، تهدیدهای ترکیه برای انجام عملیات نظامی در شمال سوریه افزایش پیدا کرده است. پیش از این، ایران بر ضرورت استفاده از مذاکره سیاسی برای حل بحران و تنشهایی که بین ترکیه و سوریه هست تأکیدکرده و آن را راهحل مناسبی دانسته است. در دیدار آقای اردوغان با رهبر انقلاب به این موضوع اشاره شد و ایشان تأکید کردند که ایران به امنیت مرزی ترکیه احترام میگذارد و لازم است که ترکیه هم به امنیت و مرز سوریه احترام بگذارد و آن را امنیت خودش تلقی کند. این یعنی تأکید بر همان اصل حفظ تمامیت ارضی و راهحل مذاکره برای حل بحران که به همین مذاکرات سهجانبهای که بین ایران و روسیه و ترکیه است، استناد کردند.
بنابراین، تأکید بر حفظ تمامیت ارضی سوریه، راه مناسبی برای برونرفت از تنشهای موجود و حل اختلافات ترکیه و سوریه است و این یک نکته در سیاست خارجی ایران در قبال سوریه و نوع نگاه ترکیه به این کشور است. بهطور مشخص و روشن، ایران از عملیات نظامی ترکیه در مناطق شمالی سوریه که نقض حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه خواهد بود، حمایت نخواهد کرد و با آن مخالفت میکند. این صراحت نگاه ایران به این موضوع است که در دیدار با رئیسجمهوری ترکیه موردتأکید قرار گرفت و این را راه مناسبی برای حل بحران و یا تنشهای موجود نمیداند، بلکه ایران این مسئله را منجر به عمیقشدن تنش و اختلاف بین ترکیه و سوریه و زمینهای برای فرصتطلبی رژیم صهیونیستی میداند. اصل حفظ تمامیت ارضی سوریه و احترام به حاکمیت این کشور مسئله مهمی است که در سیاست خارجی ایران موردتأکید است.
رهبر انقلاب در این دیدار حجم و کیفیت تبادلات و همکاریهای اقتصادی دو کشور را بسیار کمتر از ظرفیتهای موجود خواندند. در حال حاضر، این تبادلات و همکاریهای در چه وضعیتی قرار دارد و برای بهبود و ارتقای آن چه باید کرد؟
ایران و ترکیه دو کشور همسایه و دو بازیگر مهمی هستند که با توجه به پیشینه روابط دو کشور انتظار آن بوده که در سالهای گذشته حجم تجارت و مناسبات بازرگانی دو کشور در یک سطح قابلقبول و بالایی قرار گیرد. رهبر انقلاب دراینباره اشاره کردند که حجم و کیفیت تبادلات و همکاریهای اقتصادی دو کشور نازل و کم است و متناسب با ظرفیتهای دو کشور نیست. این نکته بسیار دقیقی است. نه ایران و نه ترکیه در چهارچوب فرصتها و امکاناتی که برای تبادلات و همکاریهای اقتصادی دارند بنا بهدلایل مختلف بهره نگرفتند. حدود ده سال پیش یک تلاش خوبی برای گسترش روابط ایران و ترکیه شکل گرفت و همان موقع دو طرف آستانه افزایش مبادلات تا سقف بیست تا سی میلیارد دلار تعریف کردند. چند سال هم در این مسیر اقدامات مهمی انجام گرفت، اما پس از آن، تحتتأثیر مسائل منطقهای، بحث تحریمها و بحرانهای اقتصادی سطح قابل انتظار مناسبات ایران و ترکیه کاهش پیدا کرد. در سال گذشته، رقم تجارت ایران و ترکیه حدود ده میلیارد دلار برآورد شده بود که این بههیچوجه بیانگر آن وضعیتی نیست که طرفین برای رسیدن به دامنهای از همکاری تعریف کردند.
در جریان سفر اخیر آقای اردوغان به ایران و در اسنادی که بین رؤسای جمهوری دو کشور در زمینه تجارت امضا شد، مسائل مختلف و همکاریهای اقتصادی و سرمایهای و توافقنامههایی امضا شد و بحث از بازگشت یا گشایش تجارت و رساندن آن به رقم سی میلیارد دلار موردتأکید قرار گرفت. اتفاقاً آقای اردوغان هم بر ضرورت افزایش مناسبات تجاری دو کشور تأکید کردند. راهکار ورود به دوره جدید از مبادلات و مناسبات اقتصادی و تجاری بین ایران و ترکیه، اهتمام و اراده لازم سیاسی و همینطور برگزاری کمیسیونها، نشستهای مشترک اقتصادی و حرکت در مسیر مبادلات جدای از مبادلات تجاری و هدفمندکردن مسائل بیمهای، سرمایهگذاری و ورود به فعالیتهای تولیدی، همه اینها کمک میکند که ایران و ترکیه بهعنوان دو همسایهای که خود مشتاق به گسترش روابط هستند، یک دوره جدیدی را در روابط تجاریشان متصور شوند. این نیاز به این است که این مذاکرات و این تأکیدها در جنبه عملی آن منجر به حرکت به جلو در مسیر رشد تجارت و مبادلات اقتصادی شود.
از دیگر نکات مورد اشاره رهبر انقلاب در این دیدار، مخالفت صریح با هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه در حوزه مرز زمینی ایران و ارمنستان بود. اهمیت این مرز زمینی چیست و علت مخالفت صریح جمهوری اسلامی با این مسئله چگونه قابل تبیین است؟
در یکی دو سال گذشته برای مسدودکردن این مرز اقدامات و تحرکاتی وجود داشت که در این سخنان موردتأکید قرارگرفته و این از منظر ژئوپلیتیک مورد بحث و بررسی است. پیشتر هم ایران تأکیدکرده هرگونه تغییر در مرز جغرافیایی خود و تغییر در ماهیت ژئوپلیتیکی آن را نخواهد پذیرفت؛ بنابراین، تحرکاتی که برای اخلال در روابط ایران و آذربایجان و انسداد در مرز ایران و ارمنستان انجام گرفت، به نتیجه نرسید. ایران هم پیشتر در این مورد هشدار داده بود. این یک مرز چندین هزارساله است؛ راه ارتباطی چندین هزارسالهای که بین ایران و مناطق قفقاز جنوبی است و نمیتوان ارتباط دو کشور را از منظر جغرافیایی قطع کرد. تلاشهایی که منجر به تحرکات در این زمینه باشد هم مردود است و ایران نسبت به این موضوع همواره با حساسیت بالا برخورد کرده است. این یک منظر ژئوپلیتیکی است که باید همچنان موردتوجه قرار گیرد. تأکید بر این نکته، بیان جایگاهی است که ایران در جوار مرز قفقاز جنوبی در ارتباط و پیوند با ارمنستان، حتی با آذربایجان و ترکیه و کشورهای دیگر دارد. این موضوعی است که نمیتوان به آن خدشه وارد کرد و یک نکته اساسی است.
مسئله دیگری که در این دیدار از سوی رهبر انقلاب موردتأکید قرار گرفت، اشاره به نقش رژیم اشغالگر قدس در اختلافافکنی بین ملتها و دولتهای مسلمان منطقه بود. این مسئله چه نسبتی با ترکیه پیدا میکند؟
موضوع اختلافافکنی و سیاست توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا یک مسئله بسیار مهم تلقی میشود. در سالهای گذشته، رژیم صهیونیستی تلاشکرده از فرصتها و بحرانهای این منطقه در دو جهت بهرهگیری کند؛ اول اینکه پروژه ایرانهراسی را در چهارچوب همان سیاستهایی که آمریکا پیگیری میکند، تشدید کند. دوم اینکه در میان کشورهای عربی در مسیری حرکت کند که منجر به عادیسازی روابط برخی از این کشورها با رژیم صهیونیستی شود که این یک آفت بزرگی برای منطقه محسوب میشود، چراکه در نقطه تقابل با آرمان فلسطین است. در نگاه دیگر، تلاشهای دخالتجویانهای که رژیم صهیونیستی در منطقه دارد بهخصوص برای گسترش و عادیسازی روابط با کشورهای مهمی همچون ترکیه اینهم مسئله اساسی است که مورد بحث و بررسی است. بین ترکیه و رژیم صهیونیستی از جریان مرمر آبی و کشتی مرمر یا ماوی آبی از ۲۰۰۹ به بعد، اختلافها و تنشهایی وجود داشت. پس از آن حمایتهایی که ترکیه از فلسطین و آرمانهای آن کرد، موردتوجه افکار عمومی عربی و خود مردم فلسطین قرار گرفت، اما از حدود نیمه سال گذشته، از سوی ترکیه بازگشت برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و دیدارهایی که در این چهارچوب انجامگرفته، مشاهده میشود. در واقع، تحلیلگرها این را سمتوسوی جدید سیاست خارجی ترکیه در منطقه غرب آسیا میدانند و انتقادهایی نسبت به این رویکرد ترکیه وجود داشته است؛ بنابراین، این منظر که سیاستهای رژیم صهیونیستی در منطقه و در قبال کشورهای این حوزه چه در ارتباط با ترکیه، چه در ارتباط با کشورهای عربی مبتنی بر تفرقهافکنی و ایجاد شکاف است، یک اصل مهم است و در شرایطی این اقدامات انجام میگیرد که مقاومت در فلسطین در میان همه جریانهای فلسطینی افزایش پیداکرده و این موضوع مهمی است که باید مورد بررسی بیشتری قرار بگیرد.
این نکته که ترکیه چگونه در مسیری حرکت کند که حامی آرمانهای فلسطین باشد و به آن آرمانها پشت نکند هم اصل مهمی است و در داخل ترکیه هم نسبت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی انتقاد وجود دارد؛ بنابراین، استناد به این مسئله نوعی هشداردادن به چشمانداز روابطی است که رژیم صهیونیستی برای نفوذ بیشتر در منطقه تعریف کرده است.
در دیداری که آقای رجب طیب اردوغان با رهبر انقلاب داشتند، ایشان بر حفظ تمامیت ارضی سوریه تأکید کردند. حمله نظامی در شمال سوریه علاوه بر اینکه خدشه به تمامیت ارضی سوریه است، چه تهدیداتی برای ترکیه و امنیت منطقه به همراه خواهد داشت؟
باید این دیدار را از دو منظر مورد بررسی و ارزیابی قرار داد؛ منظر اول، تأثیر این دیدار و گفتوگوهای انجامگرفته با مقامهای ارشد ایرانی از منظر روابط دوجانبه با تأکید بر گسترش مناسبات است. خب، این پرونده جدیدی را برای اهتمام ایران و ترکیه بهسمتوسودادن به روابط جدید تجارت و همکاریهای اقتصادی بازکرده و این را باید مثبت ارزیابی کرد. در گفتوگوهایی که انجامگرفت، هم مقامهای ایرانی و هم مقامهای ترکیه روی این موضوع که باید برای تجارت و همکاریهای اقتصادی فرصتسازی کرد، تأکید داشتند.
منظر دوم، نوع سیاست و فعالیتها یا ارتباطهایی است که بین سه کشور ایران، روسیه و ترکیه در ارتباط با مسائل منطقهای بهخصوص سوریه وجود دارد. در امتداد نشستهایی که موسوم به نشست آستانه است و پیشتر هم اجلاسهایی از جمله در خود تهران برگزارشده، این نشست میتواند شرایط سوریه و نوع نگاه و ملاحظاتی را که هریک از این سه بازیگر نسبت به سوریه دارند، واکاوی کند. این جلسات میتواند به بهبود فرآیند سیاسی در سوریه کمک کند. مهمترین نکته، حمایت بیدرنگ و قاطع ایران از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه است که این در مذاکراتی که در قالب آستانه انجام میگیرد، یک فصل و یک نقشه راهی است که بازیگران دیگر باید به آن اهتمام و توجه داشته باشند.
تأکید رهبر انقلاب بر حفظ تمامیت ارضی سوریه یک نکته راهبردی است؛ از این منظر که تمامیت ارضی سوریه و التزام ترکیه به رعایت این اصل در حوزه مسائل منطقهای بسیار مهم و حیاتی است. سوریه هم یکی از کشورهای مهم منطقه غرب آسیاست که در سالهای گذشته دستخوش ناآرامیها، حوادث تروریستی و مورد حملات ترکیه به مناطق شمالی این کشور بوده که مجموعه این عوامل بر فرآیند سیاسی سوریه تأثیر منفی گذاشته است؛ بنابراین، در ماههای اخیر بار دیگر ترکیه تهدیدهای خود را علیه سوریه افزایش داده و تهدید به انجام عملیات جدید نظامی در مناطق شمالی سوریه کرده که این یک مسئله مهم و نگرانکننده است. استدلال ترکیه از این حملات مبنی بر مقابله با تروریسم در مناطق شمالی سوریه است، اما هدف غایی ترکیه ایجاد یک منطقه حائل در مرز خود با سوریه به عرض سی کیلومتر در امتداد مرز ترکیه با سوریه است و از آن بهعنوان یک منطقه امن نام برده است؛ اما بعد از بحران اوکراین، تهدیدهای ترکیه برای انجام عملیات نظامی در شمال سوریه افزایش پیدا کرده است. پیش از این، ایران بر ضرورت استفاده از مذاکره سیاسی برای حل بحران و تنشهایی که بین ترکیه و سوریه هست تأکیدکرده و آن را راهحل مناسبی دانسته است. در دیدار آقای اردوغان با رهبر انقلاب به این موضوع اشاره شد و ایشان تأکید کردند که ایران به امنیت مرزی ترکیه احترام میگذارد و لازم است که ترکیه هم به امنیت و مرز سوریه احترام بگذارد و آن را امنیت خودش تلقی کند. این یعنی تأکید بر همان اصل حفظ تمامیت ارضی و راهحل مذاکره برای حل بحران که به همین مذاکرات سهجانبهای که بین ایران و روسیه و ترکیه است، استناد کردند.
بنابراین، تأکید بر حفظ تمامیت ارضی سوریه، راه مناسبی برای برونرفت از تنشهای موجود و حل اختلافات ترکیه و سوریه است و این یک نکته در سیاست خارجی ایران در قبال سوریه و نوع نگاه ترکیه به این کشور است. بهطور مشخص و روشن، ایران از عملیات نظامی ترکیه در مناطق شمالی سوریه که نقض حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه خواهد بود، حمایت نخواهد کرد و با آن مخالفت میکند. این صراحت نگاه ایران به این موضوع است که در دیدار با رئیسجمهوری ترکیه موردتأکید قرار گرفت و این را راه مناسبی برای حل بحران و یا تنشهای موجود نمیداند، بلکه ایران این مسئله را منجر به عمیقشدن تنش و اختلاف بین ترکیه و سوریه و زمینهای برای فرصتطلبی رژیم صهیونیستی میداند. اصل حفظ تمامیت ارضی سوریه و احترام به حاکمیت این کشور مسئله مهمی است که در سیاست خارجی ایران موردتأکید است.
رهبر انقلاب در این دیدار حجم و کیفیت تبادلات و همکاریهای اقتصادی دو کشور را بسیار کمتر از ظرفیتهای موجود خواندند. در حال حاضر، این تبادلات و همکاریهای در چه وضعیتی قرار دارد و برای بهبود و ارتقای آن چه باید کرد؟
ایران و ترکیه دو کشور همسایه و دو بازیگر مهمی هستند که با توجه به پیشینه روابط دو کشور انتظار آن بوده که در سالهای گذشته حجم تجارت و مناسبات بازرگانی دو کشور در یک سطح قابلقبول و بالایی قرار گیرد. رهبر انقلاب دراینباره اشاره کردند که حجم و کیفیت تبادلات و همکاریهای اقتصادی دو کشور نازل و کم است و متناسب با ظرفیتهای دو کشور نیست. این نکته بسیار دقیقی است. نه ایران و نه ترکیه در چهارچوب فرصتها و امکاناتی که برای تبادلات و همکاریهای اقتصادی دارند بنا بهدلایل مختلف بهره نگرفتند. حدود ده سال پیش یک تلاش خوبی برای گسترش روابط ایران و ترکیه شکل گرفت و همان موقع دو طرف آستانه افزایش مبادلات تا سقف بیست تا سی میلیارد دلار تعریف کردند. چند سال هم در این مسیر اقدامات مهمی انجام گرفت، اما پس از آن، تحتتأثیر مسائل منطقهای، بحث تحریمها و بحرانهای اقتصادی سطح قابل انتظار مناسبات ایران و ترکیه کاهش پیدا کرد. در سال گذشته، رقم تجارت ایران و ترکیه حدود ده میلیارد دلار برآورد شده بود که این بههیچوجه بیانگر آن وضعیتی نیست که طرفین برای رسیدن به دامنهای از همکاری تعریف کردند.
در جریان سفر اخیر آقای اردوغان به ایران و در اسنادی که بین رؤسای جمهوری دو کشور در زمینه تجارت امضا شد، مسائل مختلف و همکاریهای اقتصادی و سرمایهای و توافقنامههایی امضا شد و بحث از بازگشت یا گشایش تجارت و رساندن آن به رقم سی میلیارد دلار موردتأکید قرار گرفت. اتفاقاً آقای اردوغان هم بر ضرورت افزایش مناسبات تجاری دو کشور تأکید کردند. راهکار ورود به دوره جدید از مبادلات و مناسبات اقتصادی و تجاری بین ایران و ترکیه، اهتمام و اراده لازم سیاسی و همینطور برگزاری کمیسیونها، نشستهای مشترک اقتصادی و حرکت در مسیر مبادلات جدای از مبادلات تجاری و هدفمندکردن مسائل بیمهای، سرمایهگذاری و ورود به فعالیتهای تولیدی، همه اینها کمک میکند که ایران و ترکیه بهعنوان دو همسایهای که خود مشتاق به گسترش روابط هستند، یک دوره جدیدی را در روابط تجاریشان متصور شوند. این نیاز به این است که این مذاکرات و این تأکیدها در جنبه عملی آن منجر به حرکت به جلو در مسیر رشد تجارت و مبادلات اقتصادی شود.
از دیگر نکات مورد اشاره رهبر انقلاب در این دیدار، مخالفت صریح با هرگونه تغییر در ژئوپلیتیک منطقه در حوزه مرز زمینی ایران و ارمنستان بود. اهمیت این مرز زمینی چیست و علت مخالفت صریح جمهوری اسلامی با این مسئله چگونه قابل تبیین است؟
در یکی دو سال گذشته برای مسدودکردن این مرز اقدامات و تحرکاتی وجود داشت که در این سخنان موردتأکید قرارگرفته و این از منظر ژئوپلیتیک مورد بحث و بررسی است. پیشتر هم ایران تأکیدکرده هرگونه تغییر در مرز جغرافیایی خود و تغییر در ماهیت ژئوپلیتیکی آن را نخواهد پذیرفت؛ بنابراین، تحرکاتی که برای اخلال در روابط ایران و آذربایجان و انسداد در مرز ایران و ارمنستان انجام گرفت، به نتیجه نرسید. ایران هم پیشتر در این مورد هشدار داده بود. این یک مرز چندین هزارساله است؛ راه ارتباطی چندین هزارسالهای که بین ایران و مناطق قفقاز جنوبی است و نمیتوان ارتباط دو کشور را از منظر جغرافیایی قطع کرد. تلاشهایی که منجر به تحرکات در این زمینه باشد هم مردود است و ایران نسبت به این موضوع همواره با حساسیت بالا برخورد کرده است. این یک منظر ژئوپلیتیکی است که باید همچنان موردتوجه قرار گیرد. تأکید بر این نکته، بیان جایگاهی است که ایران در جوار مرز قفقاز جنوبی در ارتباط و پیوند با ارمنستان، حتی با آذربایجان و ترکیه و کشورهای دیگر دارد. این موضوعی است که نمیتوان به آن خدشه وارد کرد و یک نکته اساسی است.
مسئله دیگری که در این دیدار از سوی رهبر انقلاب موردتأکید قرار گرفت، اشاره به نقش رژیم اشغالگر قدس در اختلافافکنی بین ملتها و دولتهای مسلمان منطقه بود. این مسئله چه نسبتی با ترکیه پیدا میکند؟
موضوع اختلافافکنی و سیاست توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا یک مسئله بسیار مهم تلقی میشود. در سالهای گذشته، رژیم صهیونیستی تلاشکرده از فرصتها و بحرانهای این منطقه در دو جهت بهرهگیری کند؛ اول اینکه پروژه ایرانهراسی را در چهارچوب همان سیاستهایی که آمریکا پیگیری میکند، تشدید کند. دوم اینکه در میان کشورهای عربی در مسیری حرکت کند که منجر به عادیسازی روابط برخی از این کشورها با رژیم صهیونیستی شود که این یک آفت بزرگی برای منطقه محسوب میشود، چراکه در نقطه تقابل با آرمان فلسطین است. در نگاه دیگر، تلاشهای دخالتجویانهای که رژیم صهیونیستی در منطقه دارد بهخصوص برای گسترش و عادیسازی روابط با کشورهای مهمی همچون ترکیه اینهم مسئله اساسی است که مورد بحث و بررسی است. بین ترکیه و رژیم صهیونیستی از جریان مرمر آبی و کشتی مرمر یا ماوی آبی از ۲۰۰۹ به بعد، اختلافها و تنشهایی وجود داشت. پس از آن حمایتهایی که ترکیه از فلسطین و آرمانهای آن کرد، موردتوجه افکار عمومی عربی و خود مردم فلسطین قرار گرفت، اما از حدود نیمه سال گذشته، از سوی ترکیه بازگشت برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و دیدارهایی که در این چهارچوب انجامگرفته، مشاهده میشود. در واقع، تحلیلگرها این را سمتوسوی جدید سیاست خارجی ترکیه در منطقه غرب آسیا میدانند و انتقادهایی نسبت به این رویکرد ترکیه وجود داشته است؛ بنابراین، این منظر که سیاستهای رژیم صهیونیستی در منطقه و در قبال کشورهای این حوزه چه در ارتباط با ترکیه، چه در ارتباط با کشورهای عربی مبتنی بر تفرقهافکنی و ایجاد شکاف است، یک اصل مهم است و در شرایطی این اقدامات انجام میگیرد که مقاومت در فلسطین در میان همه جریانهای فلسطینی افزایش پیداکرده و این موضوع مهمی است که باید مورد بررسی بیشتری قرار بگیرد.
این نکته که ترکیه چگونه در مسیری حرکت کند که حامی آرمانهای فلسطین باشد و به آن آرمانها پشت نکند هم اصل مهمی است و در داخل ترکیه هم نسبت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی انتقاد وجود دارد؛ بنابراین، استناد به این مسئله نوعی هشداردادن به چشمانداز روابطی است که رژیم صهیونیستی برای نفوذ بیشتر در منطقه تعریف کرده است.