1401/03/29
|گفتوگو|
درس تاریخ اسلام برای ما، دوری از غرور است
![https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif)
![https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif)
رسانه KHAMENEI.IR در گفتوگویی با آقای دکتر محمدحسین رجبی دوانی، پژوهشگر و کارشناس تاریخ اسلام به بررسی نمونههای تاریخی صدر اسلام از شکستهای مسلمانان در پی غرور و عبرتهای آن حوادث برای امروز ما پرداخته است.
![*](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_2.gif)
![*](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif)
بهسبب مرعوبشدن قریش، این سپاه موفق شد که بدون جنگ مکه را فتح کند. قبیلهای به نام هوازن که بخشی از آنها در شهر طائف زندگی میکردند و بسیاری از آنها بهصورت چادرنشین میان مکه و طائف بودند، احساس کردند که با غلبه اسلام بر قریش که بزرگترین قدرت جزیرةالعرب بود، اسلام به سراغ آنها هم خواهد آمد، چراکه شرک را تحمل نمیکند؛ لذا مالکبنعوف، رئیس جسور قبیله هوازن تا دید مسلمانان سرشان به پیروزی فتح مکه گرم است، تصمیم گرفت به مسلمین در مکه حمله کند. پیامبر عظیمالشأن اسلام از این مسئله باخبر شدند و علاوه بر ده هزار نیرو که با خود آورده بودند، دو هزار نفر دیگر از تازهمسلمانهای مکه را زیر پرچم درآوردند تا برای مقابله بهسوی قبیلهای که میخواهد به اسلام در مکه حملهور شود، بشتابند.
چون مسلمانان موفق شده بودند بزرگترین قدرت (قریش) را مقهور خود کنند، برخی از مسلمانها، دچار غرور شدند و گفتند دیگر از این پس هیچکسی و هیچ قدرتی مقابل ما تاب مقاومت ندارد و همین غرور کار دست آنها داد؛ چراکه بهزعم آنها وقتی قریش که از همه قبایل عرب مهمتر، معتبرتر و قویتر بود به این صورت مقهور و مغلوب آنها شد، دیگر هوازن قبیله قابل طرحی برای آنها نبود. به همین خاطر، دچار غرور شدند و وقتی خواستند به مصاف دشمن بروند، او را دستکم گرفتند و از این غافل بودند که دشمن بهسوی مکه حرکتکرده و در درهای به نام حنین در صخرههای مشرف بر این دره پناه گرفته و مستقر شده است. وقتی سپاه مسلمانها میخواست از این دره عبور کند به تصور اینکه دشمن در فاصله قابلتوجهی از آنهاست، متوجه حضور آنها در حنین نشدند؛ لذا، وقتی از دره عبور میکردند زیر بارانی از تیر دشمن از فراز صخرهها که بر آنها مسلط بودند، قرار گرفتند؛ چون انتظار این مسئله را نداشتند و دشمن را هم نمیدیدند و بر آنها مسلط بود، روحیهشان را از دست دادند. بسیاری از آنها، حتی از مسلمانهای باسابقه از میدان نبرد فرار کردند و با چنین فراری، اعتبار و عزت اسلام را خدشهدار کردند. اگر مجاهدتهای بلامنازع و بینظیر مولای متقیان امیرمؤمنان علیهالسلام نبود که با چند نفر محدود باقی مانده بود و اباجرول، پرچمدار بزرگ دشمن را در نبردی نکشته بود و همراهان او را مرعوب نکرده بود، کار سپاه اسلام یکسره شده بود و آن عظمتی که برای اسلام با فتح مکه پدید آمده بود بهشدت مخدوش میشد. خداوند در این آیه میخواهد به مسلمانها بفهماند که اگر احساس کنند این پیروزیها و عظمتها حاصل خود آنهاست و دچار کبر و غرور بشوند و اگر خدا آنها را بهحال خود رها کند بهشدت شکست میخورند و آسیب میبینند.
![*](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_2.gif)
![*](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif)
در یک نمونه بعد از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میتوان به پیروزیهایی که خالدبنولید بهدست آورده بود اشاره کرد، به خاطر غروری که آنها را فراگرفته بود و فکر کرده بودند که دیگر هیچ مانعی مقابل آنها نیست، در جنگ جسر شکست سختی خوردند.
نمونه عکس این موضوع را هم داریم. در جنگ یرموک در قلمرو روم، ابتدا مسلمانها شکستی خورده بودند که رومیها داشتند عقبه لشکر آنها را تصرف میکردند، اما با استقامتی که نشان دادند، ورق برگشت و از آن شکست یک پیروزی حاصل شد.
البته ممکن است نمونههای دیگری هم در تاریخ بوده باشد، اما تحلیل و یا بیانی مبنی بر اینکه از فرد صالحی ثبت شده باشد که این شکستها و آسیبها بهخاطر غروری بوده که مسلمانها یا خلیفه دچارش شدهاند در تاریخ ثبت نشده است.
پنجاه و دو سال بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام، وقتی مسلمانها وارد اندلس میشوند پیروزیهای عظیمی را بهدست میآورند و چند سال بعد تا اعماق فرانسه هم ورود پیدا میکنند و آنجا را تحت تصرف در میآورند، اما بعداً دچار شکستهای سختی میشوند و این قلمرو را از دست میدهند. میتوان در آن حوادث علاوه بر دیگر دلایل، ردپای غرور را در اعراب شمالی و قریشی دید، چونکه قریشیها خود را برتر از همه اعراب میدانستند و به دیگران فخر میفروختند. همین برتر دانستن، باعث برانگیختهشدن حس رقابت و دشمنی میان اعراب غیرقریشی با آنها میشد و درگیریهایی بینشان رخ میداد که منجر به جنگهای خونینی بین خود مسلمانها در اندلس شد.
![*](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_2.gif)
![*](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif)
![*](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_2.gif)
![*](https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif)
خداوند در آیه دیگری تأکید میکند که هر خیر و برکتی که به انسانها میرسد از جانب خداوند است و هر بدی و نقمتی که دچار انسان میشود از خود اوست؛ هرچند این دستاوردها و پیروزیها با تلاش خود افراد، دولتها و طیفهای خاصی حاصل شود، ولی تا اراده خداوند بر آن حاکم نباشد این دستاوردها و پیروزیها حاصل نمیشود. اراده خداوند قاهر و غالب بر آن است. وقتی رزمندگان اسلام توانستند در عملیات بیتالمقدس آن پیروزی عظیم را بهدست بیاورند، امام خمینی رحمةاللهعلیه فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد؛ یعنی اگر خواست خدا نبود و اراده الهی به یاری مسلمانها نیامده بود این پیروزی حاصل نمیشد. کمااینکه در مراحل قبل از فتح خرمشهر با همان قدرت و امکانات تلاشهایی صورت گرفت، ولی ناکام بود؛ اما وقتی خدا همراهی کرد و غرور رزمندگان ما را فرانگرفت، به تعبیر رهبر کبیر انقلاب اسلامی، خداوند خرمشهر را آزاد کرد.