1401/03/03
نگاهی به وضعیت متون آموزشی مدارس
در بازطراحی برنامه درسی، نباید نگاه کوتاه مدت داشت
رهبر انقلاب در دیدار اخیر معلمان با تأکید بر اهمیت احساس هویت ملی دانشآموزان در کنار علمآموزی فرمودند: «علم نافع، آن علمی است که بتواند استعداد جوان و نوجوان را شکوفا کند؛ استعداد او را شناسایی کند، آن را در جهت استعداد خودش رشد بدهد، آن استعداد را شکوفا کند؛ برای آیندهی او سرمایهی ذهنی و عملی فراهم بکند؛ این میشود علم نافع؛ بعد طبعاً در پیشرفت و تعالی کشور تأثیرگذار خواهد بود.» ۱۴۰۱/۰۲/۲۱
رسانهKHAMENEI.IR درگفتوگویی با حجتالاسلاموالمسلمین علی ذوعلم، رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به بررسی وضعیت متون آموزشی مدارس و اقدامات لازم برای تحول در این زمینه پرداخته است.
یکی از نکاتی که رهبر انقلاب در دیدار معلمان به آن اشاره داشتند، مسئله اهمیت متون آموزشی و کیفیت آن بود. تدوین متون آموزشی آموزشوپرورش ما در این ۴۳ سال گذشته چه فرآیندی را پشتسر گذاشته؟ در حال حاضر ما با کیفیت مطلوب در این زمینه چقدر فاصله داریم؟
در این چهار دهه بعد از انقلاب کارهای فراوانی انجامشده، ولی با این حال ما هنوز هم کاستیهای زیادی داریم؛ بهخصوص بعد از تصویب و ابلاغ اسناد تحولی که اتفاقی برای امتداد این اسناد و بازطراحی در برنامه درسی و تربیتی نیفتاده است. کارهایی که ما انجام دادیم غالباً موقتی بوده که یک بخش را حذف و یک بخش را اضافه کردیم و از انسجام و جامعیت برخوردار نبوده است. اسناد تحولی باید بتواند به یک طراحی و بازآفرینی تبدیل شود؛ به این معنا که کلیت برنامه درسی و تربیتی و آن هندسه جامع کتابهای درسی ما باید در جهت آن اهدافی که در اسناد تحولی آمده مورد بازنگری قرار گیرد؛ بهویژه بحث هویت که مورد تأکید رهبر انقلاب نیز بود، باید خلأها شناسایی شود و برای همه این خلأها ظرف لازم در برنامه درسی ایجاد شود. در اسناد تحولی شش سند تربیتی تعریفشده که این سند تربیتی در سند برنامه درسی ملی در قالب یازده حوزه تربیت و یادگیری ارائه شده است. تعدادی از حوزههای تربیت و یادگیری قبلاً موردتوجه نبوده، یا بسیار کم موردتوجه بوده و الآن در کلیت قواره کلان برنامه درسی ما جایگاهی ندارد؛ بنابراین، اصلاح کتابها و متون در روشی که قبلاً وجودداشته، جواب نمیدهد. اینکه باز یک تیمی بنشینند و چهار تا صفحه کم یا مطلبی اضافه کنند این کافی نیست. باید در اینباره برنامه درسی و تربیتی جریان پیدا کند و این حتماً به اقداماتی نیاز دارد که بعضی از این اقدامات از چند سال قبل در سازمان پژوهش شروع شده، ولی نیاز به حمایت و پیگیری و جدیت دارد تا بتواند به ثمر برسد.
وضعیت فعلی متون آموزشی چه نسبتی با مؤلفههای هویتی ما دارد؟ چطور میشود دانشآموزان را با اسطورههایی مثل مرحوم کاظمی آشتیانی، آشنا کرد؟
توجه به متون آموزشی خیلی مهم هست، ولی شاید اشکال وضع فعلی همین باشد که همه برنامه درسی و تربیتی صرفاً به همان کار کلاسی که در کلاس درس با کتاب درسی انجام میشود، گره خورده؛ یعنی فعالیتهایی که بتواند خارج از کلاس در یک فضای واقعی و اثرگذار صورت گیرد بسیار کمرنگ است. تأکیداتی که رهبر انقلاب در سالهای قبل روی مسئله پرورشی و امور تربیتی داشتند، بسیار مهم است. برنامههای پرورشی و تربیتی باید یک بحث جدی و رسمی در برنامه درسی و تربیتی مدارس ما تلقی شود. در این صورت ظرفیتها و ضعفهای مناسب ذهن بچهها و سطح رشد دانشآموزان باید در قالب کار، بازی، فعالیت، خاطرهگویی و اردوهای تربیتی طراحی شود. این بسترها میتوانند آن ابعاد عمیق هویتی در عمل را به دانشآموز منتقل کنند. باید بازطراحی کلیت برنامه درسی و تربیتی، بازآفرینی ساختاری و فرآیندی و ایجاد فرصتهای مناسب برای موقعیتهای اثرگذار مدنظر قرار گیرند. البته اینکه ما باید کارهای کوتاهمدت هم انجام دهیم، همیشه قابلتوجه بوده و در جای خود محفوظ است، ولی ما به یک بازنگری مبنایی در کلیت برنامه درسی نیاز داریم و حتماً باید به موازات آن موانع تحول را هم شناسایی کنیم. باید به بعضی از موانع نگرشی و موانع ساختاری توجه کنیم. اگر وزارت آموزشوپرورش میخواهد در این دوره جدید بهطور جدی و عمیق به فعالیت خود بیندیشد و اقدامی انجام دهد، نباید صرفاً به آخرین سخنرانی رهبر انقلاب بپردازد، بلکه باید به مجموعه بیانات و نکات مهمی که در سالهای پیش مطرح شده، نگاه کند.
بحث هویت، مهارت، خلاقیت، عقلانیت و تفکر، بینش و کنش سیاسی بچهها، اخلاق و آداب، توجه به توانمندی دانشآموزان برای نقش فعال در خانواده بعد از دوره آموزش مدرسه و ... همه نکاتی است که در بحثهای قبلی رهبر انقلاب بوده؛ بنابراین، این بازطراحی باید با یک نگاه جامع صورت بگیرد.
رسانهKHAMENEI.IR درگفتوگویی با حجتالاسلاموالمسلمین علی ذوعلم، رئیس اسبق سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به بررسی وضعیت متون آموزشی مدارس و اقدامات لازم برای تحول در این زمینه پرداخته است.
یکی از نکاتی که رهبر انقلاب در دیدار معلمان به آن اشاره داشتند، مسئله اهمیت متون آموزشی و کیفیت آن بود. تدوین متون آموزشی آموزشوپرورش ما در این ۴۳ سال گذشته چه فرآیندی را پشتسر گذاشته؟ در حال حاضر ما با کیفیت مطلوب در این زمینه چقدر فاصله داریم؟
در این چهار دهه بعد از انقلاب کارهای فراوانی انجامشده، ولی با این حال ما هنوز هم کاستیهای زیادی داریم؛ بهخصوص بعد از تصویب و ابلاغ اسناد تحولی که اتفاقی برای امتداد این اسناد و بازطراحی در برنامه درسی و تربیتی نیفتاده است. کارهایی که ما انجام دادیم غالباً موقتی بوده که یک بخش را حذف و یک بخش را اضافه کردیم و از انسجام و جامعیت برخوردار نبوده است. اسناد تحولی باید بتواند به یک طراحی و بازآفرینی تبدیل شود؛ به این معنا که کلیت برنامه درسی و تربیتی و آن هندسه جامع کتابهای درسی ما باید در جهت آن اهدافی که در اسناد تحولی آمده مورد بازنگری قرار گیرد؛ بهویژه بحث هویت که مورد تأکید رهبر انقلاب نیز بود، باید خلأها شناسایی شود و برای همه این خلأها ظرف لازم در برنامه درسی ایجاد شود. در اسناد تحولی شش سند تربیتی تعریفشده که این سند تربیتی در سند برنامه درسی ملی در قالب یازده حوزه تربیت و یادگیری ارائه شده است. تعدادی از حوزههای تربیت و یادگیری قبلاً موردتوجه نبوده، یا بسیار کم موردتوجه بوده و الآن در کلیت قواره کلان برنامه درسی ما جایگاهی ندارد؛ بنابراین، اصلاح کتابها و متون در روشی که قبلاً وجودداشته، جواب نمیدهد. اینکه باز یک تیمی بنشینند و چهار تا صفحه کم یا مطلبی اضافه کنند این کافی نیست. باید در اینباره برنامه درسی و تربیتی جریان پیدا کند و این حتماً به اقداماتی نیاز دارد که بعضی از این اقدامات از چند سال قبل در سازمان پژوهش شروع شده، ولی نیاز به حمایت و پیگیری و جدیت دارد تا بتواند به ثمر برسد.
وضعیت فعلی متون آموزشی چه نسبتی با مؤلفههای هویتی ما دارد؟ چطور میشود دانشآموزان را با اسطورههایی مثل مرحوم کاظمی آشتیانی، آشنا کرد؟
توجه به متون آموزشی خیلی مهم هست، ولی شاید اشکال وضع فعلی همین باشد که همه برنامه درسی و تربیتی صرفاً به همان کار کلاسی که در کلاس درس با کتاب درسی انجام میشود، گره خورده؛ یعنی فعالیتهایی که بتواند خارج از کلاس در یک فضای واقعی و اثرگذار صورت گیرد بسیار کمرنگ است. تأکیداتی که رهبر انقلاب در سالهای قبل روی مسئله پرورشی و امور تربیتی داشتند، بسیار مهم است. برنامههای پرورشی و تربیتی باید یک بحث جدی و رسمی در برنامه درسی و تربیتی مدارس ما تلقی شود. در این صورت ظرفیتها و ضعفهای مناسب ذهن بچهها و سطح رشد دانشآموزان باید در قالب کار، بازی، فعالیت، خاطرهگویی و اردوهای تربیتی طراحی شود. این بسترها میتوانند آن ابعاد عمیق هویتی در عمل را به دانشآموز منتقل کنند. باید بازطراحی کلیت برنامه درسی و تربیتی، بازآفرینی ساختاری و فرآیندی و ایجاد فرصتهای مناسب برای موقعیتهای اثرگذار مدنظر قرار گیرند. البته اینکه ما باید کارهای کوتاهمدت هم انجام دهیم، همیشه قابلتوجه بوده و در جای خود محفوظ است، ولی ما به یک بازنگری مبنایی در کلیت برنامه درسی نیاز داریم و حتماً باید به موازات آن موانع تحول را هم شناسایی کنیم. باید به بعضی از موانع نگرشی و موانع ساختاری توجه کنیم. اگر وزارت آموزشوپرورش میخواهد در این دوره جدید بهطور جدی و عمیق به فعالیت خود بیندیشد و اقدامی انجام دهد، نباید صرفاً به آخرین سخنرانی رهبر انقلاب بپردازد، بلکه باید به مجموعه بیانات و نکات مهمی که در سالهای پیش مطرح شده، نگاه کند.
بحث هویت، مهارت، خلاقیت، عقلانیت و تفکر، بینش و کنش سیاسی بچهها، اخلاق و آداب، توجه به توانمندی دانشآموزان برای نقش فعال در خانواده بعد از دوره آموزش مدرسه و ... همه نکاتی است که در بحثهای قبلی رهبر انقلاب بوده؛ بنابراین، این بازطراحی باید با یک نگاه جامع صورت بگیرد.
موضوع دیگری که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند بحث «علم نافع» بود. این موضوع از چه عقبه نظریای برخوردار و ناظر به چه مفاهیمی است؟
نکته خیلی مهمی است. آن دانشی که در مدارس به بچهها منتقل میشود لزوماً دانش نافع پاسخگو و اولویتدار برای زندگی و آینده جامعه نیست؛ یعنی بخشهایی از آموزشهای ما اینگونه است. گاهی بهخاطر اینکه مطالب کتابهای درسی و حجم کتاب درسی و ساعتی که برای کتاب درسی اختصاص پیداکرده، با منافع بخشهایی از فارغالتحصیلان دانشگاه یا رشتههای دانشگاهی پیوند برقرارکرده و تغییرش باعث سختی و دشواری است. گاهی شاهد این بودیم که اگر میخواستند یک ساعت درس و پایهای کاهش پیدا کند سر و صداهایی میشده و بدون توجه به مصالح تربیتی و نیازهای دانشآموزان روی اینها فشار وارده میشده است. این مانع جدی و نامرئی است. شاید برای خیلیها ملموس نباشد. برای اینکه این مانع برطرف شود ما به یک عقبه علمی و فکری پاسخگو و مسئولیتشناس نیاز داریم که باید این کار را یک تیم طراحیکننده و تصویبکننده موضوعات و محتوا در یک فضای علمی و پاسخگویانه انجام دهند. همچنین باید زمینههایی ایجاد شود که بتواند برای تدوین کتابهای درسی مشارکت بخشهای تخصصی و علمی خارج از آموزشوپرورش هم جلب شود. ما نیاز داریم که آن بخش برنامهریزی برای محتوا و انتخاب محتوا از آن بخش تألیف و تولید متمایز باشد که یک نوع پاسخگویی و مراقبت و نظارت بیشتری در این جهت اعمال شود. متأسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده است. تحقق تحول بنیادین در آموزشوپرورش حتماً به یک تحول در ساختار و متناسبسازی فرآیندها و ساختارها با مقاصد تحولی نیاز دارد. این نکاتی است که در مباحث پیشین رهبر انقلاب هم به آن پرداخته شده است. هر اقدام تحولی واقعی و جامعی که میخواهد صورت بگیرد، باید به همه رهنمودهای رهبر انقلاب و همه بخشهای اسناد تحولی توجه شود تا آن نتیجه مطلوب حاصل شود.
چگونه میتوان کیفیت علوم حاضر در آموزشوپرورش را به «علم نافع» نزدیک و علوم غیرضروری را حذف کرد؟ سازوکار فکری و ساختاری لازم برای این موضوع چه میتواند باشد؟
نکته اول اینکه معمولاً همان دانشی که در دانشگاههای ما جریان دارد در کتابهای درسی هم ورود پیدا میکند؛ چون برنامهریزان درسی و مؤلفان ما و کسانی که این مسئولیتها را به عهده دارند اکثراً دانشآموخته دانشگاه هستند. ممکن است در بخشهای محدودی هم بعضی از دانشآموختگان حوزهها مشارکت داشته باشند؛ بنابراین، جریان علمی جاری در کلیت نظام آموزشی دانشگاهی ماست که به کتابهای درسی ما سرریز میشود و آن کار بنیادین تحول در علوم انسانی و تحول در دانشگاههاست که در بلندمدت تأثیرات خود را هم بر تعلیموتربیت خواهد گذاشت.
نکته دوم اینکه ما نباید منتظر این باشیم که این فرآیند کامل شود و ما دهها سال دیگر به این مقصود برسیم. در حال حاضر، نیازسنجیهایی شکلگرفته و پژوهشهای متعددی در پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش وجود دارد که نشان میدهد نگاه دانشآموزان به چه بخشهایی از محتوای فعلی ما مثبت نیست یا اساساً به آن نیاز ندارند و چون برخی مطالب هستند که باید در کنکور از آنها سؤال شود، اعتبار پیدا میکند. اینجا من به نکتهای اشاره میکنم و آنهم بحث مانعیت شدید کنکور برای تحول در محتوای آموزشوپرورش در وضعیت فعلی است؛ حتی برخی میگویند اگر ما این مطلب دشوار را از کتاب درسی حذف کنیم پس چگونه در کنکور بین دانشآموزان مختلف سنجش انجام دهیم. چقدر ما در این لایههای کارشناسی عکس قضیه فکر میکنیم. دو سال پیش هم، رهبر انقلاب بحث کنکور را مطرح کردند و خواستند که روی آن کار شود و ارزیابی جدی صورت بگیرد. اینها مطالب بههمپیوستهای است که باید به آن توجه کرد. ما به آن طراحی جامع و یکپارچهای که باید برای تحول صورت گیرد، نیاز داریم. امیدواریم آموزشوپرورش بتواند با استفاده از ظرفیتهای مختلف و با شجاعتی که در این طراحیهای تحولی موردنیاز هست به این مسئله بپردازد.
بجز کیفیت متون آموزشی ارتقای سطح آموزشی معلمان هم موضوع مهمی است. برای توانمندسازی معلمان چه برنامهریزیهایی نیاز داریم؟
یک نکته مهمی که رهبر انقلاب مطرح کردند، بحث توانمندی معلمان و دبیران هست. ارتقاء توانمندی مهارتی و تعمیق نگرشی و فکری معلمان نیاز به یک سازوکار دارد. این درست است که خود معلمان تلاشهایی میکنند و رهبر انقلاب هم این را موردتوجه قرار دادند و تقدیر کردند، اما ما باید بتوانیم در سطح گسترده به معلمان کمک کنیم. ما به کارگاههای آموزشی و دورههای فکری مؤثر برای توانمندسازی معلمان نیاز داریم که خوشبختانه این استقبال و اقبال در بدنه آموزشوپرورش وجود دارد. هر بار که برای معلمان در هر دورهای از دورههای تحصیلی، در هر شاخهای از شاخههای تخصصی و در هر نقطهای از کشور دورهای برگزار شد، معلمان بسیار استقبال کردند. اگر این تمهیدات ساختاری در آموزشوپرورش فراهم نشود، ما نمیتوانیم در این زمینه انتظار کار جدی داشته باشیم؛ بنابراین، باید در کنار بحث معیشت و منزلت معلمان، روی بحثهای توانمندسازی و مهارت و تعمیق نگرشی و فکری و علمی معلمان کار شود، آنوقت خود معلمان خودبهخود در کلاس درس و مدرسهشان این یافتهها را مستقل میکنند و به ارتقاء کیفیت تربیتی ما کمک خواهند کرد.
نکته خیلی مهمی است. آن دانشی که در مدارس به بچهها منتقل میشود لزوماً دانش نافع پاسخگو و اولویتدار برای زندگی و آینده جامعه نیست؛ یعنی بخشهایی از آموزشهای ما اینگونه است. گاهی بهخاطر اینکه مطالب کتابهای درسی و حجم کتاب درسی و ساعتی که برای کتاب درسی اختصاص پیداکرده، با منافع بخشهایی از فارغالتحصیلان دانشگاه یا رشتههای دانشگاهی پیوند برقرارکرده و تغییرش باعث سختی و دشواری است. گاهی شاهد این بودیم که اگر میخواستند یک ساعت درس و پایهای کاهش پیدا کند سر و صداهایی میشده و بدون توجه به مصالح تربیتی و نیازهای دانشآموزان روی اینها فشار وارده میشده است. این مانع جدی و نامرئی است. شاید برای خیلیها ملموس نباشد. برای اینکه این مانع برطرف شود ما به یک عقبه علمی و فکری پاسخگو و مسئولیتشناس نیاز داریم که باید این کار را یک تیم طراحیکننده و تصویبکننده موضوعات و محتوا در یک فضای علمی و پاسخگویانه انجام دهند. همچنین باید زمینههایی ایجاد شود که بتواند برای تدوین کتابهای درسی مشارکت بخشهای تخصصی و علمی خارج از آموزشوپرورش هم جلب شود. ما نیاز داریم که آن بخش برنامهریزی برای محتوا و انتخاب محتوا از آن بخش تألیف و تولید متمایز باشد که یک نوع پاسخگویی و مراقبت و نظارت بیشتری در این جهت اعمال شود. متأسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده است. تحقق تحول بنیادین در آموزشوپرورش حتماً به یک تحول در ساختار و متناسبسازی فرآیندها و ساختارها با مقاصد تحولی نیاز دارد. این نکاتی است که در مباحث پیشین رهبر انقلاب هم به آن پرداخته شده است. هر اقدام تحولی واقعی و جامعی که میخواهد صورت بگیرد، باید به همه رهنمودهای رهبر انقلاب و همه بخشهای اسناد تحولی توجه شود تا آن نتیجه مطلوب حاصل شود.
چگونه میتوان کیفیت علوم حاضر در آموزشوپرورش را به «علم نافع» نزدیک و علوم غیرضروری را حذف کرد؟ سازوکار فکری و ساختاری لازم برای این موضوع چه میتواند باشد؟
نکته اول اینکه معمولاً همان دانشی که در دانشگاههای ما جریان دارد در کتابهای درسی هم ورود پیدا میکند؛ چون برنامهریزان درسی و مؤلفان ما و کسانی که این مسئولیتها را به عهده دارند اکثراً دانشآموخته دانشگاه هستند. ممکن است در بخشهای محدودی هم بعضی از دانشآموختگان حوزهها مشارکت داشته باشند؛ بنابراین، جریان علمی جاری در کلیت نظام آموزشی دانشگاهی ماست که به کتابهای درسی ما سرریز میشود و آن کار بنیادین تحول در علوم انسانی و تحول در دانشگاههاست که در بلندمدت تأثیرات خود را هم بر تعلیموتربیت خواهد گذاشت.
نکته دوم اینکه ما نباید منتظر این باشیم که این فرآیند کامل شود و ما دهها سال دیگر به این مقصود برسیم. در حال حاضر، نیازسنجیهایی شکلگرفته و پژوهشهای متعددی در پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش وجود دارد که نشان میدهد نگاه دانشآموزان به چه بخشهایی از محتوای فعلی ما مثبت نیست یا اساساً به آن نیاز ندارند و چون برخی مطالب هستند که باید در کنکور از آنها سؤال شود، اعتبار پیدا میکند. اینجا من به نکتهای اشاره میکنم و آنهم بحث مانعیت شدید کنکور برای تحول در محتوای آموزشوپرورش در وضعیت فعلی است؛ حتی برخی میگویند اگر ما این مطلب دشوار را از کتاب درسی حذف کنیم پس چگونه در کنکور بین دانشآموزان مختلف سنجش انجام دهیم. چقدر ما در این لایههای کارشناسی عکس قضیه فکر میکنیم. دو سال پیش هم، رهبر انقلاب بحث کنکور را مطرح کردند و خواستند که روی آن کار شود و ارزیابی جدی صورت بگیرد. اینها مطالب بههمپیوستهای است که باید به آن توجه کرد. ما به آن طراحی جامع و یکپارچهای که باید برای تحول صورت گیرد، نیاز داریم. امیدواریم آموزشوپرورش بتواند با استفاده از ظرفیتهای مختلف و با شجاعتی که در این طراحیهای تحولی موردنیاز هست به این مسئله بپردازد.
بجز کیفیت متون آموزشی ارتقای سطح آموزشی معلمان هم موضوع مهمی است. برای توانمندسازی معلمان چه برنامهریزیهایی نیاز داریم؟
یک نکته مهمی که رهبر انقلاب مطرح کردند، بحث توانمندی معلمان و دبیران هست. ارتقاء توانمندی مهارتی و تعمیق نگرشی و فکری معلمان نیاز به یک سازوکار دارد. این درست است که خود معلمان تلاشهایی میکنند و رهبر انقلاب هم این را موردتوجه قرار دادند و تقدیر کردند، اما ما باید بتوانیم در سطح گسترده به معلمان کمک کنیم. ما به کارگاههای آموزشی و دورههای فکری مؤثر برای توانمندسازی معلمان نیاز داریم که خوشبختانه این استقبال و اقبال در بدنه آموزشوپرورش وجود دارد. هر بار که برای معلمان در هر دورهای از دورههای تحصیلی، در هر شاخهای از شاخههای تخصصی و در هر نقطهای از کشور دورهای برگزار شد، معلمان بسیار استقبال کردند. اگر این تمهیدات ساختاری در آموزشوپرورش فراهم نشود، ما نمیتوانیم در این زمینه انتظار کار جدی داشته باشیم؛ بنابراین، باید در کنار بحث معیشت و منزلت معلمان، روی بحثهای توانمندسازی و مهارت و تعمیق نگرشی و فکری و علمی معلمان کار شود، آنوقت خود معلمان خودبهخود در کلاس درس و مدرسهشان این یافتهها را مستقل میکنند و به ارتقاء کیفیت تربیتی ما کمک خواهند کرد.