1401/01/30
|گفتوگو|
اقتصاد مقاومتی، بدون دانشبنیان شدن بیمعناست
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اخیر با مسئولان نظام جمهوری اسلامی به تشریح بعضی ملاحظات درباره شرکتهای دانشبنیان پرداختند. رسانه KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر این موضوع، گفتوگویی با دکتر رضا فریدی مجیدی، مدیر توسعه فناوری و ارتباط با صنعت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام داده است.
شرکتها و مؤسسات دانشبنیان چه ویژگی برجستهای دارند که رهبر انقلاب در زمینه مقوله مهم تولید و اشتغالآفرینی، به آن اشاره کردند؟
وقتی ما دستگاهی را از خارج کشور تهیه میکنیم و افرادی مشغول بهکار میشوند، اشتغال و امرارمعاش بخشی از جامعه تأمین میشود؛ اما اینکه دانش فنی و تجهیزات آن کار به خارج از کشور وابستگی دارد طبیعتاً عمق موضوع را نمیرساند. این داستان در بحث دانشبنیان فرق میکند؛ چون همه زیرساختها و بهصورت بنیادین این دانش را در اختیار داریم. اگر بخواهیم تغییری انجام دهیم بهراحتی اتفاق میافتد و پشتیبانی آن هم عمیقتر خواهد شد. تولید دانشبنیان خیلی مهم هست و قطعاً ارزشافزوده بسیار بالایی دارد؛ چون خیلی از تکنولوژیها و دانشهای فنی که به آنها پلتفرم تکنولوژی میگویند، نهتنها یک دانش و فناوری هستند، بلکه میتوانند سکویی برای محصولات دیگر قرار بگیرند. اگر ما این ابزارآلات را از خارج کشور بیاوریم، این اتفاق نمیافتد؛ بنابراین، این مقوله خیلی حائز اهمیت هست و این اسمگذاری جای تشکر دارد. وجود این دانش در تولید دانشبنیان خیلی تأثیرگذار هست و جهش بسیار بزرگی در اقتصاد کشور ایجاد خواهد کرد.
روند تکامل شرکتها و مؤسسات دانشبنیان طی یک دهه اخیر به چه صورت بوده است؟
در حدود سیزده سال اخیر، برنامههای خوبی در کشور اتفاق افتاده؛ مخصوصاً از زمانی که معاونت علمی ریاستجمهوری نگاه ویژهای به شرکتهای دانشبنیان داشته است.
اما هزینه تحقیق و توسعه در شرکتهای دانشبنیان بالاست و ممکن است که رقابتپذیری در شرایط رشدشان امکانپذیر نباشد و باید به این موضوع بیشتر توجه شود؛ چون مثل درختی است که اگر دو سال اول به آن نرسیم از بین میرود، اگر برسیم هم خودش بهرهوری کرده و ریشهاش را عمیق میکند و دیگر نیازی نیست ما مدام به آن آب دهیم. خودش آب را پیدا میکند و یک آوردهای دارد.
شرکتهای دانشبنیان در اوایل کار نیاز به توجه بالایی دارند. این اتفاق هم افتاده، ولی هنوز جای کار دارد؛ چون هنوز بازارهای رقابتی اقتصادی در کشور زیاد است و بهره بانکی در کشور بالاست طبیعتاً انگیزه سرمایهگذاران آن طرف هست. بازار ارز و طلا و ملک رقبای دانشبنیان هستند. اقتصاد از طریق دانشبنیان باید در کشور ما ارزشافزوده بیشتری نسبت به سایر کسبوکارها داشته باشد و این قضیه جای کار دارد. توجه خوبی در این ده سال انجام شده و الآن هم تعداد قابلتوجهی شرکت دانشبنیان در کشور هست که نشان میدهد افراد نخبه و دانشگاهیان دارند به این سمت میروند.
اینکه ما فقط به این فکر کنیم که شرکتهای دانشبنیان را حمایت کنیم، خیلی در اقتصاد منطقی نیست. باید اولش حمایت شوند، ولی بعد بتوانند خودشان آورده بیاورند. این به فردای کسبوکار هم برمیگردد. امیدوارم فضای کشور به این سمت برود تا اولاً تولید، ارزشافزوده ایجاد کند و خرید و فروش واسطهگری و تورم اتفاق نیفتد؛ ثانیاً، تولیدی که بر اساس دانشبنیان هست ارزشافزوده بیشتری داشته باشد. با توجه به بالابودن هزینههای R&D شرکتهای دانشبنیان، ممکن است اول راه فرصت کسبوکار نداشته باشند و آسیبپذیر هستند. باید در آن شرایط به اینها توجه شود.
رهبر انقلاب به دو برابرشدن تعداد شرکتهای دانشبنیان اشاره کردند. به نظر شما این امر به چه بستری نیاز دارد و برای تحققش چه موانعی باید برداشته شود؟
ما حدود هفت مرکز رشد داریم که در آنها صدوده شرکت مستقرند که چهلوخردهای از اینها دانشبنیان هستند. بقیه هم در مراحل اولیه زیرساختهای دانشبنیانی دارند. حالا اینکه سطح اینها را باید از معاونت علمی بگیریم، آن فرایند اداری دارد؛ یعنی اکثر اینها میتوانند دانشبنیان تلقی شوند، ولی هنوز برچسب دانشبنیان نخوردند. من به مسئولین دولتی مرتبط با بخش دانشبنیان هم گفتم که ما میتوانیم این عدد را به دو برابر تبدیل کنیم، با توجه به اینکه دانشگاههای ما همه منشأ پژوهش و فناوری هستند، ولی باید بازارهای رقیب کم شود. به یک عضو هیئتعلمی دانشگاه باید فرصت ایجاد فناوری و شرکت دانشبنیان و انگیزه و بها و توجه را بدهند تا بهجای اینکه فقط یک پژوهش صرف انجام دهد، این پژوهش را در راستای منافع مؤسسه دانشبنیان انجام دهد. به نظر من دو برابرکردن آن اصولی است، بهشرطی که نهادهایی مثل دانشگاهها، وزارتخانههای علوم، صنعت و وزارت بهداشت به این قضیه اهتمام داشته باشند؛ حتی وزارت دفاع هم نیازهایی دارد که میتواند در دانشگاهها انجام شود.
ما بازار بسیار بزرگی داریم، ولی متأسفانه این بازار بزرگ در اختیار شرکتهای خارجی است؛ یعنی محصولات دانشبنیان شرکتهای خارجی در بازار است. خود ایران بازار بزرگی در داخل دارد، ولی الآن بازارهای منطقه در اختیار شرکتهای دانشبنیان خارجی است. شرکتهای واسطی هستند که این کار را خرید و فروش میکنند و آنها اصلاً شرکت دانشبنیان حساب نمیشوند. ما باید بازار بزرگ داخلی خود را در اختیار شرکتهای تولیدی و دانشبنیان قرار دهیم. خرید محصول مهمترین فاکتور شرکتهای دانشبنیان است؛ بنابراین، باید مثل ارائه تسهیلات و وامدادن از آنها حمایت شود. ما شرکتی داریم که ده دوازده سال دانشبنیان است و صادرات بسیار خوبی در این حوزه دارد که بینظیر است، ولی برای یک وام هفت هشت میلیارد تومانی ماهها درگیر است؛ حتی گاهی از جاهایی مثل صندوق نوآوری شکوفایی هم نمیتواند وام بگیرد. آنها مدارکی میخواهند که ممکن است یک شرکت دانشبنیان نتواند آن را تهیه کند؛ چون قرار است محصولی را بیاورد که فروش ندارد. بانک و جاهای دیگر بر اساس فروشهای سال گذشته ارزیابی میکنند و میگویند که شما نمیتوانید وام بگیرید. شرکتهای دانشبنیان هم در خرید محصولات توسط ارگانهای دولتی و هم در تسهیلات نگاه ویژهای میخواهند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. شرکتی که دانشبنیان است قطعاً باید تحقیق و توسعه داشته باشد و باید جوری حمایت شود تا بتواند در مدار و اتمسفر تولید وارد شود.
شرکتها و مؤسسات دانشبنیان چه ویژگی برجستهای دارند که رهبر انقلاب در زمینه مقوله مهم تولید و اشتغالآفرینی، به آن اشاره کردند؟
وقتی ما دستگاهی را از خارج کشور تهیه میکنیم و افرادی مشغول بهکار میشوند، اشتغال و امرارمعاش بخشی از جامعه تأمین میشود؛ اما اینکه دانش فنی و تجهیزات آن کار به خارج از کشور وابستگی دارد طبیعتاً عمق موضوع را نمیرساند. این داستان در بحث دانشبنیان فرق میکند؛ چون همه زیرساختها و بهصورت بنیادین این دانش را در اختیار داریم. اگر بخواهیم تغییری انجام دهیم بهراحتی اتفاق میافتد و پشتیبانی آن هم عمیقتر خواهد شد. تولید دانشبنیان خیلی مهم هست و قطعاً ارزشافزوده بسیار بالایی دارد؛ چون خیلی از تکنولوژیها و دانشهای فنی که به آنها پلتفرم تکنولوژی میگویند، نهتنها یک دانش و فناوری هستند، بلکه میتوانند سکویی برای محصولات دیگر قرار بگیرند. اگر ما این ابزارآلات را از خارج کشور بیاوریم، این اتفاق نمیافتد؛ بنابراین، این مقوله خیلی حائز اهمیت هست و این اسمگذاری جای تشکر دارد. وجود این دانش در تولید دانشبنیان خیلی تأثیرگذار هست و جهش بسیار بزرگی در اقتصاد کشور ایجاد خواهد کرد.
روند تکامل شرکتها و مؤسسات دانشبنیان طی یک دهه اخیر به چه صورت بوده است؟
در حدود سیزده سال اخیر، برنامههای خوبی در کشور اتفاق افتاده؛ مخصوصاً از زمانی که معاونت علمی ریاستجمهوری نگاه ویژهای به شرکتهای دانشبنیان داشته است.
اما هزینه تحقیق و توسعه در شرکتهای دانشبنیان بالاست و ممکن است که رقابتپذیری در شرایط رشدشان امکانپذیر نباشد و باید به این موضوع بیشتر توجه شود؛ چون مثل درختی است که اگر دو سال اول به آن نرسیم از بین میرود، اگر برسیم هم خودش بهرهوری کرده و ریشهاش را عمیق میکند و دیگر نیازی نیست ما مدام به آن آب دهیم. خودش آب را پیدا میکند و یک آوردهای دارد.
شرکتهای دانشبنیان در اوایل کار نیاز به توجه بالایی دارند. این اتفاق هم افتاده، ولی هنوز جای کار دارد؛ چون هنوز بازارهای رقابتی اقتصادی در کشور زیاد است و بهره بانکی در کشور بالاست طبیعتاً انگیزه سرمایهگذاران آن طرف هست. بازار ارز و طلا و ملک رقبای دانشبنیان هستند. اقتصاد از طریق دانشبنیان باید در کشور ما ارزشافزوده بیشتری نسبت به سایر کسبوکارها داشته باشد و این قضیه جای کار دارد. توجه خوبی در این ده سال انجام شده و الآن هم تعداد قابلتوجهی شرکت دانشبنیان در کشور هست که نشان میدهد افراد نخبه و دانشگاهیان دارند به این سمت میروند.
اینکه ما فقط به این فکر کنیم که شرکتهای دانشبنیان را حمایت کنیم، خیلی در اقتصاد منطقی نیست. باید اولش حمایت شوند، ولی بعد بتوانند خودشان آورده بیاورند. این به فردای کسبوکار هم برمیگردد. امیدوارم فضای کشور به این سمت برود تا اولاً تولید، ارزشافزوده ایجاد کند و خرید و فروش واسطهگری و تورم اتفاق نیفتد؛ ثانیاً، تولیدی که بر اساس دانشبنیان هست ارزشافزوده بیشتری داشته باشد. با توجه به بالابودن هزینههای R&D شرکتهای دانشبنیان، ممکن است اول راه فرصت کسبوکار نداشته باشند و آسیبپذیر هستند. باید در آن شرایط به اینها توجه شود.
رهبر انقلاب به دو برابرشدن تعداد شرکتهای دانشبنیان اشاره کردند. به نظر شما این امر به چه بستری نیاز دارد و برای تحققش چه موانعی باید برداشته شود؟
ما حدود هفت مرکز رشد داریم که در آنها صدوده شرکت مستقرند که چهلوخردهای از اینها دانشبنیان هستند. بقیه هم در مراحل اولیه زیرساختهای دانشبنیانی دارند. حالا اینکه سطح اینها را باید از معاونت علمی بگیریم، آن فرایند اداری دارد؛ یعنی اکثر اینها میتوانند دانشبنیان تلقی شوند، ولی هنوز برچسب دانشبنیان نخوردند. من به مسئولین دولتی مرتبط با بخش دانشبنیان هم گفتم که ما میتوانیم این عدد را به دو برابر تبدیل کنیم، با توجه به اینکه دانشگاههای ما همه منشأ پژوهش و فناوری هستند، ولی باید بازارهای رقیب کم شود. به یک عضو هیئتعلمی دانشگاه باید فرصت ایجاد فناوری و شرکت دانشبنیان و انگیزه و بها و توجه را بدهند تا بهجای اینکه فقط یک پژوهش صرف انجام دهد، این پژوهش را در راستای منافع مؤسسه دانشبنیان انجام دهد. به نظر من دو برابرکردن آن اصولی است، بهشرطی که نهادهایی مثل دانشگاهها، وزارتخانههای علوم، صنعت و وزارت بهداشت به این قضیه اهتمام داشته باشند؛ حتی وزارت دفاع هم نیازهایی دارد که میتواند در دانشگاهها انجام شود.
ما بازار بسیار بزرگی داریم، ولی متأسفانه این بازار بزرگ در اختیار شرکتهای خارجی است؛ یعنی محصولات دانشبنیان شرکتهای خارجی در بازار است. خود ایران بازار بزرگی در داخل دارد، ولی الآن بازارهای منطقه در اختیار شرکتهای دانشبنیان خارجی است. شرکتهای واسطی هستند که این کار را خرید و فروش میکنند و آنها اصلاً شرکت دانشبنیان حساب نمیشوند. ما باید بازار بزرگ داخلی خود را در اختیار شرکتهای تولیدی و دانشبنیان قرار دهیم. خرید محصول مهمترین فاکتور شرکتهای دانشبنیان است؛ بنابراین، باید مثل ارائه تسهیلات و وامدادن از آنها حمایت شود. ما شرکتی داریم که ده دوازده سال دانشبنیان است و صادرات بسیار خوبی در این حوزه دارد که بینظیر است، ولی برای یک وام هفت هشت میلیارد تومانی ماهها درگیر است؛ حتی گاهی از جاهایی مثل صندوق نوآوری شکوفایی هم نمیتواند وام بگیرد. آنها مدارکی میخواهند که ممکن است یک شرکت دانشبنیان نتواند آن را تهیه کند؛ چون قرار است محصولی را بیاورد که فروش ندارد. بانک و جاهای دیگر بر اساس فروشهای سال گذشته ارزیابی میکنند و میگویند که شما نمیتوانید وام بگیرید. شرکتهای دانشبنیان هم در خرید محصولات توسط ارگانهای دولتی و هم در تسهیلات نگاه ویژهای میخواهند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. شرکتی که دانشبنیان است قطعاً باید تحقیق و توسعه داشته باشد و باید جوری حمایت شود تا بتواند در مدار و اتمسفر تولید وارد شود.
وضعیت مؤسسات دانشبنیان در بخش کشاورزی به چه صورت است؟
وجود شرکتهای دانشبنیان در حوزه کشاورزی خیلی مهم و مؤثر است و چون من قبلاً مقداری با کشاورزی سروکار داشتم، میدیدم که جا برای کار وجود دارد. همین نحوه آبیاری و ... ظرفیتهای بسیار بزرگی هستند که اگر یک بار هم اتفاق بیفتد، شما میتوانید آنها را به تمام دنیا صادر کنید؛ مثلاً، پول بذرهای خارجی چند برابر بذرهای داخلی است. الآن همین نمونه بذرهای سبزیجات معمولی که خارجی هستند، قیمتشان خیلی فرق میکند و ما دیدیم که آنها خیلی اتفاقی ایجاد نکردند و یک اصلاح نباتات انجام دادند. بعضی وقتها هم یکسری سموم یا افزودنیهایی زدند تا از بذر و جوانه حفاظت کند. همین قضیه باعث میشود که یک دفعه قیمت بیست برابر شود.
متأسفانه در آبیاریهای ثقلی و حتی آبیاریهای بارانی مصرف ما تقریباً بالاست؛ یعنی آبیاری را بارانی کردیم تا مصرف را کم کند، ولی کشاورز مدام چاه آبش را میخواهد استفاده کند و آن آب را از هر کجا تهیه میکند و ممکن است این آبیاری نیاز گیاه نباشد، ولی این کار انجام میشود. در کشاورزی جا برای کار خیلی زیاد است، مثل آبیاری قطرهای، آبیاری بارانی و بذرهای اصلاح شده که دیدیم نمونههایش چقدر میتوانند تغییر و تحول ایجاد کند. ممکن است بذری در هر هکتار ده تن بار هم ندهد، ولی بذری در هر هکتار صد تن بار دهد و بارش هم مرغوبتر باشد؛ حتی ممکن است شما بتوانید با قیمت دو سه برابر بفروشید؛ چون بعضی از اینها میتواند بعداً بذر شوند و در مقوله کشاورزی مؤثر باشند. من فکر میکنم با توجه به منابع و زمین و محدودیتی که در آب داریم، میتوانیم این بخش را مدیریت کنیم و بهرهوری را بالا ببریم.
به نظر شما میتوان طرح مقوله دانشبنیان را در نامگذاری امسال مطالبهای برای ورود نگاه علمی به حل مسائل اقتصادی کشور دانست؟
بله، من فکر میکنم این مطالبه دوطرفه است و فقط مطالبه از فضای علمی نیست. فضای علمی هم مطالبه دارد و دستاوردهایش باید به نتیجه برسد. در واقع، هم علم و هم اقتصاد هر دو باید در خدمت هم باشند و همدیگر را تکمیل کنند؛ چون اگر آن یکی حمایت نشود طبیعتاً آن طرف ابتر میماند. اگر علم و اقتصاد ما هر دو برای خودشان کار کنند و با همدیگر کار نداشته باشند، رابطهشان همین میشود که متأسفانه ما نفت را بفروشیم و بخشی را به اقتصاد و بخشی را به علم بدهیم تا اینها هم اموراتشان بگذرد، درحالیکه کشورهای پیشرفته آن کاری را انجام میدهند که نافع هست؛ بنابراین، علم زمانی مؤثر است که مشکلی از مشکلات کشور و مردم را حل کند. همه تلاشهای انسان بر اساس نیاز است. ما بر اساس نیازمان، امنیت خود را بالا میبریم و تحقیق و کار میکنیم.
بین اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانشبنیان چه نسبتی وجود دارد؟
به نظر من، اقتصاد مقاومتی بدون اقتصاد دانشبنیان خیلی معنی ندارد. چگونه میتوانیم اقتصاد مقاومتی داشته باشیم، درحالیکه اقتصادمان بر اساس علم نباشد؛ مخصوصاً در این دنیایی که هر روز با علم، ابزارآلات قدرتمند نظامی، پزشکی و صنعتی تولید میکنند، دستگاههای بسیار سریع و دقیق تولید میشود و همه اینها بر اساس علم اتفاق افتاده است. آن شرکتی که سالها در فلان کشور خارجی کارکرده حتماً مسیری را تولیدکرده و کلی انرژی گذاشته و سرمایهگذاری کرده و الآن بهرهاش را میبرد. اگر میخواهیم مقاومت کنیم، اقتصادمان باید مقاوم و بر اساس دانشبنیان باشد.
در حال حاضر، جایگاه اقتصاد دانشبنیان ایران در مقایسه با سایر کشورها در چه وضعیتی قرار دارد؟
ما در بحث تولید دانش رتبه خوبی در دنیا داریم. من فکر میکنم آن دانشی که تولید میشود بالاخره باید جایی استفاده شود. اگر خودمان هم استفاده نکردیم، باید در این گوشه دنیا به درد کسی بخورد. خودمان اولویت داریم، ولی به هر حال دانشمندان دیگری هم دانشهایی را توسعه دادند و ما هم از آن فناوریها استفاده میکنیم. ما در بحث تولید علم رتبه خوبی داریم، اما در مقوله استفاده از این علم یا علمی که به درد میخورد، ممکن است رتبه خیلی مناسبی نداشته باشیم. رتبه ما باید خیلی بهتر شود. هر موقع که صادرات ما خوب شود و بتوانیم خودمان را بدون مشکل بچرخانیم، نشاندهنده این خواهد بود که ما در این قضیه هم موفق بودیم؛ یعنی تولید دانشبنیانمان بهبود پیدا کرده است.
وجود شرکتهای دانشبنیان در حوزه کشاورزی خیلی مهم و مؤثر است و چون من قبلاً مقداری با کشاورزی سروکار داشتم، میدیدم که جا برای کار وجود دارد. همین نحوه آبیاری و ... ظرفیتهای بسیار بزرگی هستند که اگر یک بار هم اتفاق بیفتد، شما میتوانید آنها را به تمام دنیا صادر کنید؛ مثلاً، پول بذرهای خارجی چند برابر بذرهای داخلی است. الآن همین نمونه بذرهای سبزیجات معمولی که خارجی هستند، قیمتشان خیلی فرق میکند و ما دیدیم که آنها خیلی اتفاقی ایجاد نکردند و یک اصلاح نباتات انجام دادند. بعضی وقتها هم یکسری سموم یا افزودنیهایی زدند تا از بذر و جوانه حفاظت کند. همین قضیه باعث میشود که یک دفعه قیمت بیست برابر شود.
متأسفانه در آبیاریهای ثقلی و حتی آبیاریهای بارانی مصرف ما تقریباً بالاست؛ یعنی آبیاری را بارانی کردیم تا مصرف را کم کند، ولی کشاورز مدام چاه آبش را میخواهد استفاده کند و آن آب را از هر کجا تهیه میکند و ممکن است این آبیاری نیاز گیاه نباشد، ولی این کار انجام میشود. در کشاورزی جا برای کار خیلی زیاد است، مثل آبیاری قطرهای، آبیاری بارانی و بذرهای اصلاح شده که دیدیم نمونههایش چقدر میتوانند تغییر و تحول ایجاد کند. ممکن است بذری در هر هکتار ده تن بار هم ندهد، ولی بذری در هر هکتار صد تن بار دهد و بارش هم مرغوبتر باشد؛ حتی ممکن است شما بتوانید با قیمت دو سه برابر بفروشید؛ چون بعضی از اینها میتواند بعداً بذر شوند و در مقوله کشاورزی مؤثر باشند. من فکر میکنم با توجه به منابع و زمین و محدودیتی که در آب داریم، میتوانیم این بخش را مدیریت کنیم و بهرهوری را بالا ببریم.
به نظر شما میتوان طرح مقوله دانشبنیان را در نامگذاری امسال مطالبهای برای ورود نگاه علمی به حل مسائل اقتصادی کشور دانست؟
بله، من فکر میکنم این مطالبه دوطرفه است و فقط مطالبه از فضای علمی نیست. فضای علمی هم مطالبه دارد و دستاوردهایش باید به نتیجه برسد. در واقع، هم علم و هم اقتصاد هر دو باید در خدمت هم باشند و همدیگر را تکمیل کنند؛ چون اگر آن یکی حمایت نشود طبیعتاً آن طرف ابتر میماند. اگر علم و اقتصاد ما هر دو برای خودشان کار کنند و با همدیگر کار نداشته باشند، رابطهشان همین میشود که متأسفانه ما نفت را بفروشیم و بخشی را به اقتصاد و بخشی را به علم بدهیم تا اینها هم اموراتشان بگذرد، درحالیکه کشورهای پیشرفته آن کاری را انجام میدهند که نافع هست؛ بنابراین، علم زمانی مؤثر است که مشکلی از مشکلات کشور و مردم را حل کند. همه تلاشهای انسان بر اساس نیاز است. ما بر اساس نیازمان، امنیت خود را بالا میبریم و تحقیق و کار میکنیم.
بین اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانشبنیان چه نسبتی وجود دارد؟
به نظر من، اقتصاد مقاومتی بدون اقتصاد دانشبنیان خیلی معنی ندارد. چگونه میتوانیم اقتصاد مقاومتی داشته باشیم، درحالیکه اقتصادمان بر اساس علم نباشد؛ مخصوصاً در این دنیایی که هر روز با علم، ابزارآلات قدرتمند نظامی، پزشکی و صنعتی تولید میکنند، دستگاههای بسیار سریع و دقیق تولید میشود و همه اینها بر اساس علم اتفاق افتاده است. آن شرکتی که سالها در فلان کشور خارجی کارکرده حتماً مسیری را تولیدکرده و کلی انرژی گذاشته و سرمایهگذاری کرده و الآن بهرهاش را میبرد. اگر میخواهیم مقاومت کنیم، اقتصادمان باید مقاوم و بر اساس دانشبنیان باشد.
در حال حاضر، جایگاه اقتصاد دانشبنیان ایران در مقایسه با سایر کشورها در چه وضعیتی قرار دارد؟
ما در بحث تولید دانش رتبه خوبی در دنیا داریم. من فکر میکنم آن دانشی که تولید میشود بالاخره باید جایی استفاده شود. اگر خودمان هم استفاده نکردیم، باید در این گوشه دنیا به درد کسی بخورد. خودمان اولویت داریم، ولی به هر حال دانشمندان دیگری هم دانشهایی را توسعه دادند و ما هم از آن فناوریها استفاده میکنیم. ما در بحث تولید علم رتبه خوبی داریم، اما در مقوله استفاده از این علم یا علمی که به درد میخورد، ممکن است رتبه خیلی مناسبی نداشته باشیم. رتبه ما باید خیلی بهتر شود. هر موقع که صادرات ما خوب شود و بتوانیم خودمان را بدون مشکل بچرخانیم، نشاندهنده این خواهد بود که ما در این قضیه هم موفق بودیم؛ یعنی تولید دانشبنیانمان بهبود پیدا کرده است.