• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1400/12/29
چرا تولید دانش‌بنیان باید در اولویت ما قرار گیرد؟

تولید دانش‌بنیان، قدرت آفرین است

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب اسلامی سال ۱۴۰۱ را به عنوان سال «تولید؛ دانش‌بنیان، اشتغال‌آفرین» نام‌گذاری کردند.
پایگاه KHAMENEI.IR در یادداشتی تحلیلی به
بررسی جزئیات و ویژگی‌های تولید دانش‌‌بنیان پرداخته است. دانش‌بنیان مصداقی از اقتصاد مقاومتی است که کمترین وابستگی را به ساختارهای بین‌المللی و تکانه‌های آن دارد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif خروجی خط تولید دانش‌بنیان پیش و بیش از آنکه یک خط تولید صنعتی انبوه باشد یک خط تولید فکر و اطلاعات و علم و ایده است. به عبارت دقیق‌تر، خط تولید دانش‌بنیان یک خط تولید انبوه در مقیاس کلاسیکِ و صنعتی خودش نیست شبیه معنایی که مخاطب با شنیدن واژه کارخانه به ذهنش متبادر می‌شود. خروجی خط تولید دانش‌بنیان اطلاعات و علم و بهره‌وری یا کالایی است که مبنا و بنیان آن را این مفاهیم تشکیل می‌دهند. دانش‌بنیان‌ها در پی آن هستند که وضعیت و سازوکارهای فعلی تولید را با روش‌هایی که ریشه در علم دانشگاهی و آکادمیک دارد ارتقا دهند.

از همین جهت می‌توان مدعی شد که خط تولید دانش‌بنیان در یک مقیاس کلی این ظرفیت را داراست که خروجی تولید صنعتی را بهبود بخشیده و بهره‌وری تولید را در بخش‌های صنعتی و غیرصنعتی بهبود بخشد. سوی دیگر تولید دانش‌بنیان، حرکت به سمت تولید کالا، محصول و الگوهای بهره‌وری است که به سبب سطح بالای فناوری‌ چندان مورد توجه بنگاه‌های تولیدی قرار ندارند. بنگاه‌ تولیدی در پی تولید کالا و محصولی است که برای او سود اقتصادی به ارمغان بیاورد. نفس این موضوع یعنی قیمت تمام شده محصول نباید به اندازه‌ای بالا رود که آن را از حیّز انتفاع اقتصادی ساقط و از سبد خرید تعداد زیادی از افراد اجتماع خارج کند. لاجرم عموم بنگاه‌های تولیدی در مقیاس متوسط و کوچک به سمت تولید محصولاتی می‌روند که مشتری عام داشته باشد و تولیداتش در سبد خرید او بگنجد.
 
* علیه استعمار نوین
دقیقاً در چنین نقطه‌ای است که کالاها، محصولات و ایده‌هایی با سطح بالای فناوری از سوی بنگاه‌های تولیدی کوچک و متوسط مورد بی‌مهری قرار می‌گیرند؛ چرا که هزینه تمام شده بالایی دارند. حال تصور کنید که این بنگاه‌ها با اتّکا به نسخه‌هایی بتوانند هزینه تمام شده خود را کاهش دهند اما همان سود اقتصادی را به دست بیاورند. این دقیقاً معنای بهره‌وری است که یکی از کارکردهای اصلی تولید دانش‌بنیان محسوب می‌شود. تولید دانش‌بنیان با اتّکا به دانش روز تا حدی می‌تواند سطح بهره‌وری تولیدات صنعتی فعلی را بهبود بخشد. به همین جهت تولید دانش‌بنیان یک نسخه عملیاتی برای بنگاه‌های خرد و متوسط در این راستا محسوب می‌شود.

این اما تمام ماجرا نیست. سمت دیگر موضوع، اهمیت راهبردی این محصولات و فناوری‌هاست. این محصولات و حتی علوم مربوط به آنها به دلیل تأثیرات راهبردی‌ای که در قدرت‌آفرینی کشور ایجاد می‌کنند در همین دنیای آزاد اطلاعات و در پهنه جهانی هم با انحصار شدید شرکت‌ها و دولت‌های غربی روبرو هستند؛ چرا که برای صاحبانشان قدرت به ارمغان می‌آورند. یا باید تا ابد مشتری این شرکت‌ها بود و تن به خواسته‌های ریز و درشت و مربوط و نامربوط آنها داد یا راهی گشود. در چنین وضعیتی است که ضرورت و اهمیت تولید دانش‌بنیان برای کشورها و جوامعی مانند ایران دوچندان می‌شود.

جوامعی که از یکسو با یک شیب تند علمی و فناوارانه در حال حرکت به سمت پی‌ریزی یک جامعه نوین هستند و سهم خود را از بازار و قدرت جهانی طلب می‌کنند و از سوی دیگر تصمیم گرفته‌اند روی پای خود بایستند و به هیچ یک از بلوک‌های جهانی قدرت وابستگی نداشته باشند. رشد چشمگیر در صنعت هسته‌ای و دفاعی کشور با وجود تحریم و محدودیت‌های شدید فناورانه که در سه دهه اخیر بر این حوزه‌ها تحمیل شده شاهد روشن این مدعاست. در این چنین شرایطی تولید دانش‌بنیان می‌تواند فتح بابی باشد برای نیل به هدفی که به طور طبیعی مسیر دسترسی به آن برای جوامع مستقلی امثال ایران، عامدانه مسدود شده است.
 
* مصداقی برای اقتصاد مقاومتی
با این اوصاف تولید دانش‌بنیان حتماً وجهی از اقتصاد مقاومتی هم محسوب می‌شود. چرا که چرخه ارزش‌آفرینی اقتصادی و تجاری آن در عین شناور بودن در دانش و علم روز اما کمترین تأثیر را از ساختارهای بین‌المللی بیرونی میپذیرد چرا که فرایند تولید دانش و خلق ارزش افزوده بر بستر یک فرایند کاملاً بومی اتفاق می افتد. این بیان بدان معنا نیست که دانش‌بنیان‌ها در یک جزیره جدا و ایزوله از علم و اقتصاد و دانش جهانی فعالیت می‌کنند بلکه بدان معناست که ارزشی که این شیوه خاص از تولید آن را خلق می‌کند چیزی نیست که بتوان آن را تحریم کرد. دانش و سازوکاری که منجر به تولید این ارزش شده ریشه در آب و خاک همین جامعه دارد و کل فرایندش در همین جامعه انجام می‌شود به همین دلیل از تکانه‌های سیاسی خارجی کمتر متأثر می‌شود.

وجه دیگر تولید دانش‌‌بنیان‌ها آن است که همزمان قدرت تاثیرگذاری بر صنایع و بنگاههای بزرگ از یک سو و بنگاههای متوسط و کوچک را از سوی دیگر دارند. نقطه اثر دانش‌بنیان‌ها در صنایع بزرگ، تاثیر جهش گونه‌ای است که بر افزایش بهره‌وری گذاشته و این قبیل صنایع مادر را با همان وضعیت فعلی خود به سمت استحصال بیشترین بهره‌وری در عین کمترین هزینه هدایت می‌کنند. تجربیات موفقی که از این ناحیه در بعضی از حوزه‌ها مانند صنعت نفت کشور حاصل شده و حتی مسئولان مرتبط هم زبان به تمجید آن گشوده‌اند دقیقاً از همین منظر قابل تحلیل است. تجربیاتی که محدود بوده و نشان می‌دهد باید در زمینه صنایع بزرگ و مادر از جمله نفت، گاز، فولاد، و پتروشیمی و خودروسازی به حوزه دانش‌بنیان تکیه و با توجه به سرعت رشد سایر کشورها عقب‌ماندگی‌هایمان را جبران کنیم.

سمت دیگر هم بنگاههای متوسط و خرد محسوب میشوند که خود دانش‌بنیان‌ها از مصادیق آن هستند. بنگاه‌هایی که از چابکی و انعطاف‌پذیری بالایی با شرایط محیطی برخوردار بوده و می‌توانند به هسته‌‌های کوچک اقتصادی و تجاری تبدیل شود که متکی بر نیروی انسانی جوان و تحصیل کرده که هر چند طول و عرض و ارتفاع بالایی ندارند اما به شدت منعطف و پایدار و زود‌بازده هستند و کمترین و دیرترین تاثیر را از تکانه‌های سیاسی می‌پذیرند. به همین علت می‌توان آنها را مصداق خوبی از اقتصاد مقاومتی توصیف کرد.
 
* یار دوازدهم دانشگاه
تولید دانش‌بنیان از یک منظر دیگر تجاری‌سازی علم هم محسوب می‌شود. این راهکار، علم را از گوشه لابراتورها و کنج آزمایشگاه‌ها و کلاس دانشگاه‌ها بیرون کشیده و در پی آن است که با برقرار کردن اتصال بین تولید و دانشگاه به مجرایی برای تجاری‌سازی علم تبدیل شود. نهادی که هرچند خدمات زیادی به ما کرده اما هنوز آنقدر در تار اجتماع و پود زندگی عامی مردم ریشه نداونده که مرجع اصلی حل و فصل مسائل مختلف فرهنگی و اجتماعی و تکنولوژیکی آنها شود. گویی مسائل بطن اجتماع به راهی می‌روند و علمی که در دانشگاه تدریس و به ساز و برگ داده می‌شود مسیر دیگری را طی می‌کند.

دانش‌بنیان‌ها اما حلقه واسط این دو حوزه متنافر از یکدیگر محسوب می‌شوند. حلقه‌ای که یک پای آن در دایره مسائل ریز و درشت جامعه خودش است سعی دارد آن را در بطن واقعیات موجود تحلیل و حل کند. فهرست اولویت‌های دانش‌بنیان‌ها از بطن جامعه و بوم و بر آنها بیرون می‌آید و اتفاقاً کارکرد و نقطه مزیت‌شان هم دقیقاً همین موضوع است. از سوی دیگر اما پای در دانش روز و کلاسیک بشری دارد و سعی دارد با کشاندن علم به عرصه زندگی عادی، مایه تجاری‌سازی آن را فراهم آورد. اتفاقی که در صورت رخ دادن، علم دانشگاهی موجود را هم متناسب با مسائل امروز جامعه ایران صیقل داده و آن را به حیطه کاربردی شدن می‌کشاند.

این موضوع در کنار ظرفیت عظیم نیروهای آموزش دیده و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی که بازار چندانی برای محک زدن آموخته‌های خویش نمی‌بینند یک راهکار عملیاتی برای باز شدن افق‌های جدیدی از اشتغال هم محسوب می‌شود. در صورت گسترش دایره دانش‌بنیان‌ها، نه تنها فارغ‌التحصیلان و دانش‌آموختگان دانشگاهی بلکه حتی دانشجویان و هنرآموزان در حال آموزش هم متوجه شکاف بین دانش موجود در دانشگاه از یک طرف و نیازهای واقعی جامعه و زندگی مردم از سمت دیگر شده و موفقیت از کسانی خواهد بود که بتوانند روی این دو شکاف پل بزنند. از این جهت تولید دانش‌بنیان نه تنها به تجاری‌سازی علم کمک کرده بلکه مایه بومی‌سازی آن را هم با توجه به نیازهای واقعی جامعه و بوم و بر فراهم می‌کند.
 
* ابزاری برای عبور از پیچ تاریخی
کشورها و جوامعی مانند جمهوری اسلامی ایران که در عرصه سیاسی تصمیم به ایجاد یک جریان مستقل گرفته‌ و اراده کرده‌اند که عنصری فعال و پویا در تاریخ و جامعه بشری محسوب شوند ناچارند که بیش از دیگرانی تلاش کنند که امروز در قله رشد و رفاه ایستاده‌ و آن را به قیمت به زور عقب نگاه داشتن دیگران به دست آورده‌اند. تلاش کنند این نتیجه اما با یک تلاش و جهد عادی حاصل نمی‌شود. تلاش و جهاد نیاز است و در کنار آن نسخه‌هایی که تا حد امکان بتواند مسیرهای جایگزین میان‌بر را برای آنها فراهم آورد. تولید دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین یک اولویت‌ و نسخه عملیاتی برای وضع امروز محسوب می‌شود که در صورت عملیاتی شدن می‌توان با سرعت و شتاب بیشتری از این پیچ تاریخی گذشت.