1400/12/28
مروری بر وضعیت جهان در هنگامه پیچ تاریخی و رسالت های نخبگان ملت
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم
عراق و اردن را انگلیسیها ایجاد کردند. حدود عربستان و کویت و عراق را یک کارمند دولت انگلیس در سال ۱۹۲۲ تعیین کرد و مرزهای میان مسلمانان و مسیحیان را فرانسه بین سوریه و لبنان و روسیه بین ارمنستان و آذربایجان شوروی کشید.
این جملات دیوید فرامکین در کتاب «صلحی که همهی صلحها را بر باد داد» است. روایتی از فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکل گیری منطقهای که در حال حاضر نقش مهمی در جغرافیای سیاسی جهان بازی میکند. رویدادهایی که نشان میدهد چگونه سیاستمداران انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی چهرهپردازان اصلی منطقه پرالتهاب امروز در غرب آسیا شدند و چگونه مسئله فلسطین و آوارگی میلیون ها مسلمان را رقم زدند. آنها این منطقه را جزئی لاینفک یا بوتهی آزمایشی برای جهانبینیهای سلطهجویانه خود میدانستند و با شور و شوق بر این عقیده بودند که قرن بیستم آرمانی غرب همچون ققنوسی از دل خاکستر جنگ جهانی اول بر می خیزد.
نویسنده در پایان کتاب با تأکید مجدد بر اینکه شکل کنونی خاورمیانه حاصل تقسیمات قدرتهای اروپایی است ، میگوید وقایع سال های ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۲ گرچه مسئله خاورمیانه و اروپا را حل کرد، اما مسئلهای برای خود خاورمیانه آفرید. او پیشبینی میکند که در خاورمیانه این مناقشات از این هم فراتر میروند و از این پس مسائل ظاهراً چاره ناپذیر اما مشخصی مثل سرنوشت سیاسی فلسطین، به شکل عمومیتری خود نمایی خواهد کرد. نویسنده این پرسش را مطرح میکند که آیا نظام سیاسی مدرن که اختراعی اروپایی است و در خاورمیانه جنبهی وارداتی دارد -و یکی از ویژگیهای آن تقسیم کرهی زمین به دولتهای سکولار مستقل بر اساس شهروندی ملی است- در خاک خاورمیانه دوام خواهد یافت؟ سوالی که پاسخ به آن با نگاه به تحولات اخیر جهان معاصر نشان میدهد همیشه درب بر آن پاشنهای که آمریکاییها و انگلیسیها گذاشتند، نمیچرخد.
برهم خوردن جورچین آمریکا و غرب
فرار آمریکا از افغانستان و عراق، شکست در غرب آسیا، قدرت گرفتن نیروهای مردمی یمن و برهم زدن نقشه ائتلاف آمریکایی سعودی، تزلزل رژیم صهیونیستی بر اثر مجاهدتهای نیروهای حزبالله لبنان و به خطر افتادن منافع آمریکا در کشورهای مختلف، اعتراضات مردمی فرانسه،و آنچه این روزها در اوکراین درحال وقوع است؛ نشان میدهد چرخشی در تحولات جهان در حال شکلگیری است و تحولات یک طرفه به سود آمریکا و غرب رقم نمی خورند. اراده های مردمی، زنجیره بیداری اسلامی و از سوی دیگر سر برآوردن قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای جدید، هژمونی آمریکا را روز به روز متزلزلتر کرده است.
تحولات امروز در غرب آسیا و حتی کیلومترها دورتر در آمریکای جنوبی، پس از انقلاب اسلامی به شکل دیگری در حال رقم خوردن است. صحنهای که مصاف جریان حق و باطل است و میدانی که نیازمند شناخت دقیق و ثبات قدم است. صحنه ای پر از ابتلاء و آزمایش، پر از رخدادهایی شبیه تاریخ بعثت نبویکه آماجی از جنگ و ترور و تحریم و تخریب و جنگ روانی علیه جبهه حق است.
جهان در هنگامه پیچ تاریخی
از نگاه حضرت آیت الله خامنه ای« نگاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان میدهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است. » ۱۳۹۳/۰۴/۱۶ و تعبیر "پیچ تاریخی" نشان دهنده نگاه به تغییرات جهان معاصر در چشم اندازی کلان است.
عبارت «رویدادهای سیاسی و نظامی در این روزها، تشکیلدهندهی بخشی از همان پیچ تاریخی جهان است که گمان آن رفته بود» در پیام اخیر رهبر انقلاب به پنجاه و ششمین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا نیز تازهترین اشاره معنادار ایشان به این مسئله بود و نشان دهنده همین نگاه رهبر انقلاب به رویدادهای اخیر جهان است. به مسائل سیاسی و اجتماعی رخ داده نه فقط به مثابه یک رخداد واحد، بلکه به عنوان قطعه ای از یک جورچین که در مسیری از جهان و تاریخِ عالَم، قابل تفسیر و تعلیل است، باید نگریست.
در معادله حفظ استقلال و آزادی ملت ها، تجربه تاریخی نشان دهنده این است که هر ملتی که دارای توان داخلی نبوده و یا چشم به دست خارجی داشته است، مغلوب شده و دیری نپاییده که قدرت های جهانی در بزنگاه ها آنها را دست خالی گذاشته و دست بسته وانهاده اند، فرقی ندارد صدام باشد یا قذافی یا حسنی مبارک یا زلنسکی! این درس تکرار شونده و عبرت آموز برای سیاسیون حاکم بر جهان بوده است که هنوز هم برخی از آن عبرت نگرفتهاند؛ در دنیای امروز برای حفظ استقلال ملت باید از درون قوی شد. «نگاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان میدهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است. این را بدانید! اگر قوی نباشید زور خواهید شنفت؛ نه از آمریکا و غرب، حتّی از موجودی مثل صدّام. اگر قوی نباشید به شما زور میگویند، بر شما تحمیل میکنند. باید قوی بشوید.» ۱۳۹۳/۰۴/۱۶
این جملات دیوید فرامکین در کتاب «صلحی که همهی صلحها را بر باد داد» است. روایتی از فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکل گیری منطقهای که در حال حاضر نقش مهمی در جغرافیای سیاسی جهان بازی میکند. رویدادهایی که نشان میدهد چگونه سیاستمداران انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی چهرهپردازان اصلی منطقه پرالتهاب امروز در غرب آسیا شدند و چگونه مسئله فلسطین و آوارگی میلیون ها مسلمان را رقم زدند. آنها این منطقه را جزئی لاینفک یا بوتهی آزمایشی برای جهانبینیهای سلطهجویانه خود میدانستند و با شور و شوق بر این عقیده بودند که قرن بیستم آرمانی غرب همچون ققنوسی از دل خاکستر جنگ جهانی اول بر می خیزد.
نویسنده در پایان کتاب با تأکید مجدد بر اینکه شکل کنونی خاورمیانه حاصل تقسیمات قدرتهای اروپایی است ، میگوید وقایع سال های ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۲ گرچه مسئله خاورمیانه و اروپا را حل کرد، اما مسئلهای برای خود خاورمیانه آفرید. او پیشبینی میکند که در خاورمیانه این مناقشات از این هم فراتر میروند و از این پس مسائل ظاهراً چاره ناپذیر اما مشخصی مثل سرنوشت سیاسی فلسطین، به شکل عمومیتری خود نمایی خواهد کرد. نویسنده این پرسش را مطرح میکند که آیا نظام سیاسی مدرن که اختراعی اروپایی است و در خاورمیانه جنبهی وارداتی دارد -و یکی از ویژگیهای آن تقسیم کرهی زمین به دولتهای سکولار مستقل بر اساس شهروندی ملی است- در خاک خاورمیانه دوام خواهد یافت؟ سوالی که پاسخ به آن با نگاه به تحولات اخیر جهان معاصر نشان میدهد همیشه درب بر آن پاشنهای که آمریکاییها و انگلیسیها گذاشتند، نمیچرخد.
برهم خوردن جورچین آمریکا و غرب
فرار آمریکا از افغانستان و عراق، شکست در غرب آسیا، قدرت گرفتن نیروهای مردمی یمن و برهم زدن نقشه ائتلاف آمریکایی سعودی، تزلزل رژیم صهیونیستی بر اثر مجاهدتهای نیروهای حزبالله لبنان و به خطر افتادن منافع آمریکا در کشورهای مختلف، اعتراضات مردمی فرانسه،و آنچه این روزها در اوکراین درحال وقوع است؛ نشان میدهد چرخشی در تحولات جهان در حال شکلگیری است و تحولات یک طرفه به سود آمریکا و غرب رقم نمی خورند. اراده های مردمی، زنجیره بیداری اسلامی و از سوی دیگر سر برآوردن قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای جدید، هژمونی آمریکا را روز به روز متزلزلتر کرده است.
تحولات امروز در غرب آسیا و حتی کیلومترها دورتر در آمریکای جنوبی، پس از انقلاب اسلامی به شکل دیگری در حال رقم خوردن است. صحنهای که مصاف جریان حق و باطل است و میدانی که نیازمند شناخت دقیق و ثبات قدم است. صحنه ای پر از ابتلاء و آزمایش، پر از رخدادهایی شبیه تاریخ بعثت نبویکه آماجی از جنگ و ترور و تحریم و تخریب و جنگ روانی علیه جبهه حق است.
جهان در هنگامه پیچ تاریخی
از نگاه حضرت آیت الله خامنه ای« نگاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان میدهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است. » ۱۳۹۳/۰۴/۱۶ و تعبیر "پیچ تاریخی" نشان دهنده نگاه به تغییرات جهان معاصر در چشم اندازی کلان است.
عبارت «رویدادهای سیاسی و نظامی در این روزها، تشکیلدهندهی بخشی از همان پیچ تاریخی جهان است که گمان آن رفته بود» در پیام اخیر رهبر انقلاب به پنجاه و ششمین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا نیز تازهترین اشاره معنادار ایشان به این مسئله بود و نشان دهنده همین نگاه رهبر انقلاب به رویدادهای اخیر جهان است. به مسائل سیاسی و اجتماعی رخ داده نه فقط به مثابه یک رخداد واحد، بلکه به عنوان قطعه ای از یک جورچین که در مسیری از جهان و تاریخِ عالَم، قابل تفسیر و تعلیل است، باید نگریست.
در معادله حفظ استقلال و آزادی ملت ها، تجربه تاریخی نشان دهنده این است که هر ملتی که دارای توان داخلی نبوده و یا چشم به دست خارجی داشته است، مغلوب شده و دیری نپاییده که قدرت های جهانی در بزنگاه ها آنها را دست خالی گذاشته و دست بسته وانهاده اند، فرقی ندارد صدام باشد یا قذافی یا حسنی مبارک یا زلنسکی! این درس تکرار شونده و عبرت آموز برای سیاسیون حاکم بر جهان بوده است که هنوز هم برخی از آن عبرت نگرفتهاند؛ در دنیای امروز برای حفظ استقلال ملت باید از درون قوی شد. «نگاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان میدهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است. این را بدانید! اگر قوی نباشید زور خواهید شنفت؛ نه از آمریکا و غرب، حتّی از موجودی مثل صدّام. اگر قوی نباشید به شما زور میگویند، بر شما تحمیل میکنند. باید قوی بشوید.» ۱۳۹۳/۰۴/۱۶
پیچ تاریخی و میان داری جمهوری اسلامی ایران
در میانه این پیچ تاریخی، جمهوری اسلامی ایران نه تنها نمی تواند بی تفاوت باشد و نیست که در کنار بازیگران و موثران در شرایط جدید جهان و به خصوص در حوزه تحولات جهان اسلام، جمهوری اسلامی ایران به دلیل مبانی و اصول و ظلم ناپذیری و استکبار ستیزی که دارد، میان دار است « امروز دنیای اسلام نیازمندیهایی دارد. دنیای اسلام امروز در یک مرحلهی حسّاس تاریخی دارد به سَر میبرد. اینهایی که شما ملاحظه میکنید -آلسعود آنجوری، یمن آنجوری، عراق اینجوری، سوریه آنجوری، مسائل مربوط به آمریکا، مسائل مربوط به رژیم صهیونیستی، کارهایی که در منطقه میکنند، تصمیمهایی که میگیرند، فشاری که روی جمهوری اسلامی میآورند- یک مجموعهی کار است، یک هدفی دارد دنبال میشود. در یکچنین شرایطی که دنیای اسلام درواقع از یک پیچ تاریخی دارد عبور میکند، ما وظایفی داریم، ما تکالیفی داریم؛ هرکداممان به یک نحوی، نمیتوانیم غفلت کنیم از نیازهای امروزِ دنیای اسلام؛ در رأس این نیازها هم، نیازهای جمهوری اسلامی است؛ چون جمهوری اسلامی میاندار این حادثهی عظیم است. بله، بازیگران بسیارند؛ کنندگان و کنشگران و فعّالان در دنیای اسلام زیادند، از همه نوعش؛ امّا میاندار، جمهوری اسلامی است. » ۱۳۹۵/۰۴/۲۴
اما سوال مهم این است که این پیچ تاریخی، چه مسئولیتی را برای نخبگان، زبدگان، دانشجویان، طلاب وحوزویان و در یک کلام خواص جامعه ایجاد میکند؟ چگونه نخبگان می توانند در این شرایط جدید نقش آفرینی کرده و وظایف خویش را انجام دهند؟
رهبر انقلاب در پیام اخیر خویش خطاب به دانشجویان خارج از کشور، برای نخبگان و زبدگان ملت، دو سطح مسئولیت قائل شدند؛ یکی مسئولیت کوتاه مدت که شامل « شناخت جبههبندیها و صفآرائیها و انتخاب موضع درست» است و دیگری میان مدت که به نوعی نیازمند کسب «آمادگی برای نقشآفرینی در تحولات به سود جبههی حق» است.
مسیر تاریخ به سمت نقطه موعود
امروز تغییر موازنه قوا به نفع جبهه حق و دنیای اسلام است. انحطاط سیاسی و مدنی و اخلاقی آمریکا، از بین رفتن قدرت نرم آمریکا، بی آبرو شدن مدل حکمرانی لیبرالدموکراسی، شکست های پی در پی آنها در عراق و افغانستان و یمن وحرکت رو به زوال رژیم صهیونیستی و شکست در برابر جبهه مقاومت، نشانگر تغییر موازنه به نفع مستضعفین عالم است. مسیری که وابسته به عزم و ارده ملتها و هدف آن زمینه سازی برای ظهور حضرت ولی عصر است. «مسیر تاریخ عوض خواهد شد. امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطهگری و سلطهپذیری است؛ یک عده در دنیا سلطهگرند، یک عده در دنیا سلطهپذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطهی موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینهی ظهور ولیّامر و ولیّعصر آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحلهی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست.» ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
در میانه این پیچ تاریخی، جمهوری اسلامی ایران نه تنها نمی تواند بی تفاوت باشد و نیست که در کنار بازیگران و موثران در شرایط جدید جهان و به خصوص در حوزه تحولات جهان اسلام، جمهوری اسلامی ایران به دلیل مبانی و اصول و ظلم ناپذیری و استکبار ستیزی که دارد، میان دار است « امروز دنیای اسلام نیازمندیهایی دارد. دنیای اسلام امروز در یک مرحلهی حسّاس تاریخی دارد به سَر میبرد. اینهایی که شما ملاحظه میکنید -آلسعود آنجوری، یمن آنجوری، عراق اینجوری، سوریه آنجوری، مسائل مربوط به آمریکا، مسائل مربوط به رژیم صهیونیستی، کارهایی که در منطقه میکنند، تصمیمهایی که میگیرند، فشاری که روی جمهوری اسلامی میآورند- یک مجموعهی کار است، یک هدفی دارد دنبال میشود. در یکچنین شرایطی که دنیای اسلام درواقع از یک پیچ تاریخی دارد عبور میکند، ما وظایفی داریم، ما تکالیفی داریم؛ هرکداممان به یک نحوی، نمیتوانیم غفلت کنیم از نیازهای امروزِ دنیای اسلام؛ در رأس این نیازها هم، نیازهای جمهوری اسلامی است؛ چون جمهوری اسلامی میاندار این حادثهی عظیم است. بله، بازیگران بسیارند؛ کنندگان و کنشگران و فعّالان در دنیای اسلام زیادند، از همه نوعش؛ امّا میاندار، جمهوری اسلامی است. » ۱۳۹۵/۰۴/۲۴
اما سوال مهم این است که این پیچ تاریخی، چه مسئولیتی را برای نخبگان، زبدگان، دانشجویان، طلاب وحوزویان و در یک کلام خواص جامعه ایجاد میکند؟ چگونه نخبگان می توانند در این شرایط جدید نقش آفرینی کرده و وظایف خویش را انجام دهند؟
رهبر انقلاب در پیام اخیر خویش خطاب به دانشجویان خارج از کشور، برای نخبگان و زبدگان ملت، دو سطح مسئولیت قائل شدند؛ یکی مسئولیت کوتاه مدت که شامل « شناخت جبههبندیها و صفآرائیها و انتخاب موضع درست» است و دیگری میان مدت که به نوعی نیازمند کسب «آمادگی برای نقشآفرینی در تحولات به سود جبههی حق» است.
مسیر تاریخ به سمت نقطه موعود
امروز تغییر موازنه قوا به نفع جبهه حق و دنیای اسلام است. انحطاط سیاسی و مدنی و اخلاقی آمریکا، از بین رفتن قدرت نرم آمریکا، بی آبرو شدن مدل حکمرانی لیبرالدموکراسی، شکست های پی در پی آنها در عراق و افغانستان و یمن وحرکت رو به زوال رژیم صهیونیستی و شکست در برابر جبهه مقاومت، نشانگر تغییر موازنه به نفع مستضعفین عالم است. مسیری که وابسته به عزم و ارده ملتها و هدف آن زمینه سازی برای ظهور حضرت ولی عصر است. «مسیر تاریخ عوض خواهد شد. امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطهگری و سلطهپذیری است؛ یک عده در دنیا سلطهگرند، یک عده در دنیا سلطهپذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطهی موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینهی ظهور ولیّامر و ولیّعصر آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحلهی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست.» ۱۳۹۱/۱۰/۱۹