1400/11/24
گفتوگو با رئیس مجمع نوشتافزار ایرانی-اسلامی
میتوانیم قطب نوشتافزار منطقه باشیم
انتشار پیام رهبر انقلاب در تجلیل از تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی، همزمان با دهمین سالگرد تأسیس و آغازبهکار مجمع نوشتافزار ایرانی-اسلامی و نمایشگاه الگونما باعث شد تا پایگاه KHAMENEI.IR به گفتوگو با آقای سعید حسینی، رئیس هیئتمدیره مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی و دبیر نمایشگاه الگونما بنشیند. آقای حسینی معتقد است این حوزه در صورت حمایت چشمانداز روشنی در سالهای آینده پیش رو دارد.
لوازمالتحریر و نوشتافزار چقدر گردش مالی در اقتصاد فعلی داخل کشور دارد؟ چه مقدار از این گردش مختص محصولات داخلی است؟
گردش مالی نوشتافزار بازار داخلی در کشور سالیانه حدوداً شش هزار میلیارد تومان است. از این شش هزار میلیارد تومان تا قبل از اینکه تولید نوشتافزار ایرانی-اسلامی شروع شود و کارهای متنوعی در حوزه ذائقهسازی، تبلیغات، رسانه، کارهای ترویجی و حمایت از تولیدکنندهها شکل بگیرد تقریباً بیست درصد تولید داخلی داشتیم. الآن تقریباً این میزان دو برابر شده و به چهل درصد برای کل بازار رسیده است.
البته بازار نوشتافزار، بخش دانشآموزی، دانشجویی و اداری هم دارد. خوشبختانه در بخش دانشآموزی ما الآن بیش از پنجاه درصد اقلام را داریم؛ یعنی عمده محصولات نوشتافزار دانشآموزی تولید داخل است، اما در بخش دانشجویی و اداری -که شامل لوازم هنری، مهندسی و اداری میشود- این سهم کمتر است و از آن چهل درصدی هم که میانگین این دو تاست کمتر است. انشاءالله در این زمینه هم در سالهای آتی شاهد افزایش سهم خواهیم بود.
چنین محصولاتی در بخش کودک و نوجوان چطور در مجرای فرهنگ بیگانه عملکرده و ارزشهای این جوامع را به دیگر فرهنگها منتقل میکنند؟
نوشتافزار علاوه بر آن کارکرد اصلیاش که ابزاری برای علمآموزی، نوشتن و انتقال محتواست، کارکرد رسانهای و فرهنگی هم پیدا کرده است؛ یعنی الآن این محصول جزو زنجیره بازارپردازی فرهنگی یا زنجیره بازارسازی فرهنگی است. بالاخره نوشتافزار جزو حلقههای پسینی هم قرار میگیرد، چراکه دانشآموز و دانشجو شاید بیش از شانزده سال از دوره پیش از دبستان تا دوره دانشگاه با این اقلام شاید روزانه نزدیک به ده ساعت سروکار دارند. این نشان میدهد که کارکرد فرهنگی و رسانهای در این محصول بسیار مهم است. دقیقاً در مقطع سنی که شخصیت شکل میگیرد، با این اقلام سروکار دارند.
وقتی کارکرد رسانهای پیدا میکند طبیعتاً از محتواهای مختلف مثل نمادها، شخصیتها و موضوعات فرهنگی پر میشود. متأسفانه بهدلیل غفلت در این حوزه، عمده این شخصیتها و محتواهای بیگانه با مضامینی همچون خشونت و بیحیایی وارد جامعه ما شد که با مبانی دینی و ایرانی ما و با زیست فرهنگی و نظام تربیتی ما در تعارض است. الآن این محصولات فرهنگی مؤثر و اثرگذار در تربیت بچهها هم محسوب میشوند و ما از این زاویه غفلت کرده بودیم، اما با تولید نوشتافزار ایرانی- اسلامی در این ده سال تلاش کردیم که آن غفلت را جبران کنیم و بهنوعی در این زمینه تولیداتی داشته باشیم که با استقبال مردم هم مواجه شد. انشاءالله اگر بتوانیم کاراکترهای جذاب در صنعت فیلم و انیمیشن و سینما تولید کنیم، در زنجیره پسینی مثل مجموعه نوشتافزار و حوزههای دیگر بهرهبرداری میشود و میتواند پازل تربیتی را کامل کند.
کودک و نوجوان مهمترین مخاطب فرهنگی ما هستند؛ چون در آن مقطع سنی شخصیت و باورهای فرهنگی شکل میگیرد و مسیر زندگیاش بر اساس آن باورها و اعتقادات شکلگرفته جلو میرود. مصرفکننده فرهنگی و محتوای فرهنگی بیشتر نشان کارکرد یادآوری و مصرف دارد، ولی اصل بنیه فرهنگی و ریشههای مبانی اعتقادی و اعتقادات بچهها در آن مقطع سنی شکل میگیرد.
در عصر حاضر، این محصولات صرفاً یک محصول مصرف نمیشوند و بخشی از یک چرخه بزرگتر فرهنگی محسوب میشوند که همپوشانیهای زیادی با دیگر حوزههای فرهنگی و سرگرمی دارد. درباره این چرخه توضیح دهید و اینکه چطور این چرخه بخشهای مختلف خود را تکمیلکرده و بازار را هم به تسخیر خود درمیآورد؟
در دنیای امروز این کار برای کودک و نوجوان و برای شکلگیری مبانی اعتقادی و فرهنگی و انتقال فرهنگ به بچههاست که بهواسطه نوع ذهن بچهها و بهجای استفاده از ابزارهای آموزشی مستقیم عمدتاً برای اثربخشی جدیتر از جهانداستانیها، جهانالگوها و خلق شخصیتها استفاده میشود. بهنوعی بهجای حرف مستقیم، روایت، قصه و شخصیتهایی که قهرمانهای بچهها میشوند و بچهها آنها را دوست دارند و با آنها زندگی میکنند، این شخصیتها فرهنگ و جهانبینی و اعتقادات حوزه کودک و نوجوان ما را خلق میکنند.
این شخصیتسازی و شخصیتپردازی و محصولات که از طریق رسانه خلق میشود، در همه ابعاد زندگی بچهها و نوجوانها تسری پیدا میکند. ما بیش از سی حوزه محصول فرهنگی داریم. وقتی شخصیتها در حوزه رسانه مثل انیمیشن یا فیلم سینمایی، در حوزه موسیقی، در حوزه هنرمندان، در حوزه ورزشی و ... خلق و محبوب میشوند و همه بچهها دوستشان دارند، در زنجیره اقلام، کالاها، محصولات و خدمات جانبی قرار میگیرند و در پوشاک، نوشتافزار، اسباببازی، لوازم تولد و جشنها، مواد غذایی و نوشیدنی، انواع کفش، لوازم اتاق کودک، لوازم بهداشتی و هر محصولی که به بچهها و نوجوانان مربوط میشود، استفاده میشوند و همه ابعاد زندگی بچهها را دربر میگیرند. بهنوعی بچه در احاطه این شخصیتها قرار میگیرد و با آنها زندگی میکند. الآن مبتنی بر این شخصیتها، نمادها و کاراکترهایی که در حوزه رسانه خلق میشوند، بر اساس محتوا و تصاویر آنها استفاده میکنند.
رهبر انقلاب درباره این حوزه میفرمایند وقتی شما محتوای بیگانه را در اختیار بچه قرار میدهید بهمثابه این است که تربیت او را در اختیار فرد بیگانه خارج از خانواده قرار میدهید. هیچ خانوادهای این کار را نمیکند، ولی ما این کار را داریم میکنیم. در واقع، ناخواسته داریم تربیت بچههایمان را به عهده شخصیتهایی میگذاریم که خودمان با محتوای آن موافق نیستیم. ما هیچکدام به آن حجم از خشونت، به آن حجم از مسائل بیاخلاقی و بیحیایی، به آن حجم از مصرفزدگی و کلاً باورهای آنها به زندگی علاقهای نداریم که به بچههایمان تسری پیدا کند. عموم مردم دوست دارند بچههایشان در فضای سالم زندگی و رشد کنند؛ اما بهواسطه کاری که در این حوزه انجام ندادیم، همهمان مصرفکننده همان شخصیتها هستیم.
بهخاطر اینکه موضوعات کشور ما کاملاً بخشی است، متأسفانه این موضوع مسئلهمحور نیست و به آن توجه نشده است. همانطور که عرض کردم، این زنجیره از حوزه اندیشه و محتوا و مبانی شروع میشود، بعد به حوزه فکر و رسانه و هنر میرود و خلق شخصیت میشود و در رسانهها توزیع میشود، بعد در حوزه صنعت محصولات جانبی تولید و توزیع میشود. اگر بخواهیم از منظر متولی در کشور نگاه کنیم، همه دستگاهها و نهادهای کشور در این قضیه نسبت به کار خودشان مسئولیت دارند، ولی این موضوع متولی مشخصی ندارد. البته، به این معنی نیست که دستگاهها کار را انجام بدهند، بلکه آنها باید نقش پشتیبانی داشته باشند. ما باید قرارگاهی برای این موضوع داشته باشیم و این کار را پیگیری کنیم و دستگاهها بر اساس مأموریتها و حوزه اختیاراتشان به کار کمک کنند. اصل کار هم توسط بخش خصوصی، جریانهای مردمی و با پشتیبانی حلقههای میانی مردمی باید شکل بگیرد؛ یعنی شرکتهای دانشبنیان، مؤسسات فرهنگی، نیروهای انقلابی، نیروهای دغدغهمند، فعالان عرصه تولید و فعالان اهل هنر و رسانه باید بخشی از این زنجیره را بهدست بگیرند و کار کنند.
لوازمالتحریر و نوشتافزار چقدر گردش مالی در اقتصاد فعلی داخل کشور دارد؟ چه مقدار از این گردش مختص محصولات داخلی است؟
گردش مالی نوشتافزار بازار داخلی در کشور سالیانه حدوداً شش هزار میلیارد تومان است. از این شش هزار میلیارد تومان تا قبل از اینکه تولید نوشتافزار ایرانی-اسلامی شروع شود و کارهای متنوعی در حوزه ذائقهسازی، تبلیغات، رسانه، کارهای ترویجی و حمایت از تولیدکنندهها شکل بگیرد تقریباً بیست درصد تولید داخلی داشتیم. الآن تقریباً این میزان دو برابر شده و به چهل درصد برای کل بازار رسیده است.
البته بازار نوشتافزار، بخش دانشآموزی، دانشجویی و اداری هم دارد. خوشبختانه در بخش دانشآموزی ما الآن بیش از پنجاه درصد اقلام را داریم؛ یعنی عمده محصولات نوشتافزار دانشآموزی تولید داخل است، اما در بخش دانشجویی و اداری -که شامل لوازم هنری، مهندسی و اداری میشود- این سهم کمتر است و از آن چهل درصدی هم که میانگین این دو تاست کمتر است. انشاءالله در این زمینه هم در سالهای آتی شاهد افزایش سهم خواهیم بود.
چنین محصولاتی در بخش کودک و نوجوان چطور در مجرای فرهنگ بیگانه عملکرده و ارزشهای این جوامع را به دیگر فرهنگها منتقل میکنند؟
نوشتافزار علاوه بر آن کارکرد اصلیاش که ابزاری برای علمآموزی، نوشتن و انتقال محتواست، کارکرد رسانهای و فرهنگی هم پیدا کرده است؛ یعنی الآن این محصول جزو زنجیره بازارپردازی فرهنگی یا زنجیره بازارسازی فرهنگی است. بالاخره نوشتافزار جزو حلقههای پسینی هم قرار میگیرد، چراکه دانشآموز و دانشجو شاید بیش از شانزده سال از دوره پیش از دبستان تا دوره دانشگاه با این اقلام شاید روزانه نزدیک به ده ساعت سروکار دارند. این نشان میدهد که کارکرد فرهنگی و رسانهای در این محصول بسیار مهم است. دقیقاً در مقطع سنی که شخصیت شکل میگیرد، با این اقلام سروکار دارند.
وقتی کارکرد رسانهای پیدا میکند طبیعتاً از محتواهای مختلف مثل نمادها، شخصیتها و موضوعات فرهنگی پر میشود. متأسفانه بهدلیل غفلت در این حوزه، عمده این شخصیتها و محتواهای بیگانه با مضامینی همچون خشونت و بیحیایی وارد جامعه ما شد که با مبانی دینی و ایرانی ما و با زیست فرهنگی و نظام تربیتی ما در تعارض است. الآن این محصولات فرهنگی مؤثر و اثرگذار در تربیت بچهها هم محسوب میشوند و ما از این زاویه غفلت کرده بودیم، اما با تولید نوشتافزار ایرانی- اسلامی در این ده سال تلاش کردیم که آن غفلت را جبران کنیم و بهنوعی در این زمینه تولیداتی داشته باشیم که با استقبال مردم هم مواجه شد. انشاءالله اگر بتوانیم کاراکترهای جذاب در صنعت فیلم و انیمیشن و سینما تولید کنیم، در زنجیره پسینی مثل مجموعه نوشتافزار و حوزههای دیگر بهرهبرداری میشود و میتواند پازل تربیتی را کامل کند.
کودک و نوجوان مهمترین مخاطب فرهنگی ما هستند؛ چون در آن مقطع سنی شخصیت و باورهای فرهنگی شکل میگیرد و مسیر زندگیاش بر اساس آن باورها و اعتقادات شکلگرفته جلو میرود. مصرفکننده فرهنگی و محتوای فرهنگی بیشتر نشان کارکرد یادآوری و مصرف دارد، ولی اصل بنیه فرهنگی و ریشههای مبانی اعتقادی و اعتقادات بچهها در آن مقطع سنی شکل میگیرد.
در عصر حاضر، این محصولات صرفاً یک محصول مصرف نمیشوند و بخشی از یک چرخه بزرگتر فرهنگی محسوب میشوند که همپوشانیهای زیادی با دیگر حوزههای فرهنگی و سرگرمی دارد. درباره این چرخه توضیح دهید و اینکه چطور این چرخه بخشهای مختلف خود را تکمیلکرده و بازار را هم به تسخیر خود درمیآورد؟
در دنیای امروز این کار برای کودک و نوجوان و برای شکلگیری مبانی اعتقادی و فرهنگی و انتقال فرهنگ به بچههاست که بهواسطه نوع ذهن بچهها و بهجای استفاده از ابزارهای آموزشی مستقیم عمدتاً برای اثربخشی جدیتر از جهانداستانیها، جهانالگوها و خلق شخصیتها استفاده میشود. بهنوعی بهجای حرف مستقیم، روایت، قصه و شخصیتهایی که قهرمانهای بچهها میشوند و بچهها آنها را دوست دارند و با آنها زندگی میکنند، این شخصیتها فرهنگ و جهانبینی و اعتقادات حوزه کودک و نوجوان ما را خلق میکنند.
این شخصیتسازی و شخصیتپردازی و محصولات که از طریق رسانه خلق میشود، در همه ابعاد زندگی بچهها و نوجوانها تسری پیدا میکند. ما بیش از سی حوزه محصول فرهنگی داریم. وقتی شخصیتها در حوزه رسانه مثل انیمیشن یا فیلم سینمایی، در حوزه موسیقی، در حوزه هنرمندان، در حوزه ورزشی و ... خلق و محبوب میشوند و همه بچهها دوستشان دارند، در زنجیره اقلام، کالاها، محصولات و خدمات جانبی قرار میگیرند و در پوشاک، نوشتافزار، اسباببازی، لوازم تولد و جشنها، مواد غذایی و نوشیدنی، انواع کفش، لوازم اتاق کودک، لوازم بهداشتی و هر محصولی که به بچهها و نوجوانان مربوط میشود، استفاده میشوند و همه ابعاد زندگی بچهها را دربر میگیرند. بهنوعی بچه در احاطه این شخصیتها قرار میگیرد و با آنها زندگی میکند. الآن مبتنی بر این شخصیتها، نمادها و کاراکترهایی که در حوزه رسانه خلق میشوند، بر اساس محتوا و تصاویر آنها استفاده میکنند.
رهبر انقلاب درباره این حوزه میفرمایند وقتی شما محتوای بیگانه را در اختیار بچه قرار میدهید بهمثابه این است که تربیت او را در اختیار فرد بیگانه خارج از خانواده قرار میدهید. هیچ خانوادهای این کار را نمیکند، ولی ما این کار را داریم میکنیم. در واقع، ناخواسته داریم تربیت بچههایمان را به عهده شخصیتهایی میگذاریم که خودمان با محتوای آن موافق نیستیم. ما هیچکدام به آن حجم از خشونت، به آن حجم از مسائل بیاخلاقی و بیحیایی، به آن حجم از مصرفزدگی و کلاً باورهای آنها به زندگی علاقهای نداریم که به بچههایمان تسری پیدا کند. عموم مردم دوست دارند بچههایشان در فضای سالم زندگی و رشد کنند؛ اما بهواسطه کاری که در این حوزه انجام ندادیم، همهمان مصرفکننده همان شخصیتها هستیم.
بهخاطر اینکه موضوعات کشور ما کاملاً بخشی است، متأسفانه این موضوع مسئلهمحور نیست و به آن توجه نشده است. همانطور که عرض کردم، این زنجیره از حوزه اندیشه و محتوا و مبانی شروع میشود، بعد به حوزه فکر و رسانه و هنر میرود و خلق شخصیت میشود و در رسانهها توزیع میشود، بعد در حوزه صنعت محصولات جانبی تولید و توزیع میشود. اگر بخواهیم از منظر متولی در کشور نگاه کنیم، همه دستگاهها و نهادهای کشور در این قضیه نسبت به کار خودشان مسئولیت دارند، ولی این موضوع متولی مشخصی ندارد. البته، به این معنی نیست که دستگاهها کار را انجام بدهند، بلکه آنها باید نقش پشتیبانی داشته باشند. ما باید قرارگاهی برای این موضوع داشته باشیم و این کار را پیگیری کنیم و دستگاهها بر اساس مأموریتها و حوزه اختیاراتشان به کار کمک کنند. اصل کار هم توسط بخش خصوصی، جریانهای مردمی و با پشتیبانی حلقههای میانی مردمی باید شکل بگیرد؛ یعنی شرکتهای دانشبنیان، مؤسسات فرهنگی، نیروهای انقلابی، نیروهای دغدغهمند، فعالان عرصه تولید و فعالان اهل هنر و رسانه باید بخشی از این زنجیره را بهدست بگیرند و کار کنند.
این چرخه در حوزه لوازمالتحریر و نوشتافزار چقدر در کشور ما شکلگرفته و چه سهمی از فرهنگ و بازار را به خود اختصاص داده است؟
متأسفانه در این حوزه اوضاع خوبی در کشور نداریم. تقریباً بر اساس برآوردهایی که انجامشده بازار محصولات شخصیتمحور در ایران بیش از پنجاه هزار میلیارد تومان است؛ یعنی بیش از ۹۹/۵ درصد این محصولات محتوا و شخصیتهای غیربومی هستند. کمتر از نیم درصد محتوای محصولات شخصیتمحور در ایران بومی هستند که عمدتاً هم همین نوشتافزارهای ایرانی-اسلامی است که در ده سال اخیر رشد کردند و به تثبیت رسیدند و الآن سهمی از بازار دارند.
در واقع، ما تقریباً نزدیک به صفریم؛ چون در این حوزه غفلت و تجربههای شکستخورده داشتیم و کار جدی نکردیم؛ علیرغم اینکه فرصتهای بینظیری در بخش مردمی و در استعداد جوانها در حوزههایی همچون انیمیشن و بازی داریم. در تکتک بخشهای این زنجیره پر از استعداد، پر از ظرفیت و پر از محتواییم. ما غنای فرهنگی اعم از قهرمانها و اسطورهها و همه ظرفیتها و امکانات و فرصتها در این زمینه را داریم، اما نیاز به متولی داریم تا بتواند هنرمندانه سازماندهی کند؛ سازماندهی برای کمککردن به اینکه اصل کار در بخش خصوصی و توسط مجموعههای مردمی انجام بشود و دولت نقش پشتیبانی را انجام بدهد.
دستگاههای دیگر مثل شورایعالی انقلاب فرهنگی، صداوسیما، دولت، وزارت صمت از منظر صنایع فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای فرهنگ عمومی و نهادهایی که هر کدامشان بهنوعی برای خودشان در این زمینه مأموریتی دارند، باید بتوانند با همافزایی و مشخصاً با یک متولی مشخص و تقسیم وظیفه و پیگیری، شرایط و بسترسازی را فراهم کنند تا انشاءالله بخش خصوصی بتواند کارش را انجام بدهد. مخاطب هم تجربه نوشتافزار را به ما نشان داده و میدهد؛ یعنی هر محصولی شخصیت جذابی داشته باشد، محتواهایش خوب باشد، بچهها شخصیتها را بشناسند و دوست داشته باشند، قیمت و کیفیت هم از حداقلها برخوردار باشد حتماً مخاطب از محصول ایرانی-اسلامی و تولید داخل استقبال و حمایت میکند.
منتها بسترسازی آن با حاکمیت است و کنشگری اصلی آن را بخش خصوصی و دولت باید انجام بدهند. مردم هم حتماً پای کار مصرف هستند. والدین دغدغه دارند و اگر بتوانند محصول سالم فرهنگی به بچهها برسانند، میتواند یک اتفاق مؤثر و مبارک باشد؛ حتی ما میتوانیم علاوه بر اینکه نیاز داخلمان را پوشش بدهیم، محور جریان تولید محتوای سالم برای کودک و نوجوان در دنیا بشویم. همانطوری که انقلاب توانست فضای سرمایهداری و تمدن غرب را به چالش بکشد، ما هم میتوانیم در حوزه کودک و نوجوان و قهرمانسازی، مسیر انقلاب اسلامی را نشان بدهیم و بتوانیم آن را تبدیل به فرصت کنیم.
از منظر اقتصادی، صنایع فرهنگی و محصولاتی که مبتنی بر شخصیتهاست، الآن اقتصاد بسیار بزرگی در دنیا دارد و میانگین رشدش از میانگین رشد همه صنایع در دنیا بیشتر است. این برای ما فرصت است. ما از این طریق میتوانیم شغل ایجاد کنیم و اقتصاد داشته باشیم. کشوری مثل ژاپن الآن نزدیک به دو برابر فروش نفت ما -موقعی که تحریمها جدی نبود و ما میتوانستیم نفتمان را بهراحتی بفروشیم- از طریق انیمیشن و کمیکاستریپ (انیمه و مانگان) درآمد داشت و کسب درآمد میکرد. اینها نشان میدهد که این حوزهها علاوه بر اهمیت فرهنگی بهلحاظ اقتصادی هم میتواند برای ما تبدیل به یک فرصت جدی بشود؛ فرصتی که اگر ما به آن توجه نکنیم، هم در حوزه فرهنگ و هم در حوزه اقتصاد بهجای اینکه بتوانیم تبدیل به فرصت کنیم و برای خودمان بهنوعی پیشران و پرچمدار باشیم و فرصت فرهنگی و اقتصادی در دنیا ایجاد کنیم، مورد تهاجم ترکیبی قرار میگیریم. کمااینکه به فرموده رهبر انقلاب الآن با حمله ترکیبی دشمن مواجهیم.
این شخصیتپردازی و توسعه محصولات فرهنگیاش در همه ابعاد زندگی مصداق تهاجم چند جانبه و ترکیبی است که در اقتصاد، سبک زندگی، فرهنگ، آموزش، تربیت و حتی رسانه و افکار عمومی عمل میکند. ما الآن در این حوزه علیرغم ظرفیتهای بینظیری که در مجموعه جبهه عظیم مردمی انقلاب اسلامی در اقتصاد و فرهنگ داریم کاملاً منفعل هستیم. ما میتوانیم نقطه مقابل بایستیم و مانند یک مهاجم فعال در این حوزه قهرمانهای بینظیری مثل شهید حاجقاسم سلیمانی و یا اساطیر شاهنامه را به محتوای جذاب برای کودک و نوجوان در داخل و خارج از مرزها تبدیل کنیم و محصولات جانبیشان را تولید کنیم. این کار از منظر فرهنگی و اقتصادی میتواند برای ما مزیتهای جدی هم داشته باشد.
تولیدات داخلی این حوزه از نظر کیفی چقدر با انواع خارجی قابل مقایسه است و چقدر با استقبال مصرفکننده داخلی مواجه شده است؟
درباره رفع موانع ارتقاء کیفیت، حمایت ویژهای از این صنعت در این سالها نشده است و عمدتاً با ظرفیتهای خصوصی و مردمی کار جلو میرود. ما معتقدیم با همین پرچمداری بخش خصوصی و مردمی اگر دولت و حاکمیت آن نقش پشتیبان خودش را در تأمین مالی تولیدکنندهها، در بهبود محیطهای کسبوکار، در تسهیلگری برای فروش و صادرات، در قراردادن بازار مصرفی برای تولیدات داخلی و در ذائقهسازی و تبلیغات کالاهای ایرانی ایفا کند، ما با سرعت بیشتری میتوانیم موانع را کنار بزنیم و شاهد تولیدات هرچه بیشتر محصولات باکیفیت در بازار داخلی نوشتافزار باشیم.
نوشتافزاری که ما چه از منظر محتوایی و چه از منظر تولید داخل توانستیم تولید کنیم عمدتاً باکیفیت بوده و نتایج مثبتی را گرفتیم. در ده سال گذشته ما در حوزه خودکار و مداد و پاککن توانستیم به خودکفایی برسیم. مردم از کیفیت کالاها عمدتاً راضیاند و توانستیم یک چرخه بومی در بحث تولیدات داشته باشیم. برای خیلی از اقلام توانستیم سهم جدی بگیریم و توانستیم شخصیتهای محبوبی را تولید کنیم. ما در بازار نوشتافزار سرعت بسیار خوبی داریم و میتوانیم یک مدل و الگو برای سایر صنایع باشیم؛ اما بخشی از این زنجیره که در آن هنوز سهم جدی نداریم، محتوا و شخصیتمحورها در نوشتافزار است. علتش هم این است که ما در زنجیره تولید انیمیشن و فیلمهای سینمایی مشکل داریم؛ یعنی ما شخصیتهای محبوب نداریم و از قهرمانهای واقعیمان و از موضوعات فرهنگی خوبی که داریم، نتوانستیم محصولات رسانهای تولید کنیم و بچهها خیلی خوب شناخت ندارند. باید زنجیرههایی که عمدتاً در حوزه محتوا هستند فعال شوند و تولید محتوا کنند. انشاءالله خلق کاراکتر و شخصیت و محتواهای جذاب هم در حوزههای رسانه ایجاد بشود تا با سرعت و جهش بالا بتوانیم اقلام نوشتافزار با محتواهای ایرانی-اسلامی تولید کنیم.
ما در ده سال اخیر واقعاً رشدمان نسبت به خیلی از صنایع و همچنین سایر تولیدکنندههای نوشتافزار در دنیا بینظیری بوده است. برای اولین بار نمونههایی که تا الآن در خیلی از محصولات نوشتافزار نداشتیم، در این سالها تولید و تجاریسازی شده است. ما بر اساس شناخت از تواناییها و ظرفیتها و فرصتهای بازار نوشتافزار و تولیدکنندگان نوشتافزار ا در بازار نوشتافزار سرعت بسیار خوبی داریم و میتوانیم یک مدل و الگو برای سایر صنایع باشیم؛ قابلیت و ظرفیتش واقعاً موجود است. ما علاوه بر اینکه میتوانیم در بازار خودمان به خودکفایی برسیم، میتوانیم قطب تولیدی منطقه باشیم و به بیش از دهها کشور صادرات فعال و مستمر داشته باشیم. چشمانداز بسیار روشن و راه پیش رو امیدبخش است. امیدواریم با تلاشی که بخش خصوصی و مجاهدتی که تولیدکنندگان انجام میدهند و با ایفای نقش دولت و حاکمیت بهسرعت بتوانیم در این عرصه به یک صنعت پرچمدار و پیشران در اقتصاد و فرهنگ کشور تبدیل بشویم.
چشمانداز تولید داخلی این حوزه را چطور ارزیابی میکنید؟
کالابهکالا طبیعتاً فرق میکند، ولی ما در حوزههایی که تولید داریم، به حدی از تعداد تولیدکنندهها و به یک رشد نسبی عمدتاً با کیفیتهای خیلی خوب در تولید رسیدهایم. بهطور مثال، ما در تولید مداد، خودکار، محصولات اندازهگیری، محصولات رنگآمیزی و لوازم هنری با کیفیتهای خوب و قابل قبولی مواجهیم که میتواند رقابت بینالمللی داشته باشد. البته، ما در بعضی از محصولات مابازایِ تولید نداریم، یا تولید خیلی اولیه است و یا هنوز شکل نگرفته است، ولی این مسیر دارد با شتاب بسیار زیادی متناظر با همه بخشهای بازار جلو میرود تا تولیدات باکیفیت شکل بگیرد، بتواند جایگزین کالای خارجی بشود و مقدمهای برای صادرات باشد؛ حتی بتوانیم در حوزه نوشتافزار قطب منطقهای تشکیل بدهیم و به کشورهای همسایه هم صادرات داشته باشیم. ما ظرفیتهای بسیار خوبی داریم. در بعضی از سفرهایی که به کشورهای همسایه داشتیم، وقتی نوشتافزارهای ایرانی را میدیدند باورش برایشان سخت بود که این اقلام از دستاوردهای تولیدات ایرانی است. اصلاً تجار نوشتافزار در کشورهای همسایه فکرش را نمیکردند که ما چنین ظرفیتهایی داریم و با این کیفیت نوشتافزار در کشورمان تولید میکنیم.
متأسفانه در این حوزه اوضاع خوبی در کشور نداریم. تقریباً بر اساس برآوردهایی که انجامشده بازار محصولات شخصیتمحور در ایران بیش از پنجاه هزار میلیارد تومان است؛ یعنی بیش از ۹۹/۵ درصد این محصولات محتوا و شخصیتهای غیربومی هستند. کمتر از نیم درصد محتوای محصولات شخصیتمحور در ایران بومی هستند که عمدتاً هم همین نوشتافزارهای ایرانی-اسلامی است که در ده سال اخیر رشد کردند و به تثبیت رسیدند و الآن سهمی از بازار دارند.
در واقع، ما تقریباً نزدیک به صفریم؛ چون در این حوزه غفلت و تجربههای شکستخورده داشتیم و کار جدی نکردیم؛ علیرغم اینکه فرصتهای بینظیری در بخش مردمی و در استعداد جوانها در حوزههایی همچون انیمیشن و بازی داریم. در تکتک بخشهای این زنجیره پر از استعداد، پر از ظرفیت و پر از محتواییم. ما غنای فرهنگی اعم از قهرمانها و اسطورهها و همه ظرفیتها و امکانات و فرصتها در این زمینه را داریم، اما نیاز به متولی داریم تا بتواند هنرمندانه سازماندهی کند؛ سازماندهی برای کمککردن به اینکه اصل کار در بخش خصوصی و توسط مجموعههای مردمی انجام بشود و دولت نقش پشتیبانی را انجام بدهد.
دستگاههای دیگر مثل شورایعالی انقلاب فرهنگی، صداوسیما، دولت، وزارت صمت از منظر صنایع فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای فرهنگ عمومی و نهادهایی که هر کدامشان بهنوعی برای خودشان در این زمینه مأموریتی دارند، باید بتوانند با همافزایی و مشخصاً با یک متولی مشخص و تقسیم وظیفه و پیگیری، شرایط و بسترسازی را فراهم کنند تا انشاءالله بخش خصوصی بتواند کارش را انجام بدهد. مخاطب هم تجربه نوشتافزار را به ما نشان داده و میدهد؛ یعنی هر محصولی شخصیت جذابی داشته باشد، محتواهایش خوب باشد، بچهها شخصیتها را بشناسند و دوست داشته باشند، قیمت و کیفیت هم از حداقلها برخوردار باشد حتماً مخاطب از محصول ایرانی-اسلامی و تولید داخل استقبال و حمایت میکند.
منتها بسترسازی آن با حاکمیت است و کنشگری اصلی آن را بخش خصوصی و دولت باید انجام بدهند. مردم هم حتماً پای کار مصرف هستند. والدین دغدغه دارند و اگر بتوانند محصول سالم فرهنگی به بچهها برسانند، میتواند یک اتفاق مؤثر و مبارک باشد؛ حتی ما میتوانیم علاوه بر اینکه نیاز داخلمان را پوشش بدهیم، محور جریان تولید محتوای سالم برای کودک و نوجوان در دنیا بشویم. همانطوری که انقلاب توانست فضای سرمایهداری و تمدن غرب را به چالش بکشد، ما هم میتوانیم در حوزه کودک و نوجوان و قهرمانسازی، مسیر انقلاب اسلامی را نشان بدهیم و بتوانیم آن را تبدیل به فرصت کنیم.
از منظر اقتصادی، صنایع فرهنگی و محصولاتی که مبتنی بر شخصیتهاست، الآن اقتصاد بسیار بزرگی در دنیا دارد و میانگین رشدش از میانگین رشد همه صنایع در دنیا بیشتر است. این برای ما فرصت است. ما از این طریق میتوانیم شغل ایجاد کنیم و اقتصاد داشته باشیم. کشوری مثل ژاپن الآن نزدیک به دو برابر فروش نفت ما -موقعی که تحریمها جدی نبود و ما میتوانستیم نفتمان را بهراحتی بفروشیم- از طریق انیمیشن و کمیکاستریپ (انیمه و مانگان) درآمد داشت و کسب درآمد میکرد. اینها نشان میدهد که این حوزهها علاوه بر اهمیت فرهنگی بهلحاظ اقتصادی هم میتواند برای ما تبدیل به یک فرصت جدی بشود؛ فرصتی که اگر ما به آن توجه نکنیم، هم در حوزه فرهنگ و هم در حوزه اقتصاد بهجای اینکه بتوانیم تبدیل به فرصت کنیم و برای خودمان بهنوعی پیشران و پرچمدار باشیم و فرصت فرهنگی و اقتصادی در دنیا ایجاد کنیم، مورد تهاجم ترکیبی قرار میگیریم. کمااینکه به فرموده رهبر انقلاب الآن با حمله ترکیبی دشمن مواجهیم.
این شخصیتپردازی و توسعه محصولات فرهنگیاش در همه ابعاد زندگی مصداق تهاجم چند جانبه و ترکیبی است که در اقتصاد، سبک زندگی، فرهنگ، آموزش، تربیت و حتی رسانه و افکار عمومی عمل میکند. ما الآن در این حوزه علیرغم ظرفیتهای بینظیری که در مجموعه جبهه عظیم مردمی انقلاب اسلامی در اقتصاد و فرهنگ داریم کاملاً منفعل هستیم. ما میتوانیم نقطه مقابل بایستیم و مانند یک مهاجم فعال در این حوزه قهرمانهای بینظیری مثل شهید حاجقاسم سلیمانی و یا اساطیر شاهنامه را به محتوای جذاب برای کودک و نوجوان در داخل و خارج از مرزها تبدیل کنیم و محصولات جانبیشان را تولید کنیم. این کار از منظر فرهنگی و اقتصادی میتواند برای ما مزیتهای جدی هم داشته باشد.
تولیدات داخلی این حوزه از نظر کیفی چقدر با انواع خارجی قابل مقایسه است و چقدر با استقبال مصرفکننده داخلی مواجه شده است؟
درباره رفع موانع ارتقاء کیفیت، حمایت ویژهای از این صنعت در این سالها نشده است و عمدتاً با ظرفیتهای خصوصی و مردمی کار جلو میرود. ما معتقدیم با همین پرچمداری بخش خصوصی و مردمی اگر دولت و حاکمیت آن نقش پشتیبان خودش را در تأمین مالی تولیدکنندهها، در بهبود محیطهای کسبوکار، در تسهیلگری برای فروش و صادرات، در قراردادن بازار مصرفی برای تولیدات داخلی و در ذائقهسازی و تبلیغات کالاهای ایرانی ایفا کند، ما با سرعت بیشتری میتوانیم موانع را کنار بزنیم و شاهد تولیدات هرچه بیشتر محصولات باکیفیت در بازار داخلی نوشتافزار باشیم.
نوشتافزاری که ما چه از منظر محتوایی و چه از منظر تولید داخل توانستیم تولید کنیم عمدتاً باکیفیت بوده و نتایج مثبتی را گرفتیم. در ده سال گذشته ما در حوزه خودکار و مداد و پاککن توانستیم به خودکفایی برسیم. مردم از کیفیت کالاها عمدتاً راضیاند و توانستیم یک چرخه بومی در بحث تولیدات داشته باشیم. برای خیلی از اقلام توانستیم سهم جدی بگیریم و توانستیم شخصیتهای محبوبی را تولید کنیم. ما در بازار نوشتافزار سرعت بسیار خوبی داریم و میتوانیم یک مدل و الگو برای سایر صنایع باشیم؛ اما بخشی از این زنجیره که در آن هنوز سهم جدی نداریم، محتوا و شخصیتمحورها در نوشتافزار است. علتش هم این است که ما در زنجیره تولید انیمیشن و فیلمهای سینمایی مشکل داریم؛ یعنی ما شخصیتهای محبوب نداریم و از قهرمانهای واقعیمان و از موضوعات فرهنگی خوبی که داریم، نتوانستیم محصولات رسانهای تولید کنیم و بچهها خیلی خوب شناخت ندارند. باید زنجیرههایی که عمدتاً در حوزه محتوا هستند فعال شوند و تولید محتوا کنند. انشاءالله خلق کاراکتر و شخصیت و محتواهای جذاب هم در حوزههای رسانه ایجاد بشود تا با سرعت و جهش بالا بتوانیم اقلام نوشتافزار با محتواهای ایرانی-اسلامی تولید کنیم.
ما در ده سال اخیر واقعاً رشدمان نسبت به خیلی از صنایع و همچنین سایر تولیدکنندههای نوشتافزار در دنیا بینظیری بوده است. برای اولین بار نمونههایی که تا الآن در خیلی از محصولات نوشتافزار نداشتیم، در این سالها تولید و تجاریسازی شده است. ما بر اساس شناخت از تواناییها و ظرفیتها و فرصتهای بازار نوشتافزار و تولیدکنندگان نوشتافزار ا در بازار نوشتافزار سرعت بسیار خوبی داریم و میتوانیم یک مدل و الگو برای سایر صنایع باشیم؛ قابلیت و ظرفیتش واقعاً موجود است. ما علاوه بر اینکه میتوانیم در بازار خودمان به خودکفایی برسیم، میتوانیم قطب تولیدی منطقه باشیم و به بیش از دهها کشور صادرات فعال و مستمر داشته باشیم. چشمانداز بسیار روشن و راه پیش رو امیدبخش است. امیدواریم با تلاشی که بخش خصوصی و مجاهدتی که تولیدکنندگان انجام میدهند و با ایفای نقش دولت و حاکمیت بهسرعت بتوانیم در این عرصه به یک صنعت پرچمدار و پیشران در اقتصاد و فرهنگ کشور تبدیل بشویم.
چشمانداز تولید داخلی این حوزه را چطور ارزیابی میکنید؟
کالابهکالا طبیعتاً فرق میکند، ولی ما در حوزههایی که تولید داریم، به حدی از تعداد تولیدکنندهها و به یک رشد نسبی عمدتاً با کیفیتهای خیلی خوب در تولید رسیدهایم. بهطور مثال، ما در تولید مداد، خودکار، محصولات اندازهگیری، محصولات رنگآمیزی و لوازم هنری با کیفیتهای خوب و قابل قبولی مواجهیم که میتواند رقابت بینالمللی داشته باشد. البته، ما در بعضی از محصولات مابازایِ تولید نداریم، یا تولید خیلی اولیه است و یا هنوز شکل نگرفته است، ولی این مسیر دارد با شتاب بسیار زیادی متناظر با همه بخشهای بازار جلو میرود تا تولیدات باکیفیت شکل بگیرد، بتواند جایگزین کالای خارجی بشود و مقدمهای برای صادرات باشد؛ حتی بتوانیم در حوزه نوشتافزار قطب منطقهای تشکیل بدهیم و به کشورهای همسایه هم صادرات داشته باشیم. ما ظرفیتهای بسیار خوبی داریم. در بعضی از سفرهایی که به کشورهای همسایه داشتیم، وقتی نوشتافزارهای ایرانی را میدیدند باورش برایشان سخت بود که این اقلام از دستاوردهای تولیدات ایرانی است. اصلاً تجار نوشتافزار در کشورهای همسایه فکرش را نمیکردند که ما چنین ظرفیتهایی داریم و با این کیفیت نوشتافزار در کشورمان تولید میکنیم.