1400/11/10
چرا امروز مقاومت یمن مدافع تمامی ملتهای مستقل غرب آسیا و مستضعفان جهان است؟
خنجر یمنی در قلب نقشه استکبار
قرار چیزی دیگری بود! این را از همان میانه جنگ ۳۳ روزه هم کاملاً میشد فهمید. وزیر امور خارجه وقت ۵۲ ساله آمریکا در روزهایی که شعله جنگ علیه لبنان بالا گرفته و هر روز خبر بمبارانهای سنگین و جاندادن غیرنظامیان لبنانی روی خط رسانهها میرفت با ایهود اولمرت، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی کنفرانس مشترک خبری ترتیب داده و در حال تراشیدن تئوریهای نظری برای جنگی بود که اسرائیلیها راه انداخته بودند. جملات آن روز خانم کاندولیزا رایس خیلیها را در شوک فروبرد: «آنچه ما در اینجا و جنگ اسرائیل علیه لبنان میبینیم، به یک معنا، افزایش درد است؛ درد زایمانی که خاورمیانه جدید را دارد وضعحمل میکند. هر کاری که آمریکا میکند در عین حال باید از این اطمینان برخورد باشد که ما بهسمت خاورمیانه جدید پیش میرویم و به خاورمیانه سابق برنمیگردیم.» جملات واضحتر و روشنتر از آناند که بخواهند مورد تفسیر و تحلیل قرار گیرند.
یک خواب استعماری
آمریکاییها و اسرائیلیها برای غرب آسیا همان خوابی را دیده بودند که ۱۰۶ سال قبل، استعمار انگلیس و فرانسه برای منطقه دیده بودند. زمانی که در اوج روزهای جنگ جهانی اول و آتشی که به جان سرزمینهای مسلمان منطقه افتاده بود و حتی ایران هم از آن در امان نماند، انگلیسیها و فرانسویها در نشستی محرمانه دورهم نشستند و پای توافق سایکس-پیکو را امضا کردند که بنیان تجزیه خاک بزرگترین امپراتوری مسلمان منطقه را تشکیل داد و آن را به منطقهای تبدیل کرد که سالها بعد دوباره مقامات صهیونیست و کاخ سفید هوس تجزیه مجدد و چینش جدید آن به سرشان بزند. لبنان قرار بود ایستگاه نخست طرح تقسیم مجدد منطقه غرب آسیا باشد؛ اما این بار طبق منافع آمریکا و صهیونیستها.
خط مقدم نبرد مقاومت لبنان با صهیونیستها در جنگ ۳۳ روزه از نظر مقیاس جغرافیایی کمتر از صد کیلومتر بود، اما باطن این خط مقدم تمام جهان اسلام و مقاومت علیه تمام کفر و استکبار بود. خوابی که کاخ سفید برای منطقه دیده بود یا تعبیر میشد و مثل یک قرن قبل دوباره ورق به نفع استعمار برمیگشت، یا ... . شکست یا پیروزی در قدم اول، مقدمه شکست یا پیروزیهای بعدی بود. برای همین بود که مقاومت هم تمامقد ایستاد. جمهوری اسلامی ایران نیز بنا به هویت اسلامی و جایگاه خود، بخش مهمی از آرایش این تقابل و مقاومت دربرابر نقشه استعمار برای این منطقه بود. پشت اسرائیل به آمریکا گرم بود و پشت مقاومت به جمهوری اسلامی ایران؛ صفآرایی جبهه باطل دربرابرجبهه حق.
کاخِ داعشپرورِ سفید
حالا پانزده سال از آن روزی میگذرد که سران کاخ سفید خواب خود برای تغییر منطقه غرب آسیا را رسماً و صریحاً پشت تریبون رسانهای اعلام کردند. اوضاع در جنگ ۳۳ روزه طبق خواب آمریکاییها پیش نرفت و مقاومت از آن معرکه سربلند بیرون آمد. طرح آمریکایی برای برهمزدن هویت منطقه به دیوار خورده بود. سلسله ناآرامیها و اعتراضات مردمی در کشورهای عربی از مصر و تونس گرفته تا سوریه و بحرین و در ادامه هم یمن، طمع کاخ سفید را برای انحراف این جنبشها بهسمت جریانهای متمایل به غرب و آمریکا برانگیخت. در این صورت، نقشه آمریکایی تغییر منطقه که با مداخله مستقیم صهیونیستها و آمریکاییها با شکست مواجه شده بود این مرتبه توسط عواملی همسو با کاخ سفید از بطن خود جوامع منطقه رقم میخورد. در چنین شرایطی است که آمریکا، رژیم صهیونیستی و ایادی عرب آنها در منطقه علناً وارد فاز حمایت از گروههای تروریستی در منطقه میشوند.
راند پاول، یکی از سناتورهای وقت آمریکایی، پنج سال قبل در نقد سیاستهای نادرست کاخ سفید و مداخله بیش از حد در بحران سوریه، این کشور را عامل بهوجودآمدن پناهگاهی مناسب برای تروریستهای غرب آسیا و کشیدهشدن هرجومرج به شمال عراق توصیف کرده و جملات عجیبی بر زبان رانده بود: «داعش در سوریه متحد ما بود. ما برای عقبراندن نیروهای وفادار به دولت دمشق، به شبهنظامیان سلاح دادیم و مکانی امن برای این افراد در سوریه درست کردیم. به نظر من، دخالت ما در سوریه منجر به اوضاع جاری عراق شد.» مایکل تی.فلین، از مسئولان سابق آژانس اطلاعات دفاعی پنتاگون هم در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه الجزیره صریحاً اعلام کرده بود رشد داعش نتیجه مستقیم حمایت ایالات متحده از شورشیان سوری بود که هسته مرکزی جنگجویان آن را القاعده عراق تشکیل میدادند.
آنچه امروز در یمن اتفاق میافتد فعلاً و تا این لحظه، آخرین حلقه سلسله اقدامات استکباری برای تعبیر خوابی است که پانزده سال قبل کاندولیزا رایس آن را درد زایمان خاورمیانه جدید توصیف کرده بود. باطن درگیریها در یمنِ امروز همان باطن درگیریهای مقاومت لبنان با ارتش عبری در جنگ ۳۳ روزه است. سادهانگاری است که تصور شود رزمندگان یمنی امروز در این کشور صرفاً مشغول مبارزه با اشغالگرانی هستند که به رهبری سعودیها مردم این کشور را از زمین و هوا و دریا به محاصر خود در آوردهاند. باطن معرکه امروز یمن همان باطن معرکه جنگ ۳۳ روزه لبنان و جنگ ۲۲ روزه غزه و درگیریهای محور مقاومت با تکفیریهای دستساخته آمریکا و اسرائیل است.
یک خواب استعماری
آمریکاییها و اسرائیلیها برای غرب آسیا همان خوابی را دیده بودند که ۱۰۶ سال قبل، استعمار انگلیس و فرانسه برای منطقه دیده بودند. زمانی که در اوج روزهای جنگ جهانی اول و آتشی که به جان سرزمینهای مسلمان منطقه افتاده بود و حتی ایران هم از آن در امان نماند، انگلیسیها و فرانسویها در نشستی محرمانه دورهم نشستند و پای توافق سایکس-پیکو را امضا کردند که بنیان تجزیه خاک بزرگترین امپراتوری مسلمان منطقه را تشکیل داد و آن را به منطقهای تبدیل کرد که سالها بعد دوباره مقامات صهیونیست و کاخ سفید هوس تجزیه مجدد و چینش جدید آن به سرشان بزند. لبنان قرار بود ایستگاه نخست طرح تقسیم مجدد منطقه غرب آسیا باشد؛ اما این بار طبق منافع آمریکا و صهیونیستها.
خط مقدم نبرد مقاومت لبنان با صهیونیستها در جنگ ۳۳ روزه از نظر مقیاس جغرافیایی کمتر از صد کیلومتر بود، اما باطن این خط مقدم تمام جهان اسلام و مقاومت علیه تمام کفر و استکبار بود. خوابی که کاخ سفید برای منطقه دیده بود یا تعبیر میشد و مثل یک قرن قبل دوباره ورق به نفع استعمار برمیگشت، یا ... . شکست یا پیروزی در قدم اول، مقدمه شکست یا پیروزیهای بعدی بود. برای همین بود که مقاومت هم تمامقد ایستاد. جمهوری اسلامی ایران نیز بنا به هویت اسلامی و جایگاه خود، بخش مهمی از آرایش این تقابل و مقاومت دربرابر نقشه استعمار برای این منطقه بود. پشت اسرائیل به آمریکا گرم بود و پشت مقاومت به جمهوری اسلامی ایران؛ صفآرایی جبهه باطل دربرابرجبهه حق.
کاخِ داعشپرورِ سفید
حالا پانزده سال از آن روزی میگذرد که سران کاخ سفید خواب خود برای تغییر منطقه غرب آسیا را رسماً و صریحاً پشت تریبون رسانهای اعلام کردند. اوضاع در جنگ ۳۳ روزه طبق خواب آمریکاییها پیش نرفت و مقاومت از آن معرکه سربلند بیرون آمد. طرح آمریکایی برای برهمزدن هویت منطقه به دیوار خورده بود. سلسله ناآرامیها و اعتراضات مردمی در کشورهای عربی از مصر و تونس گرفته تا سوریه و بحرین و در ادامه هم یمن، طمع کاخ سفید را برای انحراف این جنبشها بهسمت جریانهای متمایل به غرب و آمریکا برانگیخت. در این صورت، نقشه آمریکایی تغییر منطقه که با مداخله مستقیم صهیونیستها و آمریکاییها با شکست مواجه شده بود این مرتبه توسط عواملی همسو با کاخ سفید از بطن خود جوامع منطقه رقم میخورد. در چنین شرایطی است که آمریکا، رژیم صهیونیستی و ایادی عرب آنها در منطقه علناً وارد فاز حمایت از گروههای تروریستی در منطقه میشوند.
راند پاول، یکی از سناتورهای وقت آمریکایی، پنج سال قبل در نقد سیاستهای نادرست کاخ سفید و مداخله بیش از حد در بحران سوریه، این کشور را عامل بهوجودآمدن پناهگاهی مناسب برای تروریستهای غرب آسیا و کشیدهشدن هرجومرج به شمال عراق توصیف کرده و جملات عجیبی بر زبان رانده بود: «داعش در سوریه متحد ما بود. ما برای عقبراندن نیروهای وفادار به دولت دمشق، به شبهنظامیان سلاح دادیم و مکانی امن برای این افراد در سوریه درست کردیم. به نظر من، دخالت ما در سوریه منجر به اوضاع جاری عراق شد.» مایکل تی.فلین، از مسئولان سابق آژانس اطلاعات دفاعی پنتاگون هم در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه الجزیره صریحاً اعلام کرده بود رشد داعش نتیجه مستقیم حمایت ایالات متحده از شورشیان سوری بود که هسته مرکزی جنگجویان آن را القاعده عراق تشکیل میدادند.
آنچه امروز در یمن اتفاق میافتد فعلاً و تا این لحظه، آخرین حلقه سلسله اقدامات استکباری برای تعبیر خوابی است که پانزده سال قبل کاندولیزا رایس آن را درد زایمان خاورمیانه جدید توصیف کرده بود. باطن درگیریها در یمنِ امروز همان باطن درگیریهای مقاومت لبنان با ارتش عبری در جنگ ۳۳ روزه است. سادهانگاری است که تصور شود رزمندگان یمنی امروز در این کشور صرفاً مشغول مبارزه با اشغالگرانی هستند که به رهبری سعودیها مردم این کشور را از زمین و هوا و دریا به محاصر خود در آوردهاند. باطن معرکه امروز یمن همان باطن معرکه جنگ ۳۳ روزه لبنان و جنگ ۲۲ روزه غزه و درگیریهای محور مقاومت با تکفیریهای دستساخته آمریکا و اسرائیل است.
وضعیت امروز یمن دست آمریکا و صهیونیستهای استعمارگر است که از آستین سعودی بیرون آمده و در پی وضع حمل نوزاد نامشروعی است که پانزده سال قبل سقط شده بود. یمن، خواب استعماری تغییر هویت مقاومت در غرب آسیا را بههمریخته است، کمااینکه پیش از این مقاومت در عراق و سوریه همین کار را کرده بود. از یاد نبریم که داعش خیال داشت کشور سومی بین دو کشور عراق و سوریه بهوجود آورد و حتی نقشه تمامیت ارضی خود را هم منتشر کرده بود.
حالا با چنین نگاهی میتوان سکوت مرگبار مجامع غربی مدعی حقوق بشری نسبت به فجایع امروز یمن را رمزگشایی کرد؛ درحالیکه شهر صنعا در روزها و هفتههای اخیر بعضاً در کمتر از چند ساعت بیست مرتبه مورد حمله جنگندههای ائتلاف به رهبری سعودی قرارگرفته و حتی مدرسه و زندان و بیمارستان هم از این حملات در امان نیستند، اما حقوق بشر انگار در غرب مرده است. موضوع محدود به این سکوت نیست. ارسال و صادرات سلاح به عربستان هم همچنان ادامه دارد و در این زمینه فرقی بین جوبایدن،دونالد ترامپ و باراک اوباما و آنگلا مرکل نیست. نقشه استعماری آمریکا برای بازآرایی منطقه غرب آسیا در راستای منافع کاخ سفید و صهیونیست در لبنان، سوریه و عراق به دیوار محکم مقاومت خورد. این موج حالا به یمن رسیده است. رزمندگان یمنی نهفقط مدافعان خاک یمن که مدافعان کل غرب آسیا محسوب میشوند و همان آیندهای در انتظارشان خواهد بود که امروز در لبنان و عراق و سوریه میبینیم: «بهوضوح امروز آمریکا، در این منطقه ضعیفتر از ده سال پیش و بیست سال پیش است؛ بهوضوح رژیمِ صهیونیستیِ خبیث، امروز ضعیفتر از گذشته است. چند سال قبل از این، رژیم صهیونیستی در مقابل حزبالله لبنان شکست خورد؛ ۳۳ روز توانست مقاومت بکند و بعد شکست خورد؛ دو سال بعد از آن در مقابل فلسطینیها ۲۲ روز توانست مقاومت کند و شکست خورد؛ چند سال بعد در مقابل مردم مظلوم غزه ۸ روز توانست مقاومت بکند و شکست خورد... اگر مسلمانها بِایستند، بر همه سازوبرگ قدرتهای طاغوتی و مستکبر پیروز خواهند شد. امروز مردم یمن سختترین شکنجهها را دارند از ناحیهی دولت سعودی و همراهانش و آمریکا -پشتیبانش- تحمل میکنند، لکن بدانید قطعاً ملت یمن و انصارالله پیروز خواهند شد ... تنها راه، مقاومت است و آن چیزی که امروز آمریکا و متحدینش را دستپاچه کرده که به حرفهای یاوه و به کارهای غلط متوسل میشوند، ایستادگی ملتهای مسلمان است و این ایستادگی نتیجه خواهد داد.» ۱۳۹۷/۹/۴
حالا با چنین نگاهی میتوان سکوت مرگبار مجامع غربی مدعی حقوق بشری نسبت به فجایع امروز یمن را رمزگشایی کرد؛ درحالیکه شهر صنعا در روزها و هفتههای اخیر بعضاً در کمتر از چند ساعت بیست مرتبه مورد حمله جنگندههای ائتلاف به رهبری سعودی قرارگرفته و حتی مدرسه و زندان و بیمارستان هم از این حملات در امان نیستند، اما حقوق بشر انگار در غرب مرده است. موضوع محدود به این سکوت نیست. ارسال و صادرات سلاح به عربستان هم همچنان ادامه دارد و در این زمینه فرقی بین جوبایدن،دونالد ترامپ و باراک اوباما و آنگلا مرکل نیست. نقشه استعماری آمریکا برای بازآرایی منطقه غرب آسیا در راستای منافع کاخ سفید و صهیونیست در لبنان، سوریه و عراق به دیوار محکم مقاومت خورد. این موج حالا به یمن رسیده است. رزمندگان یمنی نهفقط مدافعان خاک یمن که مدافعان کل غرب آسیا محسوب میشوند و همان آیندهای در انتظارشان خواهد بود که امروز در لبنان و عراق و سوریه میبینیم: «بهوضوح امروز آمریکا، در این منطقه ضعیفتر از ده سال پیش و بیست سال پیش است؛ بهوضوح رژیمِ صهیونیستیِ خبیث، امروز ضعیفتر از گذشته است. چند سال قبل از این، رژیم صهیونیستی در مقابل حزبالله لبنان شکست خورد؛ ۳۳ روز توانست مقاومت بکند و بعد شکست خورد؛ دو سال بعد از آن در مقابل فلسطینیها ۲۲ روز توانست مقاومت کند و شکست خورد؛ چند سال بعد در مقابل مردم مظلوم غزه ۸ روز توانست مقاومت بکند و شکست خورد... اگر مسلمانها بِایستند، بر همه سازوبرگ قدرتهای طاغوتی و مستکبر پیروز خواهند شد. امروز مردم یمن سختترین شکنجهها را دارند از ناحیهی دولت سعودی و همراهانش و آمریکا -پشتیبانش- تحمل میکنند، لکن بدانید قطعاً ملت یمن و انصارالله پیروز خواهند شد ... تنها راه، مقاومت است و آن چیزی که امروز آمریکا و متحدینش را دستپاچه کرده که به حرفهای یاوه و به کارهای غلط متوسل میشوند، ایستادگی ملتهای مسلمان است و این ایستادگی نتیجه خواهد داد.» ۱۳۹۷/۹/۴