• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1400/11/03
اهمیت حفظ زبان فارسی در برابر تهاجم زبان‌های بیگانه و استعماری

مرزبانی از زبان مادری

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif «اگر انگلیسی‌ها حوالی سال ۱۸۰۰ میلادی به هند نمی‌آمدند، الآن ما داشتیم به زبان فارسی صحبت می‌کردیم و دیگر به مترجم نیازی نبود.» اوایل اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۸، نخست‌وزیر پاکستان راهی ایران شد و مهمان رئیس‌جمهور وقت ایران بود. خبرنگاران برای پوشش نشست خبری دو طرف دعوت شده بودند که با این عبارت عمران‌ خان مواجه شدند. آقای نخست‌وزیر، آشکارا داشت به استعمار انگلیسی‌ها در هند کنایه می‌زد؛ استعماری که فقط محدود به اقتصاد و نیروی کار نبود و حتی فرهنگ و زبان شبه‌قاره را هم بلعیده و بنیان اساسی هویت و فرهنگ این منطقه از دنیا را با تاروپود زبان و فرهنگ تحمیلی غرب تغییر داد.

* پاسداری از ملیت
حفظ، مراقبت و پاسداری از زبان در درجه اول حفاظت از هویت و فرهنگی بومی و ملی یک کشور و جامعه است. جامعه به‌خصوص آن دسته از جوامع بشری که از عقبه غنی فرهنگ و هویت برخوردارند، قرن‌ها تجربه تاریخی اندوخته‌اند تا بتوانند چنین میراثی را به نسل‌های بعدی تحویل دهند. از این جهت، زبان عینیت بیرونی فرهنگ غنی بومی و ملی یک جامعه بوده و حساسیت و مراقبت نسبت به آن، نوعی حساسیت نسبت به فرهنگ و هویت بومی و ملی در برابر فرهنگ اغیار محسوب می‌شود. موضوعاتی مانند افزایش دایره لغات انگلیسی و نفوذ تدریجی کلمات بیگانه در زبان فارسی از این جهت می‌تواند از نمودهای نگران‌کننده تغییر هویت و فرهنگ یک جامعه باشد. شورای فرهنگی بریتانیا که حامی اصلی آن وزارت خارجه انگلیس است، به زبان انگلیسی صرفاً به‌عنوان ابزار برقراری ارتباط نگاه نمی‌کند. از نگاه این شورا -که ظاهراً یک سازمان فعال در حوزه مسائل فرهنگی است- زبان انگلیسی یک رسانه قدرتمند است که ارزش‌های سیاسی و اعتقادات تثبیت‌شده‌ جهان آنگلاساکسون‌ (انگلیس، ایالات متحده، کانادا، استرالیا و سایر ممالک انگلیسی‌زبان) را در خود حمل می‌کند. از همین جهت هم بازشدن پای زبان انگلیسی در سایر جوامع صرفاً یک تغییر ظاهری نیست، بلکه باطن آن، نفوذ به دیگر جوامع از طریق مجرایی است که ارزش‌ها و جهان‌بینی دنیای غرب را روانه این جوامع می‌کند.

بر همین مبناست که اتخاذ سیاست‌های حاکمیتی برای حفاظت از زبان ملی در برابر زبانی مانند انگلیسی محدود به کشورهای اسلامی یا حتی آسیایی نیست. قابل تأمل است که در عصر جهانی‌شدن و تبدیل‌شدن کره زمین به یک دهکده جهانی و همه‌گیرشدن زبان انگلیسی هنوز کشورهایی هستند که سیاست‌های سفت‌وسختی در حمایت از زبان رسمی و ملی خود در برابر زبان انگلیسی دارند. فی‌المثل اخیراً از طریق مجامع دیپلماتیک فاش شد که مسئولان فرانسوی سودای آن دارند که زبان فرانسه را به زبان نهادی اتحادیه اروپا تبدیل کنند و فرانسوی را به زبان اداری و رسمی این اتحادیه ارتقاء دهند.

این مهم در مورد کشورهایی مانند ایران با یک نظام مستقل فرهنگی مبتنی بر نگاه دینی و اسلامی دوچندان مضاعف می‌شود. از همین جهت، باید در برابر هجوم و سیل ویرانگر زبان بیگانه به‌ویژه زبان انگلیسی حزم و احتیاط دوچندان داشت. در چنین چارچوبی است که بعضی نگرانی‌ها مانند افزایش به‌کارگیری لغات انگلیسی یا حتی انحصار آموزش زبان دوم به انگلیسی معنادار جلوه می‌کند: «این اصرار بر ترویج زبان انگلیسی در کشور ما یک کار ناسالم است. بله، زبان خارجی را باید بلد بود، امّا زبان خارجی که فقط انگلیسی نیست، زبان علم که فقط انگلیسی نیست. چرا زبان‌های دیگر را در مدارس به‌عنوان درس زبان معیّن نمی‌کنند؟ چه اصراری است؟ این میراث دوران طاغوت است، این میراث دوران پهلوی است. [مثلاً]، زبان اسپانیولی ... چرا زبان فرانسه یا زبان آلمانی تعلیم داده نمی‌شود؟ زبان‌های کشورهای پیشرفته شرقی هم زبان بیگانه است، این‌ها هم زبان علم است.» ۱۳۹۵/۱۲/۱۳

* تأثیرات ابزارهای جدید بر زبان ملی
نظام ارتباطات و ابزارهای آن در عصر فعلی و عمومی‌شدن آن بر بستر شبکه جهانی اینترنت هم از دیگر متغیرهای تأثیرگذار زبانی و فرهنگی در عصر حاضر است. گستردگی این نظام ارتباطی در زندگی فردی و جمعی بشر با همه مزایایی که دارد، اما بدون اشکال هم نیست. فضای مجازی صرفاً فضای انتزاعی نیست. این بستر ارتباطی عالم‌گیر در امتداد فرهنگ مسلط تمدن غرب عمل‌کرده و مجرای انتقال ارزش‌ها و اعتقادات آن تمدن محسوب می‌شود. باید گفت که ماهیت جریان ارتباطات فعلی حاکم بر دنیا تداوم همان امپریالیسم فرهنگی و استعماری قرن گذشته است و سعی دارد فرهنگ و ارزش‌های خود را بر دیگر جوامع تحمیل کند. یکی از مظاهر مهم این فرهنگ «زبان» است.

برخلاف نسل‌های قبل که فرهنگ، اجتماع و حتی زبان را ابتدا در دنیای واقعی تجربه‌کرده و سپس به عالم شبکه پا گذاشته‌ بودند، نسل امروزی ابتدا به عالم شبکه پا گذاشته و سپس، از دریچه آن جهان‌بینی با واقعیات ارتباط برقرار می‌کند و «زبان» یکی از این واقعیات است. هم‌اکنون، درصد قابل توجهی از محتوای موجود در شبکه جهانی اینترنت به زبان انگلیسی است. حتی در یک نگاه خوش‌بینانه و با نادیده‌گرفتن موضوع فوق باز هم نباید از این مسئله غافل شد که عالم مجازی یک عالم متفاوت است و قواعد، اقتضائات و حتی زبان خاص خود را دارد. تسری اصطلاحات این فضا به گفت‌وگوهای روزمره افراد تاحدی که به تغییر زبان محاوره‌ای بخشی از جامعه انجامیده و جایگزینی برخی قواعد گفتاری در نوشتار از جمله تأثیراتی است که حتی در بین گروه‌های مرجع جامعه از فعالان رسانه‌ای تا اهالی ادبیات و زبان فارسی هم رواج دارد و از مسائلی است که در دراز مدت باید نسبت به آن هوشیار بود. مشاعره و خواندن دیوان شعرای بزرگ زبان فارسی در مجامع و مهمانی‌ها در گذشته جزئی از سبک زندگی ایرانی‌ها و یک افتخار محسوب می‌شد، اما این‌روزها افراد کمتری اهل شعر و حفظ ابیات اصیل زبان فارسی هستند. نتیجه حتمی این فرایند، قطع ارتباط فرهنگی و زبانی نسل‌های بعدی با عقبه غنی فرهنگی و ادبی خود است که ثمره قرن‌ها تجربه تاریخی ایرانیان است.

* زبان همان فرهنگ است
حال جامعه‌ای را تصور کنید که ریشه در بستر غنی فرهنگی و ادبی و زبانی خود نداشته باشد. با تفاسیری که از زبان در بندهای ابتدایی این سطور شد، این جامعه چقدر امکان ایستادگی در برابر امواج مخرب فرهنگی بیگانه را دارد؟! باید معترف بود که خدشه بر زبان صرفاً خدشه بر نظام ارتباطی یک جامعه نیست که پنجه بر فرهنگ و هویت آن جامعه است. مرور بخش‌هایی از دیدگاه‌های آیت‌الله خامنه‌ای در افتتاحیه سمینار زبان فارسی در صداوسیما در سال ۱۳۶۷ می‌تواند حسن‌ختام مناسبی برای این سطور باشد: « زبان ملى مهمترین و اصلى‌ترین شاخصه‌ى هویت فرهنگى یک ملت است. هر چه که بر ذهنیت این ملت حاکم باشد، هر مذهبى، هر ایدئولوژى‌ایی، هر آداب و سننى، هر گذشته و تاریخى که داشته باشد، تجسم و تبلورش در زبان ملى است.... ضایعه‌ی فاسدشدن زبان، ضایعه‌ی فاسدشدن فرهنگ یک ملت است ... اگر ما نسبت به اهمیت زبان و لزوم حراستش و لزوم تکامل زبان بی‌اعتقاد باشیم، فاجعه‌ی بزرگی پیش خواهد آمد، که این فاجعه مربوط مى‌شود به فرهنگ ما و معتقدات مورد دلبستگى ما.» ۱۳۶۷/۳/۲۵