1400/10/05
گفتوگو با رئیس نظام پرستاری درباره چرایی لزوم اجرای قانون تعرفهگذاری
۲۹۰ خدمت پرستاران به نام آنها ثبت نمیشود
بخشهای مهمی از دیدار ۲۱ آذرماه رهبر انقلاب با پرستاران به مرور مطالبات صنفی جامعه پرستاری اختصاص یافت. رهبر انقلاب، در این بخش اشارات صریحی به مطالبات جامعه پرستاری داشتند و حتی از اجرایینشدن بعضی از مهمترین آنها از جمله قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری انتقاد کردند. پایگاه KHAMENEI.IR برای بررسی جزئیتر وضعیت بدنه پرستاری به گفتوگو با آقای دکتر محمد میرزابیگی، رئیسکل سازمان نظام پرستاری ایران پرداخته است.
در حال حاضر، مهمترین مشکلی که پیش روی جامعه پرستاری از نظر صنفی و شغلی وجود دارد، چیست؟
رهبر انقلاب، بهمعنای واقعی تمام مسائل را در یک جمله بیان کردند و آن تقویت جامعه پرستاری است؛ یعنی مهمترین مانع خدمتی الآن، ضعف جامعه پرستاری در ابعاد کمی و کیفی است که ایشان در یک جمله فرمودند جامعه پرستاری را باید تقویت کنید. این تقویت هم مصادیق کیفی و کمی دارد. در بخش کیفی، در همه جای دنیا پرستاران در بخشهای عادی و در بخشهای سخت مثل سوختگی و اورژانس به درجاتی تقسیم میشوند و در این درجات برایشان امتیازات مادی و معنوی گذاشته میشود. مثلاً، میگویند کسی که با کرونا کار میکند سه برابر کسی که کار نمیکند، باید دریافتی داشته باشد. وقتی دو ماه در بخش کار میکند قطعاً یک ماه باید به استراحت اجباری برود.
مسئله بعدی، موضوع دریافتی و حقوق پرستاران بهخصوص در دوران کروناست. در سایر کشورها، تا سه برابر بخشهای دیگر حقوق میدهند و دریافتی دارند. رهبر انقلاب در طول دوره کرونا پنج شش بار به بهانههای مختلف پیام دادند و از جامعه پرستاری تفقد و تجلیل کردند. تنها دلخوشی بچهها همین بود، چراکه بهلحاظ مادی و بهلحاظ امکان استفاده از مشاغل سخت و زیانآور رسیدگی نکردند. مثلاً، الآن به آقایان پرستار تأمین اجتماعی گفته میشود که از امتیاز مشاغل سخت و زیانآور در طول دوره خدمتتان استفاده کردید، ولی دوره سربازیتان مربوط به ما نبوده، دوباره باید دو سال دیگر خدمت کنید. الآن این اتفاقات دارد در تأمین اجتماعی میافتد.
رهبر انقلاب، به امنیت شغلی پرستاران هم اشارهای کردند و فرمودند نباید با پرستاران مثل کارگر فصلی برخورد شود. اشاره ایشان به قراردادهای ۸۹ روزه با پرستاران است. بعضی دانشگاهها و بیمارستانها با بالارفتن پیک بیماری، فراخوان میدهند و عدهای را جذب میکنند و بعد وعده استخدام میدهند، ولی وقتی پیک بیماری کم میشود، به وعده خودشان عمل نمیکنند؛ حتی در بعضی موارد پرداخت حقوق را منوط به این کردند که نیروها تعهد بدهند که دانشگاه یا بیمارستان هیچ تعهدی در قبال پرداخت حقوق این سه ماه را ندارد.
اخیراً هم، خانمهایی که در دوره کرونا بهکارگیری شدند، اگر باردار شوند از کار منفک میکنند. دلیلش هم این است که مرخصی زایمانشان را نمیتوانند تأمین کنند! این مشکلات مربوط به بخش کیفی است. بخش کمی هم به تعداد پرستار و سرانه آن برمیگردد.
در حال حاضر، در حوزه سرانه پرستاری چه وضعی داریم؟ این وضعیت پاسخگوی نیازهای ما هست؟
نه، ما باید بر اساس استانداردها پیش برویم که البته خیلی فاصله داریم. سال ۹۲، با اعضای شورایعالی نظام پرستاری خدمت رهبر انقلاب رسیدیم. دیدار بسیار صمیمانه و چهرهبهچهرهای بود. رهبر انقلاب در آن دیدار فرمودند استانداردهای مورد قبول کشور خودمان را تعریف کنید. ایشان در همان دیدار اشاره کردند که ما پرستار کم داریم و به رئیسجمهور هم گفتهاند که کارهایی بکند. خب، من با بسیاری از صاحبنظران حرفه پرستاری و نظام سلامت جلساتی برگزار کردم و بر سر عدد دوونیم به ازای هر تخت بیمارستانی توافق کردیم؛ یعنی دوونیم گروه پرستاری به ازای هر تخت بیمارستانی در ۲۴ ساعت که یکوهشت دهم آن نیروی دانشگاهی گروه پرستاری هستند. مجموع این را اگر تقسیم بر چهار کنید، در هر شیفت تقریباً یک نفر به ازای هر تخت بیمارستانی میشود. الآن ما باید به ازای هر تخت دوونیم گروه پرستاری داشته باشیم، ولی متأسفانه استانهای برخوردار ما هشت دهم تا یک نیرو دارند و استانهای غیربرخوردار ما چهار دهم یا نیم نفر به ازای هر تخت بیمارستانی در ۲۴ ساعت دارند.
این عدد در طول این سالها تغییر نکرده است؟
در دولت یازدهم، با اجراشدن طرح تحول مقداری نیرو گرفته شد که همان ابتدا تقریباً به عدد یکونیم و یکوهشت دهم رسید، ولی بعد از آن دو سه اتفاق افتاد. اگر خاطرتان باشد، آقای روحانی، رئیسجمهور سابق مصاحبهای کرد و گفت چهل هزار تخت بیمارستانی اضافه کردیم. خب، بار این چهل هزار تخت بیمارستانی روی دوش همان یکویک دهمی افتاد که از آن تعداد هم هرچه بازنشست شدند بهجایشان نیرو گرفته نشد. در اواخر سال قبل و اواخر کرونا، مجوزهایی برای استخدام در نظام سلامت دادند که فقط چهل درصد آن مربوط به گروه پرستاری هست. البته، پرستاری به آن عددی که باید برسد، نرسیده است. الآن که این سرانه را عرض میکنم با احتساب همین است که به نُه دهم و هشت دهم رسیدیم. البته، در بعضی استانها کمتر هم هست. اگر آن استاندارد دوونیم به ازای هر تخت بیمارستانی را قبول داریم، باید کاری کنیم که به این استاندارد برسیم.
در حال حاضر، مهمترین مشکلی که پیش روی جامعه پرستاری از نظر صنفی و شغلی وجود دارد، چیست؟
رهبر انقلاب، بهمعنای واقعی تمام مسائل را در یک جمله بیان کردند و آن تقویت جامعه پرستاری است؛ یعنی مهمترین مانع خدمتی الآن، ضعف جامعه پرستاری در ابعاد کمی و کیفی است که ایشان در یک جمله فرمودند جامعه پرستاری را باید تقویت کنید. این تقویت هم مصادیق کیفی و کمی دارد. در بخش کیفی، در همه جای دنیا پرستاران در بخشهای عادی و در بخشهای سخت مثل سوختگی و اورژانس به درجاتی تقسیم میشوند و در این درجات برایشان امتیازات مادی و معنوی گذاشته میشود. مثلاً، میگویند کسی که با کرونا کار میکند سه برابر کسی که کار نمیکند، باید دریافتی داشته باشد. وقتی دو ماه در بخش کار میکند قطعاً یک ماه باید به استراحت اجباری برود.
مسئله بعدی، موضوع دریافتی و حقوق پرستاران بهخصوص در دوران کروناست. در سایر کشورها، تا سه برابر بخشهای دیگر حقوق میدهند و دریافتی دارند. رهبر انقلاب در طول دوره کرونا پنج شش بار به بهانههای مختلف پیام دادند و از جامعه پرستاری تفقد و تجلیل کردند. تنها دلخوشی بچهها همین بود، چراکه بهلحاظ مادی و بهلحاظ امکان استفاده از مشاغل سخت و زیانآور رسیدگی نکردند. مثلاً، الآن به آقایان پرستار تأمین اجتماعی گفته میشود که از امتیاز مشاغل سخت و زیانآور در طول دوره خدمتتان استفاده کردید، ولی دوره سربازیتان مربوط به ما نبوده، دوباره باید دو سال دیگر خدمت کنید. الآن این اتفاقات دارد در تأمین اجتماعی میافتد.
رهبر انقلاب، به امنیت شغلی پرستاران هم اشارهای کردند و فرمودند نباید با پرستاران مثل کارگر فصلی برخورد شود. اشاره ایشان به قراردادهای ۸۹ روزه با پرستاران است. بعضی دانشگاهها و بیمارستانها با بالارفتن پیک بیماری، فراخوان میدهند و عدهای را جذب میکنند و بعد وعده استخدام میدهند، ولی وقتی پیک بیماری کم میشود، به وعده خودشان عمل نمیکنند؛ حتی در بعضی موارد پرداخت حقوق را منوط به این کردند که نیروها تعهد بدهند که دانشگاه یا بیمارستان هیچ تعهدی در قبال پرداخت حقوق این سه ماه را ندارد.
اخیراً هم، خانمهایی که در دوره کرونا بهکارگیری شدند، اگر باردار شوند از کار منفک میکنند. دلیلش هم این است که مرخصی زایمانشان را نمیتوانند تأمین کنند! این مشکلات مربوط به بخش کیفی است. بخش کمی هم به تعداد پرستار و سرانه آن برمیگردد.
در حال حاضر، در حوزه سرانه پرستاری چه وضعی داریم؟ این وضعیت پاسخگوی نیازهای ما هست؟
نه، ما باید بر اساس استانداردها پیش برویم که البته خیلی فاصله داریم. سال ۹۲، با اعضای شورایعالی نظام پرستاری خدمت رهبر انقلاب رسیدیم. دیدار بسیار صمیمانه و چهرهبهچهرهای بود. رهبر انقلاب در آن دیدار فرمودند استانداردهای مورد قبول کشور خودمان را تعریف کنید. ایشان در همان دیدار اشاره کردند که ما پرستار کم داریم و به رئیسجمهور هم گفتهاند که کارهایی بکند. خب، من با بسیاری از صاحبنظران حرفه پرستاری و نظام سلامت جلساتی برگزار کردم و بر سر عدد دوونیم به ازای هر تخت بیمارستانی توافق کردیم؛ یعنی دوونیم گروه پرستاری به ازای هر تخت بیمارستانی در ۲۴ ساعت که یکوهشت دهم آن نیروی دانشگاهی گروه پرستاری هستند. مجموع این را اگر تقسیم بر چهار کنید، در هر شیفت تقریباً یک نفر به ازای هر تخت بیمارستانی میشود. الآن ما باید به ازای هر تخت دوونیم گروه پرستاری داشته باشیم، ولی متأسفانه استانهای برخوردار ما هشت دهم تا یک نیرو دارند و استانهای غیربرخوردار ما چهار دهم یا نیم نفر به ازای هر تخت بیمارستانی در ۲۴ ساعت دارند.
این عدد در طول این سالها تغییر نکرده است؟
در دولت یازدهم، با اجراشدن طرح تحول مقداری نیرو گرفته شد که همان ابتدا تقریباً به عدد یکونیم و یکوهشت دهم رسید، ولی بعد از آن دو سه اتفاق افتاد. اگر خاطرتان باشد، آقای روحانی، رئیسجمهور سابق مصاحبهای کرد و گفت چهل هزار تخت بیمارستانی اضافه کردیم. خب، بار این چهل هزار تخت بیمارستانی روی دوش همان یکویک دهمی افتاد که از آن تعداد هم هرچه بازنشست شدند بهجایشان نیرو گرفته نشد. در اواخر سال قبل و اواخر کرونا، مجوزهایی برای استخدام در نظام سلامت دادند که فقط چهل درصد آن مربوط به گروه پرستاری هست. البته، پرستاری به آن عددی که باید برسد، نرسیده است. الآن که این سرانه را عرض میکنم با احتساب همین است که به نُه دهم و هشت دهم رسیدیم. البته، در بعضی استانها کمتر هم هست. اگر آن استاندارد دوونیم به ازای هر تخت بیمارستانی را قبول داریم، باید کاری کنیم که به این استاندارد برسیم.
بدنه پرستاری در دوره کرونا با چه مشکلاتی روبهرو شد؟
نیروهای پرستاری در ایام پیک کرونا ۲۴ ساعته با بیماران زندگی کردند. هر جا عدد پرستاری بالا بود و مراقبت درست ارائه داده شد ما مرگومیر کمتری داشتیم. بیمار کرونایی در یک مقطعی واکسن، دارو و راه درمانی درستحسابی نداشت و فقط باید مراقبت میشد؛ یعنی باید مراقب اکسیژنش میبودی، وادار به سرفهاش میکردی، آموزش تنفس عمیق به او میدادی، راهش میبردی و برایش فیزیوتراپی روی تخت انجام میدادی. این کارها را پرستاران میکردند. بهلحاظ فاصله فیزیکی که پرستاران به بیماران داشتند، به آنها میگفتیم بهتر است یک ماه در بیمارستان مستقر شوید و خانه نروید که خانوادههایتان را گرفتار بیماری نکنید.
۱۵۰ پرستار هم در دوره کرونا شهید شدند که البته از این تعداد، کمیته تعیین مصادیق شهدا فعلاً شهادت هفتاد نفر را تأیید کرده است و بقیه در نوبتاند که تعیین مصداق شوند.
در صورت اجراییشدن نظام تعرفهگذاری، چه اتفاقی در بدنه نظام پرستاری کشور میافتد؟ چرا این قانون بعد از چهارده سال هنوز اجرایی نشده است؟
به زبان ساده ما الآن در پرستاری بیش از پانصد خدمت داریم که دارد انجام میشود، ولی هیچجا ثبتوضبط نمیشود. حدود ۲۹۰ خدمتی که پرستاران انجام میدهند، به نام آنها ثبت نمیشود و جزو خدمات تخصصی پزشکی ثبت شده است و به بیمهها و دولت فروخته میشود. مثلاً، در بیمارستان نوار قلب را پرستار میگیرد، منتها این خدمت به نام خدمت پزشکی ثبت میشود و هزینه آن هم برای دولت، بیمه و بیمار حساب میشود. اگر خدمات پرستاری تعرفهگذاری شود و به اسم خود پرستاران مهر بخورد، هم به نفع دولت هست، هم به نفع بیمه و هم به نفع پرستار؛ پرستار هم دستمزدی که دریافت میکند مثل الآن اینقدر پایین نخواهد بود و بالاتر از وضع فعلی است. اجرای این قانون نهتنها به سود پرستاران است، بلکه به سود مردم، بیمهها و دولت هم هست.
موضوع بعدی، سطح توانمندی مالی اقشار جامعه است. ما الآن بیمارانی داریم که مبتلا به بیماریهای مزمن مثل سرطان، دیابت، سکته مغزی (CVA)، صعبالعلاج و ... هستند. وقتی آنها به بیمارستان میروند، فقط برایشان خدمت نگهدارنده ارائه میشود و خدمت درمانکننده ارائه نمیشود. این بیماران، بیخود و بیجهت مدام باید یک هفته با هزینههای گزاف در بیمارستان بستری بشوند و بعد به خانهشان برگردند و دوباره بستری شوند.
ما برای بیماریهای مزمنی که تقریباً بیش از شصت درصد بیماران را شامل میشود و بیش از پنجاه درصد تختهای بیمارستانی را اشغال میکنند، راهکاری داریم که در صورت تعرفهگذاری خدمات پرستاری این بیماران نیاز نیست به بیمارستان بروند، چراکه خدمت را به منزل آنها میفرستیم و دیگر بیمار حق اقامت در بیمارستان را نمیدهد. لذا، بیمار از هزینههای گزاف ویزیت و خدمات پرستاری بیمارستانها نجات پیدا میکند.
اما اینکه چرا بعد از چهارده سال اجرانشده، بهخاطر تعارض منافع است. تعارض منافع باعث میشود این اتفاق نیفتد. اگر الآن آن ۲۹۰ خدمت مشترک به اسم پرستار ثبت شود ارزانتر حساب میشود، ولی درآمد عدهای کم میشود. اگر ما به فکر مردم، بودجه نظام سلامت و بیتالمال هستیم، باید قانون تعرفهگذاری و مکمل آن اجرای طرح مراقبت در منزل و پرستاری جامعهنگر، یعنی نجاتدهنده سیستم بهداشت درمان کشور در حوزه تخصصی را اجرایی کنیم. اگر سیستم ارجاع در کشور پا بگیرد و همزمان تعرفهگذاری خدمات پرستاری و مراقبت در منزل و پرستاری جامعهنگر شکل بگیرد، هزینههای نظام سلامت مردم هدفمند و ساماندهی میشود، مگر کسی که خدایناخواسته نیاز به عمل جراحی یا مشکل حادی داشته باشد که باید به بیمارستان برود.
با اینهمه پلتفرمهای مجازی و با امکاناتی که الآن هست، میشود بهصورت آنلاین خدمات داد. اگر همین الآن در سیستم نظام پرستاری ما خدمات آنلاین فعال شود طبیعتاً مردم سودش را میبرند. علت اجرانشدن نظام تعرفهگذاری فقط نبودن اراده و تعارض منافع است. این دو باعثشده که چهارده سال اجرا نشود.
بهعنوان سؤال آخر، در صورت اجرای قانون تعرفهگذاری، مجریان آن چه کسانی هستند؟
در قانون تعرفهگذاری آمده است که مجریان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان نظام پرستاری، وزارت رفاه و تأمین اجتماعی و وزارت دفاع است؛ یعنی هر وزارتخانهای که در آن مراکز درمانی و بیمارستانی هست، باید این را اجرا کند و با همدیگر ستادی را تشکیل بدهند. البته، ما در نظام پرستاری بعد از بیانات رهبر انقلاب -خصوصاً در روز پرستار امسال- تقریباً آن ستاد را تشکیل دادیم، جلساتی را گذاشتیم و تلاش میکنیم بهتر از قبل پیش برویم.
نیروهای پرستاری در ایام پیک کرونا ۲۴ ساعته با بیماران زندگی کردند. هر جا عدد پرستاری بالا بود و مراقبت درست ارائه داده شد ما مرگومیر کمتری داشتیم. بیمار کرونایی در یک مقطعی واکسن، دارو و راه درمانی درستحسابی نداشت و فقط باید مراقبت میشد؛ یعنی باید مراقب اکسیژنش میبودی، وادار به سرفهاش میکردی، آموزش تنفس عمیق به او میدادی، راهش میبردی و برایش فیزیوتراپی روی تخت انجام میدادی. این کارها را پرستاران میکردند. بهلحاظ فاصله فیزیکی که پرستاران به بیماران داشتند، به آنها میگفتیم بهتر است یک ماه در بیمارستان مستقر شوید و خانه نروید که خانوادههایتان را گرفتار بیماری نکنید.
۱۵۰ پرستار هم در دوره کرونا شهید شدند که البته از این تعداد، کمیته تعیین مصادیق شهدا فعلاً شهادت هفتاد نفر را تأیید کرده است و بقیه در نوبتاند که تعیین مصداق شوند.
در صورت اجراییشدن نظام تعرفهگذاری، چه اتفاقی در بدنه نظام پرستاری کشور میافتد؟ چرا این قانون بعد از چهارده سال هنوز اجرایی نشده است؟
به زبان ساده ما الآن در پرستاری بیش از پانصد خدمت داریم که دارد انجام میشود، ولی هیچجا ثبتوضبط نمیشود. حدود ۲۹۰ خدمتی که پرستاران انجام میدهند، به نام آنها ثبت نمیشود و جزو خدمات تخصصی پزشکی ثبت شده است و به بیمهها و دولت فروخته میشود. مثلاً، در بیمارستان نوار قلب را پرستار میگیرد، منتها این خدمت به نام خدمت پزشکی ثبت میشود و هزینه آن هم برای دولت، بیمه و بیمار حساب میشود. اگر خدمات پرستاری تعرفهگذاری شود و به اسم خود پرستاران مهر بخورد، هم به نفع دولت هست، هم به نفع بیمه و هم به نفع پرستار؛ پرستار هم دستمزدی که دریافت میکند مثل الآن اینقدر پایین نخواهد بود و بالاتر از وضع فعلی است. اجرای این قانون نهتنها به سود پرستاران است، بلکه به سود مردم، بیمهها و دولت هم هست.
موضوع بعدی، سطح توانمندی مالی اقشار جامعه است. ما الآن بیمارانی داریم که مبتلا به بیماریهای مزمن مثل سرطان، دیابت، سکته مغزی (CVA)، صعبالعلاج و ... هستند. وقتی آنها به بیمارستان میروند، فقط برایشان خدمت نگهدارنده ارائه میشود و خدمت درمانکننده ارائه نمیشود. این بیماران، بیخود و بیجهت مدام باید یک هفته با هزینههای گزاف در بیمارستان بستری بشوند و بعد به خانهشان برگردند و دوباره بستری شوند.
ما برای بیماریهای مزمنی که تقریباً بیش از شصت درصد بیماران را شامل میشود و بیش از پنجاه درصد تختهای بیمارستانی را اشغال میکنند، راهکاری داریم که در صورت تعرفهگذاری خدمات پرستاری این بیماران نیاز نیست به بیمارستان بروند، چراکه خدمت را به منزل آنها میفرستیم و دیگر بیمار حق اقامت در بیمارستان را نمیدهد. لذا، بیمار از هزینههای گزاف ویزیت و خدمات پرستاری بیمارستانها نجات پیدا میکند.
اما اینکه چرا بعد از چهارده سال اجرانشده، بهخاطر تعارض منافع است. تعارض منافع باعث میشود این اتفاق نیفتد. اگر الآن آن ۲۹۰ خدمت مشترک به اسم پرستار ثبت شود ارزانتر حساب میشود، ولی درآمد عدهای کم میشود. اگر ما به فکر مردم، بودجه نظام سلامت و بیتالمال هستیم، باید قانون تعرفهگذاری و مکمل آن اجرای طرح مراقبت در منزل و پرستاری جامعهنگر، یعنی نجاتدهنده سیستم بهداشت درمان کشور در حوزه تخصصی را اجرایی کنیم. اگر سیستم ارجاع در کشور پا بگیرد و همزمان تعرفهگذاری خدمات پرستاری و مراقبت در منزل و پرستاری جامعهنگر شکل بگیرد، هزینههای نظام سلامت مردم هدفمند و ساماندهی میشود، مگر کسی که خدایناخواسته نیاز به عمل جراحی یا مشکل حادی داشته باشد که باید به بیمارستان برود.
با اینهمه پلتفرمهای مجازی و با امکاناتی که الآن هست، میشود بهصورت آنلاین خدمات داد. اگر همین الآن در سیستم نظام پرستاری ما خدمات آنلاین فعال شود طبیعتاً مردم سودش را میبرند. علت اجرانشدن نظام تعرفهگذاری فقط نبودن اراده و تعارض منافع است. این دو باعثشده که چهارده سال اجرا نشود.
بهعنوان سؤال آخر، در صورت اجرای قانون تعرفهگذاری، مجریان آن چه کسانی هستند؟
در قانون تعرفهگذاری آمده است که مجریان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان نظام پرستاری، وزارت رفاه و تأمین اجتماعی و وزارت دفاع است؛ یعنی هر وزارتخانهای که در آن مراکز درمانی و بیمارستانی هست، باید این را اجرا کند و با همدیگر ستادی را تشکیل بدهند. البته، ما در نظام پرستاری بعد از بیانات رهبر انقلاب -خصوصاً در روز پرستار امسال- تقریباً آن ستاد را تشکیل دادیم، جلساتی را گذاشتیم و تلاش میکنیم بهتر از قبل پیش برویم.