• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1361/02/17

گزیده‌ای از بیانات در دیدار استانداران

* شما تا وقتى نرفتید یک شهرى را از نزدیک ندیدید و نفهمیدید جادّه‌اش چقدر خراب است، این را لمس نمیکنید؛ این یک چیز طبیعى است؛ همان شعرِ معروفِ «شنیدن کِى بود مانند دیدن»؛ واقعاً شنیدن کِى بود مانند دیدن. وقتى رفتید خودتان زندگى آنجا را، مردم آنجا را، شهر آنجا را، از طرفى هیجان و احساسات و عشق و علاقه‌ى آنها را به خودتان و به دولت و از طرفى محرومیّتهایشان را و دردهایشان را دیدید، مجموعه‌اى میشوید از این استان؛ یعنى وجود بهاصطلاح متمرکزشده‌ى متبلورشده‌اى از این استان میشوید. هر کس میخواهد استان مورد نظر را ببیند، باید شما را نگاه کند. آن وقت آن استان در شما منعکس میشود؛ دردهایش، ناراحتى‌هایش، ضعفهایش، کمبودهایش. بنده این را تأکید میکنم که آقایان در یک جا نمانید؛ حتماً حرکت کنید.

* حرکت کنید، در سراسر استان راه بروید، دردهاى مردم را بشنوید، با مردم تماس بگیرید، از برخورد با مردم نهراسید؛ ممکن است مردم، تندى هم داشته باشند امّا این تندى را تحمّل کنید؛ بگذارید مردم حرفشان را بزنند، بگذارید شما را ببینند، بگذارید وجود شما را در میان خودشان حس کنند.

* تصوّر من این است که اگر چنانچه در یک استان، استاندار در سال مثلاً ده مرتبه به ده نقطه‌ى این استان برود و در آن نقطه -در هر شهرى، روستایى، بخشى- هر چه را میتواند و وقتش اجازه مىدهد برسد و رسیدگى بکند، اگر چنانچه یک چنین چیزى انجام بگیرد، بنده خیال میکنم این در اداره‌ى استان تأثیر بسزایى خواهد داشت؛ مخصوصاً استانهاى بزرگ و پُرجمعیّت. و براى این کار البتّه بایستى امکانات در اختیارتان باشد.