• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1400/08/11
سخنرانی دبیرکل حزب‌الله لبنان در هفته وحدت

رمز پیروزی مقاومت اتحاد است

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان به مناسبت میلاد پیامبر گرامی اسلام (ص) و امام جعفر صادق (ع) سخنرانی کرد که در بخش اول به «ابعاد مختلف تحول شگرفی که پیامبر در مدت کم در جامعه آن روز ایجاد کردند» پرداخت و در بخش دوم مباحثی در مورد پرونده‌های مهم منطقه‌ای را مطرح مطرح کرد. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در این مطلب بخش‌ دوم این سخنرانی‌ را منتشر می‌کند. بخش اول این سخنرانی را می‌توانید در «اینجا» مشاهده کنید.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif وقتی سالروز ولادت رسول‌الله را در چنین شرایطی احیا می‌کنیم، اوّلین پرونده‌ای که به‌عنوان پیروان رسول خدا در برابر ما قرار می‌گیرد، پرونده‌ی فلسطین است؛ پرونده‌ای اجماعی برای امت اسلام که در آن میان اهل سنت، شیعه و دیگر مذاهب اسلامی اختلاف‌نظری وجود ندارد. نیاز است مسئولیتمان در قبال فلسطین تکرار شود. در فلسطین، مردمی مظلوم زندگی می‌کنند که از تحریم و محاصره، از بحران‌های معیشتی سنگین، از برخی پرونده‌های انسانی قابل‌توجه همچون موضوع اسرا، خانواده‌های اسرا، آوارگان داخل و خارج، اشغال سرزمین، هتک مقدسات اسلامی و مسیحی و ... رنج می‌برند. باید چه کرد؟

هر انسان آزاده‌ای، چه مسلمان یا غیرمسلمان، هر کسی که اندیشه و احساسی دارد، نباید بگوید این موضوع به من ارتباطی ندارد. حال اگر این انسان مسلمان باشد اصلاً نمی‌تواند بگوید به من چه ارتباطی دارد. توجه به این موضوع نیز از مصادیق مداخله در امور دیگران نیست. سرزمینی اشغال شد، مردمی سرگردان و مظلوم واقع شدند، مقدساتی هتک شد و فراتر از همه، دشمن، تهدیدی برای همه‌ی کشور‌های همسایه، مردم منطقه و حتی امت اسلام است. در چنین شرایطی آیا می‌توان گفت به ما چه ارتباطی دارد یا آنکه من بی‌طرفم؟ ابداً! این ارزشی است که رسول خدا آن را زنده کرد و بر اساس آن باید بگویید وظیفه داریم به مسئولیتمان در قبال فلسطین آگاه باشیم.

مقاومت فلسطین، نیازمند پول است. مقاومت مردم فلسطین در سرزمینشان، آن هم در سایه‌ی بحران‌هایی همچون بحران معیشتی، بیکاری، محاصره و هم‌زمان برای دورکردن خطر مشوق‌هایی که برای فروش اراضی در فلسطین وجود دارد، به کمک مالی نیاز دارد. متأسفانه این روز‌ها تاجرانی از کشور‌های عربی، برای خرید اراضی فلسطینان، مردم فلسطین را فریب می‌دهند. در چنین شرایطی یکی از اصلی‌ترین ابزار برای تداوم مقاومت در فلسطین این است که کسی که می‌تواند به فلسطینیان کمک مالی کند، واجب است از این‌گونه کمک دریغ نکند.

البته وقتی ابزار و امکانات لازم را برای به‌دست‌گرفتن سلاح یا پرداخت پول نداری، پشتیبانی و حمایت را در پیش بگیر و برخلاف آنچه که در بسیاری از کشور‌های عربی دیده می‌شود، با بهانه‌های بی‌اساس به آنان پشت نکن. امروز فلسطین و مردم فلسطین در بسیاری از کشور‌های عربی رها شده‌اند. این کشور‌ها از حقوق بنی‌اسرائیل در اراضی فلسطین می‌گویند و در پی صلح با اسرائیل‌اند که اتفاقی ننگین و تأسف‌آور است.

وقتی می‌توانی موضع‌گیری کنی، بر تو واجب است که کوتاهی نکنی؛ حتی اگر این موضع‌گیری در رادیو، تلویزیون و یا شبکه‌های اجتماعی باشد. همین موضع‌گیری‌ها اثرگذار است، امّا سکوت در برابر آنچه که در فلسطین می‌گذرد نادرست است. هیچ‌گاه نباید سکوت کرد. شاید حتی کسی در کشوری زندگی می‌کند که قادر به اعلام موضع نباشد. چنین کسی می‌تواند در قلبش علیه چنین دشمنی خشم بگیرد و منکر اشغالگری، تجاوز، ظلم و نقض حقوق فلسطینیان شود.

برادران و خواهران، امروز آمریکا و برخی از نظام‌های عربی با مطرح‌کردن موضوع عادی‌سازی روابط، از امت‌های عربی و اسلامی می‌خواهند بغض قلبی و انکار قلبی را کنار بگذارند. می‌گویند باید اسرائیل را دوست داشت و آن را به‌رسمیت شناخت. باید با هم مصافحه کرد و همدیگر را به آغوش کشید. آیا امروز در برخی از کشور‌های عربی و اسلامی این‌گونه نیست؟ به همین منظور، این وادی یکی از مهم‌ترین میادینی است که همه باید بدان وارد شویم؛ حتی آن‌که وابسته به هیچ حزب، جماعت و جریانی نیست، اگر می‌تواند برای رویارویی با عادی‌سازی روابط وارد این میدان شود و نباید کوتاهی کند؛ حتی می‌توان از طریق پیوستن به پویش تحریم یا اظهار مواضع و عقیده، به این میدان پای نهاد.

امروز به‌عنوان مثال، وقتی به بحرین بنگریم، شاهدیم علمای این کشور بیانیه‌هایی را در محکومیت تعامل نظام حاکم بر این کشور با دشمن اسرائیلی، اعم از عادی‌سازی روابط، توسعه‌ی روابط و گشایش سفارتخانه‌ها صادر کرده‌اند. نام این علماء نیز مشخص است و امکان بازداشت و سختگیری‌ها علیه آنان هم وجود دارد، امّا باز هم کوتاهی نکردند. چند روز قبل، شاهد بودیم جوانان بحرین به خیابان‌ها آمدند تا دیدار وزیر امور خارجه‌ی دشمن (اسرائیل) از بحرین و افتتاح سفارت اسرائیل در منامه را محکوم کنند. آنان سرکوب شدند و مورد ضرب‌وشتم قرار گرفتند، درحالی‌که می‌دانستند بر سر بازداشت‌شدگان چه می‌آید.

وقتی یمنی‌ها با وجود مشکلاتی که دارند، به حمایت از فلسطین اصرار دارند و در این مسیر راهپیمایی می‌کنند، کمک مالی جمع می‌کنند و بر اساس سخنان رهبر انصارالله، از آمادگی یمن برای تبدیل‌شدن به بخشی از معادله‌ی منطقه‌ای در حمایت از قدس و مقدسات فلسطین می‌گویند، این اتفاقات تعبیری از وظایف و مسئولیت‌ها و نمونه‌ای از روحیه‌ی نبوی و ارتباط با رسول خداست. چنین رفتار‌هایی در بسیاری از کشور‌های عربی دیده می‌شود.

وقتی در این شرایط کنفرانسی برای عادی‌سازی روابط در اربیل برگزار می‌شود، در واقع، اقدامی برای محک‌زدن جامعه است؛ یعنی اگر در قبال آن سکوت شود، روند عادی‌سازی در عراق به پیش خواهد رفت، امّا مراجع دینی اعم از سنی و شیعه، علمای شیعه و سنی و دیگر مذاهب و اقوام، احزاب سیاسی، گروه‌های مقاومت، عشایر، قبایل و ... همه و همه موضع قاطع اتخاذ کردند. ضمن اینکه شاهد مواضع رسمی و قضایی هم بودیم که اتفاق قابل توجهی است و نتیجه‌اش قطع تداوم فتنه است. حال اگر سکوت می‌شد، کنفرانس اربیل به برگزاری کنفرانس‌های مشابه دیگر پیوند می‌خورد. پس، نیاز است چنین رویارویی‌ای وجود داشته باشد. انسان باید پیامدهای ایستادگی در کنار فلسطینیان را تحمل کند همان‌گونه که جمهوری اسلامی ایران، سوریه و دیگران این تبعات را تحمل می‌کنند. این مورد از واجبات و از ساده‌ترین نوع واجبات است.

پرونده‌ی دیگر در حیطه مسئولیت‌شناسی، پرونده‌ی یمن است که نگاهی کوتاه بدان خواهیم داشت. ما از همان روز‌های آغازین موضع‌گیری کردیم و گفتیم مردم یمن، مردمی مظلوم و تحت تجاوزند؛ مردمی که هفت سال با تجاوز مواجه‌اند، امّا در کشور‌های عربی، تبهکار یا خطاکار کسی است که در کنار این مردم مظلوم بایستد و متجاوز را محکوم کند. با این حساب ما خطاکاریم و مخالفان ما در مسیر درست‌اند و ما باید مجازات شویم، امّا این قضاوت اصلاً درست نیست. مسئولیت امت‌های اسلامی، علمای اسلامی، جنبش‌های اسلامی و حتی تمامی مردم و آزاداندیشان جهان در قبال این جنگ خونینی که از هفت سال پیش تا به امروز ادامه دارد، چه شده است؟

شورای امنیت و سازمان ملل متحد از اراده‌ی ملت‌ها دم می‌زنند، ولی ما در روز‌های اخیر در استان‌ها و شهر‌های بزرگ یمن تظاهرات باشکوهی را از مردم یمن در حمایت از انصارالله دیدیم؛ تظاهراتی میلیونی و یا صد‌ها هزار نفری که فارغ از جشن میلاد پیامبر بیانگر اراده‌ی مردمی یمن بود. آیا این اراده‌ی مردمی نباید محترم شمرده شود؟ مردم یمن در برخی مناطق به‌صورت میلیونی و در برخی شهر‌ها به‌صورت چند صد هزار نفری در زیر پرچم این رهبر و این جنبش جهادی و ایمانی به خیابان‌ها آمدند، آیا نباید به اراده‌ی این مردم احترام گذاشت؟

جامعه‌ی بین‌الملل و شورای امنیت سازمان ملل متحد به‌جای محکوم‌کردن قربانی و به‌جای فشار بر آمریکا، عربستان و دیگرانی که به جنگ و تجاوز ادامه می‌دهند، می‌گویند این قوم (انصارالله) با توقف جنگ مخالفت می‌کند؛ امّا این گروه خواستار آن است تا جنگ واقعاً متوقف شود، درگیری‌ها واقعاً متوقف شود و به محاصره‌ی یمن پایان داده شود، ولی توقف درگیری و هم‌زمان ادامه‌ی محاصره و تحریم به‌معنی ادامه‌ی جنگ است. در حمایت از یمن، دست‌کم حمایت‌ها و همراهی‌ها می‌تواند قلبی باشد؛ یعنی جنایاتی که هفت سال علیه مردم یمن ادامه دارد قلباً انکار و محکوم شود که این از وظایف و از واجبات است.

پرونده‌ی سوم، پرونده‌ی داعش و جنایات اوست؛ جنایتی که علیه رسول‌الله، دین رسول‌الله و نام رسول‌الله به‌شمار می‌آید و مقابله با آن، بر امت، بر مسلمانان و غیرمسلمانان و بر بشریت واجب است. مردم را می‌کشند. با کارد مردم را ذبح می‌کنند. جنایت می‌کنند. نمازگزاران، مردان، زنان و کودکان را با عملیات انتحاری در مساجد و کلیسا‌ها می‌کشند، امّا بسیاری در جهان سکوت در پیش گرفتند. آمریکا می‌گوید ما داعش را ساختیم، امّا مردم نمی‌شنوند. می‌گویند ما از داعش برای اختلاف میان مسلمانان، ویران‌کردن ارتش‌ها، خرابی کشور‌ها و ... استفاده می‌کنیم، باز هم مردم نمی‌شنوند.

مسئولان سابق و امروز آمریکا هر روز این سخن را تکرار می‌کنند، امّا مردم نمی‌شنوند. امروز یکی از واجب‌ترین واجبات در دفاع از رسول خدا و نام ایشان، این است که مسلمانان، علمای اسلامی، نخبگان اسلامی، جنبش‌های اسلامی و عامه‌ی مسلمانان با این گروه وحشی، تروریست و آدم‌کش که از زمان بعثت پیامبر تا به امروز، بدترین چهره از دین و پیامبر اسلام را به تصویر کشیده‌اند، مقابله کنند. از صدر اسلام تا به امروز هیچ‌گاه نمونه‌ای وحشیانه‌تر از آنچه که این قوم انجام می‌دهند، دیده نشده است. انتحاری‌هایی که در قندوز و قندهار در نماز جمعه، در میان صد‌ها نمازگزار، جنایت کردند، امّا در مقابل شاهد سکوتیم و حتی این جنایت را محکوم هم نکرده‌اند. این اتفاق عجیبی است که با روح اسلام و روح پیروی از رسول خدا منافات دارد.

پرونده‌ی بعدی درباره‌ی وحدت اسلامی است که مناسبتش هفته‌ی وحدت است. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی این موضوع مورد توجه قرار گرفت، امّا قبل از آن نیز مراجع دینی، مراکز بزرگ دینی جهان اسلام اعم از مراکز اهل سنت و شیعه به این موضوع توجه داشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به این موضوع توجه ویژه شد.

امام خمینی رحمه‌الله‌علیه و پس از ایشان امام خامنه‌ای و دیگر علمای برجسته‌ی شیعه و سنی، وقتی نام وحدت اسلامی به میان می‌آید، مقصودشان یکی‌شدن نیست. سنی، سنی است و شیعه، شیعه و هر کدام برای خود اجتهاداتی دارند. مقصود در این زمینه، همکاری میان مسلمانان و نزدیک‌شدن مسلمانان به همدیگر در چهارچوب قاعده‌ی «تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ» و پرهیز از اختلافات، درگیری‌ها و اقدامات منفی است. در واقع، تلاش این است که این مذاهب در کنار هم همدیگر را کامل کنند. البته عده‌ای همواره، چه پیش از چهل سال قبل و چه در طول چهل سال اخیر با همه‌ی آنانی که خواستار وحدت اسلامی بودند، مجادلاتی داشتند و می‌گفتند این سخن، نمی‌تواند واقعی باشد، بلکه بیشتر سخنی فلسفی و خیالی است، امّا چنین نیست.

البته اگر مقصود از وحدت، یکی‌شدن و ذوب‌شدن درهم باشد، مخالفت با آن درست است، امّا چنین وحدتی هیچ‌گاه مقصود نبوده است. این‌گونه نیست که همه‌ی شیعه‌ها سنی و همه‌ی سنی‌ها شیعه شوند، بلکه جوامع مشترک میان مسلمانان که بسیار عظیم و بزرگ است، باید به هم نزدیک شوند و به‌منزله‌ی جسمی واحد عمل نمایند هرچند هر کدام از دو سو برای خود شخصیت و خصوصیت خاص خود را دارند. این اندیشه‌ای است که باید برای رسیدن به آن تلاش کرد.

در همه‌ی میدان‌هایی که با هم همکاری کردیم، پیروز شدیم. مقاومت در لبنان با همین نزدیک‌شدن‌ها و همکاری‌ها، پیروز می‌شود. مقاومت در فلسطین زمانی به پیروزی رسید که در داخل و خارج فلسطین با دیگر اعضای محور مقاومت متحد شد. امروز محور مقاومت که در خود اهل سنت و شیعیان را جای داد، انگیزه و عامل اصلی تداوم مقاومت در داخل فلسطین است. وقتی شیعه و سنی دوشادوش هم جنگیدند، بر برخی از گروه‌ها از جمله داعش، پیروز شدند. وقتی همکاری می‌کنیم، پیروز می‌شویم و وقتی در برابر هم قرار بگیریم، شکست می‌خوریم. دشمن ما که در پی تسلط بر منطقه و تداوم اشغالگری فلسطین است، تمایل دارد ما با هم درگیر باشیم.

دشمن می‌خواهد به هر مشکل سیاسی، رویکرد مذهبی و قومی بدهد. هر اشتباه فردی از اینجا و آنجا را بزرگ کند تا بتواند از یک موضوع، فتنه‌ی طولانی‌مدت ایجاد کند. در چنین شرایطی، وظیفه‌ی بزرگی داریم. امروز یکی از بزرگ‌ترین مسئولیت‌ها برای مسلمانان به‌ویژه برای مقامات، علماء، رهبران و بزرگانشان این است که مانع هر کاری شوند که می‌تواند موجب بروز فتنه و شکاف شود.

با وجود تمامی توطئه‌های دشمن برای شکاف میان مسلمانان، کسی از شیعیان و کشور‌های عربی و اسلامی این برنامه‌ها را تأیید نمی‌کند و حتی تلاش‌ها برای تخریب این‌گونه برنامه‌هاست. برخی از این توطئه‌ها بر اساس باور‌های مشخص و برخی هم به‌دلیل نفوذ اطلاعاتی انگلیس و آمریکا در محافل شیعی و سنی است. ما به‌عنوان فردی مسلمان، آمریکا را می‌شناسیم و انگلیس هم در این زمینه‌ها تجربیات تاریخی دارد. امروز هر کاری که سبب نزدیک‌شدن ما می‌شود، وظیفه و هر آنچه که سبب شکاف میان ما می‌شود، حرام است و باید از آن پرهیز کرد.

در پایان، بار دیگر این مناسبت‌ها و این روز‌های بزرگ را به شما تبریک می‌گویم و ان‌شاء‌الله با هم در مقاومت، تلاش و پرکاری را ادامه می‌دهیم و به ندای خداوند و رسولش برای آزادی سرزمین و مقدسات و مسئولیت‌پذیری در قبال امت پاسخ می‌دهیم. در موضوع اوضاع داخلی صبر در پیش خواهیم گرفت و با حکمت و قاطعیت پیگیر تمام مسائل خواهیم بود تا مانع درگیری داخلی شویم و بتوانیم از صلح و آرامش داخلی و هم‌زیستی مشترک و همکاری‌ها برای دورکردن کشور از بحران‌ها و مشکلات حمایت کنیم.