1400/07/20
انتظار ائمه از ما عقلانیت و خرد است
مراسم عزاداری سالروز شهادت حضرت امام علیبنموسیالرضا علیهالسلامدر حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد. در این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین ناصر رفیعی درباره دوران امامت امام رضا علیهالسلام و برخی انتظارات آن حضرت از شیعیان سخنرانی کرد که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بخشهایی از این سخنرانی را منتشر میکند.
دوران امامت امام رضا علیهالسلام دوران پُرتلاطم و پُرحادثهای است. سکّانداری امامت شیعه در این دوران بوده است. بسیاری از کتب ترجمهشده، به بلاد اسلامی راه پیدا کردند و خیلی از فرقهها و نحلهها شکل گرفتهاند. بعد از آن هم دوران اقتدار حکومت بنیعباس است. با قرن سوم و چهارم که خلفای بنیعباس در ضعف بودند، فرق میکند. امام بعد از پدر بزرگوارشان و در چنین دورانی سکّاندار امامت بودند. حضرت در همان آغاز با چالش انکار مواجه شدند و حتی عدهای از خواص امامت ایشان را نمیپذیرفتند. امام کاظم علیهالسلام در اینباره میفرمایند: «وَیلٌ لِمَن ظَلَمَهُ مَن ظَلَمَهُ کَمَن ظَلَمَ عَلِیّ بن اَبیطالب علیهالسلام»؛ کأنه وجه مشترکی بین علیبنموسیالرضا علیهالسلام و امیرالمؤمنین علیهالسلام در داستان انکار بود. البته زمان امیرالمؤمنین علیهالسلام جریان سقیفه و در زمان امام رضا علیهالسلام جریان واقفیه وجود دارد. واقفیه کسانی بودند که بهدلایل مختلف مالی و گاهی بهخاطر باورهای غلط زیر بار امامت امام رضا علیهالسلام نمیرفتند. بعضی از آنها خواص و مورد توجه جامعه بودند.
در پایان امامت حضرت هم مسئلهی ولایتعهدی مطرح میشود که چالش جدیدی بهوجود میآید و در امامان این قضیه به این شکل نبوده است. برای همین امام در این بیست سال بهویژه در چند سال اخیر امامتش با بحرانهای مختلفی مواجه بودند که پرداختن به هر کدام از این مسائل جلسات مستقل علمی میخواهد و طبعاً فرصت اقتضای پرداختن به آن نیست. بحث ما انتظارات امام رضا علیهالسلام از ماست. ما وقتی به مشهد، کربلا و نجف اشرف میرویم غالباً انتظارات و حاجات خودمان را از معصومین طلب میکنیم. خب، اشکالی ندارد؛ چون معصومین ملجأ ما هستند، امّا یکبار از خودمان بپرسیم که امام رضا علیهالسلام، امیرالمؤمنین علیهالسلام و بقیهی ائمه چه انتظاراتی از ما دارند؟ خب، انتظارات رضوی ما از انتظارات مهدوی و نبوی و علوی و حسینی جدا نیست. البته این بحث گسترده است و بنده چند مورد از آن را ذکر میکنم.
مورد اوّل اینکه انتظار امام رضا علیهالسلام از ما عقلانیت و خردورزی در امور و کارهایمان است. آقا فرمود: «صَدِیقُ کُلِّ اِمْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُه»؛ یعنی خرد دوست حقیقی انسان و جهل دشمن اوست. حضرت به یکی از اصحابش فرمود: «لاَ یُعْبَأُ بِأَهْلِ اَلدِّینِ مِمَّنْ لاَ عَقْلَ لَه»؛ اهل دینی که از خرد و اندیشه و تفکر و تعقل استفاده نکند، اعتنا به او نمیشود. روایات امام رضا علیهالسلام در زمینهی عقل متعدد است. این همان حرفی است که در قرآن آمده است و جهنمیان میگویند: «لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیر»؛ یعنی اگر گوش میدادیم و عقل و خردمان را بهکار میانداختیم، اهل جهنم نبودیم. جهالت به بشر لطمه زیادی زده است. راغب اصفهانی در کتاب لغت خود میگوید جهل سه مصداق دارد: عدم علم یا ندانستن. اعتقاد غلط؛ یعنی شما بهجای توحید به شرک معتقد باشی و فکر کنی کارت درست است و عمل غلط؛ یعنی شما عمل غلطی انجام دهی. قرآن در اینباره میفرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا»
مرحوم شیخ صدوق میگوید عدهای خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدند و گفتند آقا امام حسین علیهالسلام شهید نشده، بلکه مثل حضرت عیسی علیهالسلام به آسمان رفته و زنده است. بعد دلیل هم آوردند و گفتند طبق آیهی ۱۴۱ سورهی نساء، مگر خدا به کافر قدرت و سبیل میدهد. امام رضا علیهالسلام فرمودند امام حسین علیهالسلام شهید شد، امیرالمؤمنین علیهالسلام شهید شد، امام حسن علیهالسلام هم شهید شد. انبیاء را هم کشتند. این چه حرفی است، شما آیه را اشتباه معنا کردید! ببینید این جهالت گاهی حوادث و ضررهایی در جامعه ایجاد میکند. این همه کفار در طول تاریخ، مؤمنین و مسلمانان را از بین بردند، ولی طبق این آیه کافر بر مؤمن حجت ندارد و دست کافر از استدلال خالی است؛ امّا موحد دلیل دارد. این اوّلین انتظار امام رضا علیهالسلام است.
گاهی جهل انسان را به جایی میکشاند که او گمان میکند در حال انجام کار ثواب است. امام رضا علیهالسلام از ما انتظار عقلانیت و خرد دارند. ما باید در کارهایمان اندیشه و تعقل کنیم. در روایت داریم آنکه تعقل ندارد، رستگار نمیشود. دلیل این که ائمه دست ما را در دست علما گذاشتند این است که بدنهی علما و مرجعیت را با این جهل نمیتوان گول زد. منافقین با حرفهایشان نتوانستند مرحوم امام را منحرف کنند. البته ممکن است در این بدنه خطاهایی هم باشد، ولی گفتهاند که با اصل این بدنه مرتبط باشید.
دومین انتظار امام رضا علیهالسلام از ما اعتدال است. نباید افراط و تفریط داشت. یابن ابی محمود به آقا عرض کرد مخالفین شما روایاتی در مورد شما نقل میکنند. تکلیف ما چیست؟ آقا فرمودند بدان که مخالفین ما به سه شکل به ما لطمه زدند. اوّل اینکه وقتی شما میخواهید کسی را تخریب کنید، از او بیش از حد تعریف میکنید. گاهی اوقات ما هم اینچنین عمل میکنیم. وقتی میخواهیم از شخصیتی تجلیل کنیم، طوری از او تعریف میکنیم که او را تخریب میکنیم. آقا فرمودند بعضی از افراد دربارهی ما غلو کردند.
البته جریان غالیان و غلو مختص به زمان امام رضا علیهالسلام نیست و قبلش نیز بوده، امّا به هر صورت جریان خطرناکی است. ائمه این جریان را لعنت کردند و فرمودند با آنها حرف نزنید و دوری کنید، چراکه ما از آنها بیزاریم. دومین مورد، کوتاهیکردن است که این هم بد است. متأسفانه کتابهایی ترجمهشده و به فروش میرسد که امام را تا حد عالم ربانی یا مرجعیت پایینآورده درحالیکه غلط است. امام به اذن خدا از عالم غیب آگاه است و ولایت تکوینی و تصرف در عالم دارد. علمش لدنی است و عصمت دارد. مقام رفیع امام -که در زیارت جامعهی کبیره و در خود کلمات امام رضا و اهل بیت آمده- این است که با فرشتگان سخن میگفتند و فرشتگان خدمتشان میرسیدند. امام رضا علیهالسلام میفرمایند ما از اعمال شب و روز شما خبر داریم. یکی از اصحاب میگوید در دلم این حرف سنگین آمد. آقا در ادامه فرمودند مگر قرآن نخواندهای که میگوید: «اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»؛ هر کاری انجام میدهید، توسط خدا، پیامبر و مؤمنون کنترل میشود. مؤمنون در اینجا منظور ما اهل بیت هستیم. علامهی طباطبایی در تفسیر المیزان میگوید این آیه مربوط به همین دنیاست.
جریان تقصیر جریان خطرناکی است. در بعضی از این نوشتهها و روزنامهها و مجلات راجع به علم غیب امام و بعضی از واقعیات و مقامات امام کوتاهی میکنند. مقصربودن هم بهاندازهی غالیبودن خطرناک است. سومین مورد هم تصریحکردن به بدی دشمنان است. هنگامی که مطلبی را ولو اینکه راست باشد، نسبت به دشمنانمان مطرح میکنیم که موجب میشود آنها هم به ما توهین کنند. بالأخره مقدسات هر کسی برای خودش مقدس است. رهبر انقلاب در جمع مداحان فرمودند وقتی شما به مقدسات جریانی توهین میکنید، نمیتوانید آنها را جذب کنید. اصلاً حرفتان را گوش نمیدهند.
در ادامهی روایت نیز امام رضا علیهالسلام میفرمایند یابن ابی محمود، اگر دیدی بعضی از مردم به چپ و بعضی به راست میروند، یعنی یکی غلو میکند و دیگری تقصیر، تو از روش ما جدا نشو و با ما باش. دومین انتظار امام از ما این است که نه افراط کنیم و نه تفریط؛ یعنی نه غلو کنیم، و نه کوتاهی و تقصیر.
انتظار سوم امام محوریت قرآن و سنت است. امیرالمؤمنین علیهالسلام بعد از ضربهی ابن ملجم در نامهی ۲۳ نهجالبلاغه فرمودند مردم به خدا مشرک نشوید. توحید ثمرهی همهی قرآن و ثمرهی همهی تلاش اهل بیت است. بعد میفرمایند سنت پیغمبر را ضایع نکنید، سنت پیغمبر رشد است. این دو عمود را نگه دارید تا نجات پیدا کنید. نگذارید این دو چراغ خاموش شود.
انتظار بعدی امام از ما عملگرایی است. در زمان امام و قبل از ایشان گروهی به نام مرجئه آمدند و گفتند ایمان به دل است، نه به عمل. تو شراب بخور و گناه هم بکن، ولی دلت پاک باشد. ائمه این گروه را لعنت کردند و فرمودند خدا لعنت کند آنانی را که فکر میکنند این اسلام رحمانی است و در دین مفاهیم غلط تبلیغ میکنند. این تفکر غلط الآن هم خیلی طرفدار دارد. بالأخره ما در کنار الرحمنالرحیم، غیرالمغضوب علیهم هم داریم. هارون الرشید میگفت مرجئه خوباند و به درد ما میخورند، چراکه آنها به عمل ما کار ندارند.
در اینباره روایتی را مختصر عرض کنم. گروهی به دیدن امام رضا علیهالسلام آمدند، امّا امام راهشان نداد. خیلی ناراحت شدند. هر روز به دم در میآمدند، ولی مدتی امام رضا علیهالسلام راهشان نداد. بعد گفتند که جرم ما چیست؟ چرا امام رضا علیهالسلام ما را نمیپذیرد؟ ما شیعهی امیرالمؤمنین علیهالسلام و شیعهی آقا هستیم. آقا فرمودند که بیایند. وقتی آمدند، گفتند آقا جرم ما چیست؟ چرا ما را راه نمیدادید؟ آقا فرمودند بهخاطر همین ادعایتان گفتم شما را راه ندهند. چه کسی گفته شما شیعهی امیرالمؤمنین علیهالسلام هستید؟ شیعهی امیرالمؤمنین علیهالسلام، عمار، سلمان، اباذر، محمدابنابیبکر و مقدادند. گفتند آقا عیب ما چیست؟ فرمود عیب شما این است که در بسیاری از کارهایتان خلاف امیرالمؤمنین علیهالسلام عمل میکنید، بعد میگویید که ما شیعهی امیرالمؤمنین علیهالسلام هستیم. در واجبات و نماز و عباداتتان کوتاهی میکنید. حقوق مردم را رعایت نمیکنید. آنجایی که باید تقیه را رعایت نمیکنید. بعضی جاها نباید حرفی بزنید، امّا میزنید. یک جاهایی هم باید حرف بزنید، امّا نمیزنید. عملتان خلاف ادعایتان است. البته آقا تفقدی هم کردند و از دلشان درآوردند و بعد آنها شروع به استغفار کردند. خیلی خوب است که آدم عیب خود را بپذیرد.
در کل انتظارات امام رضا علیهالسلام از ما عقلانیت، اعتدال، قرآنمحوری و سنتمحوری، عملگرایی و ولایتمداری است. باید در مسیر ولایت و امامت حرکت کرد.
دوران امامت امام رضا علیهالسلام دوران پُرتلاطم و پُرحادثهای است. سکّانداری امامت شیعه در این دوران بوده است. بسیاری از کتب ترجمهشده، به بلاد اسلامی راه پیدا کردند و خیلی از فرقهها و نحلهها شکل گرفتهاند. بعد از آن هم دوران اقتدار حکومت بنیعباس است. با قرن سوم و چهارم که خلفای بنیعباس در ضعف بودند، فرق میکند. امام بعد از پدر بزرگوارشان و در چنین دورانی سکّاندار امامت بودند. حضرت در همان آغاز با چالش انکار مواجه شدند و حتی عدهای از خواص امامت ایشان را نمیپذیرفتند. امام کاظم علیهالسلام در اینباره میفرمایند: «وَیلٌ لِمَن ظَلَمَهُ مَن ظَلَمَهُ کَمَن ظَلَمَ عَلِیّ بن اَبیطالب علیهالسلام»؛ کأنه وجه مشترکی بین علیبنموسیالرضا علیهالسلام و امیرالمؤمنین علیهالسلام در داستان انکار بود. البته زمان امیرالمؤمنین علیهالسلام جریان سقیفه و در زمان امام رضا علیهالسلام جریان واقفیه وجود دارد. واقفیه کسانی بودند که بهدلایل مختلف مالی و گاهی بهخاطر باورهای غلط زیر بار امامت امام رضا علیهالسلام نمیرفتند. بعضی از آنها خواص و مورد توجه جامعه بودند.
در پایان امامت حضرت هم مسئلهی ولایتعهدی مطرح میشود که چالش جدیدی بهوجود میآید و در امامان این قضیه به این شکل نبوده است. برای همین امام در این بیست سال بهویژه در چند سال اخیر امامتش با بحرانهای مختلفی مواجه بودند که پرداختن به هر کدام از این مسائل جلسات مستقل علمی میخواهد و طبعاً فرصت اقتضای پرداختن به آن نیست. بحث ما انتظارات امام رضا علیهالسلام از ماست. ما وقتی به مشهد، کربلا و نجف اشرف میرویم غالباً انتظارات و حاجات خودمان را از معصومین طلب میکنیم. خب، اشکالی ندارد؛ چون معصومین ملجأ ما هستند، امّا یکبار از خودمان بپرسیم که امام رضا علیهالسلام، امیرالمؤمنین علیهالسلام و بقیهی ائمه چه انتظاراتی از ما دارند؟ خب، انتظارات رضوی ما از انتظارات مهدوی و نبوی و علوی و حسینی جدا نیست. البته این بحث گسترده است و بنده چند مورد از آن را ذکر میکنم.
مورد اوّل اینکه انتظار امام رضا علیهالسلام از ما عقلانیت و خردورزی در امور و کارهایمان است. آقا فرمود: «صَدِیقُ کُلِّ اِمْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُه»؛ یعنی خرد دوست حقیقی انسان و جهل دشمن اوست. حضرت به یکی از اصحابش فرمود: «لاَ یُعْبَأُ بِأَهْلِ اَلدِّینِ مِمَّنْ لاَ عَقْلَ لَه»؛ اهل دینی که از خرد و اندیشه و تفکر و تعقل استفاده نکند، اعتنا به او نمیشود. روایات امام رضا علیهالسلام در زمینهی عقل متعدد است. این همان حرفی است که در قرآن آمده است و جهنمیان میگویند: «لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیر»؛ یعنی اگر گوش میدادیم و عقل و خردمان را بهکار میانداختیم، اهل جهنم نبودیم. جهالت به بشر لطمه زیادی زده است. راغب اصفهانی در کتاب لغت خود میگوید جهل سه مصداق دارد: عدم علم یا ندانستن. اعتقاد غلط؛ یعنی شما بهجای توحید به شرک معتقد باشی و فکر کنی کارت درست است و عمل غلط؛ یعنی شما عمل غلطی انجام دهی. قرآن در اینباره میفرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا»
مرحوم شیخ صدوق میگوید عدهای خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدند و گفتند آقا امام حسین علیهالسلام شهید نشده، بلکه مثل حضرت عیسی علیهالسلام به آسمان رفته و زنده است. بعد دلیل هم آوردند و گفتند طبق آیهی ۱۴۱ سورهی نساء، مگر خدا به کافر قدرت و سبیل میدهد. امام رضا علیهالسلام فرمودند امام حسین علیهالسلام شهید شد، امیرالمؤمنین علیهالسلام شهید شد، امام حسن علیهالسلام هم شهید شد. انبیاء را هم کشتند. این چه حرفی است، شما آیه را اشتباه معنا کردید! ببینید این جهالت گاهی حوادث و ضررهایی در جامعه ایجاد میکند. این همه کفار در طول تاریخ، مؤمنین و مسلمانان را از بین بردند، ولی طبق این آیه کافر بر مؤمن حجت ندارد و دست کافر از استدلال خالی است؛ امّا موحد دلیل دارد. این اوّلین انتظار امام رضا علیهالسلام است.
گاهی جهل انسان را به جایی میکشاند که او گمان میکند در حال انجام کار ثواب است. امام رضا علیهالسلام از ما انتظار عقلانیت و خرد دارند. ما باید در کارهایمان اندیشه و تعقل کنیم. در روایت داریم آنکه تعقل ندارد، رستگار نمیشود. دلیل این که ائمه دست ما را در دست علما گذاشتند این است که بدنهی علما و مرجعیت را با این جهل نمیتوان گول زد. منافقین با حرفهایشان نتوانستند مرحوم امام را منحرف کنند. البته ممکن است در این بدنه خطاهایی هم باشد، ولی گفتهاند که با اصل این بدنه مرتبط باشید.
دومین انتظار امام رضا علیهالسلام از ما اعتدال است. نباید افراط و تفریط داشت. یابن ابی محمود به آقا عرض کرد مخالفین شما روایاتی در مورد شما نقل میکنند. تکلیف ما چیست؟ آقا فرمودند بدان که مخالفین ما به سه شکل به ما لطمه زدند. اوّل اینکه وقتی شما میخواهید کسی را تخریب کنید، از او بیش از حد تعریف میکنید. گاهی اوقات ما هم اینچنین عمل میکنیم. وقتی میخواهیم از شخصیتی تجلیل کنیم، طوری از او تعریف میکنیم که او را تخریب میکنیم. آقا فرمودند بعضی از افراد دربارهی ما غلو کردند.
البته جریان غالیان و غلو مختص به زمان امام رضا علیهالسلام نیست و قبلش نیز بوده، امّا به هر صورت جریان خطرناکی است. ائمه این جریان را لعنت کردند و فرمودند با آنها حرف نزنید و دوری کنید، چراکه ما از آنها بیزاریم. دومین مورد، کوتاهیکردن است که این هم بد است. متأسفانه کتابهایی ترجمهشده و به فروش میرسد که امام را تا حد عالم ربانی یا مرجعیت پایینآورده درحالیکه غلط است. امام به اذن خدا از عالم غیب آگاه است و ولایت تکوینی و تصرف در عالم دارد. علمش لدنی است و عصمت دارد. مقام رفیع امام -که در زیارت جامعهی کبیره و در خود کلمات امام رضا و اهل بیت آمده- این است که با فرشتگان سخن میگفتند و فرشتگان خدمتشان میرسیدند. امام رضا علیهالسلام میفرمایند ما از اعمال شب و روز شما خبر داریم. یکی از اصحاب میگوید در دلم این حرف سنگین آمد. آقا در ادامه فرمودند مگر قرآن نخواندهای که میگوید: «اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»؛ هر کاری انجام میدهید، توسط خدا، پیامبر و مؤمنون کنترل میشود. مؤمنون در اینجا منظور ما اهل بیت هستیم. علامهی طباطبایی در تفسیر المیزان میگوید این آیه مربوط به همین دنیاست.
جریان تقصیر جریان خطرناکی است. در بعضی از این نوشتهها و روزنامهها و مجلات راجع به علم غیب امام و بعضی از واقعیات و مقامات امام کوتاهی میکنند. مقصربودن هم بهاندازهی غالیبودن خطرناک است. سومین مورد هم تصریحکردن به بدی دشمنان است. هنگامی که مطلبی را ولو اینکه راست باشد، نسبت به دشمنانمان مطرح میکنیم که موجب میشود آنها هم به ما توهین کنند. بالأخره مقدسات هر کسی برای خودش مقدس است. رهبر انقلاب در جمع مداحان فرمودند وقتی شما به مقدسات جریانی توهین میکنید، نمیتوانید آنها را جذب کنید. اصلاً حرفتان را گوش نمیدهند.
در ادامهی روایت نیز امام رضا علیهالسلام میفرمایند یابن ابی محمود، اگر دیدی بعضی از مردم به چپ و بعضی به راست میروند، یعنی یکی غلو میکند و دیگری تقصیر، تو از روش ما جدا نشو و با ما باش. دومین انتظار امام از ما این است که نه افراط کنیم و نه تفریط؛ یعنی نه غلو کنیم، و نه کوتاهی و تقصیر.
انتظار سوم امام محوریت قرآن و سنت است. امیرالمؤمنین علیهالسلام بعد از ضربهی ابن ملجم در نامهی ۲۳ نهجالبلاغه فرمودند مردم به خدا مشرک نشوید. توحید ثمرهی همهی قرآن و ثمرهی همهی تلاش اهل بیت است. بعد میفرمایند سنت پیغمبر را ضایع نکنید، سنت پیغمبر رشد است. این دو عمود را نگه دارید تا نجات پیدا کنید. نگذارید این دو چراغ خاموش شود.
انتظار بعدی امام از ما عملگرایی است. در زمان امام و قبل از ایشان گروهی به نام مرجئه آمدند و گفتند ایمان به دل است، نه به عمل. تو شراب بخور و گناه هم بکن، ولی دلت پاک باشد. ائمه این گروه را لعنت کردند و فرمودند خدا لعنت کند آنانی را که فکر میکنند این اسلام رحمانی است و در دین مفاهیم غلط تبلیغ میکنند. این تفکر غلط الآن هم خیلی طرفدار دارد. بالأخره ما در کنار الرحمنالرحیم، غیرالمغضوب علیهم هم داریم. هارون الرشید میگفت مرجئه خوباند و به درد ما میخورند، چراکه آنها به عمل ما کار ندارند.
در اینباره روایتی را مختصر عرض کنم. گروهی به دیدن امام رضا علیهالسلام آمدند، امّا امام راهشان نداد. خیلی ناراحت شدند. هر روز به دم در میآمدند، ولی مدتی امام رضا علیهالسلام راهشان نداد. بعد گفتند که جرم ما چیست؟ چرا امام رضا علیهالسلام ما را نمیپذیرد؟ ما شیعهی امیرالمؤمنین علیهالسلام و شیعهی آقا هستیم. آقا فرمودند که بیایند. وقتی آمدند، گفتند آقا جرم ما چیست؟ چرا ما را راه نمیدادید؟ آقا فرمودند بهخاطر همین ادعایتان گفتم شما را راه ندهند. چه کسی گفته شما شیعهی امیرالمؤمنین علیهالسلام هستید؟ شیعهی امیرالمؤمنین علیهالسلام، عمار، سلمان، اباذر، محمدابنابیبکر و مقدادند. گفتند آقا عیب ما چیست؟ فرمود عیب شما این است که در بسیاری از کارهایتان خلاف امیرالمؤمنین علیهالسلام عمل میکنید، بعد میگویید که ما شیعهی امیرالمؤمنین علیهالسلام هستیم. در واجبات و نماز و عباداتتان کوتاهی میکنید. حقوق مردم را رعایت نمیکنید. آنجایی که باید تقیه را رعایت نمیکنید. بعضی جاها نباید حرفی بزنید، امّا میزنید. یک جاهایی هم باید حرف بزنید، امّا نمیزنید. عملتان خلاف ادعایتان است. البته آقا تفقدی هم کردند و از دلشان درآوردند و بعد آنها شروع به استغفار کردند. خیلی خوب است که آدم عیب خود را بپذیرد.
در کل انتظارات امام رضا علیهالسلام از ما عقلانیت، اعتدال، قرآنمحوری و سنتمحوری، عملگرایی و ولایتمداری است. باید در مسیر ولایت و امامت حرکت کرد.