• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1400/06/22
بررسی ابعاد شخصیتی مرحوم آیت‌الله حکیم در گفتگو با نماینده ولی فقیه در عراق

آیت‌الله حکیم از حامیان مقاومت عراق بود

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی به مناسبت درگذشت آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم، از مراجع تقلید نجف اشرف با اشاره به آثار با ارزش فقهی و اصولی وی، فقدان این عالم محقق را ضایعه‌ای علمی برای حوزه‌ی علمیه‌ی نجف دانستند. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در گفتگویی با حجت‌الاسلام والمسلمین سید مجتبی حسینی، نماینده ولی‌فقیه در عراق، ابعاد شخصیتی مرحوم آیت‌الله سید محمدسعید حکیم را بررسی کرده است.

* رهبر انقلاب در پیام تسلیتشان در پی رحلت آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم، ایشان را مرجع تقلید، عالم و محقق عنوان کردند که فقدانش ضایعه‌ی علمی برای حوزه‌ی نجف محسوب می‌شود. لطفاً جایگاه علمی به‌خصوص شاگردپروری و تألیفات ایشان در حوزه فقه و اصول را تبیین بفرمایید.
* ایشان از مراجع بزرگی بود که بیش از پنجاه سال مدرس درس خارج بود و مؤلفات زیادی دارد که بیشتر مؤلفاتش در فقه و اصول است. رهبر انقلاب هم مخصوصاً به همین نکته اشاره کردند. ایشان قریب به سی تألیف درباره‌ی فقه و اصول دارد که بعضی‌هایش چندین جلد است. این تألیفات علاوه بر موضوعات فقه و اصول، موضوعات روز هم دارد. مثلاً، نامه‌ی رساله‌ای برای مغتربین (کسانی که در کشورهای غربی زندگی می‌کنند) نوشته‌ است. یا رساله‌ای درباره‌ی فقه کامپیوتر و اینترنت دارد. در مورد فقه استنساخ (استنساخ بشری از مسائل مهم امروز است) هم مطلبی دارد. البته بعضی‌ها به‌صورت مختصر بوده و بعضی‌ها مفصل است.

جالب اینجاست که ایشان بسیاری از این تألیفات خصوصاً نکته‌های اصلی اصول و فقه را در زندان نوشته است. مثلاً، کتابی در باب اصول فقه با عنوان «المحکم فی اصول الفقه» نوشته که دوره‌ی کامل اصول فقه است و شش جلدش چاپ‌شده، یا کتاب «مصباح المنهاج» که درباره‌ی فقه استدلالی است که پانزده جلد آن چاپ‌شده و یا کتاب «بدایع الکافی فی اصول الفقه» که مختصری از علم اصول است که در دو جلد چاپ شده است. اکثر کتاب‌های ایشان در زندان نوشته شده است. البته آن زمان وضع نجف به‌گونه‌ای بود که برای ایشان و سایر علما مشکلات فراوانی وجود داشت و هر لحظه خطر آن‌ها را تهدید می‌کرد.

ایشان مدرس رسمی نجف بود. مضاف بر این، ایشان در برنامه‌های حوزه و حمایت از طلاب کشورهای مختلف هم نقش بسزایی داشت. ایشان در شهریه هم مشارکت خوبی داشت و مساعدت خوبی به طلاب می‌کرد.

* آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم از بزرگان خاندان حکیم و نوه‌ی مرجع بزرگ شیعه آیت‌الله‌العظمی محسن حکیم نیز بود. جایگاه علمی و فقهی خاندان حکیم از آیت‌الله‌العظمی محسن حکیم تا مرحوم سیدمحمدسعید حکیم در حوزه‌ی شیعه به‌طور خاص در حوزه نجف چگونه بود؟
* بله، ایشان نوه‌ی دختری مرحوم آیت الله سیدمحسن حکیم از علمای بزرگ و زعیم شیعه در عصر خودشان بود. ایشان از قبل از ده سالگی مشغول تحصیلات حوزوی بود. لذا، جایگاه علمی و فقهی ایشان جایگاه بلندی در حوزه بود و توانست تأثیر خوبی در حوزه‌ی شیعه داشته باشد. خاندان حکیم، خاندان مشهور و معروفی در نجف اشرف هستند و تقریباً رأس آن‌ها مرحوم آیت‌الله سیدمحسن حکیم بود و بقیه‌ی فرزندان ایشان هم روحانیون برجسته‌ای بودند. مرحوم آیت الله سید سیدیوسف حکیم از علما در حد مرجعیت بود. شهید سیدمحمدباقر حکیم مضاف بر مقام علمی، نقش سیاسی خوبی در مبارزه‌ با صدام و توجیه مردم عراق داشت و خطّ انقلابی را در عراق ایجاد کرد. لذا، خاندان بزرگی هستند و شهدای فراوانی هم در زمان صدام دادند.

* در آن دوره‌ی فشار و اختناق حاکمیت رژیم بعث صدام، به چه علت آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم زندانی شدند؟
* ایشان طبعاً مثل همه‌ی علمایی که در نجف بودند، تحت فشار شدیدی بود، ولی درس را کنار نگذاشت و ارتباطاتش محفوظ ماند. البته ایشان قریب هشت سال در زندان بود. علت زندان رفتن ایشان هم به زمان جنگ برمی‌گردد؛ آن زمان در بغداد سمیناری از طرف صدام علیه انقلاب ایران گذاشته بودند تا مواقیف صدام (جنگ و فتنه‌ای که به پا کرده بود) را برای علما توجیه کنند. با توجه به اینکه ایشان از خاندان مشهور و معروفی بود به‌صورت ویژه دعوتش کرده بودند که حتماً در این برنامه شرکت کند. ایشان هم رسماً دعوت شخص صدام را رد می‌کند؛ حتی تهدیدش هم می‌کنند، ولی به تهدید هم اعتنا نمی‌کند. به همین دلیل ایشان را زندانی می‌کنند. البته از خاندان حکیم قریب به هفده نفر با ایشان زندانی شدند که تعداد زیادی از آنها در همان زندان شهید شدند. طبعاً مبارزات‌ ایشان تشیع را حفظ کرد و حضورشان در عراق مهم بود.

* در دوره‌ی حضور اشغالگرانه‌ی آمریکا و بعدتر در زمان فتنه داعش در عراق، آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم چه نقشی در حوزه‌ی اجتماعی و سیاسی در حمایت از ملت و مبارزه با جریانات تکفیری و اشغالگران ایفا کرد؟ چه حمایت‌هایی از گروهای مردمی مقاومت داشت؟
* بعد از سقوط صدام و اشغال آمریکا، شرایط بسیار خطرناک و بد شد؛ چرا؟ چون عراق از تحت استکبار و ظلم و استبداد صدام خارج شده بود و مردم تصور می‌کردند که آمریکا آمده آن‌ها را نجات بدهد؛ حتی بعضی از متفکرین و سیاسیون می‌گفتند که آمریکا عراق را مانند ژاپن خواهد کرد تا جلوی ایران را بگیرد و عظمتش را از یاد ببرد. طبعاً اندیشه‌ی صحیحی نبود و خوش‌بینی بود و این خوش‌بینی باعث ‌شد که در دوگانگی شدیدی قرار بگیرند و در موضع‌گیری مشکل پیدا کنند. معمولاً آقایان نجف ارشاداتی داشتند، ولی نمی‌توانستند صریحاً موضع‌گیری کنند.

در دوران داعش قضیه فرق کرد، چراکه داعش برای عراق بسیار خطرناک بود؛ لکن از جهتی باعث شد که مردم عراق به خود بیایند و بدانند که آمریکا برای آن‌ها هیچ امنیتی نیاورده و وجودش شرّ است. طبعاً آیت‌اللّه حکیم هم در قضیه‌ی فتوای آیت‌اللّه سیستانی و مساعدت جمهوری اسلامی در این زمینه سهم داشت. افرادی که به جبهه می‌رفتند را تشویق می‌کرد و می‌گفت مساعدت‌هایشان را ترک نکنند و توجهات خاصی در این زمینه داشت. در مسائل اجتماعی و سیاسی هم با توجه به شرایطی که ایشان داشت، رساله‌هایی (جزوه‌هایی از سخنان ایشان) برای توجیه مردم کشورهای مختلف (پاکستان، آذربایجان و کشورهای غربی) نوشت. در عراق هم سخنان و کارهایش دفاع از تشیّع و اسلام و جلوگیری از انحرافات فکری بود که می‌خواستند در عراق ایجاد کنند.
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/48644/hakim.jpg

* ارتباط آیت‌الله حکیم با سایر حوزه‌های علمیه خصوصاً حوزه‌ی قم چگونه بود؟
* ایشان در قم دفتر دارد و پسر بزرگش را برای حفظ ارتباط در آنجا مستقر کرد. از هر شخصیتی هم که می‌آید، استقبال و گفت‌وگو می‌کند. ارتباط با قم در حقیقت نوعی همکاری بود. بعثه‌ای که ایشان داشت، اکثر افرادش از قم جمع می‌شدند و برای حج می‌رفتند و کار می‌کردند.

واقعاً لطف خاصی به بنده داشتند. من هر وقت خدمت ایشان مشرف می‌شدم، با اینکه بزرگان زیادی در آنجا بودند، ولی مرا در کنار خودشان می‌نشاند. نسبت به رهبر انقلاب و نظام جمهوری اسلامی هم احترام خاصی قائل بود.

* نظر ایشان پیرامون اهمیت وحدت میان جامعه اسلامی و حفظ امت اسلامی از اختلافات قومی و قبیله‌ای و اختلافات بی‌مورد مذهبی چه بود؟
* وحدت جامعه‌ی اسلامی از مسلّمات اسلام و دین و قرآن است و همه‌ی مراجع تابع این قضیه هستند. ایشان هم قطعاً از هرگونه‌ فتنه‌ای نگران بود و از اهل تسنن، شیعیان و دیگر مذاهب استقبال می‌کرد و با آن‌ها مرتبط بود.