1400/04/23
چرا رسانههای مقاومت در پیروزی این محور مشارکت دارند
بال رسانهای دوشادوش بال نظامی
رهبر انقلاب اسلامی در پیام به ملت فلسطین در پی پیروزی مقاومت در جنگ دوازده روزه بر رژیم صهیونیستی (۱۴۰۰/۰۲/۳۱) درباره وظیفه مسلمانان درباره فلسطین و آرمان قدس شریف فرمودند: «دنیای اسلام یکسره در برابر قضیهی فلسطین، مسئول و دارای تکلیف دینی است. عقل سیاسی و تجربههای حکمرانی هم این حکم شرعی را تأیید و بر آن تأکید میکند. دولتهای مسلمان باید در پشتیبانی از ملت فلسطین صادقانه وارد میدان شوند.» سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان نیز در در افتتاحیهی کنفرانس «نوسازی گفتمان رسانهای و مدیریت نبرد» مسائل مهمی دربارهی ایستادگی جریان مقاومت در برابر سلطهگری رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه و اهمیت نقش رسانه در این مبارزهی تاریخی را مطرح کرد. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR پیرامون اهمیت رسانهها در این مبارزه یادداشتی از آقای دکتر محمد عبداللهی، پژوهشگر سیاسی منتشر میکند.
هفتهی گذشته، آمریکا بیش از ۳۰ وبسایت از جمله شبکههای معروف بینالمللی العالم، پرس.تی.وی و الکوثرِ ایران، لؤلؤهِ معارضه بحرین، المسیرهِ یمن، النباءِ معارضه عربستان سعودی، فلسطینالیومِ فلسطین و الصراطِ لبنان را در دامنهی .com و.net مسدود کرد؛ حتی برخی از وبسایتهای مسدودشده مانند کربلا، النعیم، الکوثر و ... غیرسیاسی و دینی بودند.
این اقدامی دیکتاتوری است، چراکه اوّلاً، نشانگر سیاست سرکوب آزادی توسط آمریکاست و ثانیاً، حکایت از قدرت تأثیرگذاری این رسانهها دارد؛ رسانههایی که با کمترین امکانات و بودجه در برابر امپراتوری عظیم رسانهای غرب قد علم کردهاند و توطئهها و جنایات آمریکا و همپیمانانش را برملا میکنند. ازهمینرو، حقطلبی و حقگویی این رسانهها باعث آشفتگی جبههی استکبار شده است. موضوعی که بخش اعظم سخنرانی سیدحسن نصرالله در کنفرانس ملی «فلسطین پیروز است» را تشکیل داد. ایشان در این کنفرانس رسانه را مرحلهی تکمیلی دستاوردهای مقاومت خواند و صریحاً بیان کرد که بخشی از ساختن پیروزی بر دوش رسانه است. مبحث جنگ رسانهای بارها توسط رهبر انقلاب هم مطرحشده و ایشان ابزار رسانهای دشمن را به سلاح شیمیایی در جنگهای نظامی تشبیه کردهاند. (۱)
امّا چرا جنگ رسانهای؟ صحنهی مبارزهی رسانهای در دو جبهه چه آرایشی دارد؟ دشمن چه امکانات، اهداف و تکنیکهایی و محور مقاومت چه امکانات، اهداف و تکنیکهایی دارد؟ نقاط قوت و ضعف رسانههای مقاومت کجاست؟ نقش رسانهها در «ساختن پیروزی» تا چه حد و به چه صورتی است؟ چرا جنگ رسانهای؟ چون آرام و تدریجی است؛ بر تغییر باورها و اعتقادات هدفگذاری میکند و پکیج کاملی از انسان مطلوب خود میسازد که در لحظات حساس بهعنوان سرباز دشمن عمل کند؛ تصویر شکستخورده و ناامید از حریف ارائه میکند و میتواند با نمادسازی و تصویرسازی، حتی شکستها را پیروزی القاء کند.
آرایش صحنه جنگ رسانهای به چه شکلی است؟
قدم اوّل برای حضور در میدان جنگ رسانهای، شناخت میدان نبرد، آرایش جنگی دشمن و تکنیکهای آن است. چنانکه رهبر انقلاب در اینباره میفرمایند: «اگر شما تو جبههی جنگ نظامی، هندسهی زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهای بزرگ هست. برای همین هم هست که شناسایی میروند.» در جنگ رسانهای هم بدون شناسایی دشمن و نقاط قوت و ضعف و امکانات و شگردهای او نمیتوان موفق بود.
در اردوگاه استکبار، امپراتوری عظیم رسانهای با بیش از صد سال تجربه و سابقه حاکم است که انحصار خبری، فکری و حتی سرگرمی جهان خصوصاً جهان غرب را در اختیار خود دارد و در یک تکصدایی هولناک به هم متصل میشود و هر نوع صدای مخالف را با روش رسانهای و عملیات روانی خود بایکوت میکند. بمباران خبری مردم جهان، توهم جریان آزاد اطلاعات و مهندسی آهنین ذهنها کارکرد این رسانههاست. علاوه بر شبکههای منطقهای ابررسانههای بزرگ جهانی، شبکههای محلی زیادی نیز وابسته به همین هلدینگها یا متحدان آنها در گوشهگوشهی جهان فعالیت دارند و افکار عمومی را در جهت خواستههای آنها جهتدهی و مهندسی میکنند.
امّا در مقابل این امپراتوری عظیم رسانهای، جریان رسانهای تازه تأسیس و نوپای جریان مقاومت وجود دارد که اغلب در سطح منطقهای فعالیت دارند. از تأثیرگذارترین این رسانهها شبکهی پرس.تی.وی، المنار و العالم است که مخاطبان میلیونی در منطقه و جهان دارند. نقش پیروزساز برخی از این شبکهها در بحرانها و بزنگاههای حساس چنان است که سیدحسن نصرالله در جنگ ۳۳ روزه لبنان و اسرائیل میگوید: «اگر المنار نبود، پیروزی از دست رفته بود.»
راهبردهای رسانهای دشمن
بعد از شناخت هندسهی جنگ رسانهای، گام بعدی طراحی و شناسایی راهبردها و تکنیکهای رسانهای دشمن است. اهداف راهبردی جبههی استکبار در قبال جبههی مقاومت شامل چند مؤلفهی اساسی است:
۱. ارائه تصویری مخدوش و منفور از خودمان
هفتهی گذشته، آمریکا بیش از ۳۰ وبسایت از جمله شبکههای معروف بینالمللی العالم، پرس.تی.وی و الکوثرِ ایران، لؤلؤهِ معارضه بحرین، المسیرهِ یمن، النباءِ معارضه عربستان سعودی، فلسطینالیومِ فلسطین و الصراطِ لبنان را در دامنهی .com و.net مسدود کرد؛ حتی برخی از وبسایتهای مسدودشده مانند کربلا، النعیم، الکوثر و ... غیرسیاسی و دینی بودند.
این اقدامی دیکتاتوری است، چراکه اوّلاً، نشانگر سیاست سرکوب آزادی توسط آمریکاست و ثانیاً، حکایت از قدرت تأثیرگذاری این رسانهها دارد؛ رسانههایی که با کمترین امکانات و بودجه در برابر امپراتوری عظیم رسانهای غرب قد علم کردهاند و توطئهها و جنایات آمریکا و همپیمانانش را برملا میکنند. ازهمینرو، حقطلبی و حقگویی این رسانهها باعث آشفتگی جبههی استکبار شده است. موضوعی که بخش اعظم سخنرانی سیدحسن نصرالله در کنفرانس ملی «فلسطین پیروز است» را تشکیل داد. ایشان در این کنفرانس رسانه را مرحلهی تکمیلی دستاوردهای مقاومت خواند و صریحاً بیان کرد که بخشی از ساختن پیروزی بر دوش رسانه است. مبحث جنگ رسانهای بارها توسط رهبر انقلاب هم مطرحشده و ایشان ابزار رسانهای دشمن را به سلاح شیمیایی در جنگهای نظامی تشبیه کردهاند. (۱)
امّا چرا جنگ رسانهای؟ صحنهی مبارزهی رسانهای در دو جبهه چه آرایشی دارد؟ دشمن چه امکانات، اهداف و تکنیکهایی و محور مقاومت چه امکانات، اهداف و تکنیکهایی دارد؟ نقاط قوت و ضعف رسانههای مقاومت کجاست؟ نقش رسانهها در «ساختن پیروزی» تا چه حد و به چه صورتی است؟ چرا جنگ رسانهای؟ چون آرام و تدریجی است؛ بر تغییر باورها و اعتقادات هدفگذاری میکند و پکیج کاملی از انسان مطلوب خود میسازد که در لحظات حساس بهعنوان سرباز دشمن عمل کند؛ تصویر شکستخورده و ناامید از حریف ارائه میکند و میتواند با نمادسازی و تصویرسازی، حتی شکستها را پیروزی القاء کند.
آرایش صحنه جنگ رسانهای به چه شکلی است؟
قدم اوّل برای حضور در میدان جنگ رسانهای، شناخت میدان نبرد، آرایش جنگی دشمن و تکنیکهای آن است. چنانکه رهبر انقلاب در اینباره میفرمایند: «اگر شما تو جبههی جنگ نظامی، هندسهی زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهای بزرگ هست. برای همین هم هست که شناسایی میروند.» در جنگ رسانهای هم بدون شناسایی دشمن و نقاط قوت و ضعف و امکانات و شگردهای او نمیتوان موفق بود.
در اردوگاه استکبار، امپراتوری عظیم رسانهای با بیش از صد سال تجربه و سابقه حاکم است که انحصار خبری، فکری و حتی سرگرمی جهان خصوصاً جهان غرب را در اختیار خود دارد و در یک تکصدایی هولناک به هم متصل میشود و هر نوع صدای مخالف را با روش رسانهای و عملیات روانی خود بایکوت میکند. بمباران خبری مردم جهان، توهم جریان آزاد اطلاعات و مهندسی آهنین ذهنها کارکرد این رسانههاست. علاوه بر شبکههای منطقهای ابررسانههای بزرگ جهانی، شبکههای محلی زیادی نیز وابسته به همین هلدینگها یا متحدان آنها در گوشهگوشهی جهان فعالیت دارند و افکار عمومی را در جهت خواستههای آنها جهتدهی و مهندسی میکنند.
امّا در مقابل این امپراتوری عظیم رسانهای، جریان رسانهای تازه تأسیس و نوپای جریان مقاومت وجود دارد که اغلب در سطح منطقهای فعالیت دارند. از تأثیرگذارترین این رسانهها شبکهی پرس.تی.وی، المنار و العالم است که مخاطبان میلیونی در منطقه و جهان دارند. نقش پیروزساز برخی از این شبکهها در بحرانها و بزنگاههای حساس چنان است که سیدحسن نصرالله در جنگ ۳۳ روزه لبنان و اسرائیل میگوید: «اگر المنار نبود، پیروزی از دست رفته بود.»
راهبردهای رسانهای دشمن
بعد از شناخت هندسهی جنگ رسانهای، گام بعدی طراحی و شناسایی راهبردها و تکنیکهای رسانهای دشمن است. اهداف راهبردی جبههی استکبار در قبال جبههی مقاومت شامل چند مؤلفهی اساسی است:
۱. ارائه تصویری مخدوش و منفور از خودمان
رهبر انقلاب در اینباره میفرمایند: «دشمن درصدد آن است که ما از نقاط قوّت خودمان صرفنظر کنیم، از عناصر اقتدار ملّی خودمان دست برداریم تا راحتتر بتواند بر کشور ما، بر ملّت ما، بر سرنوشت ما و آیندهی ما مسلّط بشود. نقاط قوّت جمهوری اسلامی را در تبلیغات و در برخوردها بهعنوان نقاط چالشآفرین معرّفی میکنند برای اینکه ملّت ایران را نسبت به آنها دلسرد کنند.»
۲. تلقین ناامیدی و یأس
ناامیدی از حل مشکلات، از پیروزی، از مبارزه و از هر نوع تلاش مثبت، چنانکه رهبر انقلاب میفرمایند: «سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است.» در جهان عرب هم مأیوسسازی از اصل مبارزه با اسلام توسط رسانههای عربی- غربی ترویج میشود. روزنامه رأیالیوم در اینباره مینویسد: «بیشتر رسانههای کشورهای عرب حوزهی خلیج فارس ناامیدی و یأس را در میان مردم جهان عرب تبلیغ میکردند تا آنها را تسلیم طرح اسرائیل و آمریکا کنند و برای توافقهای عادیسازی روابط با اسرائیل آماده سازند.»
۳. سرگرمسازی به مشکلات داخلی و غفلت از میدان اصلی مبارزه
سیدحسن نصرالله این هدف راهبردی دشمن را بهخوبی بیان میکند: «کسانی که توطئهها را در منطقه مدیریت میکنند، میخواهند که ملتهای ما سرگرم اوضاع و معیشت خود باشند و قدرت پیگیری موضوعات دیگری نظیر اوضاع امت بهویژه فلسطین را نداشته باشند. هدف از آنچه در حال رخدادن است اینکه ما متوجه توطئهها بهویژه دربارهی فلسطین نشویم. باید بر روی دو مسیر کار کنیم: اوّل اینکه بحرانهای داخلی را به حال خود رها نکنیم و دوم اینکه نسبت به تحولات امت اسلامی بیتفاوت نباشیم.»
۴. تحریف و لکهدارکردن چهره مبارزان مقاومت
بیشترین سرمایهگذاریهای رسانههای دشمن بر تخریب چهرهی سرداران مقاومت، رهبران و شخصیتهای انقلابی و مبارز معطوف است؛ حتی اهریمنسازی از قهرمانان در بازیهای رایانهای هم دنبال میشود.
۵. انحصار رسانهای
آخرین راهحل اردوگاه استکبار، بایکوت علنی و رسمی رسانههای مقاومت است. چنانکه گفته شد، نوعی انحصار و دیکتاتوری مطلق رسانهای بر جهان حاکم است. در حقیقت، صاحبان ابررسانهها شرخرهای درجهیکی هستند که با زمینزدن رسانههای کوچک آنها را به تصاحب خود درآورده و بهتدریج تکصدایی هولناک و فریبندهای بر فضای رسانهای جهان حاکم میکنند. آنها بهخوبی میدانند که امکان خریدن رسانههای مقاومت وجود ندارد، پتک آهنین خود را برداشته و بر دهان این رسانهها میکوبند، بیآنکه ابایی از بیآبرویی خود در شعارهای آزادی بیان، تکثرگرایی و چندصدایی و ... داشته باشند. شبکههای اجتماعی که علیالظاهر برای ارتباط و گفتوگوی افکار و دیدگاههای مختلف و مخالف ایجاد شدهاند، ولی اسباب تحمیل عقاید سیاسی و فکری آمریکایی- صهیونیستی بر جهان است، چراکه آنها در این شبکهها تحمل کوچکترین پست یا صفحات مخالف خود و حامی مقاومت را ندارند و هزاران حساب حامیان جبههی مقاومت را مسدود و تعلیق میکنند.
نظام رسانهای مقاومت باید چه کند؟
هدف اوّل رسانههای مقاومت باید تصویرسازی مثبت، طرفدار صلح، آزادی و عدالت و حامی کرامت انسانها و انسانیت باشد. درست برخلاف رسانههای دشمن که سالهاست چنین القاء میکنند که جبههی مقاومت جنگطلب، برهمزنندهی صلح و ثبات منطقه و جهان، تروریست و غیرمنطقی است. هدف اوّل و بنیادین هر نوع فعالیت رسانهای اعم از خبر، تحلیل، فیلمهای سینمایی و تلویزیونی، موسیقی، نقاشی، کاریکاتور و ... باید در راستای تصویرسازی مثبت و انسانی از محور مقاومت خصوصاً از ایران باشد. هدف دوم، -که مخاطب آن تودههای داخلی منطقه است- باید امیدبخشی، نگاه روشن به آینده و نوید پیدرپی پیروزی بهصورت حقیقی، نه خیالی و توهمی باشد. اثر پیروزیها باید در عرصههای داخلی دیده و طعم آن چشیده شود. هدف سوم، رفع مشکلات داخلی و چشمدوختن بر آرمان اصلی مقاومت (آزادی فلسطین و نابودی اسرائیل) است. هر شایعه و پژواکی که بخواهد مشکلات داخلی را بر رهاکردن موضوع فلسطین گره بزند، توطئه و پژواک دشمن است. تفرقهافکنی بین ملتهای مقاومت با شایعات و تعصبات نژادی، قومی و مذهبی هدفی جز به حاشیهراندن موضوع اصلی نیست و بهترین راه برای مقابله با آن، حل مشکلات داخلی کشورهای مقاومت و همدلی بین ملتهای این محور است. هدف چهارم، تجلیل از قهرمانان میدانهای نظامی، سیاسی و رسانهای است. نمایش چهرهی منجیگونه از مدافعان حرم و نظامیانی که نگذاشتند انسانیت زیرپای تعصبات جاهلانه و جنایات استکبار له شود. دهها فیلم سینمایی، نمایش، داستان، تئاتر و انواع و اقسام فعالیتهای هنری در این زمینه لازم است که انجام شود.
شگردهای جنگ رسانهای دشمن طیف گستردهای از خدعهها و تکنیکهای عملیات روانی را در برمیگیرد. برجستهسازی حاشیهها، چشمپوشی از حقیقت، دروازهبانی خبر، اهریمنسازی، سکوت، کوچکنمایی، بزرگنمایی، انکار، واقعنمایی حداقلی، دروغ بزرگ، استفاده ابزاری از زنان و ... . این تکنیکها هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف آنهاست. نقطه قوت آنها برای تسخیر ذهنهای فاقد سواد رسانهای است و نقطه ضعف آنها در صورت افشاگری رسانههای مقاومت و بالابردن سطح آگاهی و سواد رسانهای تودههای مردم است. افشای چهرهی دروغپرداز و خدعهگرانهی این رسانهها آنها را بیاعتبار و فاقد اثرگذاری میکند.
سیدحسن نصرالله در سخنرانی خود بر این نکته تأکید کرد که دستاوردهای رسانهی مقاومت در دهههای اخیر بزرگبوده و باید بر تجارب و خلاقیتها پایهگذاری کرد و در عین حال: «با استناد به دستاوردهای بزرگ به تجدیدنظر در زبان گفتمان و ادبیاتمان نیاز داریم. باید گفتمان رسانهای مقاومت همسو با تحولات و تهدیدها در منطقه توسعه یابد. باید گفتمان و استراتژی معادلهی جدید بازدارندگی تدوین و تثبیت شود که عبارت است از اینکه قدس در مقابل همه منطقه است.»
جبههی مقاومت بهخوبی میداند که جنگ رسانهای بال دیگر جنگ نظامی و سیاسی است و گفتمان رسانهای بر تحولات میدانی تأثیرگذار و گاه تعیینکننده است. بنابراین، به تعبیر سید مقاومت: «بخشی از ساختن پیروزی بر دوش رسانه است.» فصل جدیدی از تقابل رسانهای و معادلهی جنگ روانی رقمخورده که نیاز است مقاومت تمامی امکانات و ظرفیتهای خود را بهکار گیرد و حتی فراتر از ظرفیتهای خودش تلاش کند. به تعبیر شهید تهرانی مقدم: «فقط انسانهای ضعیف به اندازهی امکاناتشان کار میکنند.» باید فراتر از امکانات جنگید. باید فراتر از امکانات تلاش کرد. چه بسا گروهی کوچک با امکانات کمتر بتوانند پیروز شوند، چنانکه حضرت داود علیهالسلام با یک فلاخن بر جالوت پیروز شد.
۱)۱۳۹۷/۷/۱۲