1400/02/26
خلاصه تفسیر سوره مجادله، آیات ۱۲-۱۳؛
خلاصه کتاب تفسیر سوره مجادله | جلسه پنجم: مبارزه قرآن با «تصورات جاهلانه»
حضرت آیتالله خامنهای از دوران پیش از انقلاب و در جریان مبارزات علیه طاغوت از برپاکنندگان و مدرسین تفسیر قرآن کریم بودهاند. ایشان بعد از پیروزی انقلاب جلسات تفسیری را به شکلی کوتاهتر برگزار کردهاند. تفسیر سورهی مجادله در هفت جلسه در سال ۱۳۶۱ ایراد شده است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR خلاصهی این جلسات را در این سلسله مطالب بازخوانی میکند.
آنچه در ادامه میخوانید خلاصهی جلسهی پنجم تفسیر سورهی مجادله در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۶۱ است:
شأن نزول آیه
رسول اکرم صلیالله علیه و آله وسلم وقتى که در مسجد یا منزل نشسته بودند، بعضیها میآمدند و در میان جمعیّت با پیغمبر درِگوشى صحبت میکردند.
هم آن آدمى که کار محرمانهای داشت میآمد، و هم آن آدمى که هیچ کار محرمانهاى نداشت و فقط میآمد خودى نشان بدهد؛ هر دوجور آدم میآمدند. پیغمبر جلوى اینها را باید بگیرد. لذا این آیهى شریفه ۱۲ سورهی مجادله نازل شد.
شرط صدقه دادن برای صحبت با پیغمبر
گفته شده که اى مؤمنین! اگر خواستید با پیغمبر دَمگوشى صحبت کنید، قبلش بروید صدقه بدهید.
این آیه مسلمانها را وادار به تفکّر و رجوع به وجدان خودشان میکند، بهوسیلهى صدقه دادن که در صدقه دادن قصد قربت کردن شرط و قید است.
با این تدبیر، آن کسانى که واقعاً کار واجبى با پیغمبر دارند و کارشان نزدیککننده به خدا است میتوانند بیایند با پیغمبر حرف بزنند، اما آنهایى که کار واجبى ندارند دیگر نمیآیند حرف بزنند.
البته آخر آیه میگوید اگر کار واجبى با پیغمبر دارى، پول هم ندارى صدقه بدهى، برو بدون صدقه این حرف را دَم گوش پیغمبر بزن؛ خدا بخشنده و مهربان است.
منسوخ شدن حکم صدقه دادن برای صحبت با پیغمبر
پس از نزول این آیه، جز امیرالمؤمنین علیهالسلام هیچکس به این حکم عمل نکرد و دور پیامبر خلوت شد. وقتی که خلوت شد، آیه نسخ شد؛ چون آن تکان وجدانى و آن تنبّهى که لازم بود به مسلمانها و دُوروبریهاى پیغمبر داده بشود، با این آیه داده شد.
نسخ یعنى حکم تا وقتى لازم است که مسلمانها به آن حکم احتیاج دارند؛ وقتى احتیاج نبود، حکم را خداى متعال برمیدارد. به این میگویند نسخ.
تنبه انسانها با آمدن حکم صدقه و نسخ آن
بعضی خیال میکنند براى اینکه براى خودشان شخصیّتى درست کنند، یک آدمى را که در جامعه شخصیّت و عنوانی دارد، این را پیدا کنند، با او جلوى جمعیّت نجوا کنند، براى اینکه خودش را در نظر دیگران وجهه بدهد. اینها تصورات جاهلانه و طاغوتی است.
همهى کارهاى طاغوتى مال طاغوتها نیست؛ بعضى از کارهاى طاغوتى مال محکومان طاغوتها است. تعظیم کردن در مقابل یک آدم طاغوت، یک عمل طاغوتى است؛ و کسانی در مقابل طاغوت تعظیم میکنند که محکوم طواغیتند.
این [آیه] آمد و خداى متعال بیدار کرد اینها را که نخواهید بروید با دَم گوش پیغمبر صحبت کردن، براى خودتان شخصیّت درست کنید.
آنوقت برمیگرداند انسانها را به آن ارزشهاى اصیل مسلمان که اینها باشد: اقامهى صلات، ایتاء زکات، اطاعت از خدا، اطاعت از رسول.