• ب
  • ب
  • ب
مرورگر شما توانایی چاپ متن با فونت درخواستی را ندارد!
1400/02/05
خلاصه تفسیر سوره مجادله، آیات ۵-۷؛

خلاصه‌ کتاب تفسیر سوره‌ مجادله | جلسه دوم: حکم دشمنی‌کنندگان با خدا و پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله)

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از دوران پیش از انقلاب و در جریان مبارزات علیه طاغوت از برپاکنندگان و مدرسین تفسیر قرآن کریم بوده‌اند. ایشان بعد از پیروزی انقلاب جلسات تفسیری را به شکلی کوتاه‌تر برگزار کرده‌اند. تفسیر سوره‌ی مجادله در هفت جلسه در سال ۱۳۶۱ ایراد شده است که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR خلاصه‌ی این جلسات را در این سلسله مطالب بازخوانی می‌کند.

آنچه در ادامه می‌خوانید خلاصه‌ی جلسه‌ی دوم تفسیر سوره‌ی مجادله در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱ است:

* معنای دشمنی کردن با خدا و رسول
* این آیه [سوره‌ی مجادله] دشمن خدا و رسول را نمیگوید، دشمنی‌کنندگان با خدا و رسول را میگوید. ماها خدا و پیغمبر را دوست داریم امّا گاهى مى‌بینید دشمنى میکنیم با خدا و رسول.

* دشمنى کردن به‌معناى مانع شدن از اینکه انسانها وارد حدومرز الهى بشوند یا به‌معناى مانع شدن از اینکه معارف و احکام الهى در ذهن انسان یا عمل انسان نفوذ کند، است.

سرنوشت دشمنی‌کنندگان
* آن کسانى که با خدا و رسول دشمنی میکنند، سرنوشتشان سرکوب است یعنى به انزوا و ذلّت کشانده شدن. این مسئله مخصوص آن زمان نیست، یک قانون را دارد میگوید.

* اى مردم تاریخ! بدانید آن کسانى که در مقابل جریان پیغمبر برخاستند و مقاومت کردند، ماندنى نیستند، نابودشدنى و ازبین‌رفتنى هستند.

*  هرکسى که با روش زندگى‌اى که جریان اسلامى آورده، با احکام الهى، با مقرّرات الهى مخالفت میکند، نابود میشوند.

ویژگی دشمنی‌کنندگان
*  اگر شما به کوچک‌ترین احکام الهى بى‌توجّهى کردید، زیر پا گذاشتید، محادّه‌ى(۱) با خدا و رسول است. البتّه کسى را که مثلاً بدون توجّه یک فسق کوچکى میکند نمیگویم؛ نه، آنها راه استغفار دارند.

* اگر کسى بدون [وجود] حجّت و دلیل، یک وقتى از یک محدوده‌ى الهى خارج بشود، مشمول محادّه نیست. خدا میفرماید که اینها محادّه‌ى با خدا و رسول میکنند درحالى‌که آیات بیّنات آمده و برایشان حق و باطل روشن شده، جریانها را شناخته‌اند.

علت نام آوردن از رسول و اولی‌الامر در قرآن
* معلوم است هرکسى با خدا دشمنى میکند، با رسول هم دشمنى میکند؛ خدا و رسول که دو جریان نیستند، یک جریانند.

* در موارد زیادى راه خدا راه نامشخّصى است. خدا مى‌آید در این آیه‌ى قرآن، راه خدا را مشخّص میکند و میفهمانَد که راه خدا همانى است که پیغمبرش میگوید.

* بسیارى هستند که ادّعا میکنند که طرف‌دار خدا و رسول هستند؛ لذا به همین دلیل یک جاهایى کلمه‌ى «اولوالامر» آمده: اطاعت خدا کنید، اطاعت پیغمبر کنید، اطاعت اولوالامر کنید؛  خب خدا و پیغمبر و اولوالامر که سه جریان نیستند، یک جریانند.

* این براى این است که اگر چنانچه یک وقتى پیغمبر در حیات ظاهرى نیست، همه نیایند بگویند ما طرف‌دار پیغمبریم، هرکدام انقلاب و مکتب پیغمبر را به یک طرف بکشند. یک معیارى به نام «اولواالامر» وجود دارد.

* در همه‌ى انقلابها، کسانى هستند که به‌صورت فرصت‌طلبانه یک چیز کلّى را براى خودشان مستمسک قرار میدهند، میگویند ما معتقد به این راه هستیم؛ مردم را به اشتباه مى‌اندازند. بایستى شاخص معیّن بشود. لذاست که در این انقلاب ما، شاخصْ وجود امام و خطّ امام است. هرکسى که در مقابل امام قرار بگیرد، باطل است، هرکسى که با امام باشد، حق است.

وجه ارتباط با آیات قبل
* آیات قبل یک حکم خانوادگى است، یک حکم کوچک است که اگر کسى ظِهار بکند، باید کفّاره بدهد؛ اگر کفّاره نداد، این حدّ الهى است؛ به‌مناسبت آن، این حکم کلّى دشمنی کنندگان با خدا و رسول را میگوید.

* این حاکى از این است که در نظر خدا، احکام کوچک و بزرگ فرقى نمیکند. شما حکم کوچک را هم که انکار کردید، مثل اینکه حکم بزرگ را انکار کردید؛ در مقابل این هم که ایستادید، مثل اینکه در مقابل آن ایستادید؛ فرقى ندارد.

پی‌نوشت:
۱) دشمنی با خدا و رسول