1400/02/05
راستیآزماییِ انتفاع اقتصادی از لغو تحریمها، ۳ تا ۶ ماه زمان میبرد




امّا وقتی که ما به تاریخ مراجعه میکنیم، میبینیم که ما از برجام نفعی نبردیم بهویژه در حوزهی اقتصادی. وعدهای که به ایران داده شده بود به تعبیر آقای دکتر سیف، رئیس سابق بانک مرکزی تقریباً هیچ از آن محقق نشد. مسئلهی اوّل برای ایران این است که هر نوع بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریمها باید بهگونهای باشد که انتفاع اقتصادی پایدار و ملموس و واقعی ایران از برجام را تضمین کند. این مسئلهی اوّل است. شرط دوم این است که همهی تحریمها باید قبل از عمل ایران به تعهداتش برداشته شود.







تنها اتفاق اقتصادی که بعد از توافق افتاد این بود که فروش نفت افزایش پیدا کرد، آن هم ما پولش را نمیتوانستیم بگیریم؛ یعنی نفت ما را میبردند پولش را به ما نمیدادند. در حوزههای اصلی مثل بانک و حملونقل که پیشزمینهی انتفاع اقتصادی ایران بود، هیچ اتفاقی نیفتاد؛ حتی سفارتخانههای ما بعد از برجام نمیتوانستند حساب باز کنند که حقوق دیپلماتهای ایرانی از طریق آن پرداخت شود. با چمدان پول میبردند. اینها همه مربوط به دورهی اوباماست. ما آنچه را که به ازای تعطیلی یا محدودشدن برنامهی هستهای در چهارچوب برجام میپذیریم، انتفاع واقعی اقتصادی است. این را هم ایران راستیآزمایی خواهد کرد.
شرط چهارم ایران این است که همانجور که آنها تعهدات ما را راستیآزمایی میکنند، ما هم تعهدات آنها را راستیآزمایی خواهیم کرد. یک نهاد بینالمللی وجود دارد که تعهدات هستهای ایران راستیآزمایی میکند، امّا نه در برجام و نه اساساً در حقوق بینالملل هیچ مکانیزمی پیشبینی نشده برای اینکه تعهدات طرفی که میخواهد مثلاً تحریمها را بردارد راستیآزمایی شود. این چگونه قرار است راستیآزمایی شود؟ شرطی که ایران معینکرده اهمیتش اینجاست که راستیآزمایی لغو تحریمها توسط ما آن هم راستیآزمایی انتفاع اقتصادی ایران نه راستیآزمایی خودِ لغو تحریمها. یک شرط آخر هم وجود دارد که به نظر من خیلی اهمیت دارد، اینکه ما در این فاصله مذاکرهی مستقیمی با آمریکا انجام نمیدهیم.




الآن حرف جدیدی که ایران دارد این است که مفاد مادهی ۳۶ برجام برای تضمین تعهدات کفایت نمیکند و تضمینهای معتبرتری لازم است. مهمترینش هم این است که یک فاصلهی زمانی مناسبی بین اجرای تعهدات دو طرف وجود داشته باشد. چیزی که راستیآزمایی خواهیم کرد این است که آیا میتوانیم به هر «میزان» و به هر «طرفی» که خودمان بخواهیم نفت بفروشیم یا نه؟ اگر توانستیم بفروشیم، آیا میتوانیم پولش را از کانالهای رسمی دریافت کنیم؟ آیا میتوانیم این پول را صرف خرید «هر کالایی» از «هر نقطه جهان» کنیم؟ آیا آن کالا به روش رسمی و مطمئن به ایران حمل خواهد شد؟ آیا دسترسی ایران به زیرساخت بانکی بینالمللی برقرار است یا نه؟ اینها چیزهایی است که ایران راستیآزمایی خواهد کرد. اطمینان از این موضوع هم با ایجاد فاصلهی زمانی بین تعهدات ما و تعهدات آمریکا امکانپذیر است. هیچ فرمول دیگری وجود ندارد.
اوّل آنها باید تعهداتشان را انجام بدهند. بعد یک زمان معقولی باید وجود داشته باشد که ما در آن زمان معقول مطمئن بشویم که واقعاً لغو تحریمها «اثر» و «انتفاع» اقتصادی تولید میکند. حداقل زمان ممکن برای راستیآزمایی اثر اقتصادی لغو تحریمها هم بین سه تا شش ماه است. حداقل سه تا شش ماه زمان لازم خواهد بود برای اینکه ما مطمئن بشویم که واقعاً لغو تحریم دارد در عمل کار میکند و تجارت خارجی ایران برقرار شده است. این تنها فرمول راستیآزمایی معتبر است. درصورتیکه ما مطمئن بشویم اینها به نحو پایدار برقرار است، آنوقت ایران تعهدات هستهای خودش را مجدداً انجام خواهد داد.


بله، ایران میتواند در زمان کوتاهی به وضعیت ژانویهی ۲۰۱۷ برگردد. تعهدات ما یکسری تعهدات فنی ملموس است که تعطیل میکنیم و برمیگردیم، ولی آیا وضعیت راهبردی و وضعیت اقتصادی ایران هم به این سادگیها به ژانویهی ۲۰۱۷ برمیگردد؟ این همه تحریمی که آمریکا اعمال کرد، شرکتهایی که اینجا کار میکردند و گذاشتند و رفتند، مجازاتهایی که علیه بانکها اعمال شد، فشارهایی که خزانهداری آمریکا به کشورها و شرکتها و افراد آورد تا با ایران کار نکنند.
اف.ای.تی.اف که الآن خودش یک داستان و مانع جدیدی بر سر راه انتفاع اقتصادی ایران از برجام ایجادکرده، اینطور نیست که ما با فشاردادن یک دکمه به وضعیت ژانویهی ۲۰۱۷ برگردیم. با فشاردادن یک دکمه یا صدور یک فرمان اجرایی از جانب آمریکا، حاج قاسم سلیمانی برنمیگردد. یک تخمین اوّلیه نشان میدهد که ما فقط در حوزهی اقتصادی چیزی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار خسارت دیدهایم. پس ما زمان لازم داریم، چراکه هم مطمئن شویم آنها به تعهدشان عمل میکنند، هم بتوانیم اثرات اقتصادیاش را راستیآزمایی کنیم و هم زیرساختی که در این فاصله تخریبشده را آرامآرام اصلاح و احیا کنیم. چیزی به نام بازگشت سریع به برجام خلاف منافع ایران است. اینکه آقا فرمودند ما عجله نداریم، منطقش این است. اگر عجله کنیم و فرمولهای بازگشت سریع را مبنای عمل قرار بدهیم عملاً آن چیزی که این وسط ذبح میشود نفع اقتصادی ایران از برجام است.


ببینید اگر زمان بیش از حد و به نحو غیرمعقول طولانی شود، شرطیسازی در افکار عمومی ایران و در بازارهای اقتصادی و تعاملات رخ میدهد و کشور معطل میماند بدون اینکه ایران عایدی داشته باشد. اگر آسان نگیریم و سفت باشیم و روی منافع کشور پافشاری کنیم، آمریکاییها مایلاند مذاکرات را فرسایشی کنند. ارزیابیشان این است که کسانی در ایران هستند که به کم هم راضی میشوند و بدون اینکه امتیازی بدهند، فقط میخواهند بستر مذاکرات را حفظ کنند برای اینکه افکار عمومی را در داخل ایران بهنوعی شرطی کنند بهویژه با انتخاباتی که ما در پیش داریم. بنابراین، هر دو تا لازم است. هم نباید عجله کرد، هم جلوی فرسایشیشدن را باید گرفت. ضابطهاش هم این هست که ما دنبال منافع واقعی اقتصادی باشیم. حالا این هرچقدر زمان میخواهد اشکالی ندارد.


از نظر مذاکراتی هم فرمولهایی وجود دارد مثل اینکه ما تعهداتمان را موقت ببینیم. مثلاً بگوییم ما تعهدمان در فلان حوزه را تا زمانی انجام میدهیم که روابط بانکی برقرار باشد. هر زمان کوچکترین اخلالی در روابط بانکی یا فروش نفت ایجاد شد بلافاصله اجرای تعهدات هستهایمان را متوقف میکنیم. اگر تعهدات هستهای این شکلی موقت باشند، طرف مقابل هم میداند که ارادهی جدی داریم که اگر او به تعهدش عمل نکرد ما هم بلافاصله تعهدمان را متوقف میکنیم. این ممکن است ضمانت مختصری ایجاد کند که طرفهای مقابل حس کنند هزینهی عدم پایبندی به تعهداتشان بالاست.


ضمن اینکه آنها از لحاظ سیاست داخلی هم یک دعوای بزرگی با جمهوریخواهان دارند. تصورشان این است که این یک بُرد نسبت به تیمی محسوب میشود که آمد و از برجام خارج شد و مثلاً اتحاد دیپلماتیک و سیاسی را که آمریکاییها علیه ایران ایجاد کرده بودند را از بین برد. ضمن اینکه بعد از تصویب قانون اقدام راهبردی در مجلس تصور نمیکردند ارادهی جدی برای اجرای این قانون داشته باشیم. بعد که دیدند ارادهی ایران جدی است و کشور در عالیترین سطح مصمم است این قانون را اجرا کند، نگرانیهای فنی هم به نگرانیهای راهبردی و سیاست داخلیشان اضافه شد. حس کردند ممکن است برنامهی هستهای ایران بهسرعت از آن مرزهای مجازی که در ذهن خودشان وجود دارد عبور کند.


فکر کنید آمریکاییها دوباره ابزار اسنپ بک به دستشان برگردد؛ یعنی بتوانند ما را تهدید بکنند و بگویند که هر لحظهای که دلشان بخواهد از توافق بیرون میروند و قطعنامههای شورای امنیت را برمیگردانند. واقعاً تصور میکنید که دیگر کسی امتیازی به ما خواهد داد؟ مشخص است که ایران را در گوشهی رینگ اقتصادی میخواهند نگه دارند تا امتیازهای بیشتری بگیرند. پس، اگر فرصتی وجود دارد که به نظر من وجود دارد، این فرصت باید به نحو حداکثری از آن استفاده شود. تمام تحریمها باید برداشته شود؛ انتفاع اقتصادی ایران تضمین شود؛ انتفاع اقتصادی ایران راستیآزمایی شود و درصورتی که برای ما به اثبات رسید ما هم تعهداتمان را انجام میدهیم.